نگاهی به رویکرد اردن در قبال کرانه باختری

نگاهی به رویکرد اردن در قبال کرانه باختری

کرانه باختری یکی از مناطق مهم مورد مناقشه بین اعراب و رژیم صهیونیستی از زمان آغاز فرآیند اشغال سرزمین‌های فلسطینی بوده است. در این راستا، تل‌آویو همواره طرح‌های متعددی برای الحاق کرانه باختری ارائه کرده است که تمامی این طرح‌ها پس از اشغال قدس در سال 1967 ارائه شده‌اند و تاکنون به نتیجه نرسیده‌اند. اما چندی پیش یک تاجر اردنی ساکن امارات عربی، مقاله‌ای در فارین پالیسی منتشر کرد که در آن توصیه می‌کرد اردن دوباره کرانه باختری را الحاق کند. اشاره اسماعیک به اتحاد مجدد کرانه باختری با اردن بود که از سال 1950 تا 1967 وجود داشت. این اقدام شامل بازگرداندن شهروندی اردن به حدود 3 میلیون فلسطینی کرانه باختری و همچنین ارائه شهروندی اردن به تعداد قابل‌توجهی از یهودیان اسرائیلی می‌شود که در کرانه باختری باقی می‌مانند. به این بهانه در این یادداشت تلاش خواهد شد به سیاست‌های اردن در قبال کرانه باختری از بدو اشغالگری تا کنون، و منافع عمان در این خصوص پرداخته شود. 

نگاه تاریخی  اردن به کرانه باختری طی دهه‌های گذشته، حق حاکمیت عمان بر این منطقه را به یکی از مباحث مهم داخلی این کشور تبدیل کرده است. در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948، اردن کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی را اشغال و این اراضی را در سال 1950 ضمیمه کرد. اردن به فلسطینی‌های ساکن این سرزمین‌ها از جمله پناهندگان، شهروندی پیشنهاد داد و بر کرانه باختری تا زمانی که در سال 1967 آن را به نفع اسرائیل از دست داد، حکومت کرد. در طول جنگ اگرچه کرانه باختری به‌طور رسمی در حیطه پادشاهی گنجانده شده بود، توافقنامه الحاق در سال 1950 حاکمیت اردن را به‌عنوان یک ترتیب موقتی که تا زمان حل نهایی مسئله فلسطین در امانت نگه داشته شد، مشروط کرد.

پس از جنگ 1967، اردن تلاش کرد کرانه باختری را از طریق کانال‌های دیپلماتیک خصوصی و سازکارهای بین‌المللی مانند سازمان ملل بازیابی کند. در سال 1972، ملک‌حسین اردن از تشکیل فدراسیونی بین کرانه باختری و اردن به‌نام پادشاهی متحده عربی حمایت کرد که به فلسطینیان خودمختاری می‌داد. اما در آن زمان طرح شکست خورد و سازمان آزادی‌بخش فلسطین تنها در سال 1974 توسط اتحادیه عرب به عنوان تنها نمایندۀ قانونی مردم فلسطین معرفی شد. اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها هر دو این طرح را رد کردند؛ اما تلاش‌های اردن برای بازسازی کرانه باختری تا زمانی که حسین در سال 1988 تمامی روابط قانونی و اداری خود را با این سرزمین قطع کرد، ادامه داشت. در همین راستا، انصراف از ادعای حاکمیت بر کرانه باختری توسط امان، به‌نفع سازمان آزادی‌بخش فلسطین در سال 1988 با این قصد انجام شد تا راه را برای فلسطینیان برای ایجاد یک کشور مستقل در کرانه باختری و نوار غزه هموار کند. جدایی اردن از کرانه باختری همچنین به‌دنبال تأکید بر این بود که اردن فلسطین نیست و پادشاهی نمی‌پذیرد که به یک سرزمین جایگزین برای فلسطینی‌ها تبدیل شود.

اسماعیک معتقد است اولاً اردن مایل است و می‌تواند کرانه باختری رود اردن را مجدداً الحاق کند و هر دو کرانه رود اردن را در یک ادغام سیاسی که از 1950 تا 1967 وجود داشت، دوباره متحد کند. دوم، فلسطینی‌ها از اتحاد مجدد با اردن حمایت می‌کنند، می‌پذیرند که تحت حاکمیت هاشمی زندگی کنند، تابعیت اردن را می‌پذیرند و از هدف تشکیل کشور مستقل فلسطین دست می‌کشند. سوم، اسرائیل حاکمیت خود را بر کرانه باختری به اردن واگذار می‌کند و شهرک‌نشینان اسرائیلی باقیمانده، زندگی تحت حاکمیت هاشمی را می‌پذیرند. پیشنهاد اسماعیک با واکنش منفی روبه‌رو شد؛ زیرا پیشنهادی رادیکال است و از حمایت گسترده‌ای در میان سه حوزه انتخابیه هدف برخوردار نیست: اردنی‌ها، فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها؛ اما به‌دلیل بحث‌های عمدتاً داخلی، این موضوع قابل‌توجه است.

اردنی‌ها بن‌بست در موضوع فلسطین را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌دانند. بدون تحرک جدی برای ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، اردنی‌ها نگران‌اند که اسرائیل ممکن است کرانه باختری را الحاق کند و برای همیشه از راه‌حل «دو دولتی”» جلوگیری کند، فلسطینیان در کرانه باختری را مجبور به فرار به کرانه شرقی کند و جامعه بین‌المللی را متقاعد کند که اردن به‌عنوان وطن فلسطینی‌ها و کشور قانونی فلسطین شناخته شود. این امر توضیح می‌دهد که چرا گهگاه، برخی از اردنی‌ها از جمله مقامات برجسته این کشور، طرح‌هایی درباره نقش مجدد در کرانه باختری ارائه می‌کنند.

وضعیت سیاسی آینده کرانه باختری یک موضوع حساس است؛ زیرا بسیاری از اردنی‌ها نگران‌اند که اسرائیل به‌دنبال تحمیل راه‌حلی برای مسئله فلسطین به هزینه اردن باشد. متقاعدکردن اردن برای از سرگیری مسئولیتش در مورد کرانه باختری، قبل از تعیین سرنوشت و استقلال فلسطین، خطرناک تلقی می‌شود. به همین دلیل، مقامات دولت اردن حتی با طرح این موضوع مخالف هستند. جمعه غنیمت، سخن‌گوی دولت در سال 2018 گفت: «بحث درباره ایده کنفدراسیون با مناطق کرانه باختری امکان‌پذیر نیست.» سال بعد، عبدالله تأکید کرد: «آینده فلسطین خط قرمزی برای اردن است» و پادشاهی، تلاش‌ها برای ایجاد یک سرزمین جایگزین برای فلسطینی‌ها را رد می‌کند.

با توجه به حق تصمیم‌گیری درباره سرنوشت سیاسی، فلسطینی‌ها علاقه چندانی به کنفدراسیون یا برقراری مجدد پیوندها با اردن نشان نمی‌دهند. یک نظرسنجی در سال 2018 که توسط مرکز تحقیقات سیاست و نظرسنجی فلسطین انجام شد، نشان داد دوسوم فلسطینی‌ها با کنفدراسیون فلسطین و اردن مخالف هستند. علی‌رغم محبوبیت عبدالله در میان فلسطینی ها، یک نظرسنجی در سال 2019 نشان داد که کمتر از 10 درصد فلسطینیان در کرانه باختری، نوار غزه و بیت‌المقدس شرقی، از اتحادیه یا کنفدراسیون با اردن حمایت می‌کنند.

از طرفی، اسرائیلی‌ها از بازگرداندن کرانه باختری به اردن حمایت نمی‌کنند. در سال 2020، یک نظرسنجی توسط اندیشکده موسسه دموکراسی اسرائیل که 771 یهودی و عرب اسرائیلی را مورد بررسی قرار داد، نشان داد که تقریباً نیمی از اسرائیلی‌ها از الحاق بخشی از کرانه باختری حمایت می‌کنند. اگرچه 20 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی تصمیم نگرفته بودند، این مفهوم که اسرائیل به اردن اجازه می‌دهد کرانه باختری رود اردن را مجدداً به خاک خود الحاق کند و اسرائیلی‌ها موافقت می‌کنند که تحت حاکمیت هاشمی زندگی کنند، موضوعی غیرقابل‌قبول برای یهودیان است. به‌زبان ساده، در حالی که یهودی‌ها ممکن است بر سر الحاق رسمی کرانه باختری به اسرائیل یا اشغال یا اعطای بخشی از کرانه باختری به یک کشور فلسطینی احتمالی توافق کنند، هیچ حمایت مردمی برای بازگرداندن اراضی به اردن وجود ندارد.

با این حال، اگرچه ولیعهد هاشمی الحاق مجدد کرانه باختری را رد می‌کند، نگرش اردن در مورد چگونگی آزادسازی کرانه باختری از سلطه اسرائیل یکپارچه نیست. با گذشت نزدیک به 30 سال از امضای توافقنامه اسلو بین اسرائیل و سازمان آزادی‌بخش فلسطین، برخی از اردنی‌ها به‌طور فزاینده نگران شده‌اند که فلسطینی‌ها حداقل به‌تنهایی نمی‌توانند به حاکمیت اسرائیل در کرانه باختری پایان دهند و یک کشور مستقل ایجاد کنند.

اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر سابق اسرائیل، در مورد طرح‌هایی برای الحاق بخشی از کرانه باختری و همچنین طرح «صلح» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، نگرانی‌های اردن را در مورد کنترل دائمی اسرائیل بر کرانه باختری رود اردن تشدید کرده است. رهبران اردن معتقدند که آمریکا و رژیم صهیونیستی قصد دارند در آینده، بار حل مسئله فلسطین را بر اردن تحمیل کنند و امنیت این کشور را تضعیف نمایند. اردنی‌ها همچنین تمایل برخی کشورهای عربی و مسلمان برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل، بدون پیشرفت در موضوع فلسطین را تهدیدی برای ثبات بلندمدت پادشاهی هاشمی می‌دانند.

منابع

– Fischbach Michael, “The Implications of Jordanian Land Policy for the West Bank” Middle East Journal,Vol. 48, No. 3, 2018

– Sharnoff Michael, “Why Jordan Will Not Reannex the West Bank”, foreign policy, November 10, 2021