ویژگی های نوین داعش و نوع استراتژی در عراق و سوریه / گفتگو با دکتر حامد آزاد / پژوهشگر مسائل غرب آسیا

ویژگی های نوین داعش و نوع استراتژی در عراق و سوریه / گفتگو با دکتر حامد آزاد / پژوهشگر مسائل غرب آسیا 

در ماه های گذشته و تحولات نوین میدانی در سوریه و عراق داعش نیز با تحولات در عرصه میدانی روبرو بوده است. در همین بین برای بررسی بیشتر استراتژی داعش در عراق و سوریه و استراتژی داعش در عراق و سوریه گفتگویی با دکتر حامد آزاد داشته ایم:

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در سال گذشته داعش با چه تحولات نوینی رو به رو بوده است؟

وضعیت کسانی که با داعش در عراق و سوریه رو به رو هستند، متفاوت است. وضعیت کنونی داعش در عراق و سوریه کمی هم با هم متفاوت است. در عراق، ائتلاف بین المللی برای مبارزه با داعش تشکیل شده و با دولت مرکزی هم پیمان است و از مشارکت نیروهای کلاسیک دولت مرکزی اعم از ارتش و پلیس با استعداد بالا و تسلیحات استراتژیک استفاده می کند. در حالی که چنین وضعیتی در سوریه حکمفرما نیست و اتکای ائتلاف بین المللی برای مبارزه با داعش در سوریه تنها نیروهای محلی، تحت عنوان جبهه دموکراتیک سوریه هست (که اتفاقا آن ها هم مرکز ثقل نیروهای کرد هستند. هرچند اعراب هم در این جبهه حضور دارند، اما واقعیت این است که محوریت با نیروهای کرد است که از سلاح استراتژیکی برخوردار نبوده و متهم به این هستند که سازمانی تروریستی هستند.) لذا موازنه قوای داعش در سوریه و عراق با هم متفاوت است. تبعا توانی که داعش در این دو جبهه صرف می کند با هم متفاوت است.

داعش در سوریه در سه جبهه در حال جنگ است. در جبهه شمال شرق حلب با نیروهای جبهه دموکراتیک سوریه و ترکیه می جنگد. در کرانه غربی فرات تا شرق حلب و شمال مرزهای ترکیه که با نیروهای عملیات سپر فرات تحت پشتیبانی ترکیه می جنگد و در جبهه مرکزی هم با نیروهای حکومت سوریه درگیر است. با این حال، با توجه به رویکرد ایدئولوژیک داعش نسبت به مسئله خلافت و شیعیان، که شاید بتوان گفت حتی مهم تر از بحث خلافت است، داعش به لحاظ ایدئولوژیک معتقد است که تا تکلیف شیعیان را مشخص نکرده است، نمی تواند هیچ کار دیگری در زمینه ای دیگر انجام دهد. بر همین اساس، تمرکز عملیاتی داعش علی رغم تبلیغاتی که ممکن است در رابطه با انتقال نیرو از عراق به سوریه شود، هم چنان بر عراق متمرکز بوده است. حتی بعد از آغاز عملیات اصلی موصل و حتی بعد از آغاز عملیات اصلی در رقه و تمرکز عملیاتی داعش در عراق، 25 درصد در مقایسه با قبل افزایش پیدا کرده است. این موضوع نشان دهنده آن است که همچنان عراق برای داعش در اولویت است.

 

در واقع آنچه در داعش مطرح است، گسترش و بقاست، در واقع داعش به گسترش و توسعه ارضی توجه زیادی دارد و آن را ضامن بقای خود می داند که هر جا زمینی را از دست می دهد، جبهه جدیدی را باز می کند. این بدان معنی نیست که داعش بدون برنامه ریزی و عقل سازمانی چنین کاری را می کند. چیزی که در جبهه مرکزی اتفاق افتاد، صرفا یک عملکرد توسعه و گسترش توسط داعش برای بقا نبود، در واقع این سازمان از خلا قدرت در این منطقه استفاده و این منطقه استراتژیک را مسدود کرد. در واقع بعد از توافقات مشخص می شود که داعش چه کار ویژه ای را انجام داده است. به این دلیل که تمام مسیرهای جبهه مرکزی را به سمت رقه و دیر الزور را مسدود کرد. می توان گفت که داعش به سختی در مناطق قدرت خود (یعنی موصل) در حال مقاومت است و در سوریه در حال طراحی و اجرای عملیات هایی در فاصله دورتری از مرکز ثقلش برای جلوگیری و ممانعت کردن از نزدیک شدن نیروهای مهاجم به سمت مرکز ثقل خود در سوریه است.

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: استراتژی داعش در عراق و سوریه چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟

استراتژی داعش در عراق و سوریه در درجه اول به اولویت ایدئولوژیکی که داعش برای عراق قائل است برمی گردد. اما آن چیزی که به لحاظ عملیاتی بر عملکرد داعش تاثیرگذار است، زمینه عملیاتی داعش است که کمتر به آن توجه شده است. زیرا موضوع فنی است. جایی که داعش در آن فعالیت می کند، محدوده وسیع بیابانی جزیره است که از شعاع 60 کیلومتری کمربند امنیتی بغداد شروع می شود تا جنوب موصل ادامه پیدا می کند و بخش هایی از حسکه، استان حلب، شرق حمص ، قلمون شرقی و کل استان انبار و دیرالزور و رقه را شامل می شود. یعنی محدوده وسیع بیابانی است که داعش در آن عملیات می کند.

 تجربه عملیاتی داعش نشان داده است که هر جا داعش در قلب بیابان جزیره و یا متصل به بیابان جزیره عمل کرده، موفق بوده است. یعنی عملیات هایی که بر اساس نامتقارن سازی میدان نبرد انجام شده موفق بوده است و هر چقدر از این مناطق دور شده ناموفق بوده است. شاهد عینی آن حضور کمرنگ داعش در مناطق خارج بیابان در سوریه را در غرب سوریه چون غرب حلب، ادلب ، جنوب دمشق، شمال حسکه است. این مناطق جاهایی است که به دلیل دوری از بیابان جزیره و قدرت مانور پایین، داعش حضور کمرنگی داشته است. ضمن این که باید همواره این موضوع را ذیل استراتژی اصلی آن که رویکردش به عراق است، مدنظر داشت. یعنی باید بین ایدئولوژی داعش و بستر عملیاتی( بیابان) و بسترهای زمینه های جمعیتی (اعم از قبایل که در سوریه ضعیف تر و در عراق قویتر است) ارتباط برقرار کرد.

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: از نظر سازمان فکری و سایر مشخصات داعش، آیا می توان قائل به این امر بود که داعش کنونی با داعش یک سال پیش تفاوتی کرده است؟

هیچ تفاوتی نکرده است. داعش نه تنها با سال پیش هیچ تفاوتی ندارد، بلکه با دولت اسلامی عراق قبل هم از نظر ایدئولوژیک تفاوتی ندارد. در واقع از نظر ایدئولوژیک و عقیدتی و آنچه که داعش به دنبال آن است، تفاوتی بین داعش اکنون و یک سال پیش حتی دولت اسلامی عراق در دوره زرقاوی  نمی بینم. این ادبیات همان ادبیات است و هیچ تغییری نکرده است.

 طبیعتا آن چه داعش در میدان انجام میدهد تابع مقتضیات حال است. عملیات اخیر تدمر وابسته به ویژگی های میدانی بود، یعنی داعش علی رغم درگیری در جبهه شمال، تمرکز عملیاتی را در جبهه مرکزی قرار داد و 200 کیلومتر مربع زمین استراتژیک را گرفت و در مقابل 1300 کیلومتر مربع زمین بی ارزش را در کناره شرقی رود فرات از دست داد. یعنی نیروهای جبهه دموکراتیک سوریه موفق شدند 600 کیلومتر مربع را که تقریبا معادل همان را در مدت دو ماه آزاد کرده بودند، در مدت چهار یا پنج روز بگیرند. به این دلیل که داعش در جبهه مرکزی عملیات انجام داد. اما آنچه به دست آورد قابل مقایسه با آنچه از دست داد نبود. در مقابل در الباب چنان مقاومت می کند که ترکیه زمین گیر شده و بعید است که تا یک یا دو ماه آینده ( اگر نیروی کمکی و هوایی نیاید) بتوانند نفوذی داشته باشند.

 

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی با توجه به فشارهایی که بر ضد داعش وارد می شود، داعش از نظر حجم نیرو در ماه های گذشته با چه تحولاتی رو به رو بوده است؟

این که استعداد داعش چقدر است و چگونه فعالیت می کند، قابل ارزیابی دقیق نیست. ولی یک امر مسلم وجود دارد که داعش با قلت نیرو در همه جبهه ها رو به روست. آمار و ارقامی (که گفته می شود 9000 نیروی داعش از عراق به سوریه آمدند) یا این که در جبهه تدمر یا در شرق سوریه، 4000 یا 5000 نفر جنگیدند، آمار رسانه ای است. اساسا چنین نیرویی در اختیار داعش نیست. اگر داعش قادر بود 5000 نیرو را در یک جبهه بسیج کند، می توانست کارهای خیلی بزرگتری را انجام دهد. آنچه داعش به واسطه آن عمل می کند، گروه های کوچک عملیاتی قدرتمند 200- 300 نفره است که در جبهه های مختلف به لحاظ انگیزه و عقیده ای که دارند این کار را انجام می دهند و عملکرد آن ها با جابه جایی و عملیات خود انجام دهند. داعش هسته های کوچکی داشته و هیچ وقت تجمع بزرگی از نیروهای داعش دیده نشده است. این موضوع به واسطه وسعت جغرافیایی و قلت نیروها در جاهای مختلف است.