تغییر نگاه و اهداف میان مدت و کلان عربستان در فلسطین
-گفتگو با عباس پرورده
کارشناس مسائل فلسطین
موضوع فلسطین در بیش از نیم سده گذشته از موضوعات و محورهای مهم سیاست خارجی کشورهای اسلامی و عربی چون عربستان بوده است. در این میان روند تغییر نگاه به موضوع فلسطین در این گفتگو مورد بررسی قرار گرفته است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نگاه عربستان به فلسطین چگونه است؟
مرور هفت دهه مواضع و رفتارهای عربستان سعودی در باره موضوع فلسطین که دست بر قضا مقارن با تاریخ تأسیس سلطنت سعودیها هم هست، نشانگر نوعی محافظه کاری و میانه روی توام با زمان شناسی دیپلماتیک است. فهم چنین رویکردی از عربستان در برابر فلسطین چندان پیچیده نیست. عربستان مهمترین متحد عرب و مسلمان آمریکا در خاورمیانه است که سالهای متمادی به سود سیاستهای آمریکا، در صادرات و قیمت انرژی را تاثیرگذاری کرده و بالاترین خریدهای تسلیحاتی را از آمریکا داشته است. لذا با توجه به نفوذ غیرقابل انکار صهیونیستها در سیاستهای آمریکا و ملاحظات عربستان در باره اسرائیل، معادله روابط محافظه کارانه سعودیها با فلسطین ساده است. رویهمرفته سیاست عربستان در برابر فلسطین تا حدی از یک ابهام عامدانه برخوردار است تا اگر هزینههای مواضع و اقدامات سعودیها در جهان اسلام و کشورهای عربی افزایش یابد، توان مانور و بازگشت به نقطه قبلی را داشته باشد. برای مثال پس از اعلام پایتختی بیت المقدس از سوی ترامپ برای اسرائیل، ریاض تاکنون موضع روشنی درباره این اقدام اتخاذ نکرده و وانمود میکند از این اقدام حمایت میکند، اما از سوی دیگر همچنان در موضع گیریهای رسمی از طرح صلح فلسطینی و تشکیل دو کشور در مرزهای 1967 حمایت میکند که تعارضی آشکار است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: روند تغییر نگاه به فلسطین چگونه بوده است؟
عربستان به موازات سیاست احتیاط گرایی در برابر فلسطین و نرنجاندن آمریکاییها و اسرائیل، بر اساس تحولات منطقهای نیز در راهکارهای خود نسبت به فلسطین تغییراتی داده است. در طول دهههای گذشته حوادثی که در خاورمیانه روی داده، در مقاطع زمانی مختلف باعث تغییر تاکتیکهای عربستان در موضوع فلسطین شده است. مهمترین این تحولات انقلاب اسلامی در ایران و احساس تهدید عربستان از این اتفاق بود که به مرور زمان عربستان و ایران را در مقابل هم قرار داد و با توجه به حمایت بی قید و شرط ایران از فلسطین، عربستان به استفاده ابزاری از موضوع فلسطین روی آورد تا جاییکه اکنون سعودیها با رژیم صهیونیستی دست به ائتلافی پنهان زدهاند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: دلایل این تغییر نگاه به فلسطین چیست؟
به جز تحولات تاریخی و سیاسی که در دهههای گذشته روی داده، وقوع انقلابهای عربی از سال 2011 میلادی، روند حمایت از فلسطینیها از سوی اعراب را بسیار تحت تأثیر قرار داد. انقلابهای عربی باعث شد تا تمرکز کشورهای عرب که عموماً دارای ساختار سیاسی اقتدارگرا و فاقد مشروعیت دمکراتیک هستند، به سوی حفظ خود و بقا متمرکز شود و با توجه به روند رو به افزایش نارضایتیهای داخلی و ضعف توان اقتصادی که ناشی از کاهش بهای نفت و رکود صنعت گردشگری و کاهش کمکهای خارجی و سرمایه گذاری بود، به شدت توجه آنان از موضوع فلسطین منحرف شد. عربستان نیز با وجود برخورداری از منابع عظیم نفتی و ذخایر ارزی، به دلیل ورود در جنگهای نیابتی، حمله به یمن و شکاف رو به تزاید با برخی کشورهای عربی و همچنین رویاروییهای هزینه آفرین با ایران، برای موازنه سازی به سوی همگرایی با اسرائیل متمایل شد. ازاینجهت عربستان امروز بیش از گذشته اعتماد فلسطینیها را از دست داده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نگاه عربستان به پناهندگان فلسطینی در وضعیت کنونی چگونه است؟
پناهندگان فلسطینی جدای از موضوع فلسطین نیستند واگر شما به قطعنامهها، طرحهای صلح و سایر مسائل مربوط به حل و فصل موضوع اشغال فلسطین در طول هفت دهه گذشته نگاه کنید، همیشه موضوع تعیین تکلیف پناهندگان و بهخصوص بازگشت آنان به فلسطین بخشی از این طرحها بوده است. اما کشورهای عربی و از جمله عربستان در طول این سالها در باره بحث پناهندگان بیش از آنکه اقدام منحصر به فردی داشته باشند، عموماً تابع همان روند مذاکرات صلح و قطعنامههای سازمان ملل بودهاند. در عین حالیکه کمکهای بشردوستانه نیز به فلسطینیها داشتهاند. اما نکتهای که مهم است اینکه پناهندگان فلسطینی هرگز دارای یک هویت “دیاسپورایی” مانند سایر اقلیتهای مهاجر در جهان مثل یهودیها و ارامنه نبودهاند و لذا فاقد انسجام هستند. ازاینجهت برخی کشورهای عرب آنان را مهمانان ناخوانده تلقی کرده و حتی از اعطای برگههای هویتی به آنان خودداری میکنند و عربستان در این میان بیشتر کمکهای مالی داشته اما چرخشهای تاکتیکی سعودیها به سوی اسرائیل به شدت به زیان پناهندگان فلسطینی بوده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: رویکردها و راهبردها در نگاه به حماس و فتح و سایر جنبشها چگونه است؟
عربستان بر خلاف مصر، مرزبندی برای مراوده با گروههای فلسطینی و حمایت از آنها انجام نداده و در طول سالهای پس از تأسیس حماس به موازات روابط با ساف، از رهبران حماس نیز حمایت کرده است. اما با توجه به رویکرد کلان عربستان به موضوع فلسطین این چنین برداشت میشود که سیاست خارجی عربستان بیش از آنکه در صدد حمایت واقعی از گروههای فلسطینی باشد، به دنبال این بوده که چهره مثبتی نزد افکار عمومی مسلمانان به عنوان خادمین حرمین تصویر کند و همه طرفها را راضی نگه دارد.
همچنین اخباری وجود دارد که حاکی از آن است که عربستان در مقاطعی در صدد استفاده ابزاری از گروههای فلسطینی در جهت اهداف منطقهای خود هست. از جمله روزنامه نیویورک تایمز آمریکا چندی پیش نوشت که عربستان طرح بلندمدتی برای رویارویی با حزب الله لبنان دارد و بر این اساس برای حمایت تسلیحاتی از شبه نظامیان در اردوگاههای فلسطینی تلاش میکند تا آنها را به رویارویی با حزب الله سوق دهد تا از این طریق نفوذ عربستان در لبنان بیشتر شود. نیویورک تایمز در ادامه افزود مسؤولان لبنانی و غربی نسبت به برهم خوردن ثبات در اردوگاههای آوارگان و شکل گیری شبه نظامیانی در داخل اردوگاهها و خارج از آنها ابراز نگرانی کردهاند، اگرچه یک مسؤول عربستانی مدعی شد ریاض به هیچ وجه به دنبال این امر نیست.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اهداف میان مدت و کلان عربستان در فلسطین چیست؟
به دلیل ساختار سیاسی متمرکز عربستان که متکی به تصمیمات خانواده سلطنتی و نخبگان حاکم هست، سیاستهای این کشور در منطقه بیشتر تابعی از منافع آل سعود و متمرکز بر بقای سلطنت هست. ازاینجهت اتکای عربستان بر حمایت قدرتهای فرا منطقهای بسیار زیاد و گاهی خارج از عرف به نظر میرسد. این اتکا بهخصوص بر حمایت آمریکا از ریاض تا حدی است که چندی پیش عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان طی سخنرانی در نشست اندیشکده انگلیسی “چتم هاوس” صریحاً خواستار افزایش حضور آمریکا در منطقه شد و اظهار داشت “هرچه نقش ایالاتمتحده در منطقه بیشتر شود، ثبات افزایش مییابد و هرچه نقش این کشور کمرنگتر شود، بیثباتی افزایشیافته، خلاء ایجادشده و نیروهای شر این خلاء را پر میکنند”. اظهارات اینچنینی از سوی مرجع سیاست خارجی این کشور نشاندهنده احساس شدید تهدید است که ناشی از ضعف ساختار داخلی و عدم اعتماد به تواناییهای ملی است. بر این اساس چنین دولتهایی نمیتوانند اهداف استراتژیک مستقلی داشته باشند و عموماً تحت تأثیر دیدگاههای متحدان فرا منطقهای خود قرار دارند و تا حد زیادی اهداف سیاست خارجی آنها را قدرتهای مداخلهگر خارجی غیرمستقیم تعیین میکنند.
با توجه به این، میتوان تصور کرد که طبق آنچه پیشتر هم گفته شد، عربستان در برابر فلسطین سیاست چندان مستقلی ندارد و به همین دلیل اهداف سعودی تابع معادله هزینه و فایدهای است که به حفظ سلطنت و بقای حکومت میانجامد و فرایند حمایت از فلسطین نیز در همین معادله و موازنه سازی با رقبای منطقهای قرار دارد.
**مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.