داعش، تکفیر، جهاد / سلفیسم؛ بنیاد نگاه گذشته گرا و کهنه باور تکفیریان ( داعش ) از دنیای مدرن | دکتر مصطفی مطهری / دکتری علوم سیاسی

وقوف به اپیستمهِ سازمان تاریخی- فکری و علم بر بافت و چیدمان عناوین در عصر معانی قبل از هر چیز ریشه در قدمت ویژگی های تاریخی آن تفکر یا باور دارد که تبلور ابژه به ذخارف سوژه در همین راستا بنیان می یابد؛ به بیانی مبسوط تر و قابل فهم تر، تببین مفاهیم و تفسیر معانی در واکاوی پدیده ها  نیازمند ریشه یابی و درک مفاهیم پردازشی از موضوع مورد بحث و جدل است چرا که در عرصه علم نه تنها موضوع مورد بحث بلکه عوامل محیطی و سازمانی و حتی بسترهای روانشناختی از اعم جهات مورد تقریر بوده و به عنوان تجمیع مبنایی مورد توجه می باشد.

به هر صورت امروزه موضوع بنیادگرایی و نگرش سلفی خواه با سایق ها و انگیزه های درونی و یا مادی در نزد داواطلبان و افراد جذب شده نیاز به خوانش معنای ماندگار و نضج یافته بنیادگرایی در تاریخ را دارد. بطوریکه رجوع به سایق های درونی – ارزشی انسان سلفی مسلک می تواند بر ماهیت ذاتی و یا هویت پنهان سلبی ایجاد شده بر مدار شرایط آنومیک فردی یک مجاهد سلفی را عیان سازد؛ با این تفسیر  بنیادگرایی وضعیت موجود را به دلیل عدم تطبیق با جامعه ایده‌آل و آرمان شهر ذهنی خویش را به نقد و چالش می‌کشند (1). بطوریکه نباید فراموش نمود زنده کردن بنیادهای باید محورِ غیرقابل ابطال و مقدس در نوع سیاسی آن در روزگار مدرن از اصول اولیه در نزد بنیادگرایان می باشد. 

اگر بپذیریم دنیای مدرن، نظمی مبتنی بر آرایش عمودی و سلسله مراتبی نیروها است، سلفی ها بدنبال برهم زدن نظم عمودی و جایگزینی آن با نظم افقی می باشند و نتیجه‌یِ چنین نگرشی تغییر در مرکزیت نظام های اجتماعی با تمامی سازوکارهای وابسته به آن و ایجاد گروه‌ها و جماعت‌های رادیکال با خصلت شبکه‌ای بودن است که به قرائت‌‌های رادیکال از اخلاق، معنویت بدوی باورانه از اسلام با به یاری طلبیدن و استفاده از تکنولوژی های مدرن تکفیر شده است.

خلافت خود خوانده اسلامی که با نام « داعش» اشتهار گردید و وارد ادبیات سیاسی شد و داعیه دار ادعاهای مرزی و سرزمینی افزونتری شده انشقاق و انشعاب گروهی از سلفیان تکفیری مسلح و باقی‌مانده القاعده عراق است که خود را گروه جهادی معرفی می‌کنند و به دنبال ایجاد یک حکومت و دولت چند ملیتی اسلامی مبتنی بر شریعت بر مبنای نگرش التقاطی از توحید، بدعت گزاری در دین و احکام دین، تکفیر مخالفان فکری و جهاد علیه شرک ادعایی این جریان فکری می باشد(2).

با رجوع به تاریخ شکل گیری سلفیسم به عنوان یک نحله فکری- اندیشه ای از ابتدا تاکنون ( از تاریخ سلفی گری از قرن 7 و 8 هجری قمری تاکنون ) ما سه مرحله را پشت سرگذاشته و وارد مرحله چهارم از آن شده ایم(3)؛ معهذا داعش به عنوان موج چهارم سلفی‌گری، یک گروه مسلح سلفی ـ جهادی تکفیری است که هدف اصلی خود را بنا به تعریف و ادعاهای بنیانگذاران و زعامین این رویکرد تروریستی- سلفی بازگرداندن خلافت اسلامی در کشورهای اسلامی اعلام کرده است و مانند دیگر جریانات سلفی مدعی، به آیات جهاد استناد کرده و بر اساس این آیات عمل می‌کنند.

علاوه بر ویژگی های شخصیتی البغدادی در میزان موفقیت این جریان از سلفیسم، اتکا به رویکرد انشقاقی و اختلافات قومی- فرقه ای در عراق، شناخت و علقه های این گروه های قومی – فرقه ای و مطالبات آنها و نیز بحران عدم تثبیت قدرت در سوریه از جمله عوامل موفقیت آمیز برای این گروه محسوب می گردد.

قابل ذکر اینکه داعش تحت رهبری ابوبکر البغدادی نیز همانند القاعده از نظر ایدئولوژیک، یک جریان سلفی به شمار می‌رود، اما از لحاظ تاکتیک‌های نظامی، ویژگی‌های خاص و منحصر به خود را دارد و شاید به خاطر همین خصیصه های چشم اندازی بر موضوع جهاد- تکفیر- سلفیسم باشد که خود متقدم بر القاعده از بعد عملیاتی و پیمایشی و متقدم تر از جبهه النصره از همه جهات می داند چرا که داعش رویکرد بین المللی به موصوع قدرت دارد و در قیاس با دیگر گروه و جریان هایی از این قبیل ( القاعده و حتی جبهه النصره )، محدودیت ها و موانع کمتری برای جذب نیرو دارد و همین امر باعث شده است که داعش از دیگر شبکه تروریستی- جهادی- سلفی سبقت گرفته و فضای میدانی وسیع تری از کنش را شامل شود(4).

کنش و فضای میدان کنشی داعش و امثالهم را باید در سازه های فکری و ذهنی آن در تبلور عینت امر ذهنی به امر واقع کنکاش نمود؛ تفکر غایی این جریانات با ویژگی های یک گروه شناور، ایجاد فشار و هرج و مرج و انتخاب کشورهایی که دولت آنها یا عملکرد ضعیفی دارند و یا گونه ای از سمپاتی در بین مردم این کشورها با این جریانات دارند، همراه می باشد(5). عصاره سطور فوق این است که در تکفیر- جهاد همه چیز در ذیل موضوع « خلاء » معنا می یابد؛ بطوریکه با توجه و فهم مفهوم خلاء، مفهوم جامعِ عملکرد و اهداف آنها درک خواهد شد؛ در واقع نفوذ به لایه‌¬های عقیدتی و ایدئولوژیکی، حزبی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و حتی فرهنگی کشور مورد نظر، از اهداف اصلی این جریانات بویژه  داعش بوده و این امر با خلق خلاء در این لایه‌¬ها صورت پذیر است. موازی با عملیات های ذهنی خلاء و نظامی در استمرار فضای خلا بوجود آمده بزرگ‌ترین سلاح تکفیریانی چون داعش و جبهه النصره، ترس و وحشت عظیمی است که به دنبال فتح، اشغال و تصرف مناطق بوجود می¬‌آورند و نوعی جنگ روانی را با شعار پیروزی از طریق رعب و وحشت را طراحی و اجرایی می کنند. فلذا این شاخه های نوظهور از تکفیری های سلفی مسلک توانسته اند با ایجاد فقه التکفیر، احساسات خشونت‌گرا را با باورهای مذهبی در هم بیامیزند؛ بطوریکه در رابطه با داعش باید این نکته را بیان نمود که این متدولوژی ذهنی و عملی از تکفیر و فقه التکفیر در نزد آنها بوده است که توانسته اند در ظرف زمانی کوتاهی به موفق ترين سازمان تروريستي در طول تاريخ جنبش هاي تكفيري تبدیل گردند.

سخن پایانی اینکه باید تاکید نمود که در بازیابی و یا تبیین مفاهیم در عصر معانی آنچه مبنا قرار می گیرد نه تنها مفهوم بلکه شعاع عملیاتی و محیطی آن مفهوم نیز مورد توجه می باشد؛ پرورش نسل جدیدی از جوانان پیکارجو که بعضا در غرب بزرگ شده و پرورش یافته اند و تنوع نژادي موجود در گروه های سلفی به نوعی منجر به تکمیل پازل الیناسیون فردی و سازمانی و حتی ارزشی موجود در این گرایش های سلفی – تکفیری با الگوي های رفتاری نامشخص از نوع نابهنجار قالب رفتارهای فردی و گروهی در ذیل وظایف ابهام آلود سازمانی شده است؛ ماجراجويي، فرار به مفری از هويتي جديد و هیجانات مقطعی، باور سست باوران تروریست های تکفیری درسراب بنیاد گرایی است که پس از مدتي جنگيدن به بهاي باور سنتي ورود به بهشت جاي خود را به حس ماجراجويي مي دهد و این دلالت کننده فروپاشی جهان بینی های وارونه و معکوس آنها در درک و فهم خود، جایگاه و رسالت شان به عنوان یک انسان واقعی ( نه انسان سلفی ) در بسترهای زندگی تاریخی می باشد.

منابع و ماخذ

1)    ایرج مرادی ، سراب بنیاد گرایی؛ تحلیلی بر موضوع سلفی گری ، سایت تدبیر24
2)    مصطفی مطهری ،از داعش تا خلافت خود خوانده اسلامی، بولتن نیوز
3)    شیخ لوی المنصوری، ریشه های تفکر داعش2،تاریخچه، نگاه های  فقهی و استدلالات، ترجمه حسین آشوری
4)    America.aljazeera.com/topic/organization/ISIL.html/2013
5)    Lichfeild, Gideon(2014)ISIL or ISIS why world cant decide,see more www.eq.com