اولویت های تونس در بحران ها و تحولات خاورمیانه
– گفتگو با جعفر قنادباشی
کارشناس شمال آفریقا
در یک سال گذشته و تغییر دولت در تونس این کشور رویکرد بی طرفانه تری در تحولات منطقه بر عده گرفته است . گفتگوی زیر برای بررسی مهم ترین اولویت های تونس در تحولات غرب آسیا است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: مهم ترین اولویت های تونس در تحولات خاورمیانه ای یا غرب آسیا چیست؟
تونس خواستار این است که تروریسم که ضربه زیادی به خود تونس و کشورهای همسایه زده را جبران کند. یعنی قبلا تروریست هایی از تونس آموزش داده شده و به سوریه فرستاده شده بودند. لذا تونس بسیار متزلزل شد و چهره بدی از تونسی ها ترسیم شد. از طرف دیگر عمده ترین ثروت تونس، گردشگری است. تروریسم باعث شکست صنعت گردشگری شد. بنابراین آن ها خواستار این هستند که در ابتدای امر در جهان اسلام مسئله تروریسم و تکفیر شکست خورد. در کنار آن مردم به شدت به دنبال حمایت از مردم فلسطین هستند، به طوری که حتی در بازی های فوتبالی، تیم فلسطین را بیش از تیم خود تشویق می کنند. خواست بعدی آن ها در ارتباط با وحدت جهان اسلام است. آن ها نگاهی وحدت طلبانه دارند و دیدی فرقه ای ندارند. در مجموع با توجه به شرایط اقتصادی خواستار آن هستند که در منطقه آرامشی ایجاد شود که مشکلات اقتصادی خود را در سایه این آرامش حل کنند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نگاه دولت کنونی تونس به یمن، عراق و سوریه چیست؟
تونس هیچ همکاری علنی و آشکار با ارتجاع منطقه حتی در لیبی نکرده است. همسایه تونس، لیبی (که درگیر دعوای تکفیری و وهابی هست) است، ولیکن تونس سعی کرده در این جا بی طرف باشد. در قبال یمن هم سعی کرده است به دور از ائتلاف هایی که سعودی ها علیه ایران یا علیه یمن تشکیل می دهند، قرار نگیرند و دور از این ائتلاف ها باشند. این یک نقطه مثبت برای تونس بوده است. از آن جا که تونس سیاستی بی طرفانه را اتخاذ کرده است، جایگاه خوبی را از این طریق کسب کرده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: علت رویکرد بی طرفانه تونس در بحران هایی چون یمن چیست؟
یکی روشن بینی دولت و دیگری خواست مردم است . مردم تونس یا توجه به گرایش های جهان سومی گذشته شان ضد دیکتاتوری و ضد ارتجاع هستند و می دانند که دیکتاتور سابق این کشور، آقای بن علی دوست عربستان بود و بعد هم به عربستان فرار کرد. لذا آن ها خواستار سیاست های همسو با عربستان نیستند. در گذشته نیز یکی از دلایل مخالفت آن ها با آقای بن علی همین همسویی با ارتجاع آن با غرب بود، لذا دولت هم دولتی است که احزاب آن جهان سومی و فرهنگ چپ بر آن حاکم است. لذا در جاهایی که مظاهری از سرمایه داری، غرب گرایی، سازش با صهیونیسم وجود دارد، دولت کمتر حضور پیدا می کند. یعنی واقعیت این است که دولت، تونس وابسته به معنی دولتی نیست که برخاسته از تحولات تونس باشد و لذا از این جهت، هیچ گاه نمی تواند در چارچوب سیاست های دیکتاتوری موجود بگنجد. طبیعتا از نظر ماهیت با رژیم قبلی فرق دارد. حکومت آقای بن علی از نظر ماهیت و ساختار به گونه ای بود که با رژیم های منطقه همسو بود و طبیعتا کسانی که جانشین آقای بن علی هستند، نمی توانند ساختارها را نادیده بگیرند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: تونس در نگاه به قطب های عمده منطقه خاورمیانه، یعنی ایران، ترکیه، عربستان و مصر چه نوع روابطی را دارد؟
تونس با سرنگونی آقای بن علی به سمت ترکیه رفت. ترکیه ای که حزب اخوانی، حزب عدالت و توسعه در دستش بود و در تونس هم حزب اخوانی النهضه در حال قدرت گرفتن بود. لذا یک دوران بسیار خوبی را در طی پنج سال گذشته یعنی تا یک سال پیش با هم داشتند. اما در حال حاضر به دلیل دوری آقای بن علی و عدول از خط مشی اخوان این روابط به سمت سردی رفته و در چارچوب های اقتصادی محدود شده است. بعد از این که آقای راشد الغنوشی در اجلاسی در آنکارا روابط خود را با حزب اخوان سست کرد، می توان گفت روابط ترکیه و تونس وارد عرصه تازه ای شد. در واقع قبلا امید تونسی ها به کمک های ترکیه بود (که بتواند برخی از مشکلات آن ها را حل کند و سازندگی را آغاز کنند) که این امر اتفاق نیفتاد. در مورد کشورهای دیگر مانند مصر هم باید گفت که چون در مصر نظامیان حاکم هستند، تونس با نظام جدید تونس سنخیت جدی ندارد، اما در مورد لیبی به این دلیل که ممکن است ناامنی در این کشور مشکلاتی را برای تونس ایجاد کند، ناگزیر شده اند که با مصری ها برای حل و فصل مشکلات لیبی و مقابله با تروریسم همکاری کنند، اما به معنی همسویی و همکاری در همه زمینه ها نیست.
در مورد عربستان هم باید گفت که عربستان تبعیدگاه آقای بن علی است و آن ها چندان علاقمند نیستند که با عربستانی که تبعیدگاه بن علی است، همسو باشند. یکی از دلایل شکل گیری این نوع سیاست در تونس، نقش مردم در سیاست ها و خط مشی ها در همه موارد است. از آن جا که هم حزب انتخاب مردم است و هم مجلس را مردم انتخاب کرده اند، رئیس جمهور هم منتخب مردم است، آن ها ناگزیر هستند که باز به آرای مردم رجوع کنند و فضای تونس بعد از انقلاب، فضای نسبتا آزادی شده است. در مورد ایران هم تونسی ها بیش از کشورهای عربی با ایران دوست هستند و این موضوع به دیدگاهی عدم تعهد مربوط است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی، تونس با چه طیفی از بازیگران عربی روابط بهتر یا اشتراک منافع بیشتری دارد؟
تقریبا می توان گفت که تونس با توجه به بیداری اسلامی در آن با کشورهای مهم عربی نزدیکی زیادی ندارد. کشورهای پادشاهی هرگز نظام انقلابی را بر نمی تابند. کشورهای جمهوری مادام العمر هم نمی توانند چنین موضوعی را بپذیرند. در بین کشورهای عربی ، الجزایر (که همسایه این کشور است) تا حدودی به آن نزدیک است. تونس همچنین با یمن و حکومت حوثی ها نزدیک است. همچنین تونس با عمانی ها به دلیل بی طرفی رابطه نزدیک دارند. اما در کل جهان اسلام، کشورهایی که همسویی زیادی با تونس داشته باشند، کم است. البته بحث دیگری این است که تونس درآمد زیادی ندارد. نفت و گاز اندکی دارد. خود مصرف کننده و وارد کننده نفت و گاز است. لذا درآمد تاثیرگذاری به عنوان مهره تاثیر گذار ندارد و جمعیتی نزدیک به چهارده میلیون نفر نمی تواند تاثیرگذار بر کشورهای دیگر باشد. به همین دلیل می توان گفت که در تونس همسویی به آن معنا که در جاهای دیگر وجود دارد، دیده نمی شود. تونس دو همسایه بیشتر ندارد که الجزایر و لیبی هستند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا ممکن است تونس در ائتلاف های نظامی، عربی به رهبری عربستان مشارکت بیشتری داشته باشد؟
بسیار کم. مگر این که تهدید یا تطمیعی داشته باشد. تاکنون تونسی ها هیچ رغبتی به شرکت در ائتلاف های مختلف عربستانی از خود نشان نداده اند. حتی در مقابل فشارهایی که عربستان به آن ها وارد کرده است، تسلیم نشده اند و در واقع می توان گفت که در مجموع کشورهای عربی تونس از جمله کشورهای مقاوم بوده و حکومتی نسبتا مستقل و مقتدر را تشکیل داده است.