کتاب “گفتمان انقلابی در جهان اسلام(۱۲۷۰-۱۳۹۴)” منتشر شد.

 

کتاب “گفتمان انقلابی در جهان اسلام(۱۲۷۰-۱۳۹۴)” منتشر شد.

کتاب گفتمان انقلابی در جهان اسلام(۱۲۷۰-۱۳۹۴) تألیف دکتر سید سلمان صفوی در ۵۲۰ صفحه در لندن  به‌وسیله آکادمی مطالعات ایرانی لندن منتشر شد. موضوع تحقیق این کتاب کم‌نظیر است و کتاب برای محققین و دانشجویان علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، تاریخ معاصر اسلام و جنبش‌های آزادی‌بخش اسلامی، تاریخ اندیشه سیاسی اسلام معاصر عمدتاً نوشته‌شده است.

تحلیل سیر تاریخی توسعه و تکامل اندیشه‌های سیاسی و انقلابی جهان اسلام طی دو قرن گذشته موضوع اصلی این کتاب است که ازلحاظ روش به کار گرفته‌شده نیز حائز اهمیت است؛ بدین معنا که گفتمان انقلابی در بستر زمان و مکان، با ارجاع به نقل­قول­های مستقیم اندیشمندان مطروحه تحلیل می‌شود.

کتاب حاضر حاوی سه فصل است. در فصل اول، روند تاریخی مهم­ترین تحولات جهان اسلام طی دو قرن گذشته به ترتیب تاریخی گزارش‌شده است. در فصل دوم، اندیشه‌های پرچم­داران گفتمان انقلابی از میرزای ­شیرازی تا آیت­الله خامنه‌ای، با نقل‌قول‌های مستقیم از آن‌ها تحلیل‌شده و در فصل سوم، مسئله توسعه و گفتمان انقلابی و جمع بندی مباحث، ارائه‌شده است.

فصل اول، به روند سیاسی جهان اسلام در قرن سیزدهم و چهاردهم­ هـ.ش.می‌پردازد: الف. قرن سیزدهم؛ آغاز دوران زوال و تسلیم ایران و عثمانی، دو قدرت اصلی جهان اسلام در برابر قدرت‌های اروپایی، بریتانیا، فرانسه و روسیه است. در این دوره تنش­ها و جنگ­های متعدد ایران با روسیه و بریتانیا، موجبات از دست رفتن بخش­های گسترده­ای از اراضی ایران در قفقاز و افغانستان شد. از سوی دیگر با ضعف دولت­ مرکزی؛ مقدمات نفوذ اقتصادی دولت­های اروپایی در بازار ایران فراهم گردید. در این دوره مشروطیت در ایران به پیروزی دست‌یافت، استعمار اروپایی در سراسر جهان اسلام گسترش یافت و شمال افریقا شامل مصر، الجزایر، لیبی، تونس، مراکش و سودان تحت استعمار مستقیم دولت­های­ اروپایی قرار گرفت. با تجاوز نظامی ارتش بریتانیا و سقوط حکومت مسلمان­گورکانی؛ هندوستان به یکی از مستعمره­های بریتانیا تبدیل شد. با انقراض حکومت­ عثمانی، دولت­های اروپایی به رهبری بریتانیا و فرانسه با تجزیه امپراتوری ­عثمانی، خاورمیانه ­عربی را که تا آن زمان بخشی از آن حکومت بود؛ به کشورهای کوچک با مرزهای مصنوعی تقسیم کردند.

ب. روند سیاسی جهان­ اسلام در قرن چهاردهم­ هـ.­ش. / قرن بیستـم­ میلادی. در این قرن ساختار قدرت ­جهانی به‌طورکلی تغییر یافت. با سقوط خلافت­ عثمانی، منطقه ­بالکان به واحدهای کوچکی جدا از سرزمین­های ­اسلامی تقسیم شد. مناطق مسلمان عربی نیز توسط بریتانیا و فرانسه بدون توجه به جغرافیای ­طبیعی آن‌ها به واحدهای کوچکی مانند عراق، اردن، لبنان، سوریه، سعودی، امارات، بحرین، کویت و قطر تقسیم شد. فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت و در پایان نیمه اول قرن چهاردهم ­هـ.ش. به اشغال کامل صهیونیست‌ها درآمد. در ایران نیز با سقوط دولت­ قاجار؛ رژیم­ پهلوی بر سرکار آمد.

در قرن بیستم، ایران و عثمانی دو قدرت مهم جهان ­اسلام طی چهارصد سال گذشته، سکولار شدند و غرب‌گرایان بر آن‌ها استیلا یافتند. کمال­ آتاتورک و رضاخان در ترکیه و ایران، پیشتاز سکولاریـسم منحط غربی در جهان ­اسلام شدند. با گسترش نفوذ سیاسی – اقتصادی غرب؛ اقتصاد سرزمین‌های اسلامی رو به ضعف نهاد و اقتصاد آن‌ها به‌تدریج تک‌محصولی و کمپرادور گردید. با پایان جنگ جهانی­ دوم، جهان در وهله اول به دو بلوک شرق و غرب به سرکردگی شوروی و آمریکا تقسیم شد و پس از مدتی «جنبش­ غیرمتعهدها» نیز متولد گردید.

در این قرن نهضت‌های استقلال‌طلبانه در برخی مناطق­ اسلامی به ثمر نشست. ملت الجزایر در شمال افریقا طی جهادی حماسی بر استعمار فرانسه پیروز شدند و مراکش و لیبی نیز مستقل گردید. در خاور دور؛ اندونزی و مالزی از بریتانیا مستقل شدند و در شبه‌قاره­ هنـد؛ پاکستان و بنگلادش به‌عنوان دو کشور اسلامی نـوظهور پس از استقلال هند از بریتانیا، درصحنه جغرافیای­ سیاسی جهان­­ اسلام حضور یافتند.

استعمار کهن ساقط شد و «استعمار نوین­ ­غربی» جایگزین آن شد. پس از جنگ­ جهانی ­دوم قدرت­های اروپایی (فرانسه و بریتانیا) با شکست تدریجی در جهان­ اسلام، مجبور به عقب‌نشینی شدند و آمریکا به‌عنوان فاتح اصلی جنگ­ جهانی ­دوم، میراث­خوار استعمار بریتانیا و فرانسه در خاورمیانه شد. در این دوره با پیروزی «نهضت ملی ­شدن­ نفت­ در ایران و ملی­ شدن کانال­ سوئز در مصر، بریتانیا شکست خورد.

بدون ­شک مهم­ترین تحول دوران‌ساز قرن ­چهاردهم­ هـ.ش. پیروزی انقلاب­ اسلامی ­ایران بود که با تغییر معادلات قدرت، «گفتمان انقلاب ­اسلامی» را در سپهر سیاست و فرهنگ روابط بین‌الملل رهبری کرد. با سقوط اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱م.)، بخشی از سرزمین­های ­اسلامی همچون تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و آذربایجان به‌صورت کشورهای­ مستقل در آسیای­ میانه و قفقاز ظهور یافتند. در بالکان نیز طی جنگی خونین و وحشتناک؛ سرزمین بوسنی و هرزگوین با رنج بسیار به‌صورت کشوری مستقل از بطن سقوط بلوک­ شرق سر برآورد. لشکرکشی شوروی به افغانستان و پس‌ازآن ناتـو به رهبری امریکا و بریتانیا؛ در لبنان، افغانستان و عراق با شکست مواجه شد.

در دهـه پایانی قرن ۱۴هـ.ش. جهان­ اسلام با دو جبهه بلوک­ غرب و سَلَفی ­گرایی در حال مبارزه است. سیطره غرب به رهبری آمریکا در خاورمیانه، به یُمن مبارزات ملت­ها پایان‌یافته، اما غرب همچنان نفوذ اقتصادی – سیاسیفرهنگی خود را حفظ کرده است.  قدرت اقتصادی – نظامی – علمی جهان ­اسلام رشد کرده و «گفتمان ­اسلام­ انقلابی»  زنده و در حال جریان سازی فرهنگی و تمدن­ سازی است. در این دوره جهان ­اسلام قهرمانان بسیاری داشته، اما در قله گفتمان و عمل انقلابی در جهان­ اسلام در قرن چهاردهم؛ امام ­خمینی قامت افراشته‌اند.

در فصل دوم، روند «گفتمان­ انقلاب ­اسلامی» با نگاه تاریخی تبیین شده است. «نهضت­ تنباکو» به رهبری «میرزای­ شیرازی» علیه استعمار بریتانیا، نقطه­ عطف تفکر سیاسی جهان­ اسلام در دو قرن گذشته است. این روند در نهایت به پیروزی انقلاب­ اسلامی­ ایران انجامید. انقلاب­ اسلامی­ ایران وام­دار و میراث دار روند تکاملی اندیشه‌های انقلابی میرزای ­شیرازی، سیّد جمال، عبـده، کواکبی، آیت­الله نائینی، آخوند خراسانی، شیخ عزالدین­ قسـّام، سیـّد قطب، اقبال ­لاهوری، مودودی، دکتر علی­ شریعتی، امام­ موسی ­صـدر، آیت­الله سیـّدمحمّدباقر صـدر، آیت­الله طالقانی، استاد شهید محمد منتظری، امام ­خمینی، آیت‌الله منتظری و آیت‌الله خامنه‌ای است. استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی و حاکمیت ارزش­های­ اسلامی از شعارهای اصلی این روند تاریخی بود که به‌مرور در اندیشه انقلابی متفکران جهان­ اسلام بروز و تکامل یافت.

نقطه اوج «گفتمان­ انقلابی» تحول «نظریه حکومت ­اسلامی» به «جمهوری ­اسلامی» است؛ که نظریه­ای اجتهادی با توجه به زمان و مکان و ارزش­های ­اسلامی است. این نظریه تجربه عقل بشری در حکومت­داری را که به تفکیک قوا و «دموکراسی» نائل شده، با ضابطه­های حکومت ورزی در قرآن و سنت، در تعامل سازنده قرار داده، از بطن گفتگوی عقل و شرع و مقتضیات زمان و مکان، «نظریه مردم­سالاری ­دینی» یا «جمهوری­ اسلامی» را ارائه کرده است. در این نظریه که در قانون­ اساسی­ ایران آمده، همه ارکان حکومت با رأی مستقیم یا غیرمستقیم ملت انتخاب می­شوند و قابل نظارت و عزل هستند. قوانین حکومت نیز نباید مغایر ارزش­های­ اسلامی نظیر اصول «شـورا» و «عدالت­ اجتماعی» باشد. نظریه جمهوری­ اسلامیدر حال تکامل است و به‌مرور در عمل محک می­خورد  و به مدد اندیشمندان اصلاح می­شود.

فصل سوم، به «توسـعه پایـدار» اختصاص‌یافته و آن را نیاز مبرم جهان­ اسلام برای «استقلال اقتصادی» و «ساختن جامعه­ طراز کرامت مسلمانان» معرفی کرده و درعین‌حال انتقاد شده که طی دو قرن گذشته،  موضوع توسعه، مشغله اصلی ذهنی و فکری متفکرین انقلابی نبوده است.

در جمع‌بندی کتاب تبیین شده که «سیّد جمال» حدود یک­صد و هفتادسال قبل با مجاهدت­های خویش با کاشتن نهال «جنبش ­بیـداری ­اسلامی» در جامعه استبدادی و استعمار زده مسلمانان، طریق نوینی برای بازگشت عزت و عظمت اسلامی در دوره معاصر بنیان نهاد. این مسیر طولانی را متفکران برجسته از کشورهای مختلف جهان­ اسلام با اندیشه­های ­انقلابی خود هدایت نمودند و تکامل بخشیدند. «نهضت­ تنباکو» در ایران علیه بریتانیا، نهضت­ مشروطیت­ در ایران، «قیـام عزالدین ­­قسـّام» در فلسطین، مبارزات ملت الجزایر علیه فرانسویان و «جنبش­ مقاومت ­فلسطین» و «حزب­الله لبنان» علیه اشغالگران صهیونیست؛ از نقاط برجسته اندیشه انقلابی در ساحت عمل اجتماعی است. در نیمه دوم قرن چهاردهم هـ.ش. «نهضت ­بیداری­ اسلامی» و اندیشه انقلابی در قالب «انقلاب ­اسلامی ایران» به رهبری امام ­خمینی به ثمر نشست.

نهضت­ انقلابیدر جهان ­اسلام زنده است و هرروز پخته­تر و کارآمدتر می­شود. امروز «اندیشه انقلابی اسلام» بیش از هر زمان دیگر جهانی شده و در مقایسه با قرن گذشته مسلمانان به مدد «اندیشه ­انقلابی»، نقش مهمی در روابط بین­الملل، ژئوپلیتیک جهان، راهبردهای جهانی، فرهنگ و اقتصاد جهانی  و دیپلماسی به دست آورده‌اند. استعمار خارجی شکست‌خورده، اما استعمار نوین، استبداد، فقدان آزادی، عدالت و قسط اجتماعی، فاصله طبقاتی و توسعه­نیافتگی همچنان در جهان اسلام زنده است و موضوع مصاف­های نسل امروز با نسل فردای جهان ­اسلام برای ساختن آینده­ای بهتر برای امت ­اسلامی است.  

در پایان «کرونولوژی رویدادهای جهان اسلام» طی دویست سال گذشته، طی سی‌وسه صفحه گزارش شده است.