نقش بحران ها در روند واگرایی یا همگرایی در جهان اسلام | گفتگو با دکتر علیرضا کریمی / کارشناس مسائل جهان اسلام

بحران ها در ابعاد گوناگون آن  نقشی همیشگی در روند توسعه و پیشرفت و همچنین وحدت و همگرایی هر جامعه ای هستند. همین امر نیز در بعد منطقه ای و جهان اسلام نیز صدق میکند و بحران های گوناگون نقشی مهمی در روند واگرایی در جهان اسلام دارند. گفتگوی زیر به بررسی نقش بحران های در روند روند واگرایی یا همگرایی در جهان اسلام داشته است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: بحران ها چه نقشی در روند واگرایی یا همگرایی در جهان اسلام داشته اند؟

جهان اسلام مجموعه ای از کشورهای متعدد شامل 57 کشور است که نقاط اشتراک و افتراق زیادی دارند. اگر بخواهیم به جهان اسلام به یک کل هویتی نگاه کنیم، زمینه اشتراک آن ها عمدتا حول محور اسلام، قرآن و آموزه های اسلامی است ولی از زمان شکل گیری دولت-ملت ها به نوعی همواره ضمن این که وجوه اشتراک بین کشورهای اسلامی وجود داشته است، همواره وجوه افتراق هم شکل گرفته و ادامه داشته است. بخشی از آنچه به عنوان بحران ها در جهان اسلام از آن ها نام برد، به اختلافات داخلی برمی گردد که در کشورهای اسلامی وجود دارد. بخشی از این اختلافات، اختلافات قومی و قبیله ای است که ضرورتا متاثر از اسلام نیست، بلکه هویت های قومی و قبیله ای است که پررنگ می شود و به نوعی آتش اختلاف را در بین کشورهای اسلامی شعله ور می کند. همزمان با آن اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک هم در بین کشورهای اسلامی وجود دارد که باز هم آتش اختلاف را در بین کشورهای اسلامی اضافه می کند. نکته مهمی که در این جا اهمیت دارد، بحث تفرقه در جهان اسلام است که موجب افزایش بحران در جهان اسلام شده است. بخشی از این تفرقه در درون جهان اسلام است که در واقع اختلافات بین کشورهای اسلامی است، چنانچه مقام معظم رهبری می فرمایند: «امروز در دنیای اسلام، مهم ترین خطری که ما را تهدید می کند، تفرقه است.» در واقع این تفرقه بخشی در درون است و بخشی هم مربوط به عوامل فرامنطقه ای است که کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی بیشترین بهره برداری را در طول سالیان گذشته و دهه های گذشته داشته اند. لذا شاهد این هستیم که بسترهای اختلاف زا در بین کشورهای اسلامی زمینه های شکل گیری بحران را چه در درون کشورها و چه در بین کشورهای اسلامی فراهم کرده است، چنانچه در مقطعی جنگ تحمیلی به یک حکومت نوپای اسلامی یعنی انقلاب اسلامی تحمیل می شود که هشت سال به طول می انجامد و در مقطعی جنگ در افغانستان شدت می گیرد و در مقطعی هم مانند تحولات اخیر، اختلافات تفکری در جهان اسلام موجب شکل گیری بحران های بسیار جدی و اساسی در سوریه، لبنان، یمن و حتی در عراق، لیبی و برخی از کشورهای اسلامی منجر می شود که آتش اختلاف را در بین کشورکهای اسلامی به واقع به حداکثر رسانده است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر قائل به دسته بندی بحران ها به بحران های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و … باشیم، کدام دسته بحران ها در نوع واگرایی در جهان اسلام تاثیر بیشتری می گذارد؟

بخشی از بحران ها، بحران های هویتی هستند یعنی مهم ترین اختلافات و بحران هایی کنونی  در جهان اسلام بحران های هویتی است که آن هم به این چارچوب فکری برمی گردد که به هر حال برداشت های مختلفی از اسلام در نقاط مختلف جهان اسلام وجود دارد. گروهی از کشورها و حتی جمعیت ها در درون جهان اسلام طرفدار اسلام متعادل هستند، گروهی طرفدار اسلام سلفی هستند، برخی به نوعی به دنبال نوعی بازگشت به اسلام اصیل هستند و چهره ای خشن را از اسلام ارائه می دهند. به هر حال بحران هایی که در حال حاضر عمدتا در جهان اسلام در جریان است، عمدتا ریشه هویتی دارند و بحران های هویتی هستند. به نوعی ما شاهد این هستیم که یک چهره خشن از دین اسلام در حال ارائه به جهان است که به خاطر همین نوع برداشت شاهد درگیری های بسیار وسیع و گسترده در بخش هایی از جهان اسلام هستیم که روز به روز هم در حال تشدید است. البته بخشی از بحران هایی بحران های اقتصادی است و ایران و عربستان در بحث نفت و بحث نظامی هستیم که در بحث نظامی اختلافات بسیار جدی در طول سال های گذشته شکل گرفته است. ما شاهد بحران جدی در روابط ایران و عربستان هستیم و حتی به حوزه های دیگر هم گسترش پیدا می کند، یعنی واقعا نمی توانیم مانند خیلی از مجموعه های کشورهایی که در سایر قاره های دنیا و اختلافات آن ها اختلافات اقتصادی است، در حوزه جهان اسلام وقتی بحران هایی شکل می گیرد، ضرورتا این بحران ها اقتصادی صرف یا نظامی صرف نیستند، وقتی به عمق این بحران ها توجه شود، باز هم اختلافات سیاسی و ایدئولوژیکی (که به نوع برداشتی نسبت به دین اسلام وجود دارد، ) دیده می شود که در این بحران ها بسیار عمیق می شود. مثلا آنچه در بین ایران و عربستان در طول سال های گذشته شکل گرفته است و به نوعی در حال شدت یافتن است، شاید ریشه ای سی ساله پیدا می کند. به هر حال واکنشی عربستان سعودی در مقابل انقلاب اسلامی به عنوان یک رویکرد جدید، تفکر نوپا و تفکر فعال و پویا نشان داد، اسلام سیاسی را به عنوان یک قالب جدید به جهان ارائه کرد، سعودی ها در قالب تفکر سلفی و وهابیت به دنبال ارائه یک چهره جدید در مقابل این تفکر بودند و مدارس مختلف سرمایه گذاری های عظیمی در کشورهای مختلف کردند تا بتوانند جلوی برداشت انقلابی از جهان اسلام را (که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به دنبال ترویج آن بود) بگیرند؛ لذا ما شاهد این هستیم که یک جریان فکری منحرفی از اسلام ارائه کردند که امروز نه تنها کشورهای اسلامی در آتش این بحران می سوزند، حتی بخش هایی از غرب و کشورهای اسلامی نیز تحت تاثیر این جنگ ناخواسته شدند که به نوعی به اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک بر می گردد. در مجموع آنچه به عنوان اختلافات اقتصادی در جهان اسلام وجود دارد، ریشه های هویتی، سیاسی و ایدئولوژیک دارد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: به غیر از بحران های فکری و ایدئولوژیک چه بحران های دیگری می تواند نقش عمده ای در واگرایی در جهان اسلام داشته باشد؟

بخشی از بحران ها، بحران های سیاسی- امنیتی است. یعنی به هر حال در پرتو نفوذ عوامل فرامنطقه ای هستند که آمریکایی ها برخی از کشورهای اسلامی را به عنوان متحد و شریک خود معرفی می کنند، می بایست نقش هایی را به نیابت از قدرت های فرامنطقه ای در خاورمیانه و در حوزه جهان اسلام ایفا کنند که این نقش ها موجب ایجاد بحران در حوزه جهانی است. مثلا کاری که اردن یا عربستان و حتی برخی از حاکمان مصر دقیقا بیانگر این است که این بحران های امنیتی و اقتصادی در حوزه جهان اسلام در حال عمیق شدن است که به نوعی متاثر از عوامل فرامنطقه ای است و امروز آنچه تحت عنوان تفکراتی که در حوزه جهان اسلام در حال ارائه شدن است: اسلام انقلابی، اسلام نوعثمانی گرایی (که ترکیه به دنبال آن است) و اسلام سلفی که عربستان به دنبال آن است، در همه این تفکرات می بینیم. به جز اسلام انقلابی که یک تفکر پویا و اصل و مستقل از عوامل فرامنطقه ای است، بقیه جریانات سیاسی در حوزه جهان اسلام به نوعی متاثر از عوامل فرامنطقه ای است. این عوامل فرامنطقه ای در تشدید بحران ها در جهان اسلام موثر است.