سه چالش عمده بین ایران و آذربایجان در دوران ریاست‌جمهوری آقای رئیسی

سه چالش عمده بین ایران و آذربایجان در دوران ریاست‌جمهوری آقای رئیسی

(رحیم رحیم‌اف؛ مؤسسه جیمز تاون)

با تشکیل دولت ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور جدید ایران، انتظار می‌رود که دولت‌های تهران و باکو وارد مرحلۀ بعدیِ ابهام و عدم اطمینان در روابط دوجانبۀ خود شوند. به‌طور خاص، مسائل مربوط به بخش ناتمام راه‌آهن کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب (NSTC) و پروژۀ بحث‌برانگیز برق‌آبی در مرز آذربایجان و ایران، هنوز حل نشده‌اند. علاوه بر این، افزایش تعاملات آذربایجان و اسرائیل می‌تواند چشم‌انداز روابط تهران و آذربایجان را پیچیده کند.

در سال 2018، باکو به‌طور رسمی، تخصیص وام 500 میلیون دلاری برای ساخت بخش 211کیلومتری راه‌آهن رشت-آستارا (داخل ایران)، از قطعۀ راه‌آهن کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب را تصویب کرد، مسیری که از هند و خلیج فارس تا روسیه و اروپا از طریق آذربایجان و ایران گسترش می‌یابد. اما باکو هنوز این وام را به تهران پرداخت نکرده است. سیدعباس موسوی، سفیر ایران در آذربایجان گفته است: «موضوع وام در دیدار اخیر ما با الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور [آذربایجان] مورد بحث قرار گرفته است. در حال حاضر، برخی مشکلات فنی در آن وجود دارد و ما در تلاش هستیم آنها را برطرف کنیم.» به‌گفتۀ کارشناس ایرانی، دکتر ولی کالجی، «ایران نگران است که احیای راه‌آهن دوران شوروی (در قفقاز جنوبی) پروژۀ راه‌آهن رشت-آستارا را به حاشیه ببرد».

مشکلات مربوط به بخش راه‌آهن رشت-آستارا به‌طور خاص به امکان فعالیت مجدد ارتباطات حمل‌ونقل ایجادشده در زمان اتحاد جماهیر شوروی بین ارمنستان و آذربایجان، بر اساس اعلامیۀ سه‌جانبۀ ارمنستان، آذربایجان و روسیه که به جنگ دوم قره‌باغ در سال 2020 خاتمه داد، مربوط می‌شود. تغییر نظر باکو در مورد تأمین مالی خط ریلی رشت-آستارا به اختلاف‌نظر با تهران دربارۀ فعال‌شدن مجدد خطوط حمل‌ونقل ارمنستان-آذربایجان مرتبط است. تهران قصد دارد حداقل بخشی از ترافیک مسیر راه‌آهن آذربایجان از کریدور حمل‌ونقل شمال -جنوب به خط آهن ایران-ارمنستان را از طریق منطقۀ نخجوان آذربایجان که پس از ۳۰ سال بازسازی خواهد شد، حذف کند. ایران از مسیر آذربایجانی کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب فقط برای ارتباط ریلی مستقیم با آذربایجان و روسیه و همچنین تسهیل ترافیک سنگین در بزرگراه‌های داخلی خود استفاده خواهد کرد.

از طرف دیگر، باکو قصد دارد ترافیک را از آنجا به آن چیزی که باکو «کریدور زنگزور» توصیف می‌کند، یعنی خطوط ترانزیتی که آذربایجان را از طریق جنوب ارمنستان به نخجوان متصل می‌کند، هدایت کند تا بتواند آن کریدور را تقویت نماید و ارزش راهبردی آن را افزایش دهد. علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان چنین اشاره کرد: «آن می‌تواند بخشی از کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب از ایران به روسیه باشد؛ زیرا خط ریلی آستارا-رشت ساخته نشده است.» وی افزود: «کریدور زنگزور» مطمئناً ساخته خواهد شد. به این ترتیب، باکو و تهران به‌احتمال زیاد مجبور خواهند شد این مسائل به‌هم‌پیوسته را به‌صورت یک پکیج و نه به‌صورت جداگانه حل کنند.

یکی دیگر از اختلافات بین باکو و تهران، مسئلۀ مربوط به پروژه‌های بحث‌برانگیز برق‌آبی خداآفرین و قیز قالاسی است. رویکرد پکیچی در این زمینه اهمیت ویژه دارد؛ زیرا توافقات قبلی آنها در مورد کریدور حمل‌ونقل شمال-جنوب و پروژۀ نیروگاه‌های آبی، به‌عنوان بخشی از فرایندهای دیپلماتیک وسیع‌تر، به دست آمده است.

باکو و تهران نیاز دارند تأمین مالی سدهای خداآفرین و قیز قالاسی در رودخانۀ ارس را حل کنند. در بخش آذربایجانی این منطقه، زمانی که تحت کنترل ارمنستان بود، ایران عملاً عملیات ساخت اولیه را بدون اجازۀ قبلی انجام داد و تنها در سال‌های بعد از آن توانست با جمهوری آذربایجان به توافق رسمی برسد. علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان در 13 آوریل گفت در مورد روش‌های بازگرداندن سهم آذربایجان در سرمایه‌گذاری که برای ساخت این پروژه  انجام شده است، توافق کرده‌اند. اولین مشکل این است که کار ساخت‌وساز، سال‌ها، بدون هیچ‌گونه دخالت باکو ادامه داشت؛ لذا محاسبۀ نهایی هزینه‌های پروژه، حداقل از لحاظ فنی، کار پیچیده‌ای است. دوم اینکه عدم حل مسئله تأمین مالی، مانع از تقسیم عملی مزایایی چون آب و برق تولیدشده می‌شود. سوم اینکه طبق بیانیۀ پرویز شهبازوف، وزیر انرژی آذربایجان، باکو ادعاهایی مبنی بر خسارت وارد در طول ساخت‌وساز به تهران ارسال کرده است.

اسرائیل مشکلی جدی برای تهران است. قطعاً آذربایجان قصد دارد شراکت خود را با اسرائیل حفظ کند؛ زیرا باکو آن را به‌عنوان جهت‌گیری استراتژیک سیاست خارجی خود می‌داند. این امر در شرایط کنونی، بیشتر صادق است؛ به‌ویژه اینکه باکو پس از بازگرداندن کنترل کامل خود بر مرز آذربایجان با ایران و تصاحب بیشتر مناطق خود از نیروهای ارمنستان، احساس جسارت بیشتری می‌کند. علاوه بر این، به‌دنبال جنگ دوم قره‌باغ، حمایت گستردۀ مردمی در میان آذربایجانی‌ها برای حفظ مشارکت با اسرائیل وجود دارد.

اسرائیل‌هیوم به‌عنوان یکی از رسانه‌های اسرائیلی در آگوست 2021 در گزارشی اعلام کرد که آذربایجان و اسرائیل در حال گفت‌وگو بر سر فروش 2 میلیارد دلار سلاح به باکو هستند. این اخبار برای تهران مایۀ نگرانی است؛ به‌ویژه هنگامی که با افتتاح اخیر دفتر نمایندگی تجاری آذربایجان با وضعیت دیپلماتیک در تل‌آویو همراه باشد. این اقدام به‌منزلۀ پیش‌بینی احتمال افتتاح کامل سفارت آذربایجان در اسرائیل است. در این صورت، آذربایجان دومین دولت با اکثریت جمعیت شیعه (پس از بحرین) خواهد بود که سفارت خود را در اسرائیل افتتاح می‌کند. با توجه به اینکه آذربایجان، بحرین، ایران و عراق، چهار کشور با اکثریت جمعیت شیعه در جهان هستند، احتمالاً آثار نمادین و روانی چنین اقدامی بر تهران قابل‌توجه خواهد بود. در حالی که پروازهای بین ایران و آذربایجان به‌دلیل همه‌گیری کووید19 بسته است، آذربایجان و اسرائیل پروازهای باکو-تل‌آویو را از سر گرفته‌اند. علاوه بر ایرلاین آزال آذربایجان، دو ایرلاین اسرائیلی اکنون اجازه دارند هر هفته دو پرواز بین باکو و تل‌آویو انجام دهند. در مجموع، این به‌معنی پروازهای تقریباً روزانه بین آذربایجان و اسرائیل است. حتی به‌طرز چشمگیری، دخالت اسرائیل در بازسازی سرزمین‌های تحت اشغال آذربایجان در امتداد مرز ایران در حال شکل‌گیری است.

تعدادی از مشکلات بومی و تازه نیز در روابط آذربایجان با ایران وجود دارد. نگرانی‌های تهران در مورد نفوذ باکو بر قومیت‌های آذربایجانی ساکن در ایران و همچنین مداخلۀ ایران در امور داخلی آذربایجان از جمله این موارد است. با این حال، سه جنبۀ مشکل‌ساز اصلی در روابط دوجانبۀ ایران و آذربایجان که در بالا مورد بحث قرار گرفته است، می‌تواند مسیر روابط تهران و باکو را در سال‌های تحت ریاست آقای رئیسی تعیین کند.

قابل بازیابی در:

https://jamestown.org/program/raisi-presidency-challenged-to-tackle-three-major-problems-between-iran-and-azerbaijan/