چشم‌انداز روابط ترکیه و آمریکا

چشم‌انداز روابط ترکیه و آمریکا

ترکیه برای بیش از هفت دهه یکی از متحدان قابل‌اعتماد ایالات متحده بوده است. ترکیه در دوران جنگ سرد، سنگری در برابر اتحاد جماهیر شوروی بود و در دهۀ 1990 در مهار ایران و عراق، حمایت از ثبات بالکان و راه‌اندازی کریدور انرژی شرق و غرب، نقشی مهم ایفا کرد. ترکیه، همچنین، از زمان حملات 11 سپتامبر یکی از شرکای آمریکا در فرایند دولت‌سازی در افغانستان بوده است. تا همین چند سال پیش نیز ترکیه از سوی آمریکا به‌عنوان الگویی الهام‌بخش برای خاورمیانه و جهان اسلام مطرح می‌شد. از سوی دیگر، ترکیه از سال 1952 نه‌تنها عضو ناتو بوده است، بلکه هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان است که با ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا روابط اقتصادی دارد. با وجود به‌تأخیرافتادن ادغام ترکیه با اروپا، آنکارا هنوز، حداقل از نظر رسمی، کاندیدای عضویت در اتحادیه اروپاست؛ اما در سال‌های اخیر، روابط آنکارا با واشنگتن افت‌وخیز‌های زیادی داشته است. برای مثال، در دوران باراک اوباما و به‌ویژه در سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری وی، روابط دو کشور شاهد بیشترین تنش‌ها بود که به‌عقیدۀ بسیاری از تحلیلگران می‌توان از آن به‌عنوان بحران پنهان یاد کرد. به‌لحاظ داخلی، مهم‌ترین دلیل اصلاحات سیاسی و اقتصادی حزب عدالت و توسعه از سال 2009 به‌بعد، به‌ویژه، به‌تأخیرافتادن فرایند عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا و پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات سال 2011 بود. اما در بُعد بین‌المللی و در موضوع ارتباط با آمریکا نیز می‌توان دلایلی مانند ناراحتی ترکیه از عدم موفقیت اوباما در اجرای خطوط قرمز خود با رژیم بشار اسد از سویی و اتحاد ایالات متحده با کردهای سوریه از سوی دیگر، مخالفت ایالات متحدۀ آمریکا با اقتدارگرایی در ترکیه، رد درخواست آنکارا برای استرداد فتح‌الله گولن به‌عنوان رهبر اصلی کودتای 2016، و سوءظن به دست‌داشتن آمریکا در کودتا را به‌عنوان علل بحرانی‌شدن روابط ترکیه و آمریکا در دوران باراک اوباما نام برد.

البته روی‌کارآمدن دونالد ترامپ پس از انتخابات 2016  ایالات متحدۀ آمریکا فرصتی قابل‌توجه برای ترکیه بود؛ چراکه به‌عقیدۀ بسیاری، با روی‌کارآمدن دولت جدید، بسیاری از فشارها و انتقادها، هم در حوزۀ سیاست داخلی و هم در حوزۀ سیاست خارجی، از جمله در زمینۀ اقتدارگرایی اردوغان و سیاست‌های منطقه‌ای، از حزب عدالت و توسعه برداشته می‌شد. هرچند در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، مسائلی مانند خرید سامانه اس400 از روسیه توسط ترکیه، تحریم فروش هواپیمای اف35 آمریکا، مواضع سیاسی و عملیات نظامی ترکیه در سوریه و نیز انتقادات از افزایش اقتدارگرایی اردوغان از عوامل بسیار تأثیرگذار بر روابط ترکیه با آمریکا بودند، از چشم‌اندازی کلی باید گفت با توجه به نگاه مثبت ترامپ به ترکیه، روابط دو کشور در طی دوران ریاست‌جمهوری وی به‌نفع ترکیه بود. همین نگاه مثبت بود که باعث شد دونالد ترامپ از همتای خود در ترکیه در برابر تحریم‌های کنگرۀ آمریکا در زمینۀ خرید سیستم دفاع موشکی از روسیه، تحریم‌های اعمالی سیستم بانکی ترکیه از جمله هالک بانک به‌بهانۀ همکاری با ایران، پیامدهای گروگان‌گرفتن کارکنان کنسولی ایالات متحده و نیز ادعاهای ترکیه علیه همسایگان خود در مدیترانه شرقی، محافظت کند. حتی برخی عقیده‌ دارند رویکرد نرم ترامپ در قبال اردوغان، فرصتی برای سیاست‌های تجاوزطلبانه و تجدیدنظرطلبانۀ وی فراهم کرد تا ترکیه از موضعی بالاتر به روابط خود با ایالات متحدۀ آمریکا و اتحادیۀ اروپا نگاه کند.

به همین دلیل هم بود که ترکیه انتظار پیروزی دونالد ترامپ را در انتخابات 2020 داشت و روی‌کارآمدن جو بایدن اضطراب و نگرانی را در ترکیه ایجاد کرده است. در وضعیت کنونی، مهم‌ترین سؤال این است  که با توجه به تغییر و تحول در دولت ایالات متحده آمریکا و با توجه به اینکه شروع ریاست‌جمهوری بایدن از سال 2021 است، برای چهار سال آتی چه چشم‌اندازی را می‌توان برای روابط آنکارا-واشنگتن متصور بود و سؤال دیگر اینکه جو بایدن، به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید آمریکا، چه رویکردی را در قبال ترکیه اتخاذ خواهد کرد.

دربارۀ سؤال اول باید گفت ایالات متحدۀ آمریکا در منطقۀ خاورمیانه اصولی ثابت دارد که بررسی سوابق تاریخی نشان می‌دهد تغییر افراد تغییری در این اصول ایجاد نمی‌کند. برخی از این اصول عبارت‌اند از: حفظ برتری منطقه‌ای آمریکا، کنترل آمریکا بر ژئوپلیتیک و همچنین منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن، حفظ برتری در تجارت بین‌الملل و مسیرهای ارتباطی آن و نیز حفظ متحدان منطقه‌ای و حمایت از آنان. بنابراین با توجه به این اصول است که ایالات متحدۀ آمریکا روابط خود با ترکیه را تنظیم خواهد کرد. برای مثال به‌لحاظ ژئوپلیتیکی، ترکیه همچنان پلی ارتباطی بین اروپا و آسیاست و هم به‌لحاظ مسیر‌های تجاری و هم نقل‌وانتقال منابع انرژی حائز اهمیت است. از سوی دیگر، ترکیه به‌عنوان متحد و کشوری مهم در جناح جنوبی ناتو است و ایالات متحده حاضر نیست آن را از دست بدهد و یا اجازه دهد این بلوک دفاعی غرب به‌سمت روسیه متمایل شود. ترکیه، به‌لحاظ فیزیکی، دریای سیاه را با خاورمیانه و بالکان و قفقاز جنوبی به هم پیوند داده و نقطه‌ای حیاتی در نقشۀ اوراسیاست. چنین موقعیتی به این معنی است که ترکیه با توجه به تهدیدهای احتمالی‌ای که امنیت ملی‌اش را تهدید می‌کند، خواهان امنیت از ناتو است و هم‌زمان تأمین‌کنندۀ بالقوۀ امنیت برای ایالات متحده و بقیۀ اعضای ناتو است که بتوانند اختلافات و تهدید‌ها را در این مناطق مدیریت کنند.

به‌لحاظ اقتصادی نیز روابط با ترکیه برای ایالات متحدۀ آمریکا حائز اهمیت است. تجارت آمریكا و تركیه از 8/10 میلیارد دلار در سال 2009 به 7/20 میلیارد دلار در سال 2019 افزایش یافت؛ اما در مقایسه با پتانسیل آن، همچنان، متوسط است. ترکیه و آمریکا در سال 2019 توافق کردند در راستای افزایش تجارت دوجانبه، میزان تجارت خود را سالانه به 100 میلیارد دلار برسانند. در سال 2018 ، ترکیه بیست‌وهشتمین بازار بزرگ صادرات کالاهای ایالات متحده و سی‌وسومین تأمین‌کنندۀ بزرگ کالاهای وارداتی آن بود. ترکیه، همچنین، دهمین خریدار بزرگ صادرات LNG ایالات متحده در سراسر جهان و قطب انرژی در حال ظهور در منطقه است. علاوه بر این، ویژگی ‌دیگری که ترکیه دارد و تا حد زیادی با تمایالات دولت جو بایدن در پیگیری سیاست چندجانبه‌گرایی مطابقت دارد، این است که ترکیه در بسیاری از سازمان‌ها و نهادهای منطقه‌ای و جهانی عضویت دارد. ترکیه در سال 2015 میزبان جی20 بود و همچنان عضوی فعال در این نهاد است. ترکیه عضو ناتو، سازمان ملل، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، شورای اروپا، سازمان امنیت و همکاری در اروپا، سازمان تجارت جهانی، شورای همکاری اقتصادی دریای سیاه، شورای مشارکت یورو-آتلانتیک، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سازمان همکاری اسلامی است. علاوه بر این، در بسیاری از نهادهای دیگر نیز وضعیت ناظر را دارد.

وجود چنین فاکتورهایی در روابط آنکارا و واشنگتن باعث می‌شود در پاسخ به سؤال دوم استدلال کنیم که به نظر می‌رسد دولت جدید آمریکا در قبال ترکیه، بیشتر، رویکرد اصول‌گرایی و عمل‌گرایی را اتخاذ کند. این بدان معنی است که دولت بایدن ضمن تأکید بر اصول موجود در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و ترکیه که پیش‌تر به آن‌ها اشاره کردیم، برخی تغییرات را در روابط جدید آمریکا با ترکیه ایجاد خواهد کرد. این تغییرات با توجه به چالش‌هایی است که امروزه در روابط ترکیه و آمریکا وجود دارد. قضاوت دربارۀ پیامدهای این تغییرات زود است؛ اما چیزی که به نظر می‌رسد تا حدی قابل‌پیش‌بینی باشد، این است که دولت جدید آمریکا سعی خواهد کرد از این چالش‌ها به‌عنوان اهرم فشار علیه ترکیه استفاده کند، ولی در عین حال‌ از واردشدن آسیب جدی به روابط دوجانبه جلوگیری کند. برای مثال، یکی از چالش‌هایی که ممکن است در روابط آتی ترکیه و آمریکا اثرگذاری خود را نشان دهد، نوع رابطه دولت جو بایدن با کردهای سوریه است. گفته می‌شود بایدن طرف‌دار گفت‌وگو با کردهاست و از حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) و شاخۀ مسلح آن، یعنی یگان‌های حفاظت از مردم (YPG) حمایت می‌کند. به همین دلیل بود که زمانی که ترامپ تصمیم به خروج نیروهای آمریکا از شمال سوریه گرفت، با انتقاد و خشم دموکرات‌ها روبه‌رو شد. بنابراین، با توجه به این مسئله و همچنین با توجه به اینکه داعش همچنان یک تهدید است، دولت جدید آمریکا کمک به کردهای سوریه را افزایش خواهد داد.

مسئلۀ دوم، نوع کنشگری ترکیه در مدیترانۀ شرقی است که به نظر می‌رسد دولت جدید آمریکا از طریق اهرم فشار قبرس می‌کوشد رفتارهای ترکیه را متوازن سازد. جو بایدن در اعلامیۀ چشم‌اندازش برای یونان که آن را از طریق کمپین انتخاباتی‌اش منتشر کرد، گفت در طول سال‌های طولانی زندگی خود، سابقۀ همکاری طولانی در زمینۀ موضوعات مهم برای یونان و آمریکا و نیز سابقۀ حمایت از تقویت روابط ایالات متحده و یونان را دارد. جو مدت‌هاست با اشغال قبرس توسط ترکیه مخالف است و از توافقی جامع برای اتحاد مجدد جزیره، به‌عنوان فدراسیونی دومنطقه‌ای، با برابری سیاسی حمایت می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد در زمان ریاست‌جمهوری بایدن، مسئلۀ قبرس در روابط آمریکا و ترکیه مجدداً در دستور کار قرار گیرد. موضوع سوم این است که جو بایدن در طول مبارزات انتخاباتی خود، به‌رسمیت‌شناختن نسل‌کُشی ارامنه در سال 1915 را مطرح کرده بود. وی  قول داده بود در صورت انتخاب‌شدن به‌عنوان رئیس‌جمهور، این موضوع را به رسمیت خواهد شناخت. گفتنی است که رؤسای جمهور سابق آمریکا از این اقدام اجتناب کرده بودند. وی دراین‌باره گفت در صورت انتخاب، متعهد می‌شود از قطعنامۀ‌ به‌رسمیت‎شناختن نسل‌کُشی ارامنه حمایت کند و حقوق بشر جهانی را برای دولت خود، اولویت اصلی قرار دهد. به نظر می‌رسد این مسئله نیز بر روابط دو طرف اثرگذار باشد؛ به‌ویژه اینکه با توجه به نقش‌آفرینی ترکیه در مسئلۀ قره‌باغ و همچنین وجود لابی‌های ارمنی در آمریکا، روز 24 آوریل، یعنی روز بزرگداشت نسل‌کُشی، روز پرتنشی برای روابط آنکارا-واشنگتن خواهد بود.

اما مسئله‌ای که به نظر می‌رسد در طی ‌سال‌های آتی، بیش از همه، بر روابط ترکیه و آمریکا اثرگذار باشد، گرایش‌ گسترش دموکراسی از سوی دولت جو بایدن در ترکیه باشد. بعد از کودتای 2016 و به‌ویژه پس از همه‌پرسی سال 2017 بسیاری عقیده دارند ترکیه از روندهای دموکراتیک در آغاز هزارۀ جدید فاصله گرفته و بیشتر به‌سمت اقتدارگرایی اردوغان حرکت کرده است و این موضوعی است که دموکرات‌های آمریکا، از جمله جو بایدن می‌کوشند جریانش را معکوس کنند. برای مثال در دسامبر 2020، جو بایدن، به‌صورت علنی، اردوغان را خودکامه نامید و وی را به‌دلیل نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار داد. وی همچنین گفت آنچه فکر می‌کند باید انجام دهد، این است که اکنون باید رویکرد کاملاً متفاوتی در قبال اردوغان داشته باشد. از دیدگاه بایدن، یکی از اقدامات متناسب با این رویکرد این است که از رهبران مخالف وی حمایت کند و وی را نه به‌وسیلۀ کودتا، بلکه از طریق روندهای انتخاباتی از قدرت کنار بگذارد. از سوی دیگر، ترکیه نیز نگاه مثبتی به روند‌های دموکراتیکی که ایالات متحدۀ آمریکا در خاورمیانه و سایر مناطق جهان دنبال می‌کند، ندارد. از دید ترکیه، نهادهای آمریکایی مسئولیت هر آنچه در ترکیه در طی‌ سال‌های ریاست‌جمهوری دموکرات‌ها، از جمله در کودتای 15ژوئیه2016  افتاده است، به عهده دارند. بنابراین انتظار می‌رود با توجه به اینکه دولت جو بایدن خود را حافظ ارزش‌های دموکراتیک می‌داند، حمایتش از نهادهای دموکراتیک در ترکیه، به‌ویژه جریان‌ها و احزاب مخالف دولت اردوغان، افزایش یابد.

در مجموع به نظر می‌رسد با روی‌کارآمدن دولت جدید در ایالات متحدۀ آمریکا، فصل جدیدی در روابط آنکارا-واشنگتن گشوده خواهد شد و هر دو طرف، وضعیت‌های پیچیده‌ای برای حفظ روابط پیش رو خواهند داشت. به نظر می‌رسد مشکلات ترکیه برای تعامل با ایالات متحدۀ آمریکا، چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی، بیشتر از قبل خواهد شد؛ البته این بدان معنی نیست که روابط دو کشور دچار گسست یا شکاف خواهد شد. همان گونه که اشاره کردیم، به نظر می‌رسد وجود منافع موجود در روابط با ترکیه، دولت جدید را متقاعد خواهد کرد با اتخاذ رویکردی اصولی و عمل‌گرایانه، ضمن حفظ روابط با ترکیه، حزب عدالت و توسعه، به‌رهبری اردوغان را در بسیاری از موضوعات داخلی و خارجی برای تغییر تحت‌فشار قرار دهد؛ اما در عین حال مدیرت کند که از آنکارا به‌سمت اتحاد‌ با بازیگران مخالف آمریکا، مانند روسیه و چین و حتی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کند.