مصر، عراق و اردن؛ همکاری جدید در حال شکل‌گیری است؟

مصر، عراق و اردن

(کاترین هاروی و بروس ریدل؛ مؤسسۀ بروکینگز)

در ماه آوریل، اخبار مربوط به میانجیگری عراق بین رقیبان دیرینۀ منطقه، یعنی عربستان سعودی و ایران، نگاه ناظران خاورمیانه را به خود جلب کرد. نقش جدید عراق به‌عنوان میانجیگر بین ایران و عربستان سعودی زمانی شکل می‌گیرد که سعودی‌ها طی سال‌های اخیر، اقدامات مهمی همچون بازگشایی مرزهای خود را در نوامبر گذشته، برای اولین بار از سال 1990، برای ایجاد رابطه‌ای معنادار با همسایۀ شمالی خود انجام داده‌اند. در حالی که روابط جدید عربستان و عراق درخور توجه است، عراق به‌طور هم‌زمان با دو کشور عربی دیگر، یعنی مصر و اردن، همکاری منطقه‌ای ایجاد کرده است. در واقع، بغداد در اواخر ماه ژوئن، نشستی را با حضور عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر و عبدالله دوم، پادشاه اردن برگزار کرد. این چهارمین بار است که رهبران سه کشور از مارس 2019 با یکدیگر دیدار می‌کنند و این نشست برای اولین بار در خاک عراق برگزار شد. همچنین، این اولین سفر رئیس‌جمهور مصر به عراق در بیش از 30 سال گذشته بوده است.

در نگاه اول، گروه‌بندی مصر و عراق و اردن با یکدیگر عجیب به نظر می‌رسد. یکی از مفسران، آن را اتحادی متشکل از «همکاران عجیب منطقه» خواند. با این حال، عراق از نظر تاریخی، روابط اقتصادی مهمی با مصر و اردن داشته است و این سه کشور، همراه با یمن شمالی، در مشارکتی بسیار کوتاه‌مدت به‌نام شورای همکاری عربی (ACC) از 1989 تا 1990 گرد هم آمده‌اند. امروز، مانند 30 سال پیش، همکاری اقتصادی در قلب روابط سه‌جانبه قرار دارد و این همکاری از اهداف استراتژیک برخوردار است. این مشارکت جدید در بلندمدت، نوید پروژه‌ای بسیار بلندپروازانه­تر را می‌دهد که نه‌تنها مصر، عراق و اردن، بلکه کشورهای حوزۀ شام را به‌طور گسترده‌تری گرد هم می‌آورد.

پیشینۀ روابط

روابط نزدیک اقتصادی عراق با مصر و اردن به دهۀ 1980، در طول جنگ ایران و عراق مربوط می‌شود. اردن در آن زمان به شاهراه اقتصادی عراق تبدیل شد و به‌عنوان مجرایی برای واردات و صادرات نفت از طریق بندر عقبه فعالیت کرد. همچنین، اردن بیشترِ نفت خود را از عراق دریافت کرد. در آن زمان، ملک‌حسین نزدیک‌ترین متحد صدام‌حسین بود و در طول جنگ، اغلب از بغداد دیدار می‌کرد. در این میان، مصر بیش از 1میلیون شهروند خود را در طول دهۀ 1980 به عراق منتقل کرد تا مشاغلی را که با خدمت اجباری عراقی‌ها در نیروهای مسلح خالی مانده بود پر کند؛ به‌طوری که عراق به بزرگ‌ترین منبع وجه ارسالی به مصر تبدیل شد.

پس از پایان جنگ، سه کشور با پیوستن یمن شمالی، شورای همکاری عربی (ACC) را تشکیل دادند. هرکدام انگیزه‌ای سیاسی برای ایجاد این پیمان داشتند. همۀ متحدان می‌خواستند در برابر شورای همکاری خلیج‌فارس و اتحاد شش رژیم سلطنتی خلیج‌فارس که به‌رهبری عربستان سعودی در طول جنگ شکل‌گرفته است، موازنه ایجاد کنند. صدام میلیاردها دلار وام ناشی از جنگ به سعودی‌ها بدهکار بود؛ در حالی که امان و صنعا نگرانی‌های دیرینه‌ای دربارۀ توسعه‌طلبی و دخالت سعودی در امور داخلی‌شان داشتند.

با وجود این، همکاری اقتصادی ستون اصلی این صف‌آرایی را تشکیل داد. شورای همکاری عربی (ACC) به‌عنوان مکانیزمی برای افزایش تجارت بین کشورهای عضو و همچنین تسهیل انتقال نیروی کارگر، به‌ویژه از مصر و اردن به عراق، تصور شد. در طول دهۀ 1990، در حالی که عراق با تحریم‌های سنگین بین‌المللی روبه‌رو بود، تجارت بین این کشور و مصر و اردن ادامه داشت. با توجه به برنامۀ نفت در برابر غذا در سازمان ملل، عراق به‌ دومین بازار بزرگ صادرات مصر تبدیل شد. اردن به نفت عراق وابسته بود و با پذیرش آمریکا همچنان به دریافت آن ادامه داد. هنگامی که واشنگتن اردن را به‌عنوان متحدی نزدیک پذیرفت، ملک‌حسین با اکراه از دوست دیرین خود، یعنی صدام جدا شد.

بنابراین تعجبی نداشت که مصر و اردن از اولین کشورهای عربی بودند که پس از حملۀ سال 2003 آمریکا، با عراق جدید ارتباط برقرار کردند. در سال 2005، عدنان بدران، نخست‌وزیر وقت اردن، ارشدترین مقام عرب برای دیدار از عراق پس از حمله بود. سه سال بعد، عبدالله اولین رئیس دولت عرب بود که از آن دیدار کرد. مصر و عراق در سال 2004 روابط تجاری برقرار کردند. سال بعد، قاهره سفیری را به بغداد فرستاد؛ هرچند که این دیپلمات مصری چند هفته پس از ورودش توسط القاعده در عراق ترور شد. سفارت اردن در بغداد نیز از اولین اهداف القاعده در عراق بود.

توسعۀ روابط اقتصادی عراق با مصر و اردن به‌طور قابل‌توجهی به‌علت جنگ داخلی فرقه‌ای در دهۀ ۲۰۰۰ و ظهور گروه­ دولت اسلامی در دهۀ ۲۰۱۰ منع شد؛ اما در سال‌های اخیر، این سه کشور مجدداً گام‌های معناداری برای بازسازی روابط اقتصادی برداشته‌اند. پس از آنکه عربستان سعودی در سال ۲۰۱۷ دیگر نفت مصر را تأمین نکرد، قاهره واردات نفت از عراق را آغاز کرد. اردن نیز در سال 2019 واردات نفت عراق را از سر گرفت. حداقل از سال 2017، سه کشور پیش‌بینی کرده‌اند پروژۀ مشترک بزرگ انرژی را انجام دهند که به‌موجب آن، میدان‌های نفتی عراق در بصره از طریق خط‌لوله به عقبه متصل می‌شود و می‌تواند به مصر نیز گسترش یابد. در همین حال، عراق نیز به‌دنبال شرکت‌های مصری و اردنی برای انجام پروژه‌های بزرگ بازسازی است که برای بهبود و ترمیم خسارت‌های ناشی از چهار دهه جنگ به آن‌ها نیاز دارد. همچنین، برنامه‌هایی برای اتصال عراق به شبکه‌های برق اردن و مصر در نظر گرفته شده است تا وابستگی آن به برق صادرشده از ایران کاهش یابد.

با وجود این، هر سه کشور از نظر منابع مالی در مضیقه هستند و این چالشی بزرگ برای جاه‌طلبی‌های آنها محسوب می‌شود. در پایان سال گذشته، مصر و عراق توافق کردند که نفت عراق را برای کمک به بازسازی مصر مبادله کنند. در بلندمدت، سه کشور برای تأمین منابع مالی باید به طرف‌های خارجی مراجعه کنند.

بیشترِ رهبران عراقی برای تعهدات و وعده‌های اقتصادی این همکاری مشتاق هستند. بحث‌های مربوط به این پروژه قبلاً در زمان نخست‌وزیری حیدر العبادی در جریان بود. متعاقباً، عادل عبدالمهدی، در سفرش به خارج از کشور به‌عنوان نخست‌وزیر در مارس 2019، در اولین نشست سه‌جانبه در قاهره شرکت کرد. برهم صالح، رئیس‌جمهور، در سپتامبر 2019 در حاشیۀ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با السیسی و عبدالله در نیویورک دیدار کرد. مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر فعلی نیز در آگوست 2020 حضور عراق در سومین نشست سران در امان را مطرح کرد.

شام جدید؟

همکاری اقتصادی، نیروی محرکۀ شکل‌گیری این صف‌آرایی است؛ اما مانند سال 1989، هریک از این سه کشور، انگیزه‌ای سیاسی برای گرد هم آمدن دارند. عراق می‌خواهد روابط منطقه‌ای خود را فراتر از ایران تنوع دهد. این نکته را باید مورد توجه قرار داد که بغداد به‌دنبال توسعۀ روابطش با همسایگان عرب، برحسب گسترش رابطۀ خود با تهران نیست. عراق خواهان برقراری روابط دوستانه با هر دو است. ایران نیز ممکن است به همکاری اقتصادی عراق با مصر و اردن نظر مساعدی داشته باشد و آنها می‌توانند از نظر اقتصادی سود ببرند. در مقابل، اگر مصر و اردن و همچنین آمریکا بخواهند از این صف‌آرایی به‌عنوان ابزاری برای منزوی‌کردن ایران استفاده کنند، بدون شک، تهران مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. میزان مجازبودن ایران برای بهره‌مندشدن از آن، به نتیجۀ مذاکرات تهران با دولت بایدن بستگی دارد.

در همین حال، مصر و اردن می‌خواهند وابستگی خود به عربستان را کاهش دهند. برای اردن، این امر، به‌ویژه با گزارش‌های مربوط به دخالت عربستان در توطئۀ اخیر برای ایجاد بی‌ثباتی در کشور و جایگزین‌کردن ملک عبدالله با حمزه، ولیعهد سابق، بسیار مهم است. این صف‌آرایی جدید به اردن و همچنین مصر و عراق اهرم نفوذ بیشتری در مقابل عربستان سعودی و سایر کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس می‌دهد.

اما مهم‌ترین هدف سیاسی، اگر هنوز هم به‌طور ضمنی دنبال شود، ممکن است فراهم‌کردن ابزاری برای بازسازی سوریه در بلندمدت باشد. رهبران سه کشور صف‌آرایی خودشان را «شام جدید» نامیدند. «شام» به شهر دمشق و به‌طور گسترده‌تر به سوریه و شام اشاره دارد. با این تعریف، بدون سوریه، «شام» جدیدی وجود نخواهد داشت. لذا تعجبی ندارد که مصر، عراق و اردن اعلام کرده‌اند مشارکت در بلوک جدید آنها برای سایر کشورهای منطقه، بدون اینکه مشخص کنند کدام کشور، باز خواهد بود. در واقع، این جنبه از صف‌آرایی جدید نیز در تجربۀ کوتاه‌مدت شورای همکاری عربی (ACC) ریشه دارد. کشورهای عضو شورای همکاری عربی (ACC) مشارکتشان را انحصاری نمی‌دانستند و پیش‌بینی کردند که سوریه و لبنان ممکن است در یک دوره به آن بپیوندند.

صف‌آرایی مصر، عراق و اردن از بسیاری جهات نشان‌دهندۀ احیای شورای همکاری عربی (ACC) قدیمی است که به‌مدت 30 سال به‌دلیل بی‌ثباتی و جنگ در عراق مختل شد. آمریکا از این همکاری روبه‌رشد سه شریک نزدیک خود در منطقه استقبال کرده و به حمایت از آن ادامه می‌دهد. اگر در بلندمدت از سوریه و لبنان برای پیوستن به این صف‌آرایی دعوت شود، پشتیبانی آمریکا از آن با تداوم قدرت بشار اسد در سوریه پیچیده خواهد شد. با وجود این، پروژۀ «شام جدید» می‌تواند ابزاری برای انجام بازسازی گستردۀ موردنیاز در سوریه و کاهش فلاکت اقتصادی قابل‌توجه مردم این کشور و لبنان باشد.

قابل بازیابی در:

https://b2n.ir/k90836

مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت‌ها، مقالات و مصاحبه‌های منتشرشده در سایت به‌عهدۀ نویسنده است و انتشار آن‌ها الزاماً به‌معنای تأیید مطلب یا بیانگر دیدگاه‌های مؤسسه نیست.