وضعیت سلفی­گری در فلسطین/ منیره عروجی

 

وضعیت سلفی ­گری در فلسطین

 منیره عروجی

 دانشجوی دکتری روابط ­بین ­الملل و مدرس دانشگاه

 

 

فکر و ایده سلفي‌گري در فلسطين در دو قالب تبليغي_ترويجي و جهادي_تكفيري قابل تقسيم‌بندي است،  البته اين تقسيم‌بندي به اين معنا نيست كه در كرانه باختري، گروه سلفي_جهادي وجود ندارد بلكه بايد گفت به دليل اقدامات و كنترل­ هاي رژيم صهيونيستي و سرويس­ هاي وابسته به تشكيلات خودگردان، امكان فعاليت مسلحانه اين گروه­ ها در كرانه باختري وجود ندارد و ظهور و بروز اين گروه ­ها در عرصة فلسطين، مرهون عوامل داخلي و منطقه‌اي بوده كه از جمله آنها بايد به محاصره شديد نوار غزه و كشمكش‌هاي قدرت ميان حماس و فتح و رژيم صهيونيستي از سوي ديگر اشاره نمود. اين گروه ­ها با توجه به سيستم فكري بسنه خود، دو شيوة كاملاً مغاير را در قبال پديده‌هايي همچون تعامل با حماس، تشكيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي دنبال مي‌نمایند؛ به شکلی كه سلفي‌گري تبليغي(ارشادي) در كرانه باختري كه تحت كنترل سرويس­ هاي تشكيلات خودگردان فعاليت مي‌كند قائل به اطاعت از تشکیلات محمود عباس است و در مورد حماس هم نظر مساعدي ندارد؛ اما در مقابل گروه هاي سلفي_جهادي[1] هم، با فتح و حماس ابراز دشمني مي‌نمايند؛ لذا براي پيش‌بيني تحولات آينده فراروي گروه­هاي سلفي با توجه به سناريوهاي ورود به عرصة انتخابات، تداوم روند كنوني، تقويت يا تضعيف آنها، بايد عامل حماس و سرانجام مصالحه داخلي را به عنوان پارامترهايي اساسي در نظر گرفت، زيرا که به هر ميزان كه حماس، دستاوردها و قدرت و كنترل بيشتري در نوار غزه و جامعه فلسطين كسب كند، از ميزان تأثيرگذاري گروه ­هاي سلفي به ويژه سلفي‌هاي جهادي كاسته خواهدشد و بالعكس آن نیز هم قابل تعمل است.

بنابراين در كوتاه مدت، احتمال تداوم وضعيت كنوني و در بلندمدت و در صورت تقويت كنترل حماس، احتمال تضعيف گروه­ هاي سلفي جهادي وجود دارد و در صورت كاهش تأثيرگذاري حماس در پي مصالحه، احتمال تقويت اين گروه ­ها منطقي است هر چند كه حمايت ­هاي منطقه‌اي و نيز قدرت‌يابي سلفي‌ها در مصر نيز عوامل مساعد ديگري براي آنها محسوب مي‌شوند، به تعبیر دیگر به هر ميزان كه حماس دستاوردها و قدرت و كنترل بيشتري در نوار غزه و جامعه فلسطين كسب كند، از ميزان تأثيرگذاري گروه ­هاي سلفي بويژه سلفي‌هاي جهادي كاسته خواهد شد.

علل اصلی پیدایش سلفی‌گری جهادی در فلسطین

علل پیدایش سلفی‌گری جهادی در فلسطین و خارج از آن را می‌توان در چهارچوب عملکرد قدرت منطقه‌ای بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بحث نمود؛ از جمله علت‌های منطقه‌ای می‌توان به تلاش قدرت‌های منطقه‌ای عربستان برای بسط سیطره خود بر منطقه در تقابل با جمهوری اسلامی ایران، سوریه و حزب­ الله و نیز بهره ­برداری از وضعیت نابسامان پناهندگان فلسطینی در خارج از اراضی این کشور اشاره کرد. علاوه بر این باید به فقر اجتماعی و اوضاع نامناسب اردوگاه‌های فلسطینی در خارج نیز اشاره کرد. البته این مسئله، دلایل داخلی نیز دارد که به طور خلاصه عبارتند از:

1.      مشارکت حماس در انتخابات پارلمانی و تلاش برای ورود به نظام سیاسی فلسطین از جمله ساف که از نظر سلفی‌ها، پیروی از ابزارهای سکولار محسوب می‌شود؛

2.      آتش‌بس شبه مداوم در مرزهای نوار غزه با رژیم صهیونیستی از زمان روی کار آمدن حماس که تفکر چشم‌پوشی حماس از مقاومت را برای سلفی‌ها به وجود آورد؛

3.      محاصره نوار غزه و ایجاد فقر و نابسامانی اجتماعی که یکی از زمینه‌های بروز افراطی‌گری محسوب می‌شود؛

4.       شکاف داخلی فلسطینی‌ها که منجر به پیوستن اعضای سابق حماس و فتح به جریان سلفی‌گری جهاد می‌شد؛

5.      انتشار افکار القاعده طی 10 سال اخیر و تمایل هر چند محدود جوانان برای مبارزه با هژمونی آمریکا و کشورهای غربی.

گفتنی است که چند حادثه مهم از جمله ربودن آلن جانستون روزنامه‌نگار انگلیسی به دست گروه‌های سلفی جهادی و پس از آن، کشته شدن یک تبعه ایتالیایی طرفدار فلسطین و حقوق بشر به دست آنها، محبوبیت این گروه‌ها را در نوار غزه کاهش داد ولی پس از مدتی و بعد از به قدرت رسیدن سلفی‌های مصر، امیدهای تازه‌ای برای فعالیت در میان آنان به وجود آمد.

 

سلفی‌گری جهادی در داخل اراضی فلسطینی

به طور کلی، جریان سلفی‌گری در اراضی فلسطینی 1967 را می‌توان در دو سطح «سلفی‌گری تبلیغی یا سنتی» و «سلفی‌گری جهادی» تقسیم‌بندی کرد؛ ماجد عزام معتقد است که سلفی‌­های ارشادی یا به عبارتی در برخی از تعابیر آورده شده گونه سنتی آن سنتی در بخشی تشکیلات خودگردان، شخص “محمود عباس” را به عنوان یک رهبر سیاسی مورد اعتماد خود دارند؛ ولیکن گروه حماس را یک گروه شوریده بر فلسطینیان قلمداد می ­نمایند که بر تشکیلات اصلی و مبارزاتی سیاسی فلسطینیان شوریده و آنان را دوپاره نموده است؛ همچنین این روش فکری در فلسطین به حماس می­تازد که سبب شده­است درگیری داخلی میان فسلطینی ­ها ایجاد شود و آنان را از هدف اصلی خود دور نماید. لیکن نهادهای اساسی سلفی­ گری ارشادی (تبلیغی_سنتی) که در فلسطین به فعالیت می­ پردازند نام آنان عبارتند است از:

·   نخست،”شورای­ علمی ­دعوت ­به­ سلفی‌گری”به ریاست”یاسین­ الأسطل” که شاگرد­”عبدالعزیز بن­باز” و “شیخ ­حمادالانصاری” که در “غزه” متمرکز و فعالیت دارند.

·        دوم،”جمعیت ­قرآن­ و ­سنت”، به ریاست “نبیل­ العلمی” که در “کرانه ­باختری” فعالیت و تمرکز دارد.

·        سوم،”دارالکتاب ­و ­السنه” به ریاست “عبدالله ­المصری” این موسسه هم در “کرانه­ باختری” و هم در “غزه” به فعالیت می ­پردازد ولی تمرکز آن بر “کرانه­ باختری” است.

·        چهارم، “جمعیت­ خیریه ­بن ­الباز” به ریاست­ “عمرالحمص” این جمعیت گرچه در “غزه” فعالیت دارد ولیکن با “حماس” چالش اساسی دارد به شکلی که “حماس” آن را در لیست سلفی­ های جهادی قرار داده است.

شایان توجه است که گرچه  جنبش حماس از نقطه نظر برخی مبانی سلفی‌گری، مانند تشکیل حاکمیت اسلامی بر اساس شریعت اسلامی و بازگشت به سنت پیامبر اکرم (ص)، جزو گروه‌های سلفی محسوب می‌شود، اما می‌توان حماس و اخوان‌المسلمین را جریان‌های سلفی معتدلی دانست که با گروه ­های سلفی و تکفیری امروزه که اولویت ­شان جهاد و حملات تروریستی می باشد دارای تفاوت های قابل توجهی هستند.

سلفی‌ ارشادی(سنتی) یا تبلیغی[2] شکلی خاص از دسته ­بندی ­های متفاوت سلفی­ گری هست، که هسته اصلی تلاش­ های خود را بر پایه ارشاد، تبلیغات نرم اندیشه ­ها و افکار و تمرکز اصلی مبانی فکری خود پایه­ ریزی نموده است؛ گرچه در پوسته اصلی و جمع ماهیت حالتی از تکفیر مخالفان را در خود همچنان دارد؛ اما در شکل ظاهری و نمایش تبلیغاتی خود کمتر بر مبارزه و جهاد تأکید می ­نماید؛ در حقیقت امر سلفی­ گری ارشادی_تبلیغی تلاش دارد که تا عصر تکنولوژی و بدون مرز بودن جهانی شدن با استفاده و بهره از این فناوری ­های ارتباطی و اجتماعی چندسویه گفتمان خود را غالب و جهانی سازد و به تعبیری اجازه ندهد که گفتمان سلفی­ های جهادی حاکم شود. در این میان، شبکه‌ی «جماعت تبلیغ» نیز یکی از شاخه‌های سلفی تبلیغی است که در بیش از صد کشور جهان شعبه دارد و سالانه دو گردهمایی بزرگ در پاکستان و بنگلادش برگزار می‌کند. در این خصوص می توان  سلفیان حاضر در نوار غزه را  از نوع جهادی دانست که از زمان به قدرت رسیدن حماس در غزه، به بهانه عدم اجرای شریعت اسلامی، به مخالفت با او و بمب گزاری در کافی‌نت‌ها، آرایشگاه‌های زنانه، کلیساها و … پرداختند.

بنا بر باور و تفکر  گروه‌های سلفی جهادی، حماس به دموکراسی و حاکمیت غیر الهی تن داده و مشرک است. در نوار غزه، گروه‌های سلفی جهادی زیادی مشغول به فعالیت بوده‌ و هستند که همگی آنان با توجه به رویکرد حماس در اداره جامعه، داشتن گرایش‌های اخوانی و برقراری آتش‌بس با رژیم صهیونیستی، این جنبش مقاومتی را تکفیر نموده و در برخی موارد با این جنبش، درگیری‌هایی هم داشته‌اند.

مهم‌ترین درگیری میان گروه‌های سلفی و حماس در غزه را می‌توان متعلق به سال 2009 دانست. حماس در آن سال ضمن تخریب دو مسجد وابسته به گروه سلفی انصار جندالله، عبداللطیف موسی معروف به ابو نور المقدسی رهبر این جریان را به قتل رساند. این درگیری پس از آن رخ داد که عبداللطیف موسی در مسجد ابن تیمیه غزه موجودیت «الاماره الاسلامیه فی اکناف بیت‌المقدس» را اعلام نمود. پس از این اتفاق، جریان سلفی در نوار غزه با محدودیت‌های زیادی روبرو شد. در سال 2013 با میانجیگری علمای کویت و مصر، میان حماس و گروه‌های سلفی آشتی برقرار گردید. توافق و آشتی حماس با گروه‌های سلفی در آن مقطع، به باور تحلیل گران، ناشی از نگرانی حماس از وضعیت منطقه و مصر و هم‌چنین ترس از نقض آتش‌بس میان خود و رژیم صهیونیستی پس از شلیک موشک و راکت از سوی گروه‌های سلفی بود.

اما آتش‌بس میان حماس و گروه‌های سلفی تنها دو سال پا برجاماند. در آوریل 2015 دوباره درگیری میان گروه‌های سلفی و حماس تشدید شد. آتش درگیری پس از دستگیری شیخ عدنان میط، یکی از چهره‌های مشهور جهادی سلفیان در نوار غزه از سوی حماس برافروخته شد. حماس این دستگیری را برای کنترل وضعیت غزه پس از انفجارهای گوناگون انجام داد. یکی از این انفجارها در نزدیکی دیوار بیرونی دفتر مرکزی اونروا (آژانس امدادرسانی و اشتغال سازمان ملل) و دیگری در نزدیکی دفتر دادستان کل این آژانس روی دادند. انفجار سوم یک روز زودتر در غرب غزه رخ داده بود.

حماس پس از انفجارها، موج شدیدی از دستگیری‌ها را آغاز نمود. به باور برخی تحلیل گران، افزایش فعالیت گروه‌های سلفی جهادی و اعلام بیعت برخی از آنان با داعش، از جمله گروه احفاد الصحابه فی أکناف بیت‌المقدس، از اصلی‌ترین دلایل پایان آتش‌بس میان حماس و گروه‌های سلفی بود.

 

 

 

 

** مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.

 



[1] . سلفی‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی، باشگاه‌ها و مساجد مختلف فعالیت می‌کنند و ریختن خون فرهیختگان فلسطینی را به علت مواضع فکری و سیاسی شان مباح می‌دانند.

[2] . گروه‌هایی چون شورای علمی دعوت به سلفی‌گری، جمعیت قرآن و سنت در فلسطین، دارالکتب و السنه را می‌توان از مهم‌ترین جریان‌های سلفی تبلیغی در فلسطین دانست.