جدایی طلبان و گام های جدایی جنوب از شمال در یمن
گفتگو با رضا میرابیان
کارشناس مسائل یمن
نیروهای جدایی طلب جنوب یمن پیش از این از متحدان نیروهای دولتی به رهبری عبدربه منصور هادی، رئیس جمهوری این کشور بودند اما رابطه جداییطلبان با نیروهای منصور از ماه آوریل سال ۲۰۱۷ میلادی (اردیبهشت 1396) رو به تیرگی گذاشت. عبدربه منصور هادی در آن زمان عیدروس الزبیدی، فرماندار عدن را از کار برکنار کرد. در این بین نیروهای جدایی طلب موفق به تصرف مقر دولت یمن در عدن و برخی نهادهای دیگر شدند. گفتگوی زیر به بررسی گام هایی برای جدایی جنوب از شمال در یمن پرداخته است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در یک سال گذشته چه عوامل داخلی به افزایش قدرتگیری جریان اصلی جدایی خواه در جنوب یمن کمک کرده است؟
بستر جدایی طلبی در جنوب یمن، جدایی از شمال و نگاه تضادی با شمال عموما سابقه تاریخی داشته و به دورانی برمی گردد که یمن جنوبی مستقل بوده است. همیشه نگاه جنوبی ها به شمال نگاه تسلط شمال بر جنوب بوده است. این معادلهها، بحث جدایی از شمال و رفع سلطه از شمال عموما در ذهنها، در بین گروههای سیاسی جنوب یمن (همان جنبش حراک جنوب) و مردم عادی وجود داشته و دارد. در واقع مجموعه عوامل منجر به این روند، شامل زیر است: ضعف قدرت مرکزی، فرار منصور هادی به جنوب و عدم کنترل شمال بر جنوب.
یعنی عملا جنوب در اختیار امارات قرار گرفت و میتوان گفت حالت خودمختاری در استانهای جنوب یمن آغاز شد. چنانچه در حال حاضر امارات ها عمدتا بر عدن مسلط هستند اما سلطه آنان در بقیه استانها مانند حضرالموت، المارب و استانهای دیگر خیلی زیاد نیست و آنان بیشتر به صورت خودگردان اداره میشود. در واقع مجموعه عوامل و اختلافات داخلی دیگر منجر به این وضعیت شده است. اختلافات داخلی موضوع دیگر این است؛ آنها آقای منصور را مورد قبول قرار ندادند زیرا ایشان همیشه به عنوان مزدور علی عبدالله صالح و عامل شمال تلقی می کردند. منصور در گذشته در کنار علی عبدالله صالح قرار گرفت، اما نگاه به علی عبدالله صالح همیشه به عنوان یک خائن بود. بعدا به این اختلافات کم کم دامن زده شد و ایشان را از قدرت حذف کردند. لذا عمده رقیب جدایی طلبان ها از صحنه سیاسی یمن جنوب برکنار و بستری فراهم شد تا آرام آرام یمن جنوب به سمت جدایی رود.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در وضعیت کنونی توان نظامی، امنیتی و نوع حضور میدانی آقای هادی در مقابل جریان جنوب در چه حدی است؟
عملا قدرتی از سمت منصور هادی وجود ندارد و عملا نیروهای او مضمحل شده اند. قبل از این هم دچار اضمحلال بودند، زیرا عبد منصور به جز فاصله کوتاهی نتوانست در عدن مستقر شود، حتی از عدن هم اخراج شد و مدتی حکومت خود را بر روی یکی از شناورهای جنگی امارات در دریای عدن ادامه داد. به عبارتی در مدت سه سال گذشته منصور در ریاض بوده و قدرتش جنبه سمبلیک و نمادین داشته است، وگرنه بر روی زمین عملا هیچ قدرتی نداشته است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در صحنه داخلی یمن جریان های عمده مانند انصارالله چه نگاهی به جریان جدایی خواه جنوب دارند؟
انصارالله از قبل با بخشی از حراک جنوبی در ارتباط و تعامل بود. این گونه نیست که روابط بدی با جنوب و با بخشی از جریانهای سیاسی داشته باشد. انصارالله هم وقتی احساس کرد که جریان جنوب نسبت به شمال حساسیت دارد، وارد جنوب نشد و میتوان گفت که در خط میانی یمن ایستاد و نیروهای خود را متوقف کرد. بنابراین انصارالله به عنوان تجاوز و سلطه بر جنوب عمل نکرد و روابط همسایگی و دوستانه را رعایت کرده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در سطح اتحادیه عرب، نگاه این بازیگران مختلف عربی به غیر از عربستان و امارات چیست؟
به غیر از عربستان و امارات بقیه کشورها بر وحدت یمن تاکید دارند. اما این نگاه در مورد عربستان و امارات دچار تردید است، آنها به دنبال شرایط آینده صنعا هستند. یعنی به دنبال این هستند که تحولات سیاسی صنعا به کجا خواهد انجامید و بعد تصمیم میگیرند که بر بحث جدایی جنوب کار کنند. با این حال مجموعه کشورهای عربی بر وحدت یمن شمال و جنوب تاکید دارند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: یکی از سناریوهای محتمل برای یمن، افزایش قدرت جدایی خواهان جنوب است؛ در این وضعیت این موضوع چه تاثیرات مختلفی بر یمن خواهد داشت؟
این پتانسیل در جنوب (هم در بین مردم و هم در بین جریانهای سیاسی جنوب) بسیار بالا است، اما بایستی یک سری عوامل منطقهای و بین المللی کمک کند تا به مرحله استقرار برسند. لذا ارزیابی آن در کوتاه مدت امکان پذیر نیست، زیرا ممکن است منافع کشورهای پیرامون یمن و منافع کشورهای غربی این نباشد که در حال حاضر منطقه را از یمن جدا کنند، به این دلیل که خود این جدایی شرایطی را به وجود آورده که انصارالله را تقویت کرده است. همچنین آنچه مسلم است تقویت جنوب الزاما در راستای منافع امارات و عربستان نخواهد بود. گرچه ممکن است آن ها نیز منافع خود را در مقطعی جدا کنند. لذا باید نگاه به آینده داشت که تحولات سیاسی به چه سمت و سویی خواهد رفت. در این میان اختلافات، تفرقه و جنگ قدرت در جنوب ، مجموعا قدرت انصارالله را تقویت کرده است. در طی یک ماه هم رقیبی به اسم علی عبدالله صالح از بین رفت و هم یک رقیب جدی به نام عبد ربه از مقابل انصارالله برداشته شد. به علاوه طبیعتا آنهایی هم که در عدن هستند، یک دست نیستند. این احتمال وجود دارد که آن ها نیز در آینده نزدیک، دچار اختلافات داخلی و حتی جنگهای مسلحانه در داخل شوند، زیرا سابقه یمن جنوبی به این موضوع اشاره دارد. لذا مجموعه این تحولات، قدرت و شرایط سیاسی و امنیتی انصارالله را تقویت خواهد کرد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: در شرایط کنونی، بازیگران بین المللی مانند روسیه، چین، آمریکا، اتحادیه اروپا و… چه نگاهی به این افزایش رو به رشد توان جدایی خواهان جنوبی دارند؟
در شرایط فعلی سیاست اعلامی و رسانهای کشورها همه بر وحدت یمن است، آن ها منتظرند ببینند که تحولات آینده صنعا به چه سمت و سویی خواهد رفت، آیا صلح برقرار خواهد شد؟ آیا صلح به یمن باز خواهد گشت و بعد تصمیم قطعی خود را می گیرند. آنچه را که در حال حاضر به صورت علنی اعلام میکنند تاکید بر وحدت یمن است اما الزاما این سیاست در آینده ممکن است عملی نشود یا سیاست واقعی آنها نباشد. اما در شرایط مقطع فعلی این سیاست رسانهای آنها است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: پیش بینی شما از روند تحولات آینده در یمن چگونه است و در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت به چه سمت و سویی پیش می رود؟
استقلال، یک روند حقوقی و بین المللی طولانی دارد اما آن چیزی که در کوتاه مدت پیش بینی میشود، بحث فدرال جنوب یا کنفدرال جنوب است که فعلا به صورت موقت انجام شده است تا در آینده، تحولات به چه سمت و سویی میرود که مستقل شود. اما استقلال کامل در کوتاه مدت به دور از انتظار خواهد بود. در این بین روند این تحولات به سمت جدایی میرود و این جدایی، تقویت خواهد شد. شورای انقلابی که در جنوب تشکیل شده است، رسما اعلام کرده که ما تمایل به جدایی داریم و به این سمت میروند. اما شرایط حقوقی و شرایط بین المللی الزاما این مسئله را تایید نخواهد کرد. در واقع مرحله اول این است که به سمت کنفدرال یا به سمت فدرال خواهد رفت و به وضعیت یمن واحد برنخواهد گشت.