سمینار همگرایی و واگرایی در جهان اسلام – ویدئوی اول

حجت الاسلام والمسلمین دکتر داوود فیرحی در سمینار همگرایی و واگرایی گفت در جهان اسلام طرفداران وحدت در جهان اسلام علت عقب افتادگی جامعه مسلمانان را این می دانند که متفرق هستند، پس وحدت از دیدگاه آنان به معنای غلبه بر عقب افتادگی است. وی گفت: این استدلال در عمل با دشواریهایی مواجه شده و گزارشهای تاریخی نشان می دهد بسیاری از خشونت طلبان در جهان اسلام خشونت را با تکیه بر ضرورت وحدت آغاز کرده اند.

این استاد دانشگاه افزود: وقتی از وحدت سخن به میان می آید این پرسش مطرح می شود که وحدت حول چه چیزی و بر چه مبنایی و با پذیرش چه مرجعیتی باید صورت گیرد. تاکنون در پاسخ به این پرسش چند راه حل پیشنهاد شده که به نظر می رسد اکثر آنها ناموفق بوده است. نخستین پاسخی که به این پرسش داده شد توجه به علم گرایی بود یعنی عده ای چنین استدلال کردند که برای حل اختلاف میان مذاهب اسلامی باید به عقل و دانش رجوع کرد و چون عاقلان یکدیگر را بیشتر می فهمند باید اختلاف نظرهای مذهبی را به ملاک عقل حل کرد. این اندیشه نخستین بار توسط سید احمدخان در هند طرح شد و نتایج نامطلوبی در پی داشت و آن این بود که برای حل اختلاف مذهبی، خود مذهب حذف و نوعی ماتریالیسم علمی گرایانه از دل این اندیشه متولد شد.

در اعتراض به این رویکرد عده ای بازگشت به اندیشه های سلف صالح را مطرح کردند و ادعایشان این بود که برای حل اختلافات فقهی و کلامی باید به گذشته ای که همه مسلمانان با هم متحد بودند یعنی 40 سال اولیه ظهور اسلام بازگشت. احمد ابن حنبل و ابن تیمیه از مبدعان این تفکر هستند و ایراد این تفکر آن است که یک نوع گذشته گرایی ضدعلم را ترویج و انسان مسلمان را کهنه گرا می کرد و در نهایت مسلمانانی تولید کرد که نمی توانستند با مدرنیسم آشتی کنند.

عضو گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: قرآن گرایی راه حل بخش دیگری از مسلمانان برای رسیدن به وحدت بود که در عمل به سطحی کردن قرآن و حذف نهادهای مرجعیت تفسیری قرآن منجر شد و محصولش تولید نوعی روشنفکری رادیکال نظیر سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان اسلام و بخشی از اخوان المسلمین بود. اندیشه احیا خلافت و امامت و اتحاد جهان اسلام حول یک حکومت واحد اندیشه دیگری بود که بعد از فروپاشی عثمانی در سالهای 1926 تا 1929 میلادی ظهور کرد که از درون آن سازمانها و تشکیلاتی نظیر هیات اتحاد اسلام و مرکز غیبی تبریز بیرون آمد که این مرکز به افراط گری و ترور نیز دست زد. نظریه خلافت اسلامی دولت داعش که می گوید همه یا باید به ما بپیوندند یا کافر هستند نیز به این نظریه شباهت دارد.

دکتر داوود فیرحی رویکرد تقریب بین مذاهب را رویکرد دیگری دانست که توسط مرحوم شیخ محمود شلتوت رئیس اسبق الازهر مصر و مرحوم آیت الله العظمی بروجردی مرجع تقلید وقت شیعیان برای رسیدن به وحدت اسلامی پیگیری می شد. وی گفت: طبق این نظریه فقه های متفاوت در کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته می شودف بطور مثال در ایران پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت یعنی حنبلی، شافعی، حنفی و مالکی و در مصر شیعیان زیدی و امامی می توانند طبق مذهب خود آزادانه عمل کنند. این نظریه ضمن آنکه از دوران تولد خود حتی یک گام هم جلو نرفته بلکه تلفاتی نیز داده است که آخرین آن شهادت مرحوم شحاته روحانی شیعه مصری در آن کشور به دست افراطیون اهل سنت بود.

وی گفت: ایده رهبری فرهنگی یا ایدئولوژیک جهان اسلام، ایده دیگری بود که در این خصوص مطرح و در بدو امر با این مشکل مواجه شد که این رهبری بر عهده چه کشوری باشد. تمامی مدعیان این رهبری از ایران، ترکیه، عربستان و مصر خود را لایق رهبری می دانستند و می دانند و بر این اساس درگیریهایی نیز بین قطبهای رهبری جهان اسلام پدیدار شد.

عده ای نیز با طرح ایده کنفرانس سران کشورهای اسلامی به سراغ مدل پیمانهای مشترک همچون اتحادیه اروپا و یا حتی مدل سازمان ملل اسلامی گرایش پیدا کردند به این معنا که جهان اسلام با حفظ دولتهای متفاوت به وحدت پولی، حذف گذرنامه و یا شناسنامه واحد برای شهروندان این کشورها برسد.

دکتر فیرحی در این خصوص معتقد است این امر نیز با دشواری مواجه شد زیرا دولتهایی که دچار اختلافهای عمیق ایدئولوژیک هستند نمی توانند به چنین ساز و کارهای همگرایی تن دهند.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: نگاهی به این تلاشهای فکری سیاسی در جهان اسلام ما را به این گزینه می رساند که احتمالا مشکلی در فهم مفهوم وحدت در جهان اسلام پدیدار شده و آنچه تحت عنوان وحدت مطرح می شود خود عامل تفرقه گردیده است مگر این که تعریف اصلاح شده ای از مفهوم وحدت را بتوان رواج داد.

فیرحی ادامه داد: مرحوم آیت الله سید احمد شبیری پدر آیت الله شبیری زنجانی مرجع تقلید کنونی در کتاب «الکلام یجر الکلام» در خصوص وحدت گرایان اسلامی جمله ای بیان کرده که کلید این بحث و آن این است که مذهب همانند دفینه باستانی است که واقع محفوظ دارد. اگر دو نفر به دنبال دفینه ای باشند و یکی معتقد باشد که دفینه در شمال شرق ایران و دیگری معتقد باشد که در جنوب غرب ایران است نمی توانند برای نزدیک شدن اعتقادشان بر روی نقطه ای در کویر مرکزی ایران توافق کنند و آنجا به دنبال دفینه بگردند و داستان مذهب هم همین است.

او افزود: واقع مطلب این است که شیعه باورهایی دارد و اهل سنت نیز عقایدی و پیروان این مذاهب نمی توانند عقاید خود را کنار بگذارند و همین که کمی از عقاید خود کوتاه بیایند از طرف هم مسلکان خود متهم به تغییر مذهب می شوند. در این میان امام موسی صدر ایده خیلی مهمی را مطرح کرد و آن این است که می گوید به جای این که مذاهب از اعتقادات خود کوتاه بیایند و دست بردارند یا به جای این که به عرصه رد و قبول اعتقادات یکدیگر بیفتند بهتر است وارد یک مسابقه مثبت شوند و آن این است که ببینیم کدام مذهب چه قدر به انسان، آزادی، رفاه، رفع بیماری و کاهش آلام و دردهایش پاسخ می دهد و کمک می کند.

وی افزود: در اندیشه امام موسی صدر اگر به جای سنی یا شیعه فقیر سنی یا شیعه ثروتمند، سالم، بانشاط و قوی ایجاد شود دیگر به خشونت نیز متوسل نخواهد شد و این نوعی فرقه گرایی مثبت است.