نبرد‌های ژئوپلیتیک ترکیه؛ رقابت‌ها در مدیترانه شرقی

نبرد‌های ژئوپلیتیک ترکیه؛ رقابت‌ها در مدیترانه شرقی

سیستم جهانی، به‌طور فزاینده‌ای، در حال ناپایدارشدن است؛ بنابراین، در میانۀ برخی فرآیند‌های تحول منطقه‌ای قرار داریم که امکان تغییر اساسی توازن قوا را در پی دارد. این فرایند‌های تغییر و تحول ارتباط نزدیکی با سیاست خارجی و امنیتی کشورها و حقوق و منافع مرتبط با آن‌ها دارد. در این میان، ترکیه یکی از این کشورهاست که به‌طور هم‌زمان در بسیاری از جبهه‌ها، از قفقاز جنوبی تا شمال عراق و سوریه، در نبرد ژئوپلیتیکی است که در نتیجۀ شکاف‌های قدرتی که در جغرافیای مجاور پدید آمده است، آشکار شده است. مدیترانۀ شرقی یکی دیگر از این جبهه‌هاست که نه‌تنها بر حوزه‌های صلاحیت دریایی، بلکه بر مبارزه در سایر جبهه‌ها نیز تأثیر خواهد گذاشت. به همین دلیل، سیاست مدیترانۀ شرقی ترکیه که تمام جنبه‌های چالش‌های فراگیر در مدیترانۀ شرقی را در نظر می‌گیرد، روزبه‌روز اهمیت بیشتری برای ترکیه پیدا می‌کند.

1. تنش در شرق مدیترانه چگونه شعله‌ور شد؟

فتیلۀ تنش در مدیترانۀ شرقی برای اولین بار زمانی روشن شد که طرف یونانی قبرس، توافقات بین‌المللی برای بهره‌برداری از منابع طبیعی اطراف جزیره را امضا کرد. این توافق با هشدارهای ترکیه و جمهوری ترک قبرس شمالی مبنی بر اینکه ثروت‌های اطراف جزیره باید با ارائۀ راه‌حلی دائمی به‌نفع همه ارائه شود، روبه‌رو شد. با کشف میادین بزرگ هیدروکربنی در مدیترانۀ شرقی، کشورهای منطقه که می‌خواستند از این ثروت‌ها بهره‌برداری کنند، به توافق‌نامۀ منطقۀ انحصاری اقتصادی[1] که به‌موجب آن، کشورهای ساحلی صلاحیت اکتشاف و بهره‌برداری از منابع دریایی در بخش مجاور خود در فلات قاره را بر عهده می‌گیرند، روی آوردند. هشدارهای ترکیه و جمهوری ترک قبرس شمالی علیه دولت یونانی قبرس ادامه یافت که در سال 2003 با مصر، سال 2007 با لبنان و در سال 2010 با اسرائیل قراردادهای موسوم به منطقۀ انحصاری اقتصادی را امضا کردند. حتی در دوره‌ای، مصر، یونان، دولت یونانی قبرس و اسرائیل سعی کردند بازیگرانی مانند ترکیه و لیبی را از طریق مجمع گاز مدیترانۀ شرقی که در قاهره تأسیس کردند، حذف کنند. به نظر می‌رسد اختلاف در مورد نحوۀ تعیین خطوط مرزی دریایی و رقابت بر سر منابع هیدروکربنی، به‌طوری که هریک از کشور‌های اطراف مدیترانۀ شرقی بیشترین صلاحیت دریایی را داشته باشند، به شکل‌گیری رقابت‌های ژئوپلیتیکی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در مدیترانۀ شرقی منجر شود.

2. اختلافات در تعین حدود و خطوط مرزی دریایی

طبق نقشۀ موسوم به سویا که توسط خوان لوئیس سوارز دویورو، استاد رشتۀ جغرافیای دریایی در دانشگاه سویا اسپانیا تهیه شده است، فلات‌قارۀ یونان یا به‌تعبیری، مرزهای اتحادیۀ اروپا، طبق ادعای این نقشه، از جزیرۀ میس شروع شده و به‌سمت جنوب تا میانۀ مدیترانه پایین می‌آید و به ترکیه فرصتی برای خروج از خلیج آنتالیا نمی‌دهد. این موضوع با مخالفت آنکارا روبه‌روست و در مقابل تفاهم‌نامه‌های در حوزۀ تعین صلاحیت دریای فی‌مابین با جمهوری ترک قبرس شمال در سال 2011 و تفاهم‌نامه‌های امضاشده­ا­ی با لیبی در نوامبر 2019 که روشن‌ترین نمونۀ آن­هاست، قرار دارد. از یک طرف اخیراً مصر فعالیت‌های هیدروکربنی خود در شرق مدیترانه را به شرق نصف‌النهار 28درجه، یعنی مرز جنوبی فلات‌قارۀ ترکیه که آنکارا در سال 2019 به سازمان ملل اعلام کرد، محدود کرد. از طرف دیگر، این کشور با تعیین مرز با آتن که از جزیرۀ میس آغاز می‌شود، مخالفت کرد. این نگرش قاهره باعث ایجاد رضایت در آنکارا شد؛ اما یونان با ادعای اینکه موضوع میان آن‌ها و ترکیه فقط موضوع تعیین فلات‌قاره است، باعث پیچیده‌شدن بیشتر اختلافات در منطقه شد. علاوه بر این، فعالیت‌های تحقیقات لرزه‌نگاری و حفاری‌‌های ترکیه در شرق مدیترانه و مانورهای نظامی مشترکی که یونان با فرانسه و امارات متحده عربی در جنوب جزیرۀ کرت برگزار می‌کند، تنش را بیش از پیش افزایش می‌دهند.

3. چالش‌ها ورویکرد‌های ترکیه

رقابت‌ها در مدیترانۀ شرقی از آنجایی که امکان تغییر اساسی توازن قوا را در دسترس قرار می‌دهد، ارتباط نزدیکی با سیاست خارجی و امنیتی ترکیه و حقوق و منافع مرتبط با آن دارد. به همین دلیل، سیاست مدیترانۀ شرقی ترکیه که تمام جنبه‌های چالش‌های فراگیر در مدیترانۀ شرقی را در نظر می‌گیرد، روزبه‌روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. می‌توان هدف ترکیه از سیاست مدیترانۀ شرقی را در دو رویکرد کوتاه‌مدت و بلندمدت تبیین کرد. در کوتاه‌مدت، هدف، جلوگیری از لطمه‌زدن یونان به حقوق و منافع ترکیه در مدیترانۀ شرقی از طریق ممانعت از سیاست حداکثری یونان از طریق مذاکرات پیدا و پنهان، به‌ویژه با مصر و اسرائیل است تا هرگونه انتقال انرژی مدیترانۀ شرقی به اروپا فقط از مسیر ترکیه انجام گیرد. البته موفقیت ترکیه در این موضوع با توجه به هزینۀ بالای انتقال گاز استخراج‌شده از اسرائیل به قبرس جنوبی و جزیرۀ کرت و سپس از آنجا به یونان و ایتالیا از طریق یک خط‌لولۀ گاز طبیعی به‌طول 1900 کیلومتر که ۱۳۰۰ کیلومتر آن از خط مذکور از زیر دریا می‌گذرد و برای اینکه وارد آب‌های سرزمینی ترکیه نشوند، باید از آب‌های عمیق در دریاهای آزاد انجام بگیرد. مضاف بر اینکه ایالات متحده آمریکا به دلایل برخی مسائل در روابط دوجانبه با آنکارا حمایت جدی از این پروژه انجام نداد. مورد بعدی مربوط به مشکل قبرس است. ترکیه و جمهوری ترک‌نشین تعیین یک‌جانبۀ حوزۀ صلاحیت دریایی از طرف قبرس جنوبی را نمی‌پذیرند؛ زیرا معتقد هستند که فلات‌قارۀ ترکیه و مناطق صلاحیت دریایی جمهوری ترک، قبرس شمالی را نادیده می‌گیرد. به همین دلیل، آنکارا حمایت از حقوق ترک‌های جمهوری ترک‌نشین قبرس شمالی و انجام فعالیت‌های اکتشافی و حفاری در میادین تحت مالکیت خود را در حوزه‌های صلاحیت خود می‌داند. اما در سطح استراتژیک، سیاست مدیترانه شرقی ترکیه در بلندمدت، جلوگیری از تلاش هر قدرت دیگری اعم از منطقه‌ای یا فرامنطقه‌ای در مدیترانۀ شرقی برای محدودکردن نفوذ فزایندۀ ترکیه و محدودکردن فضای مانور آن، برای محاصرۀ ترکیه است. برای آنکارا ضعف در دریا به‌معنای ورشکستگی اقتصادی است؛ به همین دلیل، دفاع، تجاری‌سازی و استفاده کارآمدتر از سرزمین آبی، اولویت این کشور در سیاست ملی دریایی خود است. بدیهی است که دکترین‌ها و راهبردهای جدیدی در سیاست خارجی و سیاست دفاعی جهت هم‌پوشانی در راستای نیل به این اهداف از طرف ترکیه تدوین شود.


[1] . Exclusive Economic Zone (EEZ)