نگاهی تحلیلی به روابط سه گانه رژیم صهیونیستی با هند و چین

مریم درخشنده، پژوهشگر مرکز آینده‌پژوهی جهان اسلام

مقدمه:

بیشتر مطالعات در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی بر روابط این رژیم با کشورهای غربی یا همسایگان عرب آن متمرکز است. با ورود به هزاره سوم رژیم اسرائیل توجهی ویژه به روابط با کشورهای آسیایی به خصوص هند و چین معطوف نمود و این روابط توسعه یافت که شامل سرمایه‌گذاری چین در زیرساخت‌های رژیم اسرائیل، افزایش همکاری اقتصادی و امنیتی رژیم صهیونیستی با هند که اشاره به همکاری چهارجانبه «I2U2» متشکل از هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده دارد که عمق مشارکت رژیم اسرائیل را با دو قدرت مهم آسیا(هند و چین) منعکس می‌نماید. این نوشتار با توجه به روابط رقابت‌آمیز آمریکا و چین که انتقادات زیادی را به روابط رو به رشد چین و اسرائیل داشته است؛ به این مهم می‌پردازد که رژیم اسرائیل چگونه توانسته است بدون تشدید رقابت‌ها؛ همکاری با هر دو رقیب آسیایی را به موازات یکدیگر پیش ببرد و از منافع آن بهره‌مند گردد.

پیشینه روابط اسرائیل با چین و هند:

پس از استقلال رژیم صهیونیستی، هدف اولیه اسرائیل تضمین بقا و ارتقا خود بوده است. یکی از پایه‌های مهم برای دستیابی به این هدف، تلاش برای ارتقا قدرت نظامی و تضمین دفاع خارجی آن و ستون دیگر برقراری روابط دیپلماتیک به منظور به رسمیت شناخته شدن بین‌المللی از سوی سایر کشورها بود. در این میان تقویت قدرت نظامی را با اتکا به روابط نزدیک با آمریکا به عنوان اصلی‌ترین متحد تحکیم بخشید. در گام بعد؛ پایان جنگ دوم اعراب و رژیم اسرائیل را به عنوان نقطه عطفی به منظور تسریع در روند نزدیکی با کشورهای عربی و سپس کشورهای آسیایی با سازوکار سرمایه‌گذاری‌های مختلف از طریق کانال‌های آمریکایی در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد. در این روند، مجموعه‌ای از تحولات سیاسی در اوایل دهه 1990، مانند جنگ خلیج‌فارس و روند نوظهور صلح اسلو، هند و چین را تشویق کرد تا در ژانویه 1992 با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کنند که به عادی سازی روابط دو کشور آسیایی کمک نمود و منجر به تقویت روابط دفاعی و اقتصادی قوی تری با رژیم صهیونیستی گردید. همچنین اسرائیل نیز به طور فزاینده‌ای به سمت آسیا، به ویژه در حوزه روابط اقتصادی و دفاعی با هند و چین، متمایل شد. به عبارتی آنچه روابط هند و چین را با اسرائیل تسریع نمود؛ بیشتر تمایل صنایع دفاعی رژیم اسرائیل برای تقویت روابط با این دو کشور به منظور فروش تسلیحات نظامی؛ ارتقا اقتصاد و تولیدات نظامی بومی آن و از سوی دیگر تقویت نیروی نظامی هند و چین با توجه به تهدیدات منطقه‌ای که با آن مواجه بودند بود.  

مدیریت محتاطانه روابط اسرائیل با چین و هند:

حساسیت آمریکا به نزدیکی روابط نظامی چین و رژیم اسرائیل باعث شد تا رژیم صهیونیستی متهم به انتقال غیرمجاز و حتی غیرقانونی فناوری ضد موشکی پاتریوت، به چین شود و واشنگتن با استناد به تهدیدات امنیتی برای آمریکا، از خرید یک میلیارد دلاری چین برای سیستم هشدار و کنترل هوابرد اسرائیل (AWAC) جلوگیری نموده و اسرائیل مجبور به لغو این قرارداد و روابط محتاطانه با پکن گردید.  

بر این اساس تل‌آویو با آگاهی از حساسیت تعاملات دفاعی چین و اسرائیل؛ توسعه روابط اقتصادی و بخش‌های فناوری را با حساسیت کمتر با پکن در دستور کار قرار داد. در این راستا در مارس 2017، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت رژیم اسرائیل، مشارکت جامع با چین را امضا نمود. توسعه این روابط، زمینه همکاری اقتصادی را بیشتر نمود به گونه‌ای که تجارت دوجانبه چین با اسرائیل از 50 میلیون دلار در سال 1992 به 15 میلیارد دلار در سال 2020 افزایش یافت و این کشور را به بزرگترین شریک تجاری رژیم صهیونیستی در آسیا و سومین شریک تجاری بزرگ آن در جهان پس از اتحادیه اروپا و ایالات متحده تبدیل نمود. از سال 2011 تا 2021، سهم صادرات اسرائیل به چین از 25 درصد به 42 درصد افزایش یافت و طبق گزارش‌ها، چین در مجموع 12.9 میلیارد دلار در زیرساخت‌های رژیم اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده است.

 با این وجود واشنگتن همچنان نسبت به گسترش نفوذ پکن در اسرائیل نگران است و مترصد آن می‌باشد تا حضور شرکت‌های چینی را در رژیم صهیونیستی كاهش دهد. به‌عنوان‌مثال، در سال ۲۰۲۰، در موضوع آب‌شیرین‌کن سورک ۲[1] ، مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات‌متحده نسبت به سرمایه‌گذاری چین در زیرساخت‌های مهم هشدار داد. در نتیجه، یک رقیب غیر چینی به دلیل قیمت‌های اعلام‌شده توسط منابع دولتی برنده مناقصه شد. همچنین با توجه به اینکه بیشتر سرمایه‌گذاری‌های چین در اسرائیل در بخش‌های فناورانه مانند تراشه‌ها و نیمه‌هادی‌ها و فناوری ارتباطات و اینترنت است؛ به لحاظ امنیتی حساسیت ویژه‌ای را برای ایالات‌متحده ایجاد نموده است. افزون بر این، در بخش زیرساخت‌ها، چین برنده مناقصات بزرگ زیرساخت‌های حمل‌ونقل، بخش‌های آب و برق در رژیم اسرائیل است. همچنین شرکت‌های چینی سرمایه‌گذاری‌های خود را در پروژه‌های زیرساختی رژیم صهیونیستی مانند مشارکت شرکت ساختمانی مهندسی عمران چین در ساخت تونل‌های کارمل و خط راه آهن از ایلات به اشدود و مشارکت گروه بندر بین‌المللی شانگهای در بندر حیفا به منظور اتصال دریاهای سرخ و مدیترانه به عنوان مسیری جایگزین برای کانال سوئز را مورد توجه قرار داده است که همین امر نیز نگرانی‌های را برای آمریکا بوجود آورده است.

مقامات واشنگتن از جمله جیک سالیوان مشاور امنیت ملی، در دیدار با مقامات رژیم اسرائیل، نگرانی‌های خود را در خصوص پروژه‌های زیرساختی چین در این کشور با هدف نفوذ، دسترسی استراتژیک و ایجاد وابستگی فزاینده رژیم صهیونیستی به شرکت‌های چینی که برخی از آن‌ها در مناطق حساس و امنیتی است به طور مداوم اشاره می‌نمایند.

واشنگتن معتقد است سرمایه‌گذاری‌های چین با هدف نفوذ، در مقابل حساسیت آمریکا به روابط رو به توسعه چین و رژیم اسرائیل، تل‌آویو، نگاه ویژه‌ای را برای گشایش روابط با هند مورد توجه قرار داده است. روابط دو کشور به ویژه در دوران نارندا مودی از سال 2014 به سرعت رشد کرد و اسرائیل به طور فزاینده‌ای به دلیل فشار ایالات متحده به منظور بدیلی برای روابط با پکن، هند را به عنوان یک جایگزین مورد توجه قرار داد و این مهم از سال 2018 در ابعاد اقتصادی و دفاعی اهمیت بیشتری یافت. برای مثال، اسرائیل مناقصه خصوصی‌سازی بندر اصلی حیفا را (جدا از ترمینال شمالی حیفا که توسط چین اداره می‌شود) را علی‌رغم مناقصه‌های چینی برای این پروژه به گروه آدانی هند واگذار کرد. همچنین روابط دفاعی بین هند و اسرائیل بر خلاف محدودیت روابط چین و اسرائیل، توسعه یافته است؛ به طوریکه هند 250 بمب[2] و همچنین پهپادهای جاسوسی و موشک های هدایت شونده ضد تانک اسپایک را از اسرائیل خریداری نموده است. همچنین هند خرید 9 سامانه و موشک پیشرفته رافائل را منعقد نموده است. به عبارتی نگرش مثبت واشنگتن نسبت به دهلی به اسرائیل این امکان را داده است که مشارکت دفاعی قابل توجهی با هند داشته باشد و به سومین تأمین کننده بزرگ دفاعی بدیل شود. بر این اساس افزایش فروش تسلیحات اسرائیل به هند در دو دهه گذشته، هند را به بزرگترین بازار صادراتی محصولات دفاعی اسرائیل و شریکی برای تولید مشترک سیستم‌های دفاعی تبدیل نموده است.

اگرچه این هند است که بیشتر از روابط نظامی نزدیک با اسرائیل سود برده است. با این حال، ایالات متحده به طور فزاینده‌ای نگرانی‌های خود را در مورد نقش رو به رشد چین در زیرساخت‌های حیاتی و بخش‌های فناوری پیشرفته اسرائیل مطرح کرده است و از طریق مشارکت جدید I2U2 (شامل امارات متحده عربی، هند و اسرائیل و آمریکا ) و همچنین طرح کریدور عرب-مد (هند، عربستان، امارات و اسرائیل) که به عنوان کریدور تزانزیتی جدید فضای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک را برای همکاری بیشتر اسرائیل و هند توسعه می‌بخشد را دنبال می‌نماید.  

جمع‌بندی:

در محیط بین‌المللی که به طور فزاینده پیچیده‌تر می‌شود، رژیم اسرائیل با ورود به هزاره سوم، در راستای چرخش به سمت آسیا به منظور تعامل رو به رشد بازارهای در حال توسعه، توسعه روابط با چین و هند را به منظور تنوع بخشیدن به مقاصد صادراتی خود و محدود کردن وابستگی سنتی به روابط با شرکای غربی وجه عمل خود قرار داده است. در این راستا با توجه به حساسیت‌های واشنگتن به منظور محدود نمودن دامنه روابط  چین و رژیم صهیونیستی، روابط دو کشور بیشتر در بعد اقتصادی و افزایش حجم تجارت و تنوع سرمایه‌گذاری‌های چینی در بخش‌های زیرساختی و فناوری معطوف بوده است. از سوی دیگر اسرائیل برای پر کردن شکاف و خلأ روابط با چین و همچنین نگاه مثبت آمریکا، توسعه روابط با هند را در بخش‌های اقتصادی و دفاعی مورد توجه قرار داده است. اما آنچه اهمیت دارد، اینکه رژیم اسرائیل برای حمایت از تحقیق و توسعه و تولیدات دفاعی بومی خود به بازار دفاعی هند وابسته است و از سوی دیگر همچنین برای حفظ توسعه اقتصادی و زیرساختی خود به بازار و سرمایه‌گذاری چین نیز نیازمند می‌باشد. به عبارتی شراکت با چین و هند به بخش‌های خاصی از همکاری محدود شده است تا اهرم استراتژیک رژیم صهیونیستی حفظ شود و از سوی دیگر زمینه رقابت آمریکا را ایجاد نکند و منجر به خدشه وارد شدن به متحد اصلی نشود. چرا که رژیم اسرائیل آگاه است که 60 درصد تجارتش هنوز با ایالات متحده است و اگر روابط چین و رژیم صهیونیستی عمیق‌تر شود، اهرم فشار چین بر اسرائیل افزایش خواهد یافت. در این معنا رژیم اسرائیل با توجه به پویایی روابط با آمریکا در پیوند با چین محتاطانه عمل نموده و در معاملات خود با چین دقت بیشتری را ملاحظه می‌نماید و به دنبال جایگزین‌های مناسب‌تری است که توسط ایالات متحده تضمین شده باشد. بنابراین رژیم اسرائیل تعامل با هند را به دلیل ریسک پایین‌تر مورد توجه قرار داده تا به طور مؤثر در برابر تشدید تلاش‌های چین برای نفوذ به منطقه محافظت نماید.


[1](Sorek 2)

[2] SPICE 2000