ششمین گزارش ارزیابی IPCC در مورد تغییرات آب‌وهوایی و پیامدهای آن برای خاورمیانه و شمال آفریقا

تغییرات آب‌وهوایی

«محمد محمود؛ عضو ارشد مؤسسه خاورمیانه» (ترجمۀ رحمان حبیبی؛ دانش‌آموخته کارشناسی‌ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی)

هیئت بین‌دولتی تغییرات آب‌وهوایی (IPCC) ششمین گزارش ارزیابی خود را در مورد مبنای علوم فیزیکی تغییرات آب‌وهوایی در ماه اوت سال جاری منتشر کرد. این گزارش آخرین پیشرفت‌ها در علوم آب‌وهوایی، مشاهدات، دیرینۀ اقلیم‌شناسی و شبیه‌سازی‌های اقلیمی را گرد هم می‌آورد تا به‌روزترین درک علوم فیزیکی از تغییرات آب‌وهوا را ارائه دهد. همچنین، این گزارش تأثیرات انسانی بر وضعیت فعلی آب‌وهوا و چگونگی تأثیرگذاری آب‌وهوای آینده بر مناطق مختلف در سراسر جهان را تشریح می‌کند. یافته‌های این گزارش به ارائۀ درک درستی از وضعیت آب‌وهوای فعلی و آینده می‌پردازد و عملاً آنچه را برای محدودکردن پیامدهای تغییرات آب‌وهوایی در کرۀ زمین لازم است، توصیف می‌کند.

وضعیت فعلی آب‌وهوا

بدون تردید، فعالیت‌های انسانی عامل گرمایش جهانی در اتمسفر، زمین و اقیانوس‌ها بوده است. این امر از طریق مشاهدات غلظت گازهای گلخانه‌ای در اتمسفر و دمای سطح جهان که هر دو به ترتیب از سال 1750 و 1850 به‌طور پیوسته افزایش یافته‌اند، اثبات شده است. میزان افزایش دمای سطح جهان در طول پنج دهۀ گذشته (از سال 1970) در تاریخ محدودۀ دمای جهان بی‌سابقه بوده است. دمای دهۀ گذشته (2011-2020) از گرم‌ترین دورۀ چند قرن اخیر که تقریباً 6500 سال پیش رخ داده است، فراتر رفته است. مدل‌های اقلیمی نشان می‌دهند که تغییرات دمای سطح جهان که با استفاده از عوامل انسانی و طبیعی شبیه‌سازی شده‌اند، بزرگ‌تر از آن دسته از شبیه‌سازی‌هایی هستند که فقط از عوامل طبیعی (مانند فعالیت‌های خورشیدی و آتش‌فشانی) استفاده می‌کنند؛ به‌طوری که اختلاف آنها به بیش از یک درجه سانتی‌گراد در سال 2020 می‌رسد. تفاوت فاحش بین این دو شبیه‌سازی دمای سطح زمین از سال 1970 به‌بعد به‌وضوح تأیید می‌کند که گرمای مشاهده‌شده، از طریق انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از فعالیت‌های انسانی ایجاد می‌شود. سایر تغییرات مشاهده‌شده در وضعیت آب‌وهوایی در قرن گذشته، به‌ویژه پس از دهه 1950 قابل‌توجه بوده است. این تغییرات شامل رشد سریع‌تر در افزایش سطح آب دریا، گرمای شدیدتر (مانند موج گرما) و تناوب بیشتر در پدیده­های شدید و خشن (مانند بارش شدید و فعالیت طوفانی) است.

وضعیت آب‌وهوا در آینده

سناریوهای انتشار آلاینده‌ها در آینده از سال 2015 تا 2100 با سطوح مختلف انتشار گازهای گلخانه‌ای، تصویر واضحی ارائه می‌دهد که چگونه تغییرات آب‌وهوایی در قرن حاضر و تحت‌تأثیر نفوذ انسان ادامه خواهد یافت.

در هر پنج سناریوی انتشار آلاینده‌های منتشرشده از سوی IPCC، دمای سطح جهان تا اواسط قرن افزایش می‌یابد. گرم‌ترشدن کرۀ زمین (بیش از 2 درجه سانتی‌گراد) در سناریوهای با انتشار آلایندۀ زیاد، در طول دوره دوم قرن ادامه خواهد یافت.

افزایش گرمایش جهانی، احتمال تغییرات در عوامل هیدرولوژیکی و هواشناسی را افزایش می‌دهد. با افزایش دما به‌دلیل گرمایش جهانی احتمال دارد که تناوب و شدت گرما، بارش سنگین و خشک‌سالی‌ها افزایش یابد. همچنین، آب‌وهوای گرم‌تر، اثرات پدیده­های آب‌وهوایی مرطوب و خشک را در آینده تشدید می‌کند و خشک‌سالی‌ها و سیل‌های مرتبط با آن پدیده­ها شدیدتر خواهد شد.

رسوخ کربن طبیعی در زمین و اقیانوس به‌تنهایی در جلوگیری از تراکم انتشار کربن در اتمسفر، به‌ویژه در ذیل سناریوهای با انتشار بالا، و بیشتر در دورۀ دوم این قرن، کافی نیست. تأثیر انباشتگی انتشار گازهای گلخانه‌ای تاریخی و طیف وسیعی از پیش‌بینی‌های انتشار در آینده نشان می‌دهد که دمای اقیانوس و سطح دریا برای قرن‌ها افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، حتی اگر گرم‌شدن کره زمین در طول این چند قرن محدود شود، این تغییرات غیرقابل‌برگشت خواهد بود.

بنابراین، از آنجایی که ثابت شده است بین انتشار کربن انباشته‌شدۀ ناشی از فعالیت انسانی و گرمایش جهانی هم‌بستگی مستقیم وجود دارد، مهار سریع‌تر تأثیر تغییرات آب‌وهوایی مرتبط با آیندۀ گرم‌تر و کاهش انتشارات گازهای گلخانه‌ای امری ضروری است.

اثرات منطقه‌ای پیش‌بینی‌شدۀ تغییرات آب‌وهوایی

این گزارش بیشتر به بررسی تأثیرات آتی تغییرات آب‌وهوایی در سراسر جهان به‌واسطۀ پیامدهای منطقه‌ای برای زیرمناطق خاص می‌پردازد. برای هریک از این زیرمناطق، اثر موضعی افزایش تدریجی گرمایش جهانی (به‌ترتیب 5/1، 2 و 4 درجه سانتی‌گراد) بر دما و بارندگی فصلی و سالانه اندازه‌گیری شده است و سایر پیامدهای مرتبط با توجه به این پیش‌بینی‌های دمایی شرح داده شده است. پنج مورد از این زیرمنطقه‌های جهانی شامل مدیترانه، صحرای افریقا، شبه‌جزیره عربستان، غرب آسیای مرکزی و دریای عرب با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا مرتبط هستند.

مدیترانه (سواحل شمال آفریقا و خاورمیانه)

زیرمنطقۀ مدیترانه همۀ مناطق ساحلی در امتداد مدیترانه، از جمله شمال آفریقا، خاورمیانه (شام) و اروپا را در بر می‌گیرد. این نوار ساحلی در اطراف دریای مدیترانه (به‌ویژه در شمال آفریقا و خط ساحلی بین مصر و ترکیه) قبلاً شاهد تشدید روبه‌رشد خشک‌سالی‌ها (از نظر هیدرولوژیکی، اکولوژیکی و کشاورزی) بوده است. پیش‌بینی‌ها برای این زیرمنطقه عمدتاً مربوط به گرم‌شدن بیشتر، شامل خشکی بیشتر و خشک‌سالی به‌دلیل بارش کمتر است که این شرایط آب‌وهوایی، وقوع آتش‌سوزی را افزایش می‌دهد. همچنین، این نتایج پیش‌بینی‌شده با افزایش قابل‌توجه سطح دریا تا اواسط قرن که نتیجۀ گرمایش جهانی به بیش از 2 درجه سانتی‌گراد است، همراه است.

صحرا (شمال آفریقا)

زیرمنطقۀ صحرا از موریتانی تا سودان و از ساحل به شمال قاره (به‌استثنای مناطق ساحلی در امتداد مدیترانه) گسترش می‌یابد. در حالی که انتظار می‌رود دمای سطح برای این منطقۀ خشک افزایش یابد، بارش شدید نیز احتمالاً با تناوب بیشتری رخ می‌دهد. این شدت فعالیت بارشی باعث ایجاد سیل بیشتر در این منطقه می‌شود.

شبه‌جزیرۀ عربستان و غرب آسیای مرکزی

شبه‌جزیرۀ عربستان عمدتاً شامل کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و یمن است؛ در حالی که زیرمنطقۀ غرب آسیای مرکزی عمدتاً در عراق، ایران و افغانستان متمرکز شده است. برای این زیرمناطق، گرمایش آینده به‌طور کلی به‌معنای بارندگی بیشتر خواهد بود. در حالی که این روند در هریک از زیرمناطق برای بارندگی زمستانی صادق است، معکوس آن برای غرب آسیای مرکزی در طول تابستان رخ می‌دهد. دمای بالاتر زمین به کاهش بارندگی تابستانی در زیرمنطقۀ غرب آسیای مرکزی منجر خواهد شد. به‌علاوه، بخش‌هایی از زیرمنطقۀ غرب آسیای مرکزی با انبوه برف کوهستانی، شاهد کاهش حجم برف‌های سالانه خواهند بود که این کاهش در ارتفاعات بیشتر است.

دریای عرب

اقیانوس هند (از جمله دریای عرب) با سرعتی سریع‌تر از میانگین جهانی گرم‌شدن را تجربه کرده است. دمای سطح دریا با بالارفتن سطح گرمایش جهانی به افزایش خود ادامه خواهد داد. علاوه بر این، گرم‌شدن مداوم اقیانوس‌ها تا اواخر قرن جاری، باعث افزایش سطح آب دریا برای مناطق خشکی‌ اطراف می‌شود.

پیامدهای تغییر آب‌وهوا برای خاورمیانه و شمال آفریقا

حوضۀ رود نیل

دوگانگی شرایط گرم و خشک در منطقه صحرا همراه با بارش‌های مکرر و شدید ممکن است مفید به نظر برسد؛ زیرا افزایش بارندگی می‌تواند دوره‌های خشک‌سالی را به‌طور دوره‌ای کاهش دهد؛ اما پدیده‌های بارشی شدید در این منطقه خشک، احتمال وقوع سیل را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، بارندگی‌های شدید و سیلاب‌های مکرر می‌تواند چالش‌های مدیریت فرامرزی موجود برای یک سیستم رودخانه کلیدی در این منطقه (حوضۀ رودخانه نیل) را پیچیده کند. اگر مدیریت مخزن سد آبی متقابل بین این کشورها کاملاً هماهنگ نباشد، موازنۀ تلاش‌ها برای به‌حداکثررساندن تولید برق‌آبی از سد رنسانس اتیوپی (GERD) که نیازهای آبی مصرف‌کنندگان پایین‌دست در مصر و سودان را برآورده می‌کند، تقریباً غیرممکن خواهد بود. این پیامد خاص در آینده به‌دلیل تغییرات آب‌وهوایی برجسته به هماهنگی درون حوضه‌ای بین کشورهای رودخانه نیل در عملیات مخزن سد آبی نیاز دارد،؛ زیرا می‌تواند تأثیر سیلاب‌های شدید را کاهش دهد و در عین حال، نیازهای آب منطقه را از رودخانه برآورده کند.

کشاورزی ساحلی

زمین‌های زراعی در امتداد سواحل مدیترانه در شمال آفریقا، شام و ترکیه، به‌دلیل خشکی طولانی‌مدت این منطقه ساحلی در آینده، با تهدیدات متعددی برای تولید پایدار کشاورزی مواجه خواهند شد. خشک‌سالی مداوم به منابع آبی منطقه فشار می‌آورد و این امر تولید کشاورزی را در خطر کاهش قرار می‌دهد. خطر وقوع آتش‌سوزی‌های بیشتر و افزایش سطح آب دریا، به‌طور چشمگیری، دسترسی به زمین‌های زراعی که می‌تواند فعالیت کشاورزی منطقه‌ای را حفظ کند، کاهش دهد. نتیجۀ همۀ این پیامدها، فعالیت اقتصادی کمتر برای کشورهایی است که به صنعت کشاورزی در نوار ساحلی مدیترانه وابسته هستند.

فعالیت بادهای شدید

گرم‌شدن بیشتر اقیانوس هند فرصت بیشتری را برای دریای عرب ایجاد می‌کند تا طوفان‌های گرمسیری بیشتری به وجود آورد. با تناوب بیشتر طوفان‌هایی که در دریای عرب ایجاد می‌شوند، احتمال ورود آنها به خشکی‌های اطراف (عمدتاً شبه‌جزیره عربستان) افزایش می‌یابد. سطوح پیشرفته گرمایش زمین که اقیانوس هند تجربه خواهد کرد، این امکان را به وجود می‌آورد که طوفان‌های گرمسیری شدیدتری از دریای عرب شکل بگیرند. لذا ممکن است شاهد طوفان‌های ویرانگر بیشتری در شبه‌جزیره عربستان، شاخ آفریقا، و ایران و پاکستان در مقیاس‌های شدیدی که یادآور طوفان‌های گونو و شاهین است، باشیم.

سیستم‌های رودخانه‌ای تغذیه‌کننده از ذوب برف

چندین رودخانه در خاورمیانه از مناطق کوهستانی مرتفع سرچشمه می‌گیرند و به ذوب برف به‌عنوان جزء اصلی تولید روان آب‌هایی که به این رودخانه‌ها سرازیر می‌شوند، متکی هستند. کاهش برف در سرچشمه‌های این رودخانه‌ها به‌دلیل تغییرات آب‌وهوایی می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی جریان سالانه را کاهش دهد؛ به‌ویژه در فصول آب‌شدن برف در بهار و تابستان. نمونه‌هایی از سیستم‌های رودخانه‌ای که از بارش زمستانی و ذوب برف/یخچال تغذیه می‌کنند، سامانه‌های آمودریا و رودخانه‌های دجله و فرات هستند. این رودخانه‌ها منبع حیاتی آب برای کشورهای حوزۀ آبخیز خود هستند. آب این رودخانه‌ها از تولید کشاورزی و تولید برق‌آبی پشتیبانی کرده و رشد اقتصادی را برای جوامع ساحلی فراهم می‌کند. کاهش در جریان فصلی و سالانۀ آب رودخانه‌ها که به‌دلیل اثرات ناشی از ذوب برف در سرچشمه‌های این رودخانه‌ها شکل می‌گیرد، می‌تواند باعث ایجاد درگیری‌های بیشتر بین کشورهای همسایه با روابط ژئوپلیتیکی ضعیف بر سر تأمین آب شود، مانند ترکیه، سوریه، عراق و ایران در حوضۀ رود دجله و فرات.

قابل بازیابی در:

https://b2n.ir/d20090