تحولات مصر پس از انتخابات رياست جمهوري ۲۰۱۴ | گفتگو با دكتر عبدالامير نبوي / عضو هيأت علمي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي و كارشناس در امور مصر

مصر به عنوان كشوري استراتژيك در عرصه سياست جهان اسلام شناخته مي¬شود. چندي است اين كشور‏ با بحران¬هاي گوناگون روبروست. تحولات مصر بر روي تمام جريان¬هاي سياسي، اقتصادي‏، اجتماعي و انديشه¬اي منطقه و متقابلا جهان تاثيرگذار خواهد بود. موسسه آينده پژوهي جهان اسلام بر آن شد تا با رويكردي تحليلي به تحولات اخير مصر پس از انتخابات رياست جمهوري در سال 2014 بپردازد. بدين جهت از جناب آقاي دكتر عبدالامير نبوي عضو هيأت علمي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي و كارشناس در امور مصر دعوت شد تا پيرامون تحولات مصر سخن گويند.

«اخوان المسلمين قديمي¬ترين گروه اسلام گراي اهل سنت در خاورميانه هستند كه از سال 1928 فعاليت دارند»

«مشكلات داخلي كه محمد مرسي دست به گريبان آن بود‏، باعث سقوطش شد»

«پس از انتخابات 25 ژانويه سه بحران اصلي در پيكره سياست، اجتماع و اقتصاد دامنگير گروه-هاي سياسي و اجتماعي مصر شد»

آقاي دكتر عبدالامير نبوي در آغاز سخن خود گفت: همانگونه كه پيش بيني مي¬شد ژنرال سيسي وزير سابق دفاع در انتخابات رياست جمهوري مصر به پيروزي رسيد. براي گمانه¬زني درباره موقعيت اخوان المسلمين كه قديمي¬ترين گروه اسلام گراي اهل سنت در خاورميانه هستند و از سال 1928 فعاليت سياسي دارند، مي¬بايست به دوران محمد مرسي نماينده اخوان و حزب عدالت و آزادي نگاه كرد. مشكلات داخلي كه مرسي با آن دست به گريبان بود، باعث سقوطش شد. دكتر نبوي ادامه داد پس از انتخابات 25 ژانويه سه بحران اصلي در پيكره سياست، اجتماع و اقتصاد دامنگير گروه¬هاي سياسي و اجتماعي مصر شد.

«بحران اقتصادي بعد از 25 ژانويه بيش از گذشته تشديد شد به صورتي كه 44 درصد ذخاير ارزي مصر از سال 2011 كاهش پيدا كرد»

«وضعيت ذخاير و درآمدهاي خارجي آن به شدت آسيب ديد. صنعت جهانگردي مصر نيز در اين رهگذر آسيب جدي ديد»

«اخوانيان نشان دادند در اين يك سال برنامه عملي و موثري براي بهبود وضعيت اقتصادي ندارند. تنها برنامه عملي كه اعلام شد النهضت يا «بياييد با هم مصر را بسازيم» نام داشت كه عملا در حالت شعار باقي ماند»

آقاي دكتر نبوي، بحران¬هاي مصر را به صورت ذيل شرح داد: بحران اقتصادي بعد از 25 ژانويه بيش از گذشته تشديد شد به صورتي كه 44 درصد ذخاير ارزي مصر از سال 2011 كاهش پيدا كرده و اين ضربه¬اي بزرگ بر پيكر كشوري است كه مشهور است 150 سال بر لبه پرتگاه اقتصادي قرار دارد. وضعيت ذخاير و درآمدهاي خارجي آن به شدت آسيب ديد. صنعت جهانگردي مصر نيز در اين رهگذر آسيب جدي ديد. دولت مرسي در برنامه¬هاي خود داشت كه سالانه 9ميليون نفر از كشورش بازديد كنند. پيش از انقلاب 2011 تعداد بازديدكنندگان از مصر بين 11 تا 12 ميليون بود. در سال اول 1 ميليون 200هزار نفر كاهش جهانگرد داشت. از 9 ميليون هم به رقم  6 ميليون رسيدند و اين يعني كسري درآمد و بودجه. اخوانيان نشان دادند در اين يك سال برنامه عملي و موثري براي بهبود وضعيت اقتصادي ندارند. تنها برنامه عملي كه اعلام شد النهضت يا «بياييد با هم مصر را بسازيم» نام داشت كه عملا در حالت شعار باقي ماند.

«پيش از 25 ژانويه به مدد يك نيروي امنيتي 1 ميليون و 200 هزار نفري كه تعدادش دو برابر تعداد ارتشيان مصر بود، امنيت در مصر برقرار شد و جهانگردان و مصريان در آرامش به فعاليت مي¬پرداختند»

«پس از اين تاريخ كه درب زندان¬ها نيز باز شد، قاتلين و مجرمين از زندان گريختند و امنيت اجتماعي از بين رفت»

در مورد بحران ديگري كه مصر با آن روبرو بود، آقاي دكتر نبوي ادامه داد: بحران امنيت اجتماعي نيز در اين دوره بالا گرفت. پيش از 25 ژانويه به مدد يك نيروي امنيتي 1 ميليون و 200 هزار نفري كه تعدادش دو برابر تعداد ارتشيان مصر بود، امنيت در مصر برقرار شد و جهانگردان و مصريان در آرامش به فعاليت مي¬پرداختند. پس از اين تاريخ كه درب زندان¬ها نيز باز شد، قاتلين و مجرمين از زندان گريختند و امنيت اجتماعي از بين رفت. گرونگيري و اخاذي حتي در قاهره نيز شايع است. ناامني در شبه جزيره سينا به بالاترين حد رسيده. ناامني اجتماعي باعث كاهش شديد جهانگردان شد.

«ثبات سياسي پس از انقلاب ژانويه آسيب ديد و هرگونه اقدام دولت مرسي نيز بي تاثير بود »

«گروه¬هاي مختلف اجتماعي و سياسي براي سهم خواهي براي بالا بردن وزن خود و به دليل عدم درك مناسب نسبت به منافع مالي، دست به هر كاري زدند»

درباره آخرين بحراني كه دولت مرسي با آن روبرو شد، آقاي دكتر نبوي گفت: بحران ديگر، بحران سياسي بود. ثبات سياسي پس از انقلاب ژانويه آسيب ديد. هرچند كه بعد از هر انقلابي چنين حوادثي پيش مي-آيد. گروه¬هاي مختلف اجتماعي و سياسي براي سهم خواهي براي بالا بردن وزن خود و به دليل عدم درك مناسب نسبت به منافع مالي، دست به هر كاري زدند. ولي ثبات سياسي در مصر به شدت آسيب ديد و هرگونه اقدام دولت مرسي نيز بي تاثير بود.

«پس از 30 ژوئن و كناره¬گيري مرسي از قدرت، به نظر مي¬رسد حتي اوضاع اقتصادي بهبود يافته است»

«سرمايه گذاري 100ميليارد دلاري براي عربستان در بخش¬هاي ساختمان سازي، مستغلات، گردشگري، برق، نفت و گاز است كه عربستان را به بزرگترين بازيگر صحنه اقتصادي مصر تبديل مي¬كند»

«بحران برق و سوخت از اصلي¬ترين بحران¬هاي دوران مرسي بوده است»

«امنيت اجتماعي در مصر به مدد بازسازي نيروهاي امنيتي سابق و كنترل جامعه، تا حدودي به دوران مبارك بازگشته است، خصوصا در شبه جزيره سينا»

در تشريح حوادث 30 ژوئن و در ماه¬هاي اخير كارشناس مسائل مصر آقاي دكتر نبوي ادام داد: پس از 30 ژوئن و كناره¬گيري مرسي از قدرت، به نظر مي¬رسد حتي اوضاع اقتصادي بهبود يافته است. عربستان، كويت و امارات متحده با سرمايه¬گذاري¬هاي كلان در مصر، علاوه بر كمك به كاهش بحران، چشمداشت-هاي سياسي نيز دارند. عربستان در ماه¬هاي اخير يك سرمايه¬گذاري 7ميليارد دلاري انجام داه است. كميسيون¬هاي مختلف تشكيل شده و آينده پيش بيني شده سرمايه¬گذاري 100ميليارد دلاري براي عربستان در بخش¬هاي ساختمان سازي، مستغلات، گردشگري، برق، نفت و گاز است كه عربستان را به بزرگترين بازيگر صحنه اقتصادي مصر تبديل مي¬كند. امارات و كويت نيز به راه عربستان مي¬روند. بين شركت ساختمناني وابسته به ارتش مصر و امارات قرارداد 40 ميليارد دلاري براي ساختمان سازي بسته شده تا بحران مسكن رفع شود. در اين مدت بحران برق و سوخت رفع شده. اين بحران از بزرگترين بحران¬هاي دوران مرسي بوده است. امنيت اجتماعي در مصر به مدد بازسازي نيروهاي امنيتي سابق و كنترل جامعه، تا حدودي به دوران مبارك بازگشته است، خصوصا در شبه جزيره سينا.

«كميته پنجاه نفره یا همان کمیته تدوین قانون اساسی به ریاست عمر موسی و نائب رئیسش کمال الهلبابی یکی از اعضای برجسته و قدیمی اخوانیان که اکنون مخالف آنان است، قانون اساسی را تصویب کردند و انتخابات صورت گرفت»

در رابطه با ثبات سياسي و چگونگي حل بحران سياسي در مصر دكتر نبوي گفت: اكنون ثبات سياسي افزايش يافته است. كميته پنجاه نفره یا همان کمیته تدوین قانون اساسی به ریاست عمر موسی و نائب رئیسش کمال الهلبابی یکی از اعضای برجسته و قدیمی اخوانیان که اکنون مخالف آنان است، قانون اساسی را تصویب کردند و انتخابات صورت گرفت. البته این ثبات تحمیلی است که با کنترل و سرکوب گروه¬های مخالف توسط نیروهای امنیتی ایجاد شده.

«هدف ایجاد ثبات و آرامش از طریق سیاست مشت آهنین است»

«رهبر تاریخی جنبش جوانان يعني احمد ماهر در زندان است»

آقاي دكتر نبوي هدف ارتش و دولت جديد را اين گونه تبيين كردند: هدف ایجاد ثبات و آرامش از طریق سیاست مشت آهنین است. سرکوب مخالفین در دستور کار ایشان است. با گروه¬هایی چون اخوان و جنبش جوانان برخورد می¬شود و رهبر تاریخی ایشان احمد ماهر در زندان است. برای اعضای این گروه¬ها، زندان¬های 2 تا 5 سال تعیین شده است. گروه¬های مستقل حقوق بشر نیز یا منحل شده¬اند یا دفترشان بازرسی شده و تحت فشار هستند. و به هر صورت آرامشی که در دولت موفقت و دولت سیسی برقرار شده آرامش بر مبنای اصول دموکراتیک نیست بلکه بر مبنای سرکوب و تهدید مخالفان قرار گرفته است.

«احزاب و گروه¬ها در مقابل انتخابات دو دسته شدند، برخي آن را نفي كردند و برخي در آن مشاركت كردند»

«ناصريست¬ها، سكولارها‏، بخشي از جنبش جوانان و جنبش تمرد در انتخابات نقش فعال داشتند»

«اخوان‏، حزب الوسط و بخشي از جماعات الاسلاميه به تحريم انتخابات روي آوردند»

«عدم شرکت مردم در انتخابات بیش از آنکه مربوط به تحریم انتخابات باشد ناشی از سستی و کرختی خود مردم مصر است»

در رابطه با انتخابات رياست جمهوري مصر آقاي دكتر نبوي اينگونه بيان كردند كه گروه¬های سیاسی و اجتماعی مصر در قبال انتخابات دو دسته شدند، یک دسته به دنبال مشارکت بودند مثل ناصریست¬ها و سکولارها و بخشی از جنبش جوانان و بخشی از جنبش تمرد که از سیسی و یا رقیبش حمدین صباحی حمایت کردند. گروهی هم به تحریم انتخابات رو آوردند. اخوان و حزب الوسط و بخشی از جماعات الاسلامیه  از این گروه بودند. به هر صورت اسلامگرایان از تحریم انتخابات طرفی نبستند. عدم شرکت مردم در انتخابات بیش از آنکه مربوط به تحریم انتخابات باشد ناشی از سستی و کرختی خود مردم مصر است. بالاترین میزان مشارکت مردم مصر در انتخابات در زمان انتخابات ریاست جمهوری محمد مرسی در سال 2012 بود که 51 یا 52 درصد شرکت کردند. به طور عادی مردم مصر چندان علاقه¬ای به مشارکت سیاسی و انتخابات خصوصا در روستاها و شهرهای کوچک ندارند.

«اخوان به سه دسته تقسیم شد: یک اقلیتی که به رادیکالیسم روی آورد، دو اقلیتی که فعالیت-های مخالفتی مسالمت جویانه داشت و اکثریتی که دچار بهت و حیرت بود»

در مورد واكنش اخوان در اين مدت آقاي دكتر نبوي تشريح كردند كه اخوان به سه دسته تقسیم شد: یک اقلیتی که به رادیکالیسم روی آورد، دو اقلیتی که فعالیت¬های مخالفتی مسالمت جویانه داشت و اکثریتی که دچار بهت و حیرت بود. اقلیت رادیکالیسم، به این معتقد است که از دموکراسی طرفی نبسته و قدرت سیاسی ما با دخالت دولت¬های دیگر و کودتا و دخالت خارجی ساقط شده. اینان به شبه جزیره سینا رفتند و برخی با سلفی¬ها و تکفیری¬ها مانند انصار بیت المقدس ائتلاف کردند. گفته می¬شود مورد حمایت حماس هستند اما هیچ سند و مدرک معتبری در این زمینه نیست. بلکه مدارکی موجود است که نشان می¬دهد حماس حمایتی از ایشان ندارد.

گروهی به نام اجناد مصر تشکیل شده که تروریستی است و گفته شده بقایای اخوانیان در آن حضور دارند و دو بمب گذاری اخیر در قاهره توسط این گروه انجام شده. هرچند پیشینه آنان چندان مشخص نیست و نیروی امنیتی مصر مدعی شده که از اخوانیان هستند.

اقلیتی از اخوانیان به مبازه مسالمت جویانه روی آوردند. مثل اعتراضات در دانشگاه، مساجد، دیوارنوشته-ها، تجمعات حاشیه¬ای در خیابان¬ها و کوچه¬های باریک به این علت که به سرعت بتوانند متفرق شوند. این اقدامات بیشتر جهت افشاگری درباره دولت موقت، ایجاد نوعی عدم مشروعیت و ابراز مخالفت با وضعیت موجود انجام می¬شود اما تاکنون دست به سلاح نبردند.

اما اکثریت اخوانیان در بهت و حیرت هستند که به نظر می¬رسد این حیرت نتیجه بالا رفتن هزینه فعالیت سیاسی است یعنی نحوه سرکوب که سبب شده بدنه اخوانیان ریزش داشته باشد. ولی عملکرد بد اخوانیان باعث کاهش تعداد آنان و طرفدارانشان شده است. نارضایتی از دولت مرسی و حزب عدالت و آزادی بالا بود.

«اخوان پس از 25 ژانویه انسجام لازم را نداشتند. و نکته اینجاست که هر سه انشعاب پیش از انتخاب مرسی صورت گرفت. بنابراین اخوان در بدنه خود دچار تشتت است»

«دلیل دیگر ریزش هوارادان اخوان، این بود که آنان از طریق آموزشگاه¬ها و خیریه¬ها به مردم فقیر شهرهای کوچک و روستاها خدمات رسانی می¬کرد. دولت موقت پس از 30 ژوئن این مراکز را تحت فشار قرار داد و مصادره کرد. لذا توان خدمت رسانی اخوان کاهش پیدا کرد»

درباره انشعابات داخلي در اخوان و ريزش هواداران آن آقاي دكتر نبوي گفت: بعد از انقلاب 25 ژانویه سه انشعاب صورت گرفت، مهمترین آن حزب مصر القوی توسط یکی از برجسته¬ترین و خوشنام¬ترین اعضای اخوان یعنی یک پزشک خوشنام به نام ابوالفتوح تاسیس شد که نامزد انتخابات 2012 نیز بود. یا عبدالله نور و محمد حبیب که احزاب دیگری تشکیل دادند. بنابراین اخوان پس از 25 ژانویه انسجام لازم را نداشتند. و نکته اینجاست که هر سه انشعاب پیش از انتخاب مرسی صورت گرفت. بنابراین اخوان در بدنه خود دچار تشتت است. دلیل دیگر ریزش هوارادان اخوان، این بود که آنان از طریق آموزشگاه¬ها و خیریه-ها به مردم فقیر شهرهای کوچک و روستاها خدمات رسانی می¬کرد. دولت موقت پس از 30 ژوئن این مراکز را تحت فشار قرار داد و مصادره کرد. لذا توان خدمت رسانی اخوان کاهش پیدا کرد. این کاهش سبب ریزش هوادارانی شد که از خدمات آموزشی،درمانی، ورزشی و رفاهی استفاده می¬کردند. در رابعه-العربیه مردمی که تجمع کردند مردم قاهره نبودند بلکه طرفداران اخوان بودند که از شهرهای کوچک و روستاها با اتوبوس به قاهره آورده شدند که در بهترین وضعیت گفته شده جمعیت اینان 40 هزار نفر بوده است. در رابعه¬العربیه تعداد کمی قاهره¬ای حضور داشتند. عدم حمایت¬های بعدی از اخوان، یکی به دلیل قطع شدن امکانات و دیگری بالا رفتن هزینه فعالیت¬های سیاسی بوده است.

«در روابط خارجی، با سقوط مرسی و از دست رفتن موقعیت مطلوب اخوانیان، ترکیه همچنان خود را ملزم به حمایت از اخوان می¬داند و تیره شدن روابط با مصر نیز به همین دلیل است»

«قطر با اینکه در گفتار به اخوان وفادار است اما گفته می¬شود در حمايت از اخوان سست شده است»

«سومین کشوری که از اخوان حمایت می¬کند و رهبران رده دوم اخوان را مورد پذیرش قرار داد سودان است. اما طی یک ماه اخیر برای عربستان پیام¬هایی فرستاد که نشان دهد بیشتر حساسیت¬های این کشور برایش مهم است تا اخوان»

«چهارمین حامی خارجی اخوان نیز حماس است. برخی از رهبران درجه دو اخوان به غزه گریختند اما به نظر می¬رسد حمایت جدی از آنان صورت نداد»

در تشريح روابط خارجی كارشناس مسائل مصر ادامه داد، با سقوط مرسی و از دست رفتن موقعیت مطلوب اخوانیان، ترکیه همچنان خود را ملزم به حمایت از اخوان می¬داند و تیره شدن روابط با مصر نیز به همین دلیل است. چنان که هیچ مقام رسمی از ترکیه در مراسم سوگند سیسی دعوت نشده بود. دیگر کشور قطر است که این نیز مانند ترکیه به مراسم دعوت نشد. قطر با اینکه در گفتار به اخوان وفادار است اما گفته می¬شود در حمايت از اخوان سست شده است و احتمال اخراج شیخ یوسف قرضاوی از دوحه و هم بحث احتمال اخراج قطر از شورای همکاری کشورهای خلیج فارس و فشاري كه عربستان به اين كشور وارد آورده، قطر را ملزم كرده تا سیاست منطقه¬ای خود را در قبال اخوان تغییر دهد. قطر طی سه سال گذشته به رقابت تنگاتنگ با عربستان پرداخت و سرمایه¬گذاری¬هایی به موازات با عربستان در مصر، لیبی، تونس و سوریه انجام داده تا بتواند صحنه اقتصادی و سیاسی این کشورها را دست گیرد. سومین کشوری که از اخوان حمایت می¬کند و رهبران رده دوم اخوان را مورد پذیرش قرار داد سودان است. اما طی یک ماه اخیر برای عربستان پیام¬هایی فرستاد که نشان دهد بیشتر حساسیت¬های این کشور برایش مهم است تا اخوان و احتمالا سودان دیگر مانند گذشته از اخوان حمایت نکند. چهارمین حامی خارجی اخوان نیز حماس است. برخی از رهبران درجه دو اخوان به غزه گریختند اما به نظر می¬رسد حمایت جدی از آنان صورت نداد به خصوص در منطقه شبه جزیره سینا. حماس تحت فشار حکومت¬های محافظه¬کار عربی و ترکیه، در پی ارتباط با دولت خودگردان بوده و بحث دولت آشتی و نخست وزیر مشترک را مطرح کرد. حماس پس از تقویت روابطش با ایران، سوریه و حزب الله به دنبال این نیست که برای خودش دردسر جدیدی به خصوص در روابطش با عربستان و مصر به وجود آورد. اکنون بخشی از رهبران حماس در قاهره و دوحه به سر می¬برند. این رهبران مانند ابومرزوق خیلی به دنبال تخریب رابطه با مصر نیستند.

«مشکل اول با حکومت است که اخوان یک گروه تروریستی اعلام شده»

«مشکل دوم ارتباط با جامعه مصر است. اخوانیان روابط مناسبی با مصریان نداشتند به طوری که الفاظی مانند «کذاب» و «تجار الدین» برای اخوان از سوی مردم بر روی دیوارها نوشته شد»

«سومین مشکل اخوان درونی است مانند عدم ساختار منسجم، اختلافات، ریزش هواداران و انشعابات داخلی»

دكتر نبوي در یک جمع بندی کلی گفت: به نظر مي¬رسد اخوانیان وضعیت مناسبی ندارند و برای بازسازی خود با سه مشکل روبرو هستند. مشکل اول با حکومت است که اخوان یک گروه تروریستی اعلام شده، آموزشگاه¬ها و مراکزش مصادره شده بدنه¬اش آسیب دیده رهبران درجه دوم زندانی و تحت تعقیب هستند لذا بازسازی آن با مشکل روبرو شده است. حکومت و مشخصا ارتش تا فشارش را کاهش ندهد، بعید است اخوان فضای مناسبی برای فعالیت پیدا کند. سیسی هم اعلام کرده در حال حاضر امکان ارتباط با اخوان نخواهد بود و سیاستش سرکوب کامل اخوان است. مشکل دوم ارتباط با جامعه مصر است. اخوانیان روابط مناسبی با مصریان نداشتند به طوری که الفاظی مانند «کذاب» و «تجار الدین» برای اخوان از سوی مردم بر روی دیوارها نوشته شد. سومین مشکل اخوان درونی است مانند عدم ساختار منسجم، اختلافات، ریزش هواداران و انشعابات داخلی.

«اخوان در کوتاه مدت امکان بازسازی ندارد و باید بازنگری¬های دردناک و جدی را تجربه کند»

تمام این اتفاقات به آن معنا نیست که حکومت مصر قوی است بلکه به این معناست که اخوان در کوتاه مدت امکان بازسازی ندارد و باید بازنگری¬های دردناک و جدی را تجربه کند که شاید به این معنا باشد که اخوان می¬بایست ظهور نسل جدیدی از رهبران را تجربه کند که نسل قدیمی را کنار زده و بتوانند شرایط مصر و منطقه را درک کنند. اگر این بازسازی در میان مدت روی دهد می¬توان امید داشت تعاملی بین ارتش و اخوان رخ دهد.

«قدرت گیری اخوان بصورت ایجابی نخواهد بود بلکه سلبی است. یعنی ناشی از قدرت اخوان نیست ناشی از ضعف حکومت است»

در اینجا دو نکته مطرح می¬شود، یکی اینکه می¬توان این فرایند را تسریع کرد؟ بله، اگر آقای سیسی در تحقق وعده¬های اقتصادیش شکست بخورد و نتواند وضعیت معشیتی مصر را بهبود بخشد و نارضایتی مردم اوج بگیرد؛ ولی قدرت گیری اخوان بصورت ایجابی نخواهد بود بلکه سلبی است. یعنی ناشی از قدرت اخوان نیست ناشی از ضعف حکومت است.

«ناصریست¬ها که پشت حمدین صباحی جمع شده¬اند ولی وزن زیادی ندارند و خود را مقید به شعارهای سوسیالیستی می¬دانند»

«سکولارها هستند گروه¬های حزب الوفد که البرادعی و عمروموسی آنان را رهبری می¬کنند ولی پایگاه اجتماعی گسترده ندارند»

«سلفی¬ها که مشخصا بعد از انقلاب ژانویه در حزب النور مجتمع شدند و به مدد حمایت¬های مالی عربستان و امارات فعالیت می¬کنند»

«تنها گروهی که هوادار دارد ولی تشکیلات منسجم ندارد جنبش جوانان 6 آوریل و 25 ژانویه است. اینان تجربه تشکیلاتی و انسجام سازمانی ندارند»

درباره ديگر گروه¬هي سياسي و اجتماعي مصر آقاي دكتر نبوي توضيح دادند كه شاید بگویید چرا به گروه¬های دیگر اشاره نشد. بله، گروه¬های دیگری نیز هستند مانند ناصریست¬ها که پشت حمدین صباحی جمع شده¬اند ولی وزن زیادی ندارند و خود را مقید به شعارهای سوسیالیستی می¬دانند که چندان هوادار ندارد. سکولارها هستند گروه¬های حزب الوفد که البرادعی و عمروموسی آنان را رهبری می¬کنند ولی پایگاه اجتماعی گسترده ندارند. سلفی¬ها که مشخصا بعد از انقلاب ژانویه در حزب النور مجتمع شدند و به مدد حمایت¬های مالی عربستان و امارات فعالیت می¬کنند. ولی اینان نیز پایگاه اجتماعی ندارند چرا که مصر هم پایگاه¬های صوفی بسیاری دارد و هم مشخصا به خاطر حضور مذاهب دیگر مانند قبطیان، شیعه اسماعیلی روحیه آرام و تساهلی دارند و با شعارهای خطرناک وهابیان و سلفیان خیلی ارتباط برقرار نمی-کنند. پس گروه¬های غیر اخوانی یا پایگاه اجتماعی ندارند و یا فاقد تشکیلات قوی و منسجم هستند. تنها گروهی که هوادار دارد ولی تشکیلات منسجم ندارد جنبش جوانان 6 آوریل و 25 ژانویه است. اینان تجربه تشکیلاتی و انسجام سازمانی ندارند.

«ارتش به سوي ائتلاف با گروه¬هاي متعدد سياسي مصر ميرود»

راه حل ارتش مصر براي جبران ضعف و كسب مشروعيت خود در كلام دكتر نبوي اينگونه بيان شد كه ارتش به سوی ائتلاف با این گروه¬ها می¬رود. اینان چون پایگاه اجتماعی مناسبی نداشتند و از اخوان هم ناراضی بودند به سوی ائتلاف متمایل شدند. در آینده ممکن است سلفی¬ها، سکولارها و سایر گروه¬ها اگر نتوانند برای بهبود پایگاه اجتماعی و انسجام سازمانی خود کاری کنند اهمیت فعلی خود را از دست بدهند.

«سیسی سعی می¬کند از طریق ائتلاف با سلفی¬ها بعد اسلام¬گرایانه اقدامات خود را تقویت کند و اخوانیان را بیشتر تحت فشار قرار دهد»

«گزارش¬های سالانه شفاف سازی بین¬المللی در رابطه با مصر، یکی از پایین¬ترین رتبه¬ها در جهان را نشان می¬دهد و هر سال در رتبه 2.8 تا 3.2 نوسان دارد. 50 درصد اقتصاد مصر زیرزمینی است. 30 تا 40 درصد اقتصادش کاملا در دست ارتش است»

«تنها راه¬حل برای جلوگیری از کاهش میزان آب رود نیل برای مصر، توافق با اتیوپی است. یکی از مشکلات مرسی عدم توانایی در رسیدن توافق با اتیوپی بود. اگر سیسی هم نتواند توافقی با این کشور انجام دهد، همین مسئله به ظاهر ساده به نارضایتی¬ها دامن خواهد زد»

«خشکسالی بی سابقه و تاسیس سد النهضه در اتیوبی برای رونق کشاورزی این کشور با کمک اسرائیل بر روی سرشاخه¬های نیل، ورود آب به سودان و مصر را کاهش خواهد داد»

آقاي دكتر نبوي بخش آخر سخن خود را اينطور ادامه دادند كه دستور کار حکومت سیسی رفع مشکلات اقصادی، سیاسی و اجتماعی است؛ همان عواملی که باعث زمین خوردن دولت مرسی شد. به لحاظ اقتصادی بهبود وضعیت معشیتی به لحاظ سیاسی و اجتماعی بهبود وضعیت امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی است. البته سیسی سعی می¬کند از طریق ائتلاف با سلفی¬ها بعد اسلام¬گرایانه اقدامات خود را تقویت کند و اخوانیان را بیشتر تحت فشار قرار دهد. تبلیغات دولت موقت این است که مخالفان سیسی اسلام¬گرا نیستند بلکه اخوانیان هستند؛ دوگانه سکولار اسلام¬گرا وجود ندارد و الازهر نماینده اسلام سنتی پشتیبان سیسی است و بخشی از سلفیان مانند حزب النور در ائتلاف با دولت هستند. آخرین نکته اینکه موانعی که سیسی برای تثبیت قدرتش دارد موارد ذیل است: اخوان نشان داده که توانایی بازسازی خود را دارد. 80 سال تجربه را نباید دستکم گرفت اما این بازسازی در کوتاه مدت قطعا رخ نخواهد داد اما در میان مدت می¬توان به آن امیدوار بود که برای حکومت سیسی خبر خوبی نخواهد بود. عامل دیگری که می¬تواند برنامه¬های سیسی را با مانع روبرو کند، این حقیقت است که در مصر به لحاظ تاریخی با یک دولت ورشکسته روبرو هستیم. دولت کارآمد، قدرتمند، با نفوذ، شفاف وجود ندارد. دولت مصر از دیرباز چه در دوره سادات، چه در دوره مبارک، چه در دوره ناصر و بعد از انقلاب دچار دیوانسالاری ناکارآمد، مریض، دچار کاغذبازی و فساد کلان اقتصادی بود. گزارش¬های سالانه شفاف سازی بین¬المللی در رابطه با مصر، یکی از پایین¬ترین رتبه¬ها در جهان را نشان می¬دهد و هر سال در رتبه 2.8 تا 3.2 نوسان دارد. 50 درصد اقتصاد مصر زیرزمینی است. 30 تا 40 درصد اقتصادش کاملا در دست ارتش است. ارتش در حوزه¬های مختلف گردشگری، آپارتمان سازی، زمین کشارزی، بیمه، بانک، تولید مواد خوراکی، واردات و صادرات نقش دارد. می¬توان گفت یکی از دلایل وخامت اوضاع اقتصادی مصر، فعالیت ارتش در این عرصه است که از عدم شفافیت سود می¬برد. عدم بهبود وضعیت معشیتی باعث سقوط سیسی خواهد شد و ساختار بیمار دولت در این زمینه به سقوط او کمک خواهد کرد بنابراین با یک دولت قوی و کارآمد روبرو نیستیم. سومین مانع حوادث پیش بینی نشده¬ای است که در نگاه اول کوچک به نظر می¬رسند. مثلا اگر بحران آب در مصر حل نشود، بحران بالا می¬گیرد. خشکسالی بی سابقه و تاسیس سد النهضه در اتیوبی برای رونق کشاورزی این کشور با کمک اسرائیل بر روی سرشاخه¬های نیل، ورود آب به سودان و مصر را کاهش خواهد داد. مصری که به شدت به آب نیل نیازمند است با 30 درصد کاهش آب روبرو خواهد شد. این کاهش آب رود با بحران خشکسالی و کم آبی و  افزایش جمعیت 85 میلیونی مصر مشکلی جدی برای دولت است. طبق آمار سازمان ملل، سرانه آب آشامیدنی مردم مصر به کمترین میزان آن طی 66 سال گذشته در سال 2013رسیده که 60 درصد کاهش را نشان می¬دهد. از نظر سازمان ملل مصرف آب زیر 1000 متر مکعب یعنی بحران و برای مردم مصر در سال 2013 عدد 663 محاسبه شده است. و پیش بینی شده اگر وضعیت به همین گونه پیش رود، در سال 2025 مصرف سرانه به 522 متر مکعب خواهد رسید. تنها راه¬حل برای جلوگیری از کاهش میزان آب رود نیل برای مصر، توافق با اتیوپی است. یکی از مشکلات مرسی عدم توانایی در رسیدن توافق با اتیوپی بود. اگر سیسی هم نتواند توافقی با این کشور انجام دهد، همین مسئله به ظاهر ساده به نارضایتی¬ها دامن خواهد زد. همچنین امکان دخالت ارتش نیز منتفی خواهد بود. ارتش مصر قوی است ولی این مسئله با شدت عمل، تهدید و ابزار نظامی به نتیجه نخواهد رسید. در این مورد کار به مسائل دیپلماتیک می¬رسد و آقای سیسی باید توانایی خود را در این زمینه نشان دهد. پس گاهی مسائل به ظاهر کم اهمیت، تاثیری بس شگرف بر وضعیت یک دولت و کشور بازی خواهد کرد، مانند همین بحران آب در مصر.

20 خرداد 1393 ساعت 16