ریشه های بحران کشمیر و راه حل های آینده آن | گفتگو با پیرمحمد ملازهی / کارشناس شبه قاره هند

ناآرامی‌های کشمیر پس از کشته شدن «برهان وانی» رهبر جوان «حزب المجاهدین» بار دیگر شعله‌ور شده و تظاهرات با دخالت نيروهاي ارتش هند و كشته و زخمي شدن تعدادي از مردم رخ داد. در اين سال‌ها، سازمان القاعده راه‌اندازي بخش هند خود را اعلام كرد و داعش نيز روند جذب نيروها و گروه‌هاي افراطي اين مناطق را آغاز كرده است. گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر و ریشه ها و دلایلی ایجاد بحران کنونی در کشمیر  و راه حل های آینده این بحران است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چه ریشه ها و دلایلی موجب ایجاد بحران کنونی در کشمیر شده است؟

چند نکته وجود دارد، یکی این که در زمانی که رهبر گروه حزب مجاهدین کشته شد، موفق شد که توده های مردم را در اعتراض به کشته شدن رهبرش کشاند و نیروهای دولتی به طرف مردم آتش گشودند و در حقیقت رویارویی بین گروه های مردم برای تشییع جنازه و نیروهای دولتی صورت گرفت. به نظر می اید که در بین گروه های افراطی که در کشمیر برای استقلال می جنگند، کم سابقه بود. علت آن احتمالا این است که حزب مجاهدین توانسته با القاعده با داعش ارتباط برقرار کند و از تجریبات آن ها در این زمینه استفاده کرده است. یعنی در حقیقت داعش و القاعده به دنبال این هستند که کشمیر را که یک منطقه مسلمان نشین را دچار بحران کنند و در شرایط بحرانی نفوذ کنند و جایگاهی را برای خود به دست بیاورند. این تجربه ای در عراق و سوریه را هم انجام داده اند. شاید به همین دلیل بود که هندی ها احساس کردند که باید قاطعانه برخورد کنند و وضعیتی که در حال حاضر وجود دارد، در ارتباط با این مسئله است. البته هندی ها معتقدند که پاکستانی ها در این موضوع دست دارند و از طرف دیگر پاکستانی ها این قضیه را رد می کنند و اذعان می کنند که ما هیچ دخالتی در این موضوع نداریم.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آیا ممکن است بازیگران عربی و غربی نقشی در تحولات کنونی کشمیر داشته باشند؟

به شکل مستقیم چنین موضوعی به نظر نمی آید. یعنی غربی ها هیچ نفع برای خود در بحران کشمیر قائل نیستند. یعنی نمی توانند دخالتی داشته باشند. امنیت هند برای آمریکا و اروپا مسئله بسیار مهمی است. اما  در مورد کشورهای عربی دو مسئله وجود دارد، یکی این که گروه های افراطی در شبه قاره هند اساسا تحت تاثیر وهابیت جهادی هستند. یعنی تفکر جهادی و نوعی سلفی گری که از مدارس مذهبی پاکستان در زمان جنگ افغانستان و اشغال افغانستان به وسیله ارتش سرخ اتحادیه جماهیر شوروی سابق پیش آمد و با کمک مالی کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی و امارات متحده عربی که کمک زیادی به این مدارس کردند و جهادگر تربیت کردند، در واقع این تفکر وجود دارد. یعنی در واقع گروه هایی که در شبه قاره هند علیه دولت ها می جنگند، تا حد زیادی تحت تاثیر آن جریان جهادی قرار دارند. البته این جریان دو شعبه در خاورمیانه دارد که یکی شعبه مصری است و از اندیشه های سید قطب و اخوان ناشی می شود که آن هم بر جماعت اسلامی در منطقه تاثیر دارد . از آن طرف هم جریان وهابیت هم وجود دارد. تردیدی نیست که به نوعی برخی از این گروه ها تحت تاثیر گروه های جهادی سلفی گری قرار دارند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی نقش القاعده و داعش در این مسئله چیست؟آیا کشمیر صرفا بحران مذهبی است؟

حقیقت این است که سازمان القاعده و داعش با هم رقیب هستند. درست است که به لحاظ تفکر هر دو سلفی جهادی هستند، ولی با توجه به مشکلات در خاورمیانه و درگیری هایی در افغانستان و با توجه به تلاش هر کدام ( که گروه هایی را در منطقه به طرف خود جذب کنند) رقابتی بین این ها وجود دارد. به نظر من رقابت سازمان القاعده و داعش در منطقه کشمیر به بحران دامن می زند. یعنی دامن زدن بحران به سود آن ها است. وقتی فضا متشنج شود، آن ها امکان یارگیری و امکان حضور بیشتری را پیدا می کنند. این برداشت وجود دارد که اگر داعش و القاعده به هر دلیلی در خاورمیانه با شکست مواجه شوند و مجبور شوند که از سوریه و عراق خارج شوند، یکی از مناطق مورد توجه آن ها منطقه کشمیر است . چرا که منطقه کوهستانی است و به لحاظ زمینی با افغانستان ارتباط دارد. منطقه سخت کوهستانی است که حفظ نیروهای جهادی در آن جا امکان پذیر است. بنابراین یک بخش از قضیه به روابط داعش و القاعده بر می گردد.

اما این که این مسئله به طرف جنگ فرقه ای بین هندوها و مسلمانان برود، به نظر می رسد تلاشی است که داعش و القاعده دارند که این اتفاق بیفتد. حتی تلاش می کنند که شیعه و سنی را به جان هم بیندازند، زیرا آن جا اقلیتی شیعه نشین هست. آن ها سعی دارند که مسلمان ها را به جان هم بیندازند و آن ها را با هندوها درگیر کنند. وقتی فضا متشنج شود، آن ها می توانند از این فضا استفاده کنند. با این حال قدرت نظامی و امنیتی هند بالاتر از این تنش هاست تا اجازه چنین اتفاقی را بدهد. زیرا بحث امنیت ملی آن در میان است. داعش و القاعده اعلام کرده اند که شعبه خلافت هندی را ایجاد کرده اند و بیانیه رسمی داده اند که هم از مرزهای بنگلادش و هم از مرزهای کشمیر و پاکستان به هند حمله می کنند. در واقع می خواهد از دو طرف وارد شده تا حاکمیت هند را از بین ببرد و حکومت اسلامی را به هندوستان برگرداند.  طبیعتا هندی ها در مقابل آن قاطعیت به خرج می دهند. زیرا هند قدرتی بزرگ است، از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی، بنابراین وقتی این معادلات را در نظر می گیریم شانسی برای این ها وجود ندارد، ولی به هر حال آن ها تلاش خود را می کنند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی، برای آینده این بحران چند نوع سناریو می توان در نظر گرفت؟

از نگاه کشمیری ها در کشمیر سه نگاه وجود دارد. یک نگاه این است که کشمیر کاملا به هند بپیوندد و مشکل حل شود. بخشی از جامعه به خصوص حزب حاکمی که کنفرانس ملی است و سر وزیر آن است، با حزب وی جی پی متحد شده اند و انتخابات را هم برده اند. همین که این ها برنده انتخابات شده اند، بخشی از افکار عمومی پشت سر این قضیه است. تفکر دیگر وجود دارد که معتقد است باید کشمیر از هند تجزیه شود و به پاکستان بپیوندد. تلاش این گروه این است که کشمیر به پاکستان بپیوندد و یکپارچه شود و مراجعه به سازمان ملل و عمل کردن به قطعنامه ای که سازمان ملل در 1948 – 1949 همه پرسی را پیشنهاد داده است. در آن همه پرسی پیش بینی شده مردم رای دهند که می خواهند به هند بپیوندند یا به پاکستان. اما طی سال های اخیر جریان سومی شکل گرفته است و استقلال طلبان هستند که از قضا حزب مجاهدین یکی از گروه های قدرتمند در این قضیه است. این ها معتقدند کشمیر پاکستان و هم کشمیر هند تجزیه شوند و اجازه دهند این دو کشور، مسلمانان کشمیر، کشور اسلامی خود را تاسیس کنند.

اگر این سه تفکر و سه نگاه خود کشمیری ها نگاه و رقابت هند و پاکستان را در نظر گیریم و موقعیت هند و پاکستان و شرایط منطقه و بین الملل را در نظر بگیریم، به نظر نمی رسد شرایط به گونه ای مساعد باشد که بتوان در کشمیر همه پرسی کرد و تکلیف آن را از نظر سیاسی حل و فصل کرد. از طرف دیگر جنگی که نزدیک به شصت سال است بین هند و پاکستان ادامه دارد و نتوانستند هیچ تغییری در مرزها بدهند، جنگ هم راه حلی را به دست نمی دهد. بنابراین باید به سمت راه حل سیاسی رفت. راه حل سیاسی که در صورتی که خود هندی ها عاقلانه برخورد کنند، در اختیار آن هاست؛ ماده قانون اساسی هند است که کشمیر را در حد تقریبا نیمه مستقل در نظر می گیرد که فقط در مورد چاپ اسکناس و ارتش و مواردی از این دست دولت مرکزی می تواند در آن دخالت کند. در بقیه موارد امور داخلی کشمیر علی القاعده نباید دخالت کند. در صورتی که آن ماده قانونی را هندی ها در کشمیر اعمال کنند، به نظر می رسد که راه حل مناسب تری را به دست بدهد، هر چند ممکن است راه حل قطعی نباشد. هرچند مشکلی که در هند و پاکستان است و اختلافاتی که در این دو کشور وجود دارد، دامن زده خواهد شد. اگر داعش و القاعده واقعا در گروه های کشمیری نفوذ کرده باشند، شرایط را به طور کلی متفاوت از گذشته خواهند کرد و به نظر من به بحران دامن خواهند زد.

————————————

توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.