توافقنامه چابهار: بهاری برای ایران- هند- افغانستان

چابهار شهر بندری است که در جنوب شرقی ایران در ساحل دریای عمان واقع شده است. از آنجایی که تغییرات دما در این شهر در سطح حداقل باقی می ماند و بهار در چهار فصل آن به چشم می خورد، به آن چابهار به معنی «چهار بهار» می گویند.  آقای روحانی رئیس جمهور ایران، توافقنامه چابهار را که در 23 مه 2016 منعقد شد، به عنوان «بهار سه کشور» خواند. وی گفت این توافقنامه تنها یک توافقنامه اقتصادی نیست بلکه یک سند سیاسی است و این پیام را به دنیا می رساند که کشورهای منطقه از فرصت های منطقه برای منطقه شان استفاده می کنند. این توافقنامه که 500 میلیون دلار سرمایه گذاری هند برای توسعه بندر چابهار است، با هدف ایجاد ارتباط بین هند و افغانستان از طریق ایران از دو مسیر دریا و زمین منعقد شده است. بنابراین ایران متعهد به ایجاد یک ارتباط امن برای هند به آسیای مرکزی و قفقاز است.
فرایندی که منجر به توافقنامه چابهار شد
روندی که منجر به توافقنامه چابهار میان سه کشور ایران- هند- افغانستان شد، با شروع مذاکرات هسته ای میان ایران و P5+1 شتاب گرفت. این روند دارای دو بعد بود که عبارت اند از انرژی و تجارت.
 اولین تاثیر مذاکرات هسته ای در روابط تجاری ایران و هند افزایش تجارت نفت بود. قبل از سال 2012 ، ایران دومین تامین کننده نفت هند بود اما در سال های 2012 و 2013 به رتبه هفتم سقوط کرد و پس از پایان تحریم ها، به پنجمین تامین کننده نفت هند در دسامبر 2015 رسید. در مه 2015 هند آغاز یک پروژه بزرگ برای توسعه بندر چابهار ایران را اعلام کرد. این پروژه ساخت یک کریدور تجاری از افغانستان به آسیای مرکزی از طریق اتصال آن به بزرگراه گارلند افغانستان با استفاده از شبکه ی جاده ایران و جاده زرنج-دلارمدی افغانستان که توسط هند در سال 2009 ساخته شد را هدف قرار داد. از سوی دیگر، بندر چابهار برای صادرات نفت مورد استفاده قرار خواهد گرفت و هزینه حمل و نقل هند را کاهش خواهد داد. با تفاهم نامه ای که میان ایران و هند در 7 مه 2015 امضا شد، هند متعهد به سرمایه گذاری 195  میلیون دلاری برای فاز اول این پروژه شد.
پروژه چابهار مهم است نه تنها برای تجارت منطقه ای هند بلکه برای تقاضای این کشور برای نفت خام. هند چهارمین مصرف کننده نفت در جهان و سومین واردکننده نفت است. «مندرا پرادهان»، وزیر نفت وگاز طبیعی هند دیپلماسی جدید نفت هند را در ژوئن 2015 اینگونه شرح داد: خرید میدان های نفت و گاز طبیعی جدید، منبع واردات در شرایط بهتر، افزایش سرمایه گذاری در خط لوله نفت و بخش های پالایشگاه ها، به دست آوردن کسب و کار جدید برای شرکت های مهندسی و ساخت و ساز که هند می تواند از نیروی کار ماهر آن بهره ببرد. در چارچوب دیپلماسی نفتی، پرادهان با بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در وین در ماه ژوئن دیدار کرد و در مورد مسائل مربوط به سرمایه گذاری در  میدان نفت و گاز طبیعی که شامل میدان گازی فرزاد B و ساخت خط لوله گاز طبیعی از ایران به هند  بود، بحث کردند.
در این روند، نگرانی امنیتی کشورها نقش مهمی بازی کرد. مودی و روحانی به نقش هر دو کشور در مبارزه با تروریسم در نشست خود در اجلاس مشترک بریکس و سازمان همکاری شانگهای در روسیه در ژوئن 2015 اشاره کردند. در حالی که روحانی به ضرورت همکاری دو کشور برای از  بین بردن تروریسم در منطقه اشاره کرد، مودی به نقش استراتژیک ایران در مبارزه با تروریسم با اشاره به طرح «جهان علیه خشونت و افراط گرایی» ایران که توسط مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسیده بود، تاکید کرد. در دیدار وزیر خارجه ایران و مودی در 14 اوت در هند، شاهد درک مشترک از ضرورت همکاری بین دو کشور برای امنیت منطقه بودیم.
آخرین اقدامات در روند منجر به توافق با دیدار «مندرا پرادهان»، وزیر نفت وگاز طبیعی هند به ایران در 9 آوریل 2016 و سفر «سوشما سواراج» وزیر خارجه هند به ایران در 16 و 17 آوریل برداشته شد.
قبل از رسیدن به این توافق، انتظار می رفت شش موضوع در دیدار نخست وزیر هند به ایران مورد بحث قرار گیرد که عبارت بودند از بندر چابهار، سرمایه گذاری برای توسعه میدان گازی فرزاد B، کریدور حمل ونقل بین المللی شمال – جنوب، خط لوله گاز طبیعی هند-ایران، امنیت حمل و نقل در خلیج فارس و امنیت منطقه ای در آسیای غربی. مودی که اولین نخست وزیر هند بود که پس از 15 سال از ایران دیدار می کرد، با این برنامه استراتژیک و اقتصادی مهم در 22 مه 2016 به ایران آمد. با ورود اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان به تهران در 23 ماه مه سال 2016، توافقنامه ای که آقای روحانی آن را «توافقنامه چابهار» خواند، حاصل شد.
اهمیت استراتژیک توافقنامه چابهار
این توافقنامه همکاری سه جانبه که بین ایران، هند و پاکستان امضا شد، می تواند به عنوان یک تغییر دهنده بازی منطقه ای تفسیر شود. این توافق صرفا اقتصادی نیست بلکه از لحاظ استراتژیک برای طرفین مهم است. توافقنامه چابهار، جایگزینی برای کوریدور اقتصادی چین و پاکستان و پروژه ای است که بندر گوادر پاکستان به منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ چین پیوند می دهد. هند با نفوذ چین در منطقه مقابله خواهد کرد و دسترسی بهتری به کشورهای غنی از انرژی آسیای مرکزی از طریق افغانستان خواهد داشت. افغانستان دیگر مجبور به ایجاد دسترسی به دریا از طریق پاکستان نخواهد بود و درنتیجه سیاست های استقلال از پاکستان را توسعه خواهد داد. ایران می تواند سهم خود را در بازار انرژی افزایش دهد و در رقابت های منطقه ای اش با عربستان سعودی در خاورمیانه، قدرتمندتر بشود. در سیاست داخلی، هدف ایران، کنترل جنبش ملی بلوچ از طریق سرمایه گذاری در استان سیستان و بلوچستان و مسیر تجاری از این منطقه به افغانستان است. سه کشور متعهد به همکاری در برابر تهدیداتی مانند تروریسم، قاچاق مواد مخدر و جرایم اینترنتی با کمک مکانیسم مشاوره سه جانبه خواهند شد.
در نتیجه، اگر چه توافقنامه چابهار به عنوان یک توافقنامه همکاری منطقه ای معرفی شده است که کشورهای منطقه برای پیوستن به آن دعوت شده اند، این توافقنامه اساسا یک مسیر استراتژیک جدید علیه منطقه تحت نفوذ که همکاری اقتصادی چین و پاکستان ایجاد خواهد کرد، فراهم می کند. توافقنامه چابهار می تواند به عنوان یک ابزار سیاست خارجی در نظر گرفته شود چراکه سه کشور همکاری اقتصادی و امنیتی امضا کردند که چین و پاکستان را با وجود تمایل ایران به تقویت روابط اقتصادی خود را با چین پس از پایان تحریم ها و هدف هند برای تنوع بخشیدن به مسیرهای انرژی و پیشنهاد آن برای احیای پروژه خط لوله گاز طبیعی ایران-پاکستان-هند که قبلا از آن کناره گیری کرده بود، خارج می کرد.  برخی مفسرین، توافقنامه ایران و هند را علیه غرب می دانند. گرچه پس از نزدیک به ده سال تاخیر از سال 2005 می تواند این موضوع درک شود. با توجه به محیط فعلی که در آن هند روابط نزدیک خود را با آمریکا و اسرائیل ادامه می دهد و ایران از پایان انزوای بعد از JCPOA  سود می برد، این توافق به وضوح نه در برابر غرب بلکه با هم با غرب حاصل شده است.
منبع:ORSAM