یادداشت مهمان: واکاوی سیاست های منطقه ای ترکیه/دکتر مصطفی مطهری

 

واکاوی سیاست های ترکیه در منطقه

مصطفی مطهری دکتری علوم سیاسی

اردوغان از فردای پس از کودتای نافرجام در ترکیه به دنبال بازنگری‌های سیاستی در برنامه‌ها و اهداف منطقه‌ای ترکیه بعد آسوده شدن از کنترل اوضاع در عرصه داخلی ترکیه برآمد. واکاوی و نشانه‌شناسی اظهارات عجیب «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه مبنی بر دلایل حضور نظامی آن‌ها در خاک سوریه و عقب‌نشینی عجیب‌تر او از بیان این اظهارات دال بر  اینکه هدف از عملیات موسوم به سپر فرات سازمان‌های تروریستی هستند و کسی نباید بر این اصل شک کند، خواهد توانست بر رویکردهای روشی و رهیافتی از موضوع تحلیل و سیاست‌گذاری‌های منطقه‌ای ترکیه و مقامات این کشور مؤثر باشد.

بنا بر گفته اردوغان و آنچه به نام او در رسانه‌ها انعکاس یافت، هدف از حضور نیروهای نظامی این کشور در خاک سوریه براندازی دولت بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه جنگ‌زده است. درواقع حضور ترکیه در خاک سوریه از تاریخ 24 اوت 2016 (3 شهریور ) در عملیاتی موسوم به « سپر فرات » باهمکاری معارضان سوری موردحمایتش ( ارتش آزاد) در شمال سوریه انجام گرفت و بنا به گفته مقامات ترکیه اردوغان هدف از این عملیات، مبارزه با تروریست‌های داعش و شبه‌نظامیان کرد عنوان شده بود. به‌موازات این اقدام اردوغان و ترکیه، دولت دمشق نیز در شهریورماه با ارسال دو نامۀ جداگانه به دبیر کل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت این عملیات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت خود و «جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت» خواند.

آنچه در این راستا موردتوجه بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است بررسی چرایی و موشکافی دلایل و انگیزه‌های اردوغان از بیان کردن این اظهارات در شرایط زمانی مذکور است که سوریه و متحدانش در این کشور در یک ماه و اندی گذشته توانسته‌اند به موفقیت‌های چشمگیری دست یابند. درواقع به نظر می‌رسد ازجمله دلایل دراین‌باره برای اردوغان و ترکیه همین موفقیت‌های میدانی ارتش و نیروهای مردمی سوریه و متحدانش در مناطق درگیری با تروریست‌ها می‌باشد. به عبارتی حصول به موفقیت برای ائتلاف سوری- ایرانی روسی به معنای شکست ترکیه و اردوغان در سوریه است. به بیانی دیگر ضعیف شدن روزبه‌روز تروریست‌های تکفیری که موردحمایت ترکیه هستند موجب تضعیف ترکیه نیز در سوریه می‌شود که در پی سهم خواهی از این بحران چندساله در سوریه ویران‌شده کنونی و سوریه پسا بحران است.

از سوی دیگر ترکیه و اردوغان از طریق رسانه‌ای کردن سیاست‌گذاری‌های چالشی منطقه‌ای به دنبال منحرف کردن افکار داخلی این کشور از زد و بندهای پرحجم و دامنه‌دار بازداشت‌های شهروندان ترکیه به بهانه حمایت و همکاری در کودتا از یکسو و نزدیکی به حزب کارگران کردستان ترکیه  (پ ک ک) از سوی دیگر است.

بااین‌حال در عرصه نبرد میدانی در سوریه نیز این نکته را نباید فراموش کرد همه آنچه درباره سوریه و تحولات مربوط به آن است و توسط اردوغان و دولت او رسانه‌ای می‌شود را باید سیاست‌گریز از وضعیت شکست‌خورده میدانی آن‌ها قلمداد کرد که با جوسازی‌های مختلف درصدد جبران و لاپوشانی اوضاع هستند.

کوتاه‌سخن اینکه ترکیه همواره در بحران سوریه با استفاده از نام‌ها و حربه‌های متنوعی چون تروریست‌ها، بشار اسد، کردها و … به دنبال کارشکنی بوده‌اند. بااین‌حال در مقطع زمانی باز ازسرگیری روابط ترکیه با روسیه بعد تیره شدن روابط طرفین باهم به دنبال سقوط جنگنده روسی توسط ترکیه از یکسو و نزدیک شدن هر چه بیشتر  به جمهوری اسلامی ایران از فردای بعد از کودتای نافرجام در ترکیه، این تصور پیش آمد که با احیای رابطه ترکیه با کشورهای تأثیرگذار در بحران سوریه، نقش این کشور در سوریه وارد فاز جدیدی از معادلات می‌گردد. اما بعد از چندی مشخص گردید که استخدام مفهوم همکاری در سوریه برای اردوغان و ترکیه امری غیرواقعی و دور از ذهن است چراکه اردوغان در سوریه و حتی منطقه درجایی خلاف مصالح منطقه و روابط خود با روسیه و ایران ایستاده است. بطوریکه اردوغان ادعا می‌کند هدف او و کشورش  بازگرداندن خاک سوریه به صاحبان اصلی آن است. فلذا به دنبال برقراری عدالت در سوریه از طریق معامله با تروریست‌های تکفیری در خاک سوریه علیه دولت و مردم سوریه است و این عمل را ( برقراری عدالت ) تنها با پایان دادن به حکومت بشار اسد میسر می‌داند. فشرده این تحلیل‌های درباره راهبردها و راهکارهای ترکیه را باید این‌گونه بیان کرد که تحولات میدانی در حلب به دلیل موقعیت راهبردی‌اش موجب شده است که ترکیه همواره تلاش کند حلب را نقطه آغاز اجرای توطئه‌ها و طرح‌های خطرناکش در سوریه  بداند ، لذا با برقراری امنیت و نزدیک شدن به بیرون راندن گروه‌های مسلح از حلب ترکیه به تکاپو و تلاش‌های زیگزاگی روی آورد.