فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام │احمد ربیعی فر/ پژوهش گر حوزه و دانشگاه

مقدمه
کشتار، جنگ، تفرقه، کینه ورزی، عقب ماندگی، ویرانی و آوارگی آتشی است که در دهه های اخیر به دامان جهان اسلام افکنده شده و هر روز برافروخته تر شده است. این شعله های سوزان از یک سو برآمده از جهل، تعصب و دنیا طلبی موجود در جهان اسلام به ویژه در میان نخبگان مسلمان است و از سویی دیگر نتیجه سیاست های خصمانه و استعماری قدرت های غربی است که به منابع و دارایی های جهان اسلام چشم دوخته اند.
بنا براین یکی از مهم ترین راه های برون رفت از اوضاع نابسامان کنونی در جهان اسلام، یافتن منشأ و ریشه های اصلی این مشکلات و گام نهادن در مسیر ریشه کنی این نابسامانی هاست.
یکی از مهم ترین عوامل نفوذ دشمنان اسلام و شعله گرفتن آتش جنگ و خونریزی در میان مسلمانان، از دست رفتن اتحاد اسلامی و دور شدن از ریسمان وحدت اسلامی است که چنگ زدن به آن، وظیفه تمام مسلمانان است. از طرفی توجه به منافع مشترک و نگاه مسلمانان به اهداف و انگیزه های مشترک اسلامی به جای توجه به دشمنی ها و افتراقات جزئی یکی از مهم ترین راه های نزدیک شدن به ریسمان اتحاد و همبستگی اسلامی است. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم نه تنها برای مسلمانان بلکه مقوله توجه یافتن به مشترکات را عامل اتحاد میان پیروان ادیان آسمانی اعلام کرده و آنان را به جای پرداختن به دشمنی ها و کینه ورزی، به «کلمه سواء» یعنی پرداختن به مشترکات فراخوانده است.
با توجه به تعالیم قرآن کریم و سیره معصومین علیهم السلام درمی یابیم که منافع مشترک میان خداپرستان، به ویژه مسلمانان به اندازه ای زیاد و قابل توجه است که پیش از پرداختن به خلق منافع مشترک، باید بیشتر به کشف این منافع مشترک و برجسته سازی آنها پرداخت؛ چرا که یکی از ریشه های اصلی نابسامانی های کنونی در جهان اسلام، عدم توجه به این منافع مشترک و زمینه های همبستگی است.

کشف منافع مشترک در لایه های متعدد امت اسلامی
یکی از نکات مهم در پرداختن به منافع مشترک در جهان اسلام، توجه به لایه های اجتماعی امت اسلامی است که در کشف و خلق فرصت ها و منافع مشترک دخیل هستند. در این نوشتار سعی شده است که مسئله فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام، با توجه به این لایه های اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد که در این نوشتار به سه دسته اصلی تقسیم شده است:
1)    حاکمان و نخبگان دلسوز و اسلام گرای امت اسلامی
2)    عموم مردم و مسلمانان کشورهای اسلامی از تمام مذاهب
3)    حاکمان و نخبگان معاند، غرب گرا و مزدور در جهان اسلام
در مواجهه با عملیات کشف، خلق و برجسته سازی منافع و فرصت های مشترک جهان اسلام، هرکدام از دسته های پیش گفته واکنش ها، جایگاه و وظایف خاصی را خواهند داشت.

دسته اول: حاکمان و نخبگان دلسوز و اسلام گرای امت اسلامی
این دسته مهم ترین عامل و درگاه اصلی ورود به مسئله توجه به منافع مشترک در جهان اسلام است. با نگاهی به سیره انبیا و اولیای الهی به وضوح روشن است که تلاش آنان همواره در راستای به دست آوردن دل های این نخبگان و حاکمان دلسوز اسلامی بوده و همواره آنان را به منافع مشترک در جهان اسلام رهنمون شده اند؛ چرا که تأثیر و نفوذ گسترده حاکمان و نخبگان در امت اسلامی و سایر جوامع بشری انکار ناپذیر است و این دسته یکی از مهم ترین درگاه های ارتباط با طیف های مختلف امت اسلامی هستند.
برخورد امامان معصوم علیهم السلام با علما و بزرگان سایر مذاهب اسلامی همواره علاوه بر اکرام و احترام بسیار، همراه با توجه دادن به منافع مشترک بوده است.نمونه برجسته این مسئله در تاریخ اسلام را که حتی با غیر مسلمانان نیز صورت گرفته است می توان در جریان سفر مسلمانان در ابتدای دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله، به حبشه و گفتگو با نجاشی حاکم حبشه دانست. در این جریان تاریخی، کشف منافع مشترک و ارائه مشترکات و انگیزه های همسو، به حمایت حاکم حبشه از مسلمانان در برابر مشرکان منتهی شد.
در جهان اسلام مشترکات متعددی در زوایای مختلف دینی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و حتی تاریخی وجود دارد که کشف این منافع مشترک بر پایه مشترکات اصلی اسلامی و برجسته سازی این زمینه های مشترک تأثیر بسزایی در حل مشکلات کنونی جهان اسلام دارد.این منافع مشترک، زمانی که در تعامل با نخبگان و حاکمان دلسوز جهان اسلام، مطرح شود، می تواند راهگشای آینده ای بهتر و همبستگی میان ملت های مسلمان گردد.

دسته دوم: عموم مردم و مسلمانان کشورهای اسلامی از تمام مذاهب
مهم ترین راه خلق و کشف منافع مشترک در میان عموم مردم در جهان اسلام، تقویت دیپلماسی عمومی آن هم نه به شیوه و ابزار دولتی، بلکه با همراهی تشکل های مردمی در این راستاست.
متأسفانه جهان اسلام و همچنین کشور ما در این زمینه به شدت ضعیف بوده و بیشتر بر دیپلماسی عمومی با ابزار دولتی استوار بوده است. حمایت نکردن از تشکل های مردمی در زمینه دیپلماسی عمومی و ارتباط طیف های مختلف امت اسلامی از هر کشور و مذهب باعث شده است که این تشکل ها از لحاظ کمی بسیار اندک بوده و از لحاظ کیفی نیز علی رغم وجود رسانه ها و شبکه های متعدد ارتباط جمعی در عصر حاضر، اما این دسته از تشکل ها از گستره فعالیت محدودی برخوردارند و مورد حمایت قرار نمی-گیرند.
این درحالی است که ارتباط با عموم امت اسلامی از مذاهب مختلف و رفتار نیکو با آنان یکی از مهم ترین دستورات اولیای الهی بوده که علمای شیعه نیز بر آن پافشاری داشته اند. اگرچه این نوشتار جهت ارائه مصادیق فراوان این دستورات و سیره بزرگان اسلام مجالی ندارد، اما کتب و مقالات فراوانی در این زمینه وجود دارد. تا جایی که یکی از دستورات همیشگی امامان اهل بیت علیهم السلام به عموم شیعیانشان، ارتباط گیری با پیروان سایر مذاهب و اظهار محبت و نیکی نسبت به آنان بوده است. علاوه بر تقویت دیپلماسی عمومی به شیوه مردمی، عامل دیگری که می تواند عموم مسلمانان را درگیر منافع مشترک اسلامی سازد، رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری هستند که متأسفانه در عصر حاضر به عاملی برای تفرقه مبدل شده و در جهتی معکوس فعالیت می کنند. چنانچه حمایت از رسانه های مستقل، منطقی و وحدت بخش و همچنین ایجاد اتحادیه های رسانه ای اسلامی با هدف کشف و برجسته سازی منافع مشترک جهان اسلام، امری ضروری و تأثیرگذار خواهد بود.

دسته سوم: حاکمان و نخبگان معاند، غرب گرا و مزدور در جهان اسلام
در مواجهه با این دسته که در عرف اسلامی با عنوان منافقین از آنها یاد شده است، هیچ گونه تلاشی اثربخش نخواهد بود. از این رو خلق منافع مشترک در مواجهه با این دسته، امری بیهوده و تلاشی بی نتیجه است که تنها به اتلاف سرمایه های امت اسلامی در این مسیر می انجامد.
سیره اولیای الهی در برخورد با این دسته دارای دو مرحله بوده است که مرحله نخست آن مبتنی بر مدارا، گفتگو و نصیحت بوده است و این مرحله تا زمانی بوده که نقاب از چهره مزدور این عناصر برداشته شود و خطری از جانب آنان اصل اسلام را تهدید نکند. اما در مرحله دوم یعنی پس از برداشته شدن نقاب از چهره این عناصر منافق و مزدور دشمنان در جهان اسلام و یا در صورت بروز خطر از جانب آنان برای امت اسلامی، مبارزه با این دسته و نابود سازی آنان در دستور کار اولیای الهی قرار می گیرد و خداوند نیز در قرآن کریم به این شیوه در برخورد با جریان نفاق، تأکید کرده است.
روش برخورد امیرالمؤمنین علی علیه السلام در مواجهه با فتنه معاویه، نمونه بارز شیوه برخورد با منافقین و دشمنان داخلی در اسلام است. در برخورد با معاویه، عده ای انتظار داشتند که امیرالمؤمنین با خلق منافعی مشترک میان خود و معاویه و دادن امتیازاتی به او، مسئله را حل و فصل کند. اما ایشان برخلاف انتظار نابجای آنان، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، نه تنها امتیازی به معاویه نداد و به فکر خلق منافع مشترک با او نبود، بلکه تمام همت و تلاش خود را جهت آشکار ساختن چهره زشت و منافقانه معاویه و مبارزه با او به کار برد.
ایشان در خطبه های متعددی بر نفاق معاویه و تلاش او برای از بین بردن اسلام تأکید کرده و در خطبه 162 نهج البلاغه فرموده است: اين گروه (بنی امیه به رهبری معاویه) كوشيدند نور خدا را كه در جايگاه خود مي‌درخشيد خاموش كنند، و راه جوشش چشمه الهي را مسدود گردانند.بنابراین با این دسته (حاکمان و نخبگان معاند، غرب گرا و مزدور در جهان اسلام) نمی توان سخن از منافع مشترک گفت و شیوه برخورد با این دسته بر اساس تعالیم قرآن و سیره اهل بیت علیهم السلام دارای مراحل متعددی است.

نتیجه
یکی از عوامل مهم پیشرفت و کامیابی جهان اسلام، ایجاد و تقویت همبستگی و اتحاد اسلامی است که خداوند متعال نیز در قرآن کریم به آن امر فرموده است. توجه داشتن به اشتراکات اسلامی و خلق فرصت ها و انگیزه های مشترک در جهان اسلام بر محور این اشتراکات، دارای دایره وسیعی است که اسلام به عنوان دین و ایمان قلبی ملت های مسلمان می تواند پایه و محور وثیق و محکمی برای منافع مشترک تاریخی، مذهبی، جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی این ملت¬ها باشد. در این راستا، حاکمان و نخبگان دلسوز مسلمان بیشترین وظیفه را در جهت خلق و برجسته سازی منافع مشترک بر عهده دارند و دیپلماسی عمومی مردم نهاد نیز یکی از تأثیرگذارترین روش های ایجاد و تقویت این منافع مشترک در زمینه ها متعدد است.
————————————
توجه: مسئولیت صحت و سقم محتوای یادداشت های منتشر شده بر عهده نویسنده بوده و انتشار تمام یا بخشی از آن به معنای تایید آن نمی باشد.