نقش افغانستان در تاثیر بر کانون‌ها و مناطق بحرانی جهان اسلام | گفتگو با محمد تقی جمشیدی / رایزن پیشین و کارشناس مسائل افغانستان

در ده های گذشته افغانستان با تحولات و دگرگونیهای گسترده ای روبر وبوده است و این تحولات به نوبه خود موجب هم از رخدادهای جهان تاثیر پذیرفته و هم موجب بسترسازی و ایجاد حرکت های تند و تروریستی شده و بر تحولات و بحران های دیگر جهان اسلام تاثیر گذاشته است.  گفتگوی زیر به منزله بررسی نقش نقش افغانستان در بین کانون‌ها و مناطق بحرانی جهان اسلام است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر نگاهی به کانون‌ها و نقاط بحرانی در جهان اسلام داشته باشیم،افغانستان چه نقشی در این میان دارد؟

افغانستان یکی از کشورهای مهم اسلامی در منطقه است که از نظر تاریخی، فرهنگی، موقعیت منطقه ای و جغرافیایی تأثیر و تأثرات بسیار زیادی در دنیای اسلام دارد. در نقشه جغرافیایی افغانستان خواهید دید که در بسیاری از مرزهایش با همسایگان نوعی همگنی و نوعی تلفیق منطقه‌ای و تاریخی و قومی ایجاد شده است. چنانچه در افغانستان تاجیک ها در مرز تاجیکستان حضور دارند، یا ازبک‌هایی که در مرز ازبکستان هستند. یعنی قومیت‌های این سوی مرز و سوی دیگر مرز با یکدیگر تعامل، رفت و آمد و اشتراکات فرهنگی بسیار عدیده دارند.  پشتون‌ها هم یکی از اقوام بسیار مهم و تأثیر گذار افغانستان با پشتون‌های پاکستان مراودات و نزدیکی‌ها و اشتراکات را دارند.  در این بین در بررسی نقش افغانستان در بین این کانون‌ها و مناطق بحرانی جهان اسلام باید گفت در دروان معاصر اولین بخشی که رژیمی بر اساس آموزش‌های دینی و اعتقادی تندروانه به وجود آمد در افغانستان بود. چنانچه طالبان دولتی تشکیل دادند. پس از آن بعد مسائل تکفیری‌ها، داعش و گروه‌های عدیده‌ای که در دنیای اسلام جنب و جوش داشته و فعالیت‌ها و به طور واقعی آزار و اذیت‌های آنها را در کل منطقه و حتی در دنیای اسلام، در گستره جغرافیایی جهان اسلام می‌بینیم بروز یافت. لذا افغانستان بسیار مهم است حتی از نظر مهاجر پذیری و مهاجر فرستی هم مهم است و اقوام مختلف افغانی در بسیاری از دنیا حضور دارند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا می‌توان گفت در شرایط کنونی آیا افغانستان به عنوان یکی از مهم‌ترین کانون‌ها و مناطق بحران خیز در جهان اسلام می‌تواند بر سایر بحران‌های جهان اسلام تأثیر داشته باشد؟

هر چند شخصیت‌های برجسته‌ ای زادگاه و آبشخور و بالندگیشان از افغانستان شروع شده است، اما در دوران معاصر یکی از مهم‌ترین کانون‌ها و مناطق بحران خیز در جهان اسلام است و می‌تواند بر سایر بحران‌های جهان اسلام تأثیر بسیار زیادی داشته باشد. اگر دقت کنید افغانستان در گستره تاریخ تأثیرات گوناگونی در دنیای اسلام ایجاد کرده‌ و هر چند در بسیاری از مقاطع تاریخی این تأثیرات مثبت و خوب بوده و تأثیراتی چون نوعی فرهنگ متقابل، فرهنگ بالنده و تحمل پذیر، سازگار ، سازشکار با سایر فرهنگ‌ها و اهل تعامل وجود داشته است. چنانچه این کشور زادگاه کسانی مانند خواجه عبدالله انصاری ، مولای روم بوده‌ است. ولی متأسفانه در طی چند دهه اخیر با توجه به اهداف و برنامه ها و دسایس قدرت‌های غربی (که گروه‌های تکفیری و مخصوص بیشتر از سوی عربستان تغذیه می‌شدند و در مسیر تفکرات افراطی تکفیری بودند)  افغانستان یک نوع بستر و آمادگی بیشتری نسبت به سایر کشور‌ها ی دنیا یافته و گروه های تندرو در آن رشد و نمو کردند. گرچه در بعضی مقاطع مثلا در زمانی قبل از قدرت گیری نیروی طالبان تفکرات طالبانی توانستند قدرت مهمی مثل روسیه را از آن‌جا شکست دهند  باعث شد که در قدرت روسیه شوروی هم تزلزلی ایجاد شود و قدرت اتحاد جماهیر شوروی سابق از هم پاشیده شد. اما متأسفانه طی دهه‌های اخیر اغلب افغانستان به عنوان یکی از مهم‌ترین کانون‌ها و مناطق بحران خیز در جهان اسلام بر سایر بحران‌های جنبه‌های منفی و مخرب داشته است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: به نظر شما بحران‌های درونی افغانستان تأثیرات منفی بر کانون‌ها و سایر مناطق بحرانی در جهان اسلام دارد؟

از جمله تأثیرات منفی آن اینست که در حال حاضر بسیاری از جریان‌های به نحوی همسو با تفکرات افراطی و تکفیری با روح جهان اسلام و دین محمدی منطبق نیست و مطابقت ندارد، آنها متأسفانه بیشتر از این منطقه سرچشمه می‌گیرد. البته این بدان معنا نیست که خطرناک‌ترین عناصر آدمی در آنجا هستند، بلکه با توجه به یک سری فعل و انفعالات و سرمایه‌گزاریهای عربستان سعودی در این منطقه و مدیریت‌های ایجاد  شده توسط قدرت‌های غربی (به منظور انشقاق و انفکاک و پراکندگی و در غایت درگیری و تنش بین فرقه‌های مختلف مذهبی، در افغانستان) متأسفانه بسترسازی‌هایی به و جود امده است. البته در این مورد افغانستان تنها نیست و در آسیای مرکزی و پاکستان و در برخی مناطق دیگر نیز وجود دارند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: به طور جدی‌تر و مستقیم‌تر بحران‌ها و کانون‌های بحران در افغانستان بر چه کشورهایی بیشترین تأثیر منفی را داراست؟

این کشور‌ها در درجه اول همسایه‌ها هستند. تاجیکستان، ازبکستان، کشورهای آسیای مرکزی، پاکستان و سپس به تدریج در کشورهایی که به نحوی از انحنا نوعی همسویی و وفاق فرهنگی با برخی از فرقه‌های افراطی اهل سنت دارند. در این بین منظور از اهل سنت، (اکثریت اهل سنت متعادل بوده و تعامل داشته و از این تفکرات افراطی بیزارند) متأسفانه بعضی از گرایشاتی است که به وهابیت و گروه‌های تکفیری نزدیکند اندیشه و تأثیرات مخربی دارند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: از نظر شما اگر پتانسیل‌های بحران خیزی افغانستان به پایان برسد چه تأثیری بر نوعی ثبات و تثبیت در سایر بحران‌های جهان اسلام دارد؟

به یقین می‌توان گفت گروه‌های تکفیری، افراطی و گروه‌هایی که با خونریزی و با قتل و هدم و نابودی بزرگ و کوچک و صغیر و کبیر و بچه و انواع فرقه‌های مختلف و حتی مذهبی اسلامی مخالفند و قصد حل این مخالفت‌ها را از طریق خصومت‌آمیز و خونین دارند، نمی‌توانند پایدار بمانند. در طول تاریخ گروه‌های افراطی همیشه زودتر از سایر گروه‌ها و نحله‌ها رنگ باخته اند. این امر به علت مخالفت اکثریت مردم و به خاطر تنش‌هایی که باعث ویرانی خانواده‌ها، قومیت‌ها و ایجاد کینه و دشمنی در جهان اسلام شده و سپس به تدریج آثار و تأثیرات و مدیریت‌های قدرت‌های غربی بر مردم بیشتر افشا می‌شود. در این شرایط دنیای اسلام به یقین به طرف تعادل و نوعی ثباتی که در طول تاریخ اسلام وجود داشته باز خواهد گشت.