نقش ترکیه در آسیای مرکزی

The Role of Turkey in Central Asia

آحمت فورکان اوزیاکار

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام در سری نشست‌های خود، وبینار “نقش قدرت‌های منطقه‌ای در آسیای مرکزی” را در 28  اکتبر سال  2020 برگزار کرد. در قسمت اول، آحمت فورکان اوزیاکار دانشجوی دکترای سیاست از دانشگاه اگزتر انگلستان سخنرانی کردند. ایشان به طور خاص به نقش ترکیه در منطقه آسیای مرکزی پرداختند.

تاریخ حضور ترکیه در آسیای مرکزی

در طول جنگ سرد، ترکیه بخشی از بلوک غرب بود و در آن زمان روابط ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی محدود بود. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به ترکیه فرصتی داد تا بدون اجازه از هیچ کشور دیگری در منطقه حضور داشته باشد. در طی آن مدت، می‌بینیم که فروپاشی جهان دو قطبی، با توجه به پایان تهدید اتحاد جماهیر شوروی، از توجه کشورهای غربی به ترکیه کم کرد؛ سپس ترکیه سیاست خارجی خود را تغییر داد.

سیاست خارجی ترکیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را می‌توان با پرداختن به برخی از وقایع توضیح داد. ترکیه استقلال کشورهای آسیای مرکزی را در 1991 به رسمیت شناخت. تغییر رویکرد سیاسی کشورهای غربی نسبت به ترکیه نیاز به واکنش فوری نخبگان سیاسی ترکیه داشت. آسیای مرکزی فرصت خوبی برای سرمایه گذاری‌های جدید برای توسعه اقتصادی ترکیه است. در آن زمان یعنی در زمان نخست وزیری سلیمان دمیرل، ترکیه دو گزینه داشت: یکی، دنبال کردن رویکرد جدید سیاست خارجی در مورد کشورهای آسیای مرکزی و دیگری، برقراری روابط نزدیک ترکیه با کشورهای منطقه تا خود را به عنوان یک شریک قابل اعتماد معرفی کند.

وقتی این کشورها در سال 1991 استقلال یافتند، سیاست خارجی ترکیه در قبال آسیای مرکزی بر اساس اشتراک فرهنگی بود. رهبران آسیای مرکزی نیز بر همین بخش فرهنگی تمرکز داشتند. و آن‌ها با اهداف ترکیه نسبت به منطقه موافق بودند و آن را تشویق می‌کردند. ضمناً وقتی من در مورد آسیای مرکزی صحبت می‌کنم، شامل تاجیکستان نمی‌باشد زیرا ترکیه و تاجیکستان اشتراک زبانی ندارند اما چهار جمهوری دیگر در این زمینه یکسان هستند.

پس از به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2002، اهداف سیاست خارجی ترکیه به بخش چندگانه تبدیل شد. بنابراین در آن زمان، ترکیه فهمید که قدرت اقتصادی مهم است اما در عین حال دیپلماسی عمومی و قدرت نرم ابزاری مهم برای حضور در کشورهای آسیای مرکزی است؛  به همین دلیل ما می‌خواهیم بگوییم که در دوره نخست وزیر رجب طیب اردوغان، ترکیه در سیاست خارجی خود قدرت نرم بیش‌تری را در قبال آسیای مرکزی دنبال کرد و سازمان‌های زیادی ایجاد کردند مانند شورای همکاری کشورهای ترک زبان با کشورهای عضو که شامل ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان، آذربایجان و ازبکستان و مجارستان به عنوان کشور ناظر که نه تنها به منظور بکارگیری مشترکات فرهنگی بلکه سیاسی، اقتصادی، آموزشی، حمل و نقل و جهانگردی تاسیس شده است.

تغییرات چشمگیر سیاست خارجی ترکیه پس از بهار عربی

هنگامی که بهار عربی در سال 2011 آغاز شد، ترکیه به تصمیمات عموم مردم در کشورهایی که می‌خواستند تصمیم گیری کنند احترام می‌گذاشت. پس از ورود بهار عربی به مصر و سوریه، سیاست خارجی ترکیه تغییرات چشمگیری داشت. ترکیه در حال حاضر بر اساس آمار رسمی میزبان حدود چهار میلیون پناهجوی سوری در جنوب شرقی ترکیه است و این واقعاً بار اقتصادی اقتصاد ترکیه را افزایش می‌دهد و ترکیه سعی کرد میان دولت اسد و سایر مانند مجلس غیر دولتی در سوریه میانجیگری کند. همانطور که می دانیم در آن زمان ترکیه در اجلاس آستانه روسیه و ایران نیز شرکت کرد تا زمینه‌های مشترکی برای حل بحران سوریه پیدا کنند. با این حال این اجلاس به اهداف و مقاصد خود نرسید زیرا همانطور که می‌بینیم هر کشوری منافع و انگیزه‌های خاص خود را دارد و بنابراین به نظر من رسیدن به یک نقطه مشترک بین سه کشور ایران، ترکیه و روسیه نتایج بسیار کارآمدی نداشت و ما جنگ داخلی در سوریه را نیز در سال 2011 تجربه کردیم.

حضور فعال ترکیه در سوریه، تغییر سیاست خارجی ترکیه را در این دوره افزایش داد. شاید برخی تصور کنند ترکیه در این منطقه تهاجمی تر است اما اگر از منظر کلی نگاه کنید ترکیه سعی می کند مرزهای سوریه و ترکیه را برای جلوگیری از هرگونه تروریسم امن کند؛ زیرا اگر به یاد بیاوریم ، ترکیه حمله شدید تروریستی را بین سال‌ های 2015 و 2016 تجربه کرده بود و در این مدت کل حملات تروریستی توسط داعش صورت می‌گرفت، به همین دلیل ترکیه نیاز به حضور فعال در جنگ داخلی سوریه و سعی در جلوگیری از ورود پناهجویان بیش‌تر به ترکیه دارد.

سیاست خارجی اخیر ترکیه در منطقه آسیای مرکزی

هنوز اهداف بسیاری نیز در این منطقه وجود دارد، مثلا امروزه یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های آسیای مرکزی این است که آن‌ها ادعا می‌کنند بسیاری از اعضای داعش از کشورهای خاورمیانه به آسیای مرکزی می‌روند و همین امر تجزیه طلبی و افراط گرایی را در این منطقه افزایش می‌دهد. بنابراین، گزارش‌های زیادی به ویژه در قزاقستان، تاجیکستان و من فکر می‌کنم در ازبکستان نیز وجود دارد زیرا بعضی از این کشورها واقعاً فقیر هستند و متأسفانه اعضای داعش در آن‌جا موثر اند. بنابراین، سیاست خارجی ترکیه نیز در حال حاضر در آسیای مرکزی فعال است و تلاش می‌کند با ایجاد تعادل، سطح روابط خود در آن‌جا ارتقا دهد.

روابط ترکیه و ازبکستان با تغییر ریاست جمهوری ازبکستان بهتر شد. همانطور که می‌بینیم در تاجیکستان رقابت زیادی  بین ایران و عربستان سعودی وجود دارد بنابراین من مطمئن نیستم که چگونه ترکیه می‌تواند در اینجا خود را درگیر رقابت کند یا اینکه ترکیه چقدر می‌خواهد در این رقابت شرکت کند. ما با قزاقستان روابط پایداری داریم، حتی بعد از نظربایف نیز رابطه هنوز خوب است. من فکر می‌کنم سیاست خارجی ترکیه در آسیای مرکزی تحت تاثیر اهدافی قرار می‌گیرد. ترکیه می‌خواهد قدرت نرم و اقتصادی خود را در منطقه بهبود بخشد، اگرچه ما در مورد قدرت‌های بزرگ در آسیای مرکزی مانند ایران، ترکیه، عربستان سعودی یا هر قدرت منطقه‌ای دیگر صحبت می‌کنیم، اما این‌ها تا حدی به تصمیم‌گیری قدرت‌های جهانی در منطقه بستگی دارد؛ بنابراین به همین دلیل است که ما نه تنها نمی‌توانیم سیاست خارجی ترکیه را بدون در نظر گرفتن روسیه و چین بررسی کنیم؛ چراکه این‌ها بسیار موثر هستند.

 در آخر باید گفت ترکیه روابط بسیار خوبی را از سال 1991 با کشورهای آسیای مرکزی ایجاد کرده است و این روابط هیچ گونه اختلافی ندارند، بنابراین من فکر می‌کنم که در آینده نزدیک هم اثربخشی ترکیه در آسیای مرکزی افزایش خواهد یافت.