روایت جدید از هویت ملی عربستان و پیامدهای آن

 

روایت جدید از هویت ملی عربستان و پیامدهای آن

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

تحولات جهان عرب در سال 2011 نه تنها در مناطق شمال آفریقا و شامات تحولات عمده­ای را به وجود آورد بلکه در سایر مناطق از جمله خلیج فارس نیز زمینه ساز تغییراتی بود؛ زیرا از شش کشور شورای همکاری خلیج فارس چهار کشور عربستان سعودی، عمان، بحرین و کویت نیز به درجات مختلف پیامدهای ناشی از اعتراضات مردمی را تجربه کردند. در این میان روند تغییرات درعربستان بسیار حائز اهمیت بود. بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر در سراسر منطقه، عربستان سعودی ناآرامی­های طولانی را تجربه نکرد. اگرچه فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فزاینده­ای علیه دولت وجود داشت اما این پادشاهی از تحرکات سیاسی شگفت آور و گسترده مصون ماند. در مورد چرایی این پایداری دلایل مختلفی را می­ توان ذکر کرد. به عنوان مثال مشروعیت پادشاهی عربستان یک عامل مهم بود. در بحث اقتصادی در خلال بحران ­های خاورمیانه عربستان سعودی برنامه ه­ایی را برای هزینه کردن 136 میلیارد دلار برای افزایش حقوق کارمندان بخش دولتی، حقوق و مزایای بیکاران و یارانه مسکن راه اندازی کرد. در در بعد فرهنگی و مذهبی از آنجایی که بیشتر اعتراضات از سوی جمعیت شیعی عربستان بود، پادشاهی عربستان توانست با استفاده ابزاری از فتوای علمای سنی و عمدتا وهابی به مقابله با معترضان بپردازد. با این حال تحولات شکل ­گرفته در منطقه خاورمیانه به گونه ­ای دیگر ساختار سیاست داخلی و خارجی عربستان را تحت تاثیر قرار داد. در واقع تمام تحولات صورت گرفته درکشورهای همسایه و یا در این پادشاهی سیاست گذاران عربستانی را به این نتیجه رساند که ریاض باید تعادلی بین خواسته­ها برای فرصت های بهتر برای مشارکت سیاسی، حقوق بیشتر فردی و ثبات و حمایت از مشروعیت و خاندان سلطنتی برقرار کند. در این شرایط در سال 2015 محمد بن سلمان به عنوان بخشی از تغییرات ساختاری در عربستان قدرت را به دست گرفت. و به عنوان حکمران جدید روایت ملی بازتجدید شده­ ای را ارائه دارد که تداوم میراث پادشاهی فهد بن عبدالعزیز آل سعود ( 1982-2005) و عبدالله بین عبدالعزیز آل سعود ( 2015-2005) بود. یکی از موضوعاتی که هر دو این افراد بر آن تاکید داشتند ودر نگاه محمد بن سلمان به مسائل داخلی نیز وجود دارد تاکید بر به رسمت شناختن سکولاریسم در هویت جمعی عربستان به منظور تقویت مشروعیت داخلی بود.

روایت تجدید یافته ملی که توسط محمد بن سلمان ترویج می ­شود بازنویسی تاریخ ملی عربستان سعودی به گونه ­ای است که به تدریج از میراث وهابی فاصله بگیرد. در زمان پادشاهان فهد و عبدالله، اولین هدف این بود كه هویت نجدی به عنوان یك مولفه ملی تقویت شود. با این حال از نظر ولیعهد جوان، روایت جدید ملی باید به گونه ­ای باشد که راه را برای جاه طلبی­ های او برای ساختن یک ملت مدرن سعودی باز کند. شکستن ساختار سنتی حاکم بر عربستان که در آن خانواده سلطنتی به طور کلی هسته­ اصلی رژیم بودند بخش دیگری از روایت جدید است. در واقع در این روایت جدید تضعیف آن چیزی که از سوی بسیاری به عنوان ستون­ های حکومت عربستان تجسم می­ شود و آن عبارت از اتحاد سنتی در خانواده حاکم و یا اتحاد آنها با نخبگان اقتصادی است مورد تاکید قرار گرفته است. ترویج فرهنگ، ورزش، سرگرمی، جمع آوری پلیس مذهبی و محدود کردن کنترل اجتماعی عمومی (همانگونه که با حکم سلطنتی 13 آوریل 2016 رخ داد) از جمله ابزارهای کلیدی محمد بن سلمان برای تقویت این روایت جدید هستند. به همین ترتیب، ایجاد موسسات جدید (کمیسیون سلطنتی، وزارت فرهنگ جدید برای تنظیم عناصر فرهنگی) از دیگر ابزارها می باشند.  چشم انداز 2030 عربستان سعودی یک مثال قابل تامل از روایت ملی جدید محمد بن سلمان است. هدف اعلامی این برنامه ایجاد یک اقتصادی قوی پر رونق است که زمینه ­های فرصت برابر را برای همه اقشار فراهم کند. جدول زیر اهداف مد نظر بن سلمان از راه اندازی این طرح را نشان می­ دهد.

موضوع

اهداف

 

 

جامعه پویا

1.افزایش ظرفیت عربستان سعودی برای استقبال از زائزان حج عمره از 8 میلیون به 30 میلیون نفر درهرسال ؛2. دو برابر کردن میراث­های ملی مذهبی ثبت شده در یونسکو، 3. داشتن سه شهر شناخته شده جهانی در لیست 100 شهر برتر جهان ؛4.  افزایش هزینه های خانوارها برای فعالیت های فرهنگی و سرگرمی در داخل پادشاهی از سطح فعلی 2.9٪ به 6٪؛5. افزایش میزان فعالیت­ های ورزشی افراد از 13 در صد به 40 درصد؛ ب6. هبود  شاخص سرمایه اجتماعی از 26 به 10 ؛7.  افزایش متوسط امید به زندگی از 74 سال به 80 سال

 

 

اقتصاد پر رونق

1. کاهش نرخ بیکاری از 11.6 به 7درصد، 2. افزایش سهم شرکت­های کوچک و متوسط در تولید ناخالص داخلی از 20 به 35 درصد 3. افزایش مشارکت زنان در نیروی کار از 22 به 30 درصد، 4. حرکت از موقعیت فعلی به عنوان نوزدهمین اقتصاد بزرگ جهان به جمع 15 کشور برتر؛ 5. افزایش بومی سازی بخش­های نفت و گاز از 40به 75درصد. 6. افزایش دارایی صندوق سرمایه گذاری عمومی ،7.  از 600 میلیارد ریال عربستان به بیش از 7 تریلیون؛ 8. رسیدن به  جمع 10 کشور برتر در فهرست جهانی رقابت پذیری 9. افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی از 3.8 به سطح بین المللی 5.7 درصد تولید ناخالص داخلی؛ 10، افزایش سهم بخش خصوصی از 40 به 65درصد از تولید ناخالص داخلی؛ 11. بالا بردن رتبه جهانی در فهرست عملکرد لجستیکی از 49 به 25 و اطمینان از  اینکه پادشاهی یک رهبر منطقه ای است. 12. افزایش سهم صادرات غیرنفتی در تولید ناخالص داخلی غیرنفتی از 16به 50 درصد

 

 

دولت موفق

1. افزایش درآمد غیر نفتی دولت از 163 میلیارد ریال عربستان به 1 تریلیون ریال؛ 2. بالا بردن رتبه کشور در شاخص اثربخشی دولت ، از 80 به 20؛ 3. ارتقاء رتبه عربستان در شاخص بررسی دولت الکترونیکی از وضعیت فعلی 36 به پنج کشور برتر دنیا ، 4. افزایش پس انداز خانوار از 6درصد به 10٪ از کل درآمد خانواده؛ 5. افزایش سهم بخش غیرانتفاعی در تولید ناخالص داخلی از کمتر از 1به 5 درصد

 

در مورد چگونگی دست یابی به این اهداف سند چشم انداز 2030 عربستان اعلام می ­دارد که در سرتاسر جهان، دولت­ ها خود را با چابك سازی سازمان می­ دهند، مرتباً ساختار خود را بازسازی کرده و سیستم ­های خود را با اولویت ­های ملی تراز می ­كنند. عربستان نیز با حذف کردن شوراهای عالی و تأسیس شورای سیاسی و امنیتی و شورای امور اقتصادی و توسعه گام در این مسیر گذاشته است. این اصلاحات به تسریع توسعه استراتژی و تصمیم ­گیری و همچنین افزایش عملکرد کمک می­ کند. بنابراین به نظر می­ رسد بسیاری از اصلاحات داخلی در ساختار حکمرانی عربستان را باید ناشی از همین روایت جدید دانست که در تلاش است از طریق ایجاد اصلاحات در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زمینه های تقویت هویت جدید عربستان را فراهم کند. با این حال چالش عمده ­ای که در این زمینه وجود دارد هویت سلفی- وهابی است. عربستان سعودی از زمان تشکیل بر پایه اتحاد آل سعود با علمای وهابی ایجاد و این اتحاد تا کنون به حیات خویش ادامه داده است. برای اولین بار است که یک طرف این اتحاد نظرات طرف مقابل را در این حد نادیده می­ گیرد. اگرچه دستگاه مذهبی رسمی عربستان تا اندازه ای تحت تاثیر دستگاه سیاسی هستند و تا اندازه ­ای و نه به طور کامل با دیدگاه­ ها و سیاست ­های دولت هماهنگی می­ کنند ولی نباید این مساله را به معنای همراهی کل نهاد مذهب در عربستان با اصلاحات اخیر تعبیر کرد. نقش هویت سلفی وهابی در قدرت منطقه ­ای عربستان علاوه بر ظرفیتی که در میان گروه‌های اسلامگرا برای پیشبرد منافع در اختیار ریاض می‌گذارد، اساسا امکان نقش‌آفرینی این کشور را در برابر دیگر جنبش‌های رقیب با قرائت‌های شیعی و اخوانی از اسلام‌گرایی، فراهم می‌کند. این در حالی است که سیاست‌های اعلامی ریاض در چارچوب طرح ۲۰۳۰ و چهره‌ای که از عربستان در آینده ترسیم می‌شود، فاصله محسوسی با مبانی این مولفه هویتی دارد. دولت سعودی اکنون به دنبال پیشبرد مدرنیزاسیون در ابعاد فرهنگی و اقتصادی است. فارغ از اینکه این اصلاحات تا چه اندازه ضروری است، نهایتا به تضعیف نقش اسلام وهابی در هویت این کشور می‌انجامد. روندی که می‌تواند ارتباط هویتی خاندان سعودی را با بسیاری از جنبش‌های جهادگرا مختل کند.

 اما موضوع دیگری که در ارتباط با این روایت جدید از هویت ملی عربستان حائز اهمیت است تغییر نگرش بن سلمان به روابط بین ادیان به ویژه یهودیت و زمینه ­سازی برای گسترش روابط با اسرائیل است. به عنوان مثال بن سلمان در 2 آوریل 2018 در مصاحبه ­ای با مجله خبری آتلانتیک در پاسخ به این سوال که آیا او باور دارد که مردم یهودی حداقل در سرزمین آبا و اجدادی خود حق تشکیل دولت- ملت را دارند یا خیر؟، عنوان داشت که من معتقدم که مردم، در هر نقطه، حق زندگی در کشور صلح آمیز خود را دارند. من معتقدم فلسطینی ­ها و اسرائیلی­ ها حق دارند که سرزمین خود را داشته باشند. این در حالی است که حتی رهبران معتدل جهان عرب در برخی از مواقع صرفا از واقعیت وجودی اسرائیل سخن گفته اند، اما تصدیق هر نوع “حق” در سرزمین اجدادی یهودی یک خط قرمز است که هیچ رهبری تاکنون از آن عبور نکرده است. همچنین می­ توان به دیدار بن سلمان با گروهی از رهبران یهودی در نیویورک اشاره کرد. در این دیدار بن سلمان با افرادی مانند خاخام ریچارد جاکوبز، رئیس اتحادیه اصلاحات یهودیت، خاخام استیون ورنیک، رئیس کنیسه مشترک یهودیان محافظه کار و آلن فاگین، معاون اجرایی اتحادیه ارتدکس ملاقات داشت. در سال 2018 و در سالروز آزاد سازی اردوگاه آشویتس و روز جهانی یادبود هولوکاست نیز  هنگامی که قطعنامه سازمان ملل متحد که این بزرگداشت را ایجاد کرده بود، از همه کشورها خواست تا برنامه ­های آموزشی تهیه کنند تا خاطرات این فاجعه را به نسل­های آینده انتقال دهند تا از وقوع دوباره نسل کشی جلوگیری کنند.” عربستان سعودی از جمله کشورهایی بود که نخستین گام مهم را در جهت تحقق آن برداشت. چند روز قبل نیز در هفتاد و پنجمین سالگرد آزاد سازی این اردوگاه نیز چنین نگرشی تکرار شد. جایی که  محمد العیسی، دبیرکل انجمن جهان اسلام مستقر در مکه، به همراه هیئتی از مقامات کمیته یهودیان آمریکایی  و رهبران اسلامی حداقل 24 کشور دیگر از اردوگاه کار اجباری نازی­ها بازدید کرد. دبیرکل انجمن جهان اسلام در هنگام اقامه نماز در نزدیکی یادبود آشویتس که به یاد بیش از یک میلیون نفر که اکثر آن‌ها یهودی بودند و در این اردوگاه نابود شدند، تعظیم کرد.

 العیسی همچنین در سال 2018 در هنگام بازدید از موزه هولوکاست در واشنگتن اعلام داشته بود که همه مسلمانان باید از تاریخ هولوکاست آگاهی داشته باشند و از موزه­ها و یادبودهای این فاجعه عظیم بازدید کنند و درس­های آن را به فرزندان خود یاد دهند. العیسی وزیر دادگستری سابق عربستان و از دوستان نزدیک محمد بن سلمان است و بنا به برخی گزارش­ها شخصیتی است که  ولیعهد عربستان از طریق وی تلاش می‌کند تا عادی سازی روابط با اسرائیل را به یک امر واقعی تبدیل کند و در این راستا، از بهانه‌ های دینی برای رابطه با یهود بهره‌برداری می‌کند. رسانه‌های عبری زبان این سفر العیسی را “ماموریت بین ادیان” توصیف و آن را ادامه رویکرد حاکم در عربستان دانستند که به شدت با هولوکاست و هرگونه اقدام ضد یهودی مخالف است. این در حالی است که عربستان در سال 1947 از جمله نخستین کشورهایی بود که با طرح تقسیم سازمان ملل و تشکیل هویتی به نام اسرائیل مخالف بود و به عنوان به عنوان خادمین حرمین، حاکمان آن همیشه خود را به عنوان رهبران جهان اسلام و حامی اهداف فلسطین معرفی می­ کردند. نمود جدیدتر تاثیرگذاری این هویت جدید بر رفتار سیاست خارجی را همچنین می ­توان از استقبال ضمنی عربستان سعودی از طرح به اصطلاح معامله قرن پیشنهاد شده از سوی دونالد ترامپ استنباط کرد. بعد از مطرح شدن این طرح از سوی آمریکا وزارت خارجه عربستان سعودی در بیانیه ای ازدونالد ترامپ بابت آنچه تلاش‌های او «برای ایجاد صلح بین فلسطین و اسرائیل» می­ خواند حمایت کرد. در این بیانیه آمده بود که عربستان بار دیگر حمایت خود را از همه تلاش‌ها در جهت رسیدن به راهکاری منصفانه و جامع برای حل و فصل مسئله فلسطین اعلام می‌کند. علاوه بر ابعاد سرزمینی یکی از جنبه­ های این طرح اقتصادی است و خواستار سرمایه گذاری 50 میلیارد دلاری در طی 10 سال است، 28 میلیارد دلار در سرزمین­های فلسطین در غزه و کرانه باختری اسرائیل، و مابقی در اردن ، مصر و لبنان. گزارش­ ها حاکی از آن است که عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس تعهد کرده اند این هزینه ها را بپردازند.

Alshuwaikhat, H. M., & Mohammed, I. (2017). Sustainability matters in national development visions—Evidence from Saudi Arabia’s Vision for 2030. Sustainability, 9(3), 408.

 Goldenberg. J, (2018), “Saudi Crown Prince: Iran’s Supreme Leader ‘Makes Hitler Look Good’, Available at : https://www.theatlantic.com/international/archive/2018/04/mohammed-bin-salman-iran-

 srael/557036/.

 سیفی، یوسف ( 1397)، ” چالش‌های انتقال سیاسی در عربستان سعودی”، باز نشر از مرکز پژوهش­های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه؛ قابل دسترسی در 

پhttps://www.cmess.ir/Page/View/2018-08-25/2444