کانون‌ها و مراکز بحران خیز شبه جزیره عربستان | گفتگو با دکتر حسن هانی زاده / کارشناس مسائل عربی

عربستان، شبه جزیره بزرگی است كه در جنوب غربی آسیا قرار دارد و مساحت آن سه میلیون كیلومتر مربع است، یعنی تقریباَ دو برابر مساحت ایران می باشد. این شبه جزیره، به طور مستطیل غیر متوازی الاضلاع است كه از شمال به فلسطین و صحرای شام از مشرق خلیج فارس؛ از جنوب به اقیانوس هند و عمان؛ و از مغرب به دریای سرخ محدود می شود. از زمانهای گذشته این سرزمین را به سه بخش تقسیم كرده اند: بخش شمالی و غربی ، مركزی و شرقی و بخش جنوبی. در این بین شبه جزیره عربستان به عنوان بخش مهمی از جهان اسلام خود از نظر ژئوپولیتیکی کانون‌ها و مرکز بحران های بسیاری است. در گفتگوی زیر به  بحران های گوناگون و شکاف‌های اجتماعی، فرهنگی و … در منطقه شبه جزیره عربستان توجه شده است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: از نظر ژئوپولیتیکی کانون‌ها و مراکز بحرانی عربستان شامل چه مواردی هستند ؟

جزیرة العرب یک منطقه کاملاً بحرانی است. به دلیل حضور قبائل پر نفوذ عربی و تقابل برخی از طیف‌های سیاسی به عنوان یک نقطه انفجار و کانون بحران تلقی می‌شود. چنانچه وجود طوایف متعدد مخصوصاً دو طیف و قبیله بزرگ السدیری و الشمری که بیش از هشتاد سال با یکدیگر بر سر تصرف اهرم‌های قدرت در رقابت آشکار و پنهان هستند، عربستان را به کانون انفجار و بحران تبدیل کرده است. همچنین سکونت هفده درصد جمعیت عربستان در منطقه الشرقیه عربستان و گرایش این مجموعه حدود چهار میلیونی جمعیت به مذهب تشیع نقطه اختلافی میان عربستان و حاکمیت عربستان به وجود آورده است. علاوه بر این حضور برخی از طیف‌های شافعی در شمال عربستان مخصوصاً در منطقه طائف موجب نوعی گسست در کانون‌های عربستان سعودی با دولت مرکزی گردیده است. وجود شش هزار شاهزاده سعودی در حاکمیت عربستان که اغلب در ساختار حاکمیت حضور دارند و برخی دیگر به دلیل گرایش به قبیله الشمری از ساختار قدرت کناره گرفته‌اند نشان دهنده قرار گرفتن عربستان در آستانه یک انفجار سیاسی می‌بشد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی چه بحران های ژئوپلیتیک در کل شاکله شبه جزیره عربستان اعم از کشور عربستان و سایر کشورهای این شبه وجود دارد؟

صرف نظر از عربستان که خود کانون بحرانی به شمار می‌آید، وجود اختلاف میان پادشاهی عمان و عربستان، اختلاف میان زیدی‌های یمن و شیعیان با عربستان سعودی، اختلافات سیاسی میان قطر و عربستان، گسست سیاسی میان هشتاد درصد ساکنان منطقه بحرین با عربستان، اختلاف میان برخی از طیف‌های قدرت و امارت های امارات متحده با عربستان موجب گردیده که شبه جزیره عربستان در کانون خلا اختلافات سیاسی و امنیتی به سر ببرد. چنانچه بحران ها فراگیر شود و اختلافات میان کشورهای جزیرة العرب افزایش یابد قطعاً عربستان سعودی سقوط خواهد کرد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چه شکاف‌های اجتماعی، فرهنگی و … در منطقه شبه جزیره عربستان در شرایط کنونی مشهود است ؟

در حقیقت تعدد فرهنگ‌ها و تعدد مذاهب در جزیرة العرب موجب افزایش شکاف پنهانی میان ساکنین این منطقه گردیده است. وجود چند ده مذهب مختلف در منطقه شامل اباضیه، زیدی‌ها، شیعیان، علوی‌ها، اسماعیلی‌ها، سنی‌ها، شافعی‌ها، وهابی‌ها و … ترکیبی ناهمگون در جزیرة العرب را موجب گردیده که اگر زمینه تقابل این فرهنگ‌ها پبش بیاید قطعاً جزیرة العرب به یک سری قبایل حاکم مطلق تبدیل خواهد شد و حکومت مرکزی از دست حاکمان عربی همچون آل سعود، آل نهیان، آل خلیفه، آل ثانی و آل صباح خارج خواهد شد و ملت‌های جزیرة العرب از انحصار قدرت در دست قبائلی مشخصی ناراضی هستند. در این وضعیت عوامل ژئوپلتیکی و جغرافیای سیاسی نقش مهمی در تشدید اختلاف میان کشورهای مختلف جزیرة العرب ایفا می‌کنند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به معیارهای توسعه یافتگی، توسعه نیافتگی و… چه گسل‌های بحرانی از نظر اقتصادی در شبه جزیره عربستان وجود دارد؟

عامل اقتصاد در جزیرة العرب نقش بسیار مهمی داراست، از جمله وجود اختلاف طبقاتی میان شیعیان و وهابی‌ها و اینکه اغلب شیعیان در منطقه الشرقیه عربستان در محرومیت به سر می‌برند، همچنین در قطر، امارات و بحرین شیعیان معمولاً جزو طوایف محروم به شمار می‌روند موجب بروز گسست مذاهب و طوایف مختلف جزیرة العرب شده است، اما نقش مسائل اقتصادی کم رنگتر از مسائل مذهبی و فرهنگی است و به نظر می‌رسد مسائل سیاسی، فرهنگی و مذهبی پر رنگتر از مسائل اقتصادی باشند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در چشم‌انداز آینده شبه جزیره عربستان مهم‌ترین بحران‌های ژئوپلیتیکی این منطقه چه‌ مواردی خواهد بود؟

اختلاف میان پادشاهی عمان و عربستان، اختلاف میان قطر و عربستان و اختلاف میان یمن و عربستان همگی در چارجوب وجود افتراق و گسست میان ملت‌ها و دولت‌های جزیرة العرب قابل تعریف می‌باشد. تشدید این اختلافات می‌تواند موجب بحران و حتی جنگ طائفه‌ای در جزیرة العرب شود. در حقیقت همین مسأله هم در امارات هست. امارات تحت حاکمیت یک قبیله است. قطر نیز تحت حاکمیت قبیله آل ثانی است. بحرین نیز تحت حاکمیت آل خلیفه است. در واقع نبود ابزارها و زیر ساختارهای دموکراتیک در این کشورها موجب شده که اکثریت ساکنان جزیرة العرب تصور در حاشیه قرار گرفتن دارند و لذا چنانچه فرصتی فراهم آید علیه حاکمیت طغیان خواهند کرد. استفاده از شیوه‌های سرکوب در آرام نگاه داشتن مردم و عدم کارآمدی این شیوه در دراز مدت، عربستان سعودی از سایر کشورهای این منطقه آسیب پذیرتر می‌باشد.