عدم کارایی آتش بس در اختلاف آذربایجان و ارمنستان

عدم کارایی آتش بس در اختلاف آذربایجان و ارمنستان

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

تقریبا به مدت سه دهه است که اختلافات ارضی و درگیری قومی بین آذربایجان و ارمنستان در منطقه قفقاز جنوبی و بر سر قره باغ وجود دارد، با این حال درگیری هفته گذشته دو کشور در منطقه طاووس (به تعبیر آذری ­ها طووز و به تعبیر ارمنی ­ها طاووش) که مرز رسمی جمهوری آذربایجان و ارمنستان است و مناقشه ارضی بر سر قره‌باغ شامل حال آنجا نمی­ شود، بار دیگر باعث شد که این زخم کهنه مجددا سر باز کند و اختلاف دو کشور در دستورکار جهانی قرار بگیرد و حتی ­سناریوهای جنگ منطقه­ ای بار دیگر مطرح شود. این نخستین درگیری عمده بین دو کشور از زمان جنگ فرودین 1395 و به ویژه از زمانی که نیکول پاشینیان در اواسط سال 1397 رهبری سیاسی ارمنستان را به دست گرفت، بوده است. در سال 95 منطقه قفقاز به دلیل­ درگیری­ های شدید بین دو کشور در آنچه که به عنوان جنگ چهار روزه شناخته می­ شود، تنش ­زا بود. با این وجود، از آن زمان، در حالی که موارد پراکنده ­ای از شعله ور شدن اختلافات بین دو طرف وجود داشته، اما آن اختلافات به هیچ وجه قابل مقایسه با مورد کنونی نبوده است. چرا که درگیری جدید شامل استفاده از توپخانه سنگین بود و همچنین به کار­گیری هواپیماهای بدون سرنشین منجر به کشته شدن چند نفر از پرسنل نظامی و افراد غیر نظامی به همراه تخریب زیرساخت ­ها در منطقه مرزی شد. برای اولین بار در این درگیری جمهوری آذربایجان دو تن از مقامات ارشد نظامی خود (ژنرال پولاد قاسموف و سرهنگ ایلقار میرزایف) را از دست داد.

در این که دلایل شروع درگیری­ های جدید چه بود نظرات متفاوتی مطرح شده است. به عنوان مثال برخی کارشناسان می­ گویند که مرز بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان از سال 1397 به ویژه پس از انتقال نیروهای آذربایجان به مناطق مرزی( نزدیک مرز آن با گرجستان) پرتنش بوده است. برخی دیگر عقیده دارند که حمله مستقیم در امتداد مرزهای دولتی بین دو همسایه رقیب قفقاز جنوبی، اقدامی اندیشمندانه از سوی طرف ارمنی بوده تا زمینه دخالت سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به رهبری مسکو را در این درگیری فراهم کند. حتی این نظرات به مسائل داخلی دو کشور را نیز توجه داشته اند. به عنوان مثال در مورد ارمنستان این استدلال مطرح شده است که نیکول پاشینیان، رئیس جمهوری ارمنستان نتوانسته به قول­ های انتخاباتی خود عمل کند و به خوبی پاسخگوی خواست مردم باشد و از این روی و برای فرافکنی و انحراف افکار عمومی دست به اقداماتی از این دست برای کاهش انتقادات زده است. در آذربایجان نیز به دلیل افت شدید قیمت نفت، گسترش نسبتا سریع و گسترده بیماری کووید 19  اوضاع سیاسی و اجتماعی داخلی در این کشور همچنان پرتنش است. بنابراین، یک “جنگ پیروزمندانه کوچک” می­ تواند برای دولت آذربایجان برای حفظ قدرت و توجیه مخارج نظامی گسترده این کشور جذاب باشد. باکو همچنین از عدم مذاکره فعال درباره مناقشه قره باغ نگران بوده و معتقد است وضع موجود به نفع آذربایجان نیست.

علیرغم تاثیر گذاری هریک از موارد فوق، می ­توان وضعیت حاکم بر روابط دو کشور را نیز در شروع دور جدیدی از درگیری­ ها دخیل دانست. وضعیت آذربایجان و ارمنستان از سال 1994در مرحله آتش بس قرار دارد و طی ­سال­ های گذشته این آتش بس به انحاء مختلف بعد از درگیری­ های پراکنده بین دو طرف تکرار شده است. با این حال این آتش ­بس­ های متوالی نه تنها نتوانسته به اختلافات پایان دهد بلکه زمینه ­های تهاجمی ­تر شدن رفتار دو کشور را نیز فراهم کرده است. مطابق با یک ایده کلی مهم ­ترین دلیلی که آتش بس منجر به تهاجمی ­تر شدن رفتار طرف­ های درگیر می ­شود تاکتیکی است. در واقع این استدلال وجود دارد که طرف ­های درگیر در اختلاف از وقفه در جنگ ( آتش بس)  نه تنها برای رسیدن به یک راه حل جامع برای صلح استفاده نمی­ کنند بلکه، این آتش ­بس معمولا برای برنامه ­ریزی و تجهیز برای عملیات­ تهاجمی ­تر مورد استفاده قرار می­ گیرد. داده ­های به دست آمده از 105 آتش بس ناکام این فرضیه را تایید می­ کند[i].  این در مورد آذربایجان و ارمنستان نیز تا حد زیادی صادق است. در واقع درگیری دو کشوردر مورد وضعیت قره باغ کوهستانی باعث ایجاد نوعی رقابت تسلیحاتی بین این دو کشور شده است، که در آن  هر دو طرف تلاش ­می­ کنند تا با افزایش­ توانایی نظامی و دفاعی توازن قوا را روابط با دیگری حفظ کنند. به عنوان مثال پس از درگیری­ های فرودین 1395 ارمنستان به سمت خرید سلاح ­های جدید و تجیهزات پیشرفته از روسیه حرکت کرد. قبل از این اقدام نیز ارمنستان قرار داد نظامی 200 میلیون دلاری با روسیه امضا کرده بود. علاوه بر این ارمنستان همچنین با ایجاد یک نیروی نظامی مشترک، اتحاد نظامی خود را با روسیه تقویت کرد. آذربایجان نیز در تلاش برای متعادل کردن خریدهای جدید ارمنستان و با وجود افت جدی درآمدهای نفتی، بودجه نظامی خود را برای سال 2017 اصلاح کرده و هزینه­ های دفاعی خود را به 1.5 میلیارد دلار افزایش داد  که نسبت به پیشنهاد اولیه یعنی( 586 میلیون دلار) 63 درصد افزایش داشت. علاوه بر این پس از شکست آتش بس در سال 1395 هر دو کشور بزرگ ترین مانور نظامی تاریخ خود را برگزار کردند. بنابراین به نظر می ­رسد که راهبرد آتش بس حداقل در مورد اختلاف آذربایجان و ارمنستان پاسخ­گو نبوده است و برای جلوگیری از تکرار شدن اقدامات نظامی شدید و یا افزایش احتمالی سناریو­های جنگ منطقه­ ای باید به دنبال گزینه دیگر بود.

تلاش برای دست­یابی به ­گزینه ­ای غیر از آتش بس به این دلیل پیشنهاد می­ شود که دیر یا زود آتش بس جدید بین دو کشور مجددا از بین خواهد رفت. این به این دلیل است که معمولا اختلافاتی که در گذشته آتش بس ­های ناکام را تجریه کرده اند؛ معمولا گرایش به تشدید شدن دارند و از سوی دیگر در صورتی که آتش بس جدید برقرار شود؛ عمر آن کوتاه مدت خواهد بود. اما نکته حائز اهمیت این است که خود این آتش بس ­های ناکام بر روند اختلافات تاثیر می­گذارند. به عنوان مثال این اعتقاد وجود دارد که هرچقدر تلاش­ های ناکام برای صلح ( آتش بس) در گذشته بیش تر باشد، کار برای رسیدن به مذاکرات صلح در آینده سخت ­تر می ­شود. البته هر چند این استدلال نمی­ تواند نقش مستقیم آتش بس را در طولانی شدن درگیری نشان دهد، اما شواهد حاکی از آن است که شکست آتش بس بر پویایی درگیری و اختلاف تاثیرگذار است. آتش بس نقش مهمی در پایان دادن به اختلافات دارد اما چون آتش­ بس­ های شکست خورده  قبلی بر مدت زمان آتش بس جدید تاثیر می­ گذارند؛ به نظر می ­رسد هر چقدر تعداد آتش بس ­های شکست خورده بیشتر باشد، حل و فصل اختلاف دشوار تر می ­شود. مطمئنا خشونت تأثیر منفی بر مذاکرات صلح دارد، زیرا از طریق عمیق ­تر کردن اختلافات اراده طرفین برای حل و فصل اختلاف را کاهش می ­دهد.

از سال 1994 که آتش بس بین دو کشور آذربایجان و ارمنستان برقرار شده چندین بار شاهد نقض آن از سوی دو کشور بوده ­ایم، نکته جالب توجه این است که نقض آتش بس، که در سال ­های اخیر خسارات بزرگی به بار آورده، در همان زمان یا بلافاصله پس از گفتگو بین طرفین اتفاق افتاده است. به عنوان مثال، در ژوئن 2010 ، آگوست 2014 ، نوامبر 2014 ، دسامبر 2015 و در دوره­ های دیگر، هر زمان که مذاکرات سطح بالا در جریان بود، نقض آتش بس باعث خسارات قابل توجهی از طرفین شد و باعث گردید که سناریوهای جنگ در دستور کار قرارگیرند. حتی پس از جنگ چهار روزه سال 1395 ­اینگونه استدلال شد که میانجی گران بین المللی و به ویژه غربی­ ها، گام های موثری در راستای حل مسالمت آمیز این مناقشه بر­داشته اند و در آینده حوادث خونین  مشابهی بار دیگر روی نخواهد داد، اما درگیری دو کشور در تیره ماه سال­ جاری نشان داد که که نه تنها آتش بس ایجاد شده بین دو کشور و تلاش­ واسطه­ های منطقه ­ای و بین­ المللی جواب نداده بلکه اختلاف نظر طرفین عمیق­ تر شده است. به همین دلیل هم بود که رئیس جمهور آذربایجان، الهام علی­اف در واکنش به اقدام ارمنستان در حمله به آذربایجان، ارمنستان را به عنوان دولت فاشیستی خواند. حتی تهدید به از بین بردن تاسیسات هسته­ ای ارمنستان از سوی وزرات دفاع آذربایجان نیز مطرح گردید.  بنابراین وضعیت آتش بسی که بر روابط دو طرف حاکم است بسیار شکننده است و افزایش تنش­ بین دو کشور در ماه­ های آتی دور از انتظار نیست. به ویژه اینکه در درگیری اخیر آذربایجان به لحاظ نظامی خسارات بیشتری را متحمل شده و افکار عمومی آذربایجان نیز  نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است.


[i]. Burke, P. (2016), “ Ceasefires Don’t Work: We Have the Numbers to Prove It”, Available at : https://isnblog.ethz.ch/conflict/ceasefires-dont-work-we-have-the-numbers-to-prove-it