در عصر نوین جهانی و با تحول مفهوم دولت و امنیت، طبیعی است که این صرفا دولتها نیستند که منشاء تهدید تلقی می شوند بلکه ممکن است کل جامعه بشری اعم از افراد، نهادهای بین المللی، گروههای قومی و مذهبی منجر به بروز تهدیداتی شوند که در سطح جهانی نگران کننده باشد.
مقدمه
در عصر نوین جهانی و با تحول مفهوم دولت و امنیت، طبیعی است که این صرفا دولتها نیستند که منشاء تهدید تلقی می شوند بلکه ممکن است کل جامعه بشری اعم از افراد، نهادهای بین المللی، گروههای قومی و مذهبی منجر به بروز تهدیداتی شوند که در سطح جهانی نگران کننده باشد. این نگرانی برای امنیت در سطوح مختلفی مطرح است: امنیت یکایک شهروندان، امنیت ملت، امنیت رژیم و امنیت دولت. بدین صورت، تهدیدات، منازعات و بحران های موجود در گوشه و کنار دنیا محدود به یک منطقه نمی شود و به راحتی تمامی کشورهای شمال و جنوب را در می نوردد. یکی از مهمترین تهدیداتی که در سال های اخیر جهان را به مخاطره افکنده و امنیت نظام جهانی را مورد هدف قرار داده، پدیده تروریسم است. اگرچه کشورهای مختلفی در طول تاریخ با این پدیده دست به گریبان بوده اند و هر یک به نوعی رأسا با آن مبارزه میکردند ولی امروزه با گسترش جهانی شدن، وابستگی متقابل کشورها و تسهیل ارتباطات و اطلاعات، ناآرامی های منطقه ای قابلیت گسترش سریع در سطح جهانی را یافته اند و بالاخص در خاورمیانه که عرصه رقابت چندین ابرقدرت نیز هست، اقدامات گروههای افراطگرای اسلامی محدود به این منطقه نخواهد شد آنهم در شرایطی که ابرقدرتها در بسیاری از موارد متهم به دامن زدن به مناقشات در جهان سوم نیز هستند. مناقشاتی که در ابتدا امنیت منطقه و در مرحله بعدی امنیت جهانی را مورد هدف قرار می دهد.
امنیت منطقه خاورمیانه در سایه تنشها
پس از تحولاتی که سال های اخیر در فضای سیاسی- اجتماعی جهان عرب پیش آمد، تعصب خشن مذهبی و افراطی گرایی برخی گروهها، سبب ناامنی و آشوب در شماری از کشورهای منطقه شد. در پی این آشوب ها گروههای افراطگرایی سربر آوردند که با انجام عملیات تروریستی منجر به تشدید ناامنی در این منطقه شدند. برخی معتقدند که خاورمیانه قرن هاست که چنین ناامنی را به خود ندیده است. گسترش ناامنی و افزایش فعالیت گروه های تروریستی منجر به فرار بسیاری از سرمایه داران و نخبه های علمی جهان عرب به کشورهای غربی شده است. از طرف دیگر آوارگی میلیون ها تن پیامد این ناامنی هاست. امروزه مساله ی آوارگان که یک بحران انسانی و جهانی به شمار می آید، به بحران های دیگر خاورمیانه ی عربی گره خورده و تبعا پیامدهای بلندمدت سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی-تمدنی برای این منطقه به دنبال خواهد داشت. طبیعی است که کشورهای بیثبات محیط امنیتی بی ثباتی را نیز ایجاد میکنند که بیثباتی حاصل از آنها خاورمیانه را نیز ناامن ساخته است.
امنیت جهانی در سایه منازعات گروههای افراطگرای اسلامی
در رابطه با گروههای افراطگرای اسلامی چون داعش بسیاری معتقدند که اگر برنامههای آنها در سوریه و عراق به نتایج دلخواه نرسیده، در حال برنامهریزی برای آموزش، سازماندهی مجدد و لجستیک ویژهای هستند که به مرور این نیروها را به افغانستان، قفقاز، آسیای مرکزی، هند، غرب چین و حتی اروپا منتقل نمایند؛ اتفاقی که هم اکنون نیز در حال وقوع می باشد. به گونه ای که حملات تروریستی صورت گرفته در شهرها و کشورهای مختلف از جمله در پاریس، توسط افراد حامی گروه داعش یا اعضای مستقیم آن نشان می دهد که این گروه در نقاط مختلف جهان توانایی هماهنگی و انجام عملیات تروریستی را دارد و بدین صورت می تواند امنیت موجود جهانی را مورد تهدید جدی قرار دهد. از جمله مباحث مهم دیگر، امنیت بازار جهانی سرمایه است، به گونه ای که اگر بحرانی در هر گوشهای از این بازار جهانی روی دهد، در سطح جهانی گسترش خواهد یافت. از طرف دیگر، امنیت بازار سرمایه بدون کنترل منابع و عوامل تولید و مبادله و در رأس آن انرژی، تضمین نمیشود. جهان امروز امنیت خود در تامین منابع و بازار را از دست داده است امری که در خاورمیانه کاملا مشهود است.
نتیجه گیری
تبعا امنیت جوامع بشری تحت تاثیر عوامل موجود در پنچ حوزه ی عمده می باشند. نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. به طور کلی امنیت نظامی با اثر متقابل قابلیت های تهاجمی و تدافعی کشورها، و برداشت کشورها از اغراض و مقاصد یکدیگر در ارتباط می باشد. تروریسم گروههای اسلام گرای افراطی در خاورمیانه که در راس آنها داعش قرار دارد، پس از ایجاد ناامنی در منطقه، اکنون به چالش و بحرانی جهانی تبدیل شده که اگر با آن مقابله جدی نشود، بسرعت به دیگر نقاط دنیا گسترش یافته و صلح و امنیت جهانی را بیش از پیش در حوزههای مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی، تهدید خواهد کرد. همانگونه که امروز نیز جهان دچار امنیتی بی ثبات و متزلزل گشته است. در جهان امروز، امنیت شهروندان، ملت ها، دولت ها و رژیمها چنان مورد تهدید واقع شده است که تنها اتحاد جهانی میتواند به چاره جویی در مورد این بی ثباتی ها بپردازد.