کانون‌ها و پتانسیل های بحران در سین کیانگ چین | گفتگو با جواد منصوري / سفیر پیشین و کارشناس مسائل چین

بحران در منطقه و استان خودمختار سین‌کیانگ چين از سالها قبل جریان دارد. در واقع سین کیانگ با ويژگي هاي امروزی در سده هجدهم وارد امپراتوری چین شد و به پاره ای از خاک چین تبدیل بدل شد اما در ۱۲۰ سال گذشته بيش از صد قیام بر ضد چين صورت گرفته است. در گفتگو زیر با پرداختن به دامنه بحران در سين كيانگ نگاهي ، جدايي طلبي و متغيرهاي دخيل در آينده اين بخش مهم از سرزمين چين و همسايه آسياي مركزي را بررسی مي كنيم.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر نگاهی به بحث سین کیانگ و کانون ها و مراکز بحران خیزی این منطقه داشته باشیم، چه کانون ها و مراکز بحران خیز در سین کیانگ به چشم می خورد؟

در منطقه آسیای میانه و غرب چین، اقوام بسیار زیادی اگر چه غالبا مسلمان هستند، اما مسئله قومیت ها بسیار برای آن ها اهمیت دارد و غالبا تعصب خاصی بر روی قومیت های خود دارند، به گونه ای که بعد از قریب هفتاد سال حکومت کمونیسیتی شوروی یا حکومت کمونیسیتی چین در غرب کشور، این اقوام همچنان بر آداب و رسوم و فرهنگ و زبان و ادبیات خود پا بر جا هستند و از طرف دیگر مسلمان هم هستند. اگرچه قدرت های شوروی و چین این اعتقادات توانسته اند تا مقدار زیادی را تضعیف کند، نتوانسته است آن ها را از بین ببرد و لذا در این منطقه در زمان دولت کمونیستی و یا حتی هم اکنون بسیاری از مسلمانان دو نام دارند، یک اسم چینی و یک اسم مسلمانی که اسم چینی آن ها برای کارهای اداری آن هاست، زیرا اگر به اسم مسلمانی باشد، اصلا نمی توانند در جامعه کاری داشته باشند و یک اسم مسلمانی در خانواده و فامیل و مردم از استفاده می کنند. در عین حال، دولت چین در چند سال اخیر مقداری آزادی مذهبی در این مناطق آن ها را پذیرفته است، اما این اقوام معمولا به صورت اهرمی برای دولت های مرکزی به کار گرفته می شوند، همچنان که ما در غرب آسیا شاهد این هستیم که اقلیت یا ملیت های دیگر بعضا عرب و عجم یا شیعه و سنی علیه یکدیگر به کار گرفته می شود، در آن جا هم چنین موضوعی وجود دارد. بنابراین تنش تقریبا مستمری در غرب چین بین اقوام مختلف اعم از بودایی ها، مغول ها و در سینک کیانگ هم اولغورها به صورت یک قوم هستند که طبیعتا با دولت چین برای یک خودمختاری داخلی یا برای حفظ فرهنگ و هویت خود معمولا دچار چالش بودند و هستند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: مهم ترین جریان های استقلال طلب و تندرو در سین کیانگ چه جریان هایی هستند؟

بعداد خیلی محدودی از جریان های سین کیانگ خواستار استقلال هستند، به این دلیل که می دانند تقریبا چنین موضوعی عملی نیست و از طرف دیگر استقلال هم به نفع آن ها نیست، برای این که به طور کامل توسط دولت های دیگر در محاصره هستند و منطقه ای کاملا کوهستانی است و جمعیت خیلی کمی از کل جمعیت چین را تشکیل می دهند . لذا افراد با مطالعات و با تجربه و آشنایی با حکومت های منطقه صحبت از استقلال نمی کنند. بلکه آن ها بیشتر به دنبال خودمختاری داخلی دارند. علت آن هم این است که احساس می کنند مقداری در مورد آن ها تبعیض وجود دارد. آن ها از تمام مزایا و امتیازاتی دیگران برخوردار نیستند و به این دلیل این مسئله را مطرح می کنند، البته دولت های خارجی هم از این قضیه به عنوان یک اهرم فشار استفاده می کنند، هم چنان که در جاهای دیگر این منطقه نظیر آن وجود دارد.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چه شکاف های اجتماعی و فرهنگی و … در منطقه سینگ کیانگ کنونی مطرح است؟

در حال حاضر یک شکاف چینی اویغوری مطرح است، اویغورها خود را مسلمان می دانند و زبان، خط و دین آن ها کاملا با چینی ها متفاوت است و ضمنا به نوعی چینی ها را غاصب سرزمین خود می دانند. برای این که تا حدود نود سال پیش، آنها جز آسیای میانه بودند و با اقوام آسیای میانه مرتبط بودند، ولی در آن مقطع قضایایی پیش می آید و روسیه بی میل نبوده است که چین این منطقه را بگیرد و چین هم این منطقه را تصرف میکند. همچنان که بقیه اقوام هم در این زمان جدا شدند که البته بعدها در دولت شوروی مجددا برگردانده شدند، منهای منطقه سین کیانگ.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به وضعیت های کنونی چه پتانسیل های بحران ایدئولوژیکی، اقتصادی و در منطقه سین کیانگ چین وجود دارد؟

صرف نظر از تحریم ها و فتنه های خارجی (که برای مقاصد خود در این زمینه عمل می کنند) به هر حال فاصله طبقاتی محسوسی وجود دارد و مردم مسلمان نسبت از این مسئله ناراضی و ناراحت هستند. زیرا مثلا وقتی این مردم به پکن یا شانگهای یا جنوب چین می روند، می بینند شرایط خیلی فرق دارد. از طرف دیگر از لحاظ مذهبی، آنها مسلمان هستند و بقیه مسلمان نیستند و بعضا هم رفتارهای ضد مذهبی انجام می شود و فشار می آورند که مثلا حق ندارید روزه بگیرید، حق ندارید روزها کار خود را رها کنید و نماز بخوانید. امثال این گونه فشارها طبیعتا به یک تنش دائمی تبدیل می شود و گاهی هم به درگیری هایی تبدیل می شود که اصولا چند روزی ادامه می یابد و دوباره اتفاقی می افتد و تکرار می شود. این موضوع تقریبا در چهل تا پنجاه سال گذشته، تکرار شده است.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه نگاه دولت چین در مورد نقش جریان های خارجی در سین کیانگ، نقش عربستان و ترکیه (به عنوان دو بازیگر قومی و ایدئولوژیکی) و سایر بازیگران و جریان های اسلامی در سین کیانگ چیست؟

ترکیه که خود را مرکز و مدافع و بزرگ همه کسانی می داند که در دنیا به نوعی اسم یا رسم یا سابقه ترکی دارند. لذا حتی وزارت ترک های خارج از ترکیه را ایجاد کرده است و به دنبال این است که ترک های دنیا را در اتحادیه و مجموعه ای جمع کند. این بحث ها در ترکیه بیشتر بعد از انقلاب اسلامی مطرح شده، ولی عملا به جایی نرسیده و نخواهد رسید. رفتار ترکیه بعضا اینقدر بد بوده است که ترک های آسیای میانه هم از آن ها زده شدند و فاصله گرفته اند. قبلا تصور بر این بود که ترکیه می تواند در آسیای میانه نفوذ و اعتبار پیدا کند، ولی عملا این اتفاق نیفتاد. البته عملا ترکیه همچنان از مسئله سین کیانگ دم می زند و عده ای را هم در آنجا تحت عنوان ترکستان آزاد جمع کرده است. همچنین عربستان سعودی هم در کل دنیا مشغول تبلیغ اسلام خاص خود یعنی وهابیت برای بهره برداری سیاسی است. این موضوع تنها به چین محصور نمی شود. در همه جای دنیا با قدرت فوق العاده ای مراکز اسلامی درست می کند، هزینه می کند و مردم را دعوت به اسلام می کند و از آن ها بهره برداری سیاسی می کند . از جمله در چین هم مراکزی بنیان نهاده (دانشکده، یا مسجد یا کتابخانه و امثال این ها ) و تلاش می کند از  این طریق فرقه وهابیت را در چین هم تبلیغ کند.

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده وضعیت امنیتی و ثبات در سین کیانگ به چه عواملی وابسته است؟

به نظر من اتفاق مهمی نخواهد افتاد. به این دلیل که به هر حال دولت چین در منطقه با یک برنامه ریزی به تدریج آن ها را در فرهنگ و جامعه چین ادغام می کند و ثانیا آن ها هم جمعیت خیلی زیاد و متحدی نیستند و تعداد خیلی کمی به عنوان معارض و مخالف دولت چین عمل می کنند. بنابراین من فکر نمی کنم که اتفاق خاصی در آن جا بیفتد. به اضافه این که مسئله تجزیه طلبی موضوعی نیست که دولت ها به جز آمریکایی ها و اروپایی ها که این کار را به دلیل مقاصد خاص خودشان انجام می دهند خیلی از آن حمایت کنند. حتی کشورهای اسلامی نیز از مسئله تجزیه طلبی حمایت نمی کنند. بنابراین از این نظر فکر نمی کنم اتفاق خاصی در انجا بیفتد.