یادداشت میهمان: آینده سوریه پسا جنگ | دکتر مصطفی مطهری / پژوهشگر علوم سیاسی

مناسبات کنونی در تحولات منطقه ای در چند مدت اخیر ذهن بسیاری از تحلیل گران و کارشناسانی که تحولات سوریه را دنبال می کنند را به خود درگیر کرده است؛ در واقع حرکت ترکیه از یک دشمن مطلق به یک بی طرف حداقل برای تحت تاثیر قرار دادن مناسبات قدرت در سوریه با تجدید روابط با روسیه به نوعی زمینه ساز این موضوع گردیده است که آیا سوریه مورد تایید ترکیه، سوریه با زعامت اسد می باشد یا اینکه سوریه را با چشم اندازهای دیگری مطالبه می کنند. از سوی دیگر نحوه تعاملات میان قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای درگیر در موضوع سوریه با چه منش سیاسی و رویکرد دیپلماتیکی به آینده سوریه دنبال می شود؟ آیا سوریه با این شکل و جغرافیای کنونی و مشخصات سرزمینی – جمعیتی خواهد توانست موجودیت خود را حفظ کند؟ در واقع سوالاتی از این قبیل که درگاه نبرد سیاسی با تمام وجوه آن به کدام بزنگاه راهبردی فرجام می یابد بر دامنه دغدغه های ذهنی و گستره تحلیلی آن می افزاید.

لذا با این اوصاف برای تبیین موضوع سوریه و آینده تحولات آن در دوران پسا بحران کنونی نیازمند موشکافی لایه ها و سیاست قدرت ها و جریان های مدعی از دولت سوریه که خود دولت، معارضین دولت و قدرتهای منطقه و فرا منطقه ای را شامل می شود، می باشد.

لازم به ذکر است که پیش از ورود به تحلیل تشریحی از موضوع مد نظر معرفت یابی به این اصل که گروه های فکری – جریانی موجود در سوریه در دسته بندی های معرفتی از جنس ایده ای – سیاستی با تناسب های تاکتیکی مکانی و استرتژی های زمانی تقسیم بندی می شوند از اهمیت بالایی برخوردار است.مع الوصف سوریه بعد از بحران را می توان با مفروضات تحلیلی با قالب انگاره های سیاسی مدعیان قدرت با دو بنیان موفقیت راه حال ها برای پایان دادن به بحران و عدم موفقیت راه حال ها راه حال ها برای پایان دادن به بحران مورد  کنکاش قرار داد.

در واقع اگر سطح تحلیل را در موفقیت راه حل های موجود در رابطه با نشست های نمایندگان دولت اسد و معارضان اسد از طیف های مختلف فکری مبنا قرار دهیم این وضعیت بر تحلیل مشتبه می گردد که روند جریان صلح در سوریه تنها با موضوع گذار از نظام فعلی و عبور از اسد خاتمه می بابد. در واقع این فرآیند اگرچه مورد وثوق اکثر قریب به اتفاق نیروهای درگیر در سوریه از اعم دولت ها حامی و مخالف اسد می باشد اما نحوه واگذاری قدرت از اسد به شخص دیگری است که مورد منازعه می باشد. بعنوان مثال عبور از اسد برای روسیه در امتداد منافع روسیه در سوریه زمانی می تواند عملی گردد که نزدیکان فکری به اسد بر منصب جانشینی او تکیه بزنند و این موضوع برای کشورهای حامی معارضین دولت کنونی سوریه جنبه معکوس از آنچه را که روسیه بدنبال آن است را دارا می باشد. با این اوصاف بنظر می رسد که آینده مذاکرات صلح چندان موفق نخواهد بود چرا که مطالبات هریک از گروه ها و طرفین درگیر در سوریه از دولت سوریه و حامیان آن گرفته تا معارضین و حامیان آنها (  جبهه غربی – عربی – ترکی ) کاملا در یک تضاد تاریخی است و هیچ کدام از طرفین در این رابطه حاضر به مسامحه نبوده و نخواهند بود بدان علت که تمکین نمودن از خواسته های دیگری نه به مثابه واگذاری قدرت به دیگری بلکه خالی نمودن میدان برای دیگری است و یک باخت استراتژیک  برای آنها محسوب می گردد.

اما آنچه که از آن به عنوان عدم موفقیت راه حل های دیپلماتیک نام برده شد در واقع استمرار تنش و درگیری ها در سوریه است که نوعی تنازع برای بقا و انسب  طیف های در گیر تلقی می شود که سطوحی چندگانه را در بر  می گردد.

مفروض پیروزی نظام قانونی کنونی در سوریه و شکست و بیرون راندن تکفیری ها از آنجا توسط ارتش و نیروهای مردمی با حمایت حامیان منطقه ای  و  فرا منطقه ای دولت سوریه ( ایران و روسیه ) امری چندان دور از ذهن نیست چرا که با توجه به شرایط پیش آمده در نبردهای میدانی در سوریه و پاکسازی گام به گام مناطق  از وجود تکفیری ها – سلفی ها و دیگر گروه های درگیر در آن اذعان به آینده سوریه عاری از تکفیری ها امری بالنسبه واقعی است. در واقع مفروض موضوعی در این زمینه، سوریه بعد جنگ است که با تقاضاها و مطالبات درونی از جنس حقوقی – سیاسی مواجه می گردد؛ بعبارتی با فروکش کردن جنگ داخلی در سوریه آینده نیروهای بومی درگیر در سوریه در صف متحدین دولت مانند کردها که در مناطق  کردنشین با تکفیری ها در گیر بوده اند به نوعی دیگر جدا از آنچه در گذشته بوده است رقم خواهد خورد. در واقع با آغاز بحران و شدت آن در سوریه در چند سال اخیر و نبرد بی وقفه کردها با سلفی ها در پی هجوم همه جانبه به مناطق کرد نشین سوریه از سوی آنها از یکسو و توافقات ضمنی دولت سوریه با کردها در راستای اتحاد با دولت بر علیه تکفیری ها از سوی دیگر، اداره این مناطق عملا در اختیار کردها بوده و به آنها واگذار شده است که با پایان جنگ در سوریه به نوعی سهم خواهی از سوی آنها خواهد انجامید و این سهم خواهی در متواضعانه ترین حالت آن به خودمختاری آنها ختم خواهد شد.

علاوه بر آنچه که در ذیل سوریه پسا جنگ بیان شد این است که طرح مطرح شده فدرالیسم سوریه  از سوی کشورهایی چون روسیه مؤید هر آنچه است که در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفت. در واقع وقوف به سهم خواهی از سوی متحدین داخلی اسد بعد از پایان بحران کنونی نشاندهنده این خواهد بود که در آینده سوریه، ما شاهد وقایع از جنس محدود شدن هرچه بیشتر قدرت مرکزی خواهیم بود.

در این راسنا آنچه از همه مهمتر می باشد این است که پایان جنگ در سوریه شاید به این نکات بیان شده ختم نگردد؛ بطوریکه با توجه به رهیافت های مبتنی بر منافع و پیگیری آنها از سوی قدرت های فرا منطقه ای و حتی منطقه ای موجود در سوریه محتمل است که سوریه با توجه به موقعیت انسانی- اسکانی با عنایت به شاخص های قومی – مذهبی – سیاسی  مورد تجزیه واقع گردد. مبنای این تحلیل وضعیت جمعیتی و شرایط پیش آمده در سوریه است که با توجه به فقدان وجود یک قدرت فائقه مرکزی بر گستره سرزمینی سوریه و کنش های واگرایانه هریک از یک گروه های قومی است که ممکن است صورت بگیرد. در واقع از بعد فرا سرزمینی وقوع چنیین شرایطی در سوریه و تجزیه آن نمی تواند مورد رضایت هیچ یک از کشورهای همجوار سوریه باشد که با رخداد چنین حادثه ای تمامیت سرزمینی این کشورها را نیز به نوعی با تلاطم همراه خواهد کرد که ترکیه در این زمینه بشدت بیم دارد.

سخن پایانی اینکه با توجه به همه وقایع و رویداد های محتمل در ارتباط با سوریه پسا جنگ باید بر این امر آگاه بود در صورتیکه سوریه در مسلخ کنونی به سلامت عبور کند خواهد توانست با فراغ بال بر وبال های تحمیلی بعد از آن فارغ آید هر چند که مشکل به نظر می رسد اما نباید فراموش نمود پیروزی بر تکفیریان و معارضین نظام قانونی سوریه علاوه بر مخاطرات احتمالی بیان شده بعد از آن، بدون شک به یک همدلی و اتحاد نیز خواهد انجامید که فرجام و پیامد بیرون راندن دشمنان از سوریه توسط همه مردم سوریه است. با همه این تفاسیر نیاید فراموش نکرد که مناسبات و تعاملات دیپلماتیک در ابعاد داخلی، منطقه ای و بین المللی خواه از نوع مساهمه و مصالحه و خواه از نوع تهدید زای آن آینده سوریه را در دست خواهد گرفت.

————————————

توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.