رویکرد جریان های یمنی به یمن فدرال | گفتگو با دکتر عبدالرحمان راجح / كارشناس امور يمن

 حزب سوسیالیستی یمن و انصار الله به تقسیم یمن به صورت فدرالی موافق بودند، اما نظر آن ها تقسیم یمن به شکل دو استانی به صورت یک دولت متحد بود. گفتگو با دکتر عبدالرحمان راجح / كارشناس امور يمن / موسسه آینده پژوهی جهان اسلام                                        

 در سال گذشته برخی از گروه ها در یمن در مذاکرات آشتی ملی این کشور در خصوص اصل تغییر نظام جمهوری عربی در یمن به نظام فدرالی توافق کردند اما تحولات یک سال گذشته  همچنان ابهام در مورد  یمن فدرال، تجزیه شده و یا متحد را افزایش داده است. گفتگوی زیر با دکتر عبدالرحمان راجح کارشناس یمنی در همین حوزه است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر  نگاهی به موضوع فدرال شدن یمن داشته باشیم ، اصولا بفرمایید در سال های گذشته نگاه به فدرالیسم در یمن چگونه بوده است؟

تقریبا بحث فدرالی کردن یمن یعنی ایجاد کشوری فدرالی در یمن، تقریبا به بیست سال پیش برمی گردد. بعد از وحدت یمن در سال 1990 یعنی تقریبا 25 سال پیش و اختلافات بین حزب سوسیالیست یمن و حزب کنگره ملی در سال 1993 یعنی بعد از سه سال از وحدت یمن، این امر مطرح شده است که یمن به دو بخش فدرالی شمال و جنوب تقسیم شود و یک دولت متحد را در دو اقلیم یا ایالت جنوبی و شمالی ایجاد کند. اما این امر با مخالفت دولت عبدالله صالح رو به رو شد و بیشتر احزاب از جمله حزب اصلاح یا اخوان المسلمین رو به رو شد و به همین ترتیب مانده است. وقوع انقلاب یمن در سال 2011 همزمان با این ایده حزب سوسیالیستی بود که یمن به دو ایالت تقسیم شود. با شروع گفتگوی ملی در سال 2003 و 2004 دیگر این حرف جدی گرفته شد و عربستان و ایالات متحده و کشورهای غربی وارد این ماجرا شدند و ایده عبدالله منصور هادی را به عنوان پیشنهادی برای تقسیم یمن به صورت شش ایالت یا اقلیم پذیرفتند. اما این تقسیم بندی تقریبا با مخالفت تمام گروه های سیاسی به جز حزب اخوان المسلمین (که معمولا سیاست عربستان را دنبال می کند.) روبرو بود.

 حزب سوسیالیستی یمن و انصار الله به تقسیم یمن به صورت فدرالی موافق بودند، اما نظر آن ها تقسیم یمن به شکل دو استانی به صورت یک دولت متحد بود. اما موافقان مخالفت کرده اند و گفته اند که یمن باید به شش ایالت تقسیم شود، به این علت که اگر دو ایالت شود، احتمال جدایی شمال از جنوب وجود دارد، انصارالله، حزب کنگره ملی و حزب سوسیالیست با این ایده مخالف بودند. اما عبدالله بن منصور هادی با ایده تقریبا آمریکایی و عربستانی بر تقسیم یمن به شش اقلیم پافشاری کرد. حتی این ها گفته اند که ما به شش اقلیم تقسیم شویم، در گذشته عبدالله بن منصور هادی با زور استان ها را مشخص کرد و تقریبا یک تقسیم بندی سیاسی ایجاد کرده است که هدف تقسیم یمن به شش ایالت، با دو هدف صورت گرفته است. اولین هدف این که انصارالله و جنبش انصارالله در یک استان مشخص به نام اعزال محدود شود. این تقسیم بندی تقریبا به این گونه است که این اقلیم از منابع نفتی و بیابانی و سواحل دریایی محروم کرده است. هدف تقسیم به این معناست که استان حضرموت خودمختاری دهند تا عربستان با ایالت خاصی در یمن ارتباط داشته باشند تا بتوانند لوله نفت عربستان را از صحرای عربستان به دریای عرب و اقیانوس هند برسانند. این اختلافات و تقسیم بندی یمن به صورت شش ایالت به وجود آمده است و باعث اختلافات بین انصارالله عبدالله بن منصور هادی شده است که رفته رفته به بحرانی سیاسی تبدیل شده که منجر به درگیری نظامی شده است و بالاخره به یک جنگ داخلی در یمن و حمله عربستان به یمن منجر شده است که تا امروز هم ادامه دارد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی نگاه جریان های مختلف به بحث فدرالیسم چیست؟

حمله عربستان تقریبا تمام تصورات و برنامه ریزی تمام احزاب و گروه ها را دگرگون کرد و تقریبا همه گروه ها حتی اخوان المسلمین که با عبدالله بن منصور هادی بودند، با زور می خواهند این برنامه را اجرا کنند و عبدالله بن منصور هادی معتقد است که یمن باید به صورت شش ایالت تقسیم شود. شایان ذکر است که هیچ منبع قانونی یا توافق سیاسی در مورد این تقسیم وجود ندارد و معمولا با زور می خواهند آن را اجرا کنند. در اینبین هنوز مخالفت های کنگره ملی و حزب آقای عبدالله صالح مخالف این تقسیم بندی هست و انصارالله هم می گویند که ما به هیچ وجه این تقسیم را قبول نداریم.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به وضعیت کنونی، جنبش های الحراک ، نیروهای القاعده و نیروهای سلفی و … چه نگاهی به بحث فدرالیسم در یمن دارند؟

جنبش های جنوبی مانند الحرات جنوبی موافق تقسیم بندی نیستند و معتقد به جدایی شمال از جنوب و ایجاد دولتی واحد در جنوب و دولتی واحد در شمال هستند. حزب سوسیالیت یمن هم اندیشه خود را دنبال می کند و معتقد است که یمن باید به شمال و جنوب تقسیم شود. خیلی از نیروهایی که با خود عبدالله بن منصور هادی در جنوب هستند، در حال حاضر زیر پرچم مشروعیت عبدالله بن منصور هادی در یمن هستند، اما هنوز مخالف این تقسیم بندی هستند و معتقدند که باید جنوب باید از شمال جدا شود. در واقع خواسته های متفاوتی وجود دارد و نمی توانیم بگوییم که صد در صدی در این قضیه وجود دارد. امروزه حتی سلفی ها و اخوان المسلمین و گروه های تکفیری که زیر پرچم امروز با انصارالله و ارتش یمن می جنگند، ایده تقسیم بندی جغرافیایی را برای خودشان قائل نیستند و اعتقادی به یمن واحد دارند. اما کار و برنامه سیاسی که عربستان در حال پیاده کردن آن است و همچنین امارات و سایر کشورها به آن فشار وارد می کنند این است که به سوی تقسیم اقلیم ها به اقلیم های شش گانه هستند. در واقع گروه های سلفی و القاعده این ها را در چارچوب وحدت جهانی می بینند و در اندیشه ولایت و ایجاد دولت اسلامی و بازگشت خلافت اسلامی به مناطق هستند. اندیشه القاعده معمولا جهانی است، به این معنا که آن ها در هر منطقه ای که تسخیر می کنند، ولایت مکلا، ابین، زنجبار و … را دارند،  ولایت را به این گونه تقسیم بندی می کنند، اما در چارچوب این تقسیم بندی شش گانه ای که عبدالله بن منصور هادی در نظر گرفته است، عمل نمی کنند و اعتقاد به جهاد ضد روافض، شیعیان و نابودی و کوتاه کردن دست ایران در منطقه اعتقاد دارند. در واقع به دنبال این نیستند که در زیر چتر تقسیم بندی عمل کنند. چیزی که باید بر آن تاکید کرد، که سیاست عملی قضیه متفاوت است. در سیاست عملی، تقسیم بندی هایی که در عربستان پیاده می شود، فعلا عربستان مصمم به تقسیم بندی های جغرافیایی می باشد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده فدرالیسم و تحقق آن در یمن به چه عواملی وابسته است؟

به اعتقاد من، به هیچ وجه جدایی این شش اقلیم در یمن اتفاق نخواهد افتاد. عربستان سعودی به دنبال حرکت به جلو و بمباران و تسخیر است تا انصار الله و حزب کنگره ملی را تضعیف کند . در این بین تسخیر صنعا یا سقوط صنعا به این معنا نیست که عربستان در یمن پیروز شده است. اگر عربستان و سیاست بین المللی به همین شکل ادامه پیدا کند، کل جنوب از دست گروه های تروریستی و القاعده و انصارالشریعه که همان داعش هستند، سقوط خواهد کرد و دولت عبدالله بن منصور هادی در عدن قدرتی نخواهد داشت و ماندن آن در یمن وابسته به حضور نظامی های اماراتی و عربستانی است. اگر این ها از حمایت دست بردارند و نظامی های خود را فرابخوانند، صد در صد سقوط خواهد کرد. لذا اگر برنامه عربستان در یمن پیروزی ایجاد نکند، حداقل یمن به صورت کشوری (که زیر سلطه گروه های متعددی در حال جنگ با خودشان باشند) خواهد بود. در این بین آینده و وحدت یمن و یکپارچگی یمن هنوز در ابهام است و وابستگی به قدرت انصارالله و ارتش یمن که در حال حاضر در حال جنگ با عربستان هستند، اگر بتوانند ثابت قدم باشند و مناطقی را که تحت سلطه مخصوصا مناطق کوهستانی را نگه دارند، ، در آینده بعد از جنگ فرسایشی و خسته کردن عربستان می توانند مناطقی دیگر را در دست بگیرند و دولت یکپارچه ای را در یمن ایجاد کنند. گرنه اگر عربستان بتواند برنامه های خود را پیش ببرد و صنعا را ساقط کند یمن به چند تکه و نه فقط به یک ایالت تقسیم بندی خواهد شد.

 واژگان کلیدی: جریان های یمنی ، یمن فدرال، انصارله یمن، فدرالیسم، گروه های یمنی ، احزاب