آينده حضور انگلستان در سوریه (بخش دوم)گفتگو با دکترمحمودجوادي، کارشناس مسائل اروپا

 

آينده حضور انگلستان در سوریه (بخش دوم)گفتگو با دکترمحمود جوادي، کارشناس مسائل اروپا

موسسه آينده پژوهي جهان اسلام

در هفته های اخیر، انگلستان توجهی نوین به مساله سوریه داشته و قصد حضور در بحران سوریه را دارند. گفتگوی زیر  به بررسی اهداف و نوع حضور و پیامد  این دو کشور اروپایی در سوریه پرداخته است.

 

موسسه آينده پژوهي جهان اسلام: آياانگلیسی ها در سطح نظامي در بحران سوریه حضور دارند؟

تحرکات نظامی یکی دیگر از سطح فعالیت این کشور در بحران سوریه است. ضمن آنکه این کشور مجوز حمله به مواضع داعش را از مجلس عوام اخذ کرده، بیش از این نیز در قالب نیروهای ائتلاف بصورت مخفیانه حضور نظامی داشته است و بعضا اخبار موثقی منتشر می شود مبنی بر حضور نیروهای ویژه این کشور در سوریه. غالبا ادعای مقامات انگلیسی این است که حضور نیروهای ویژه با هدف تامین امنیت بریتانیا از طریق حذف شورشیان انگلیسی تباری بوده که به سوریه رفته و دیر یا زود، قصد بازگشت به انگلیس را دارند. با این حال نمی توان مدعی نبود که نیروی زمینی این کشور صرفا برای این هدف در سوریه حضور دارند. مسلما جمع آوری اطلاعات، هدایت برخی افراد، جریان و گروه ها و مواردی از این قبیل از جمله وظایف نیروهای نظامی مستقر در سوریه هست.

 

 

موسسه آينده پژوهي جهان اسلام:موافقان و مخالفان حضور نظامی و بریتانیا در سوریه چه گروه ها و احزابی هستند؟

در جامعه بریتانیا، چندین گروه و سازمان غیردولتی ضدجنگ وجود دارد که نه تنها مخالف وضعیت کنونی در سوریه بوده، بلکه مخالف قطعی حضور نظامی بریتانیا در بحران سوریه هستند. البته این جنبش های اجتماعی نفوذ و تاثیرگذاری خاصی در نظام سیاسی بریتانیا ندارند، با این حال، تجمعات آن ها به همراه فعالیت در سطح شبکه های اجتماعی توانسته برخی اوقات توجه رسانه های جمعی این کشور را به سمت خود جلب کند.

با این حال، ظهور جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر، را می توان نقطه عطفی در صحنه سیاست داخلی بریتانیا به شمار آورد. وی را می توان به عنوان تنها فردی دانست که ضمن تصدی رهبری یکی از دو حزب اصلی این کشور، دیدگاه های انتقادی نسبت به سیاست های بریتانیا در قبال خاورمیانه بخصوص بحران سوریه دارد. اما لازم است به این نکته اشاره کنم که به دو علت، این رویکردهای انتقادی رهبر حزب کارگر دوام نخواهد داشت. نخست، انتخابات سراسری پیش رو در 18 خرداد ضربه سنگینی به حزب کارگر وارد خواهد ساخت و احتمال آنکه این فرد از رهبری حزب کنار گذاشته شود و یا خود شخصا استعفا دهد، بسیار بالاست. دوم، در حال حاضر حزب کارگر به عنوان حزب اپوزیسیون در بریتانیا فعالیت دارد و ماهیت «اپوزیسیون بودن» حزب کارگر ایجاب می کند که مواضع متضاد با مواضع دولت اتخاذ کند. در حالیکه معتقدم، چنانچه قدرت در اختیار این حزب قرار گیرد، همان مسیر قبلی طی خواهد شد، حتی مواضع فردی همچون کوربین با روحیه ضدجنگ، در صورت تصاحب پست نخست وزیری، تعدیل و تغییر خواهد یافت.

البته از میان دیگر جریان های سیاسی می توان به حزب ملی اسکاتلند یا برخی نمایندگان در تمامی احزاب اشاره داشت که مخالف جدی حضور نظامی بریتانیا در بحران سوریه هستند، اما توان ناکافی و غیرمنسجم آن باعث کاهش تاثیرگذاری آن ها شده است.

در سوی دیگر، دولت بریتانیا اصلی ترین موافق حضور نظامی این کشور در سوریه است و نیازی به اشاره نیست که موافقت دولت با حضور نظامی در بحران سوریه به تنهایی ظرفیت خنثی سازی عقاید مخالفان حضور نظامی بریتانیا را دارد. لذا در بریتانیا نمی توان انتظار تغییر خاصی در روند جاری نسبت به بحران سوریه داشت.

 

موسسه آينده پژوهي جهان اسلام:رویکرد لندن چه پیامدهایی در بحران سوریه خواهد داشت؟

من معتقدم سیاست کلان دولت بریتانیا در خاورمیانه، استقرار دولت های ضعیف اما باثبات است. اگر این اعتقاد من صحیح باشد، تا پیش از 2011، سوریه و ایران دو کشوری بودند که نه ضعیف و نه بی ثبات بودند. اما پس از بحران سوریه، این کشور نیز به سمت ضعف حرکت کرد که در صورت تغییر حکومت می توان انتظار حمایت لندن از دولت جدید در سوریه و ایجاد ثبات شکننده در آن کشور را داشت. البته این بدین معنی نیست که بحران سوریه تماما پروژه ای از سوی غرب بوده، بلکه غرب از فضای بوجودآمده در ابتدای بحران نهایت استفاده را کرد تا بتواند حکومت را در این کشور تغییر دهد.

علی الحال، اگر رویکرد انگلیس در سوریه را استقرار دولت ضعیف اما باثبات بدانیم، در صورت دست یابی به این هدف برنامه دوم یا به عبارتی پلان بی (Plan B) لندن می تواند استمرار بحران در این کشور باشد تا هر دو طرف در اثر فرسایش جنگ داخلی، توان خود را از دست دهند. در واقع می توان به نوعی مهار دوجانبه که زمانی دستور کار غرب در قبال ایران و عراق بود را برای بحران سوریه متصور بود. ناگفته نماند، یکی از سیاست های بریتانیا در قبال سوریه و دیگر کشورهای منطقه، ممانعت از تسری بحران است؛ در واقع، بحران های منطقه در کانون آن متمرکز گردد و به سمت کشورهای غربی بخصوص بریتانیا کشیده نشود.

لذا با توجه به اظهارات مقامات بریتانیا و گزارش هایی که اخیرا از سوی رسانه های این کشور منتشر شده است، نقش آفرینی این کشور در بحران سوریه تشدید و افزایش خواهد یافت و تردیدی نیست که مولفه های نظامی آن بخصوص علیه دولت قانونی سوریه، عیان تر گردد. از این رو، در کوتاه مدت معتقدم این رویکردهای انگلیس که حتما همراهی آمریکا را نیز در پی خواهد داشت به تشدید بحران در سوریه خواهد انجامید.

 

موسسه آينده پژوهي جهان اسلام:آیا رویکرد انگلستان در شرایط کنونی می تواند به ضرر آقای اسد و دولت دمشق باشد؟

حتما رویکرد بریتانیا به ضرر دولت سوریه و شرکای راهبردی بشار اسد خواهد بود. البته این بدین معنی است که رویکرد بریتانیا در قبال بحران سوریه و اهداف متصور حتما محقق خواهد شد. تا بدین لحظه، صحنه علمیاتی و تحرکات دیپلمایتک مانع از برتری یک گروه بر دیگری شده است اما تردیدی نیست که دولت بشار اسد و دولت بربتانیا در دو سوی یک طیف بوده که نشانه هایی از نزدیکی میان این دو نیز به چشم نمی خورد.

همان طور که عرض کردم، معتدم سیاست کلان دولت بریتانیا استقرار دولت های ضعیف اما باثبات در سطح منطقه است. وجود افرادی همچون بشار اسد مانعی برای تحقق این هدف در کشور سوریه خواهد بود، لذا قدرت های غربی همچون بریتانیا مجموعه ای از اقدامات را به منظور نابودی حکومت کنونی و استقرار «دولت دست نشانده» در سوریه بکار خواهند بست.

با توجه به سابقه رفتاری بریتانیا در خاورمیانه، تردیدی ندارم که این کشور در آینده نزدیک و بلافاصله پس از برگزاری انتخابات و پیروزی قاطع خانم ترزا می، طرح گسترش حمله نظامی به سوریه را در پارلمان مطرح خواهند کرد و از طریق همراهی و همنوایی با دولت جمهوری خواه و محافظه کار آمریکا، بحران سوریه را وارد مرحله جدیدی خواهند کرد و مانع از پیشدستی روسیه و همپیمانان این کشور در اتخاذ ابتکارعمل های دیپلماتیک با هدف حفظ دولت کنونی سوریه خواهند شد.