حضور القاعده و آمریکا در شاخ آفریقا و سومالی (بخش دوم) | حسن اسکندری / کارشناس مسائل اسلامی

گزارش کشوری درباره تروریسم در سال 2006 که از سوی وزارت خارجه ارائه داده می شود، می گوید شباب شورای محاکم اسلامی را ربوده اند. توصیفی که از شباب شده است به این صورت است که شباب گروهی است ” افراطی و مرتبط با القاعده که جوانانی تندرو در محدوده سنی 20 تا 30 سال در آن عضویت دارند و این باور وجود دارد که بخش اعظم رهبران اصلی آن در افغانستان آموزش دیده و به همراه القاعده جنگیده اند “. معاون وزیر کشور ایالات متحده در امور آفریقا، جندای فریزر  در اواسط دسامبر در گفتگو با خبر نگاران چنین گفت، ” شورای محاکم اسلامی در حال حاضر در کنترل عناصر القاعده قرار دارد به عبارت واضح تر عناصر شرق آفریقای القاعده. طبقه رهبری محاکم افراط گرا هستند. آنها تروریست هستند. “

گروه بین المللی بحران  به این نتیجه رسید که توصیفی فریزر از محاکم با این عبارت که القاعده این دادگاه ها را کنترل می کند، اغراق آمیز بوده است اما اینکه عده ای از رهبران محاکم ارتباطاتی با القاعده دارند قابل قبول است. لا اقل این باور وجود دارد که یکی از چهره های برتر القاعده – ابو طلحه السودانی – نفوذ قابل توجهی بر شاکله رهبری محاکم دارد. هجوم مداوم داوطلبان جهادی از تمام کشور های اسلامی منجر به قوت گرفتن حضور القاعده در سومالی در اواخر 2006 شده است. با وجود اینکه تخمین ها درباره تعداد این افراد بسیار متفاوت است، اما بسیاری از ناظران بر این باورند که چند صد تن از این جهاد گرایان وارد سومالی شده اند. درست است که بخش اعظمی از این افراد مبارزانی کهنه کار و آبدیده نیستند اما سربازانی بی تجربه برای آینده هستند که اتحادیه محاکم باید بر روی آنها نظارت شدیدی اعمال کند. با اینکه اتحادیه محاکم مکررا وجود هر گونه ارتباط خود را با تروریسم نفی می کند اما آنها از هیچ یک از گروه های بین المللی به طور رسمی دعوت به عمل نیاورده اند تا به موگادیشو بروند و حضور تروریست های بین المللی را بررسی و به تبع آن تایید و یا رد کنند. در گفتگو های خصوصی با دیپلمات های اروپایی و آمریکایی آنها بسیار سفت و سخت هستند که این امر تصور دفاع آنها از عناصر تندرو را تقویت می کند.

محاکم اسلامی در اواسط دسامبر خطایی بحرانی انجام داد. آنها عده ای از شبه نظامیان خود را به مجاورت بایدوا فرستادند، این افراد نظامیانی کمتر آموزش دیده و در واقع سربازان وظیفه بودند. هدف اتحادیه محاکم حمله به نیرو های نظامی دولت فدرال انتقالی و به تبع آن هدف قرار دادن نیرو های ورزیده اتیوپی بود که دولت فدرال انتقالی را زیر پوشش محافظتی خود گرفته بود. اتیوپیایی ها به راحتی نیروی نظامی اتحادیه محاکم اسلامی را در هم کوبیدند و بلافاصله عازم موگادیشو شدند. اتحادیه محاکم اسلامی به جای اینکه اتیوپیایی ها را فریب دهد و آنها را درگیری جنگ پارتیزانی شهری کند، موگادیشو را تسلیم نیرو های مهاجم کرد که این مطلب تعجب همه را برانگیخت. با نگاه به گذشته این مطلب روشن می شود که حمایت از آنها در موگادیشو دامنه دار ولی کم عمق و متزلزل بود. سومالیایی ها قدر این حقیقت را می دانستند که آنها شهری امن ایجاد کردند، روند پاکسازی را آغاز کرده اند و بنادر و شهر ها را بازسازی کردند. از سوی دیگر آنها با برخی از فرامین و اعمال افراطی محاکم مخالف بودند، که شدیدا به شکلی نامتمرکز عمل می کرد. بخش اعظمی از بدنه رهبری و نیرو های نظامی محاکم اسلامی به سمت جنوب و شهر بندری کیسمایو رفتند و در طول و سرتاسر مرز کنیا پراکنده شدند. نیرو های اتیوپی آنها را تا مرز های کنیا تعقیب کردند جایی که تعداد اندکی از نیرو های مخصوص آمریکا از کنیا به آنها ملحق شدند.

در طول نیمه اول سال 2007 دولت فدرال انتقالی با حمایت نیرو های اتیوپی به سختی کار کرد تا بتواند کنترل موگادیشو را به دست بگیرد. بخش اعظمی از دیگر مناطق سومالی عموما در حالتی آرام به سر می برد. دولت فدرال انتقالی با مشکلات جدی در رابطه با خانواده ها، به خصوص خانواده ایر که تصور می کردند که از قدرت محروم مانده اند، روبرو بود. تبهکاران و شاخه شبه نظامی اتحادیه محاکم – شباب – نیز با دولت فدرال انتقالی و حضور اتیوپیایی ها در موگادیشو مخالف بودند. نیرو صلح بان اتحادیه آفریقایی که برای تعداد 8000 نفر نیروی نظامی برنامه ریزی کرده بودند تنها موفق شدند 1600 نفر از اهالی اوگاندا را جذب کنند، این عده تلاش می کردند از درگیری با نیرو هایی که در موگادیشو با دولت فدرال انتقالی مخالف بودند، دوری کنند. هرچند، مشخص شده است که تنها بخشی جبهه مخالفان که با القاعده ارتباط داشت رهبران جهادی شباب و دیگر جهاد گرایان غیر سومالیایی بودند که به این گروه ملحق شده بودند. به احتمال زیاد مسئول بمب گذاری های انتحاری گاه و بیگاه ، قتل های سیاسی و قرار دادن مین های منفجر شونده از راه دور، همین گروه هستند. این نوع از فنون درگیری تا حدود زیادی در سومالی تازگی داشت و در میان سومالیایی ها رواج نداشت .

تنها افراطی های اتحادیه محاکم اسلامی، به ویژه اعضای شباب، کیسمایو را به سوی مرز های کنیا ترک کردند، ایالات متحده با استفاده ازهلیکوپتر AC-130 دو بار به آنها حمله کرد. در اولین حمله که 7 ژانویه 2007 و نزدیک راس کامبونی روی داد، 8 شبه نظامی کشته شدند. هیچ کدام از سه نفری که سفارت خانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا را بمب گذاری کرده بودند، در میان کشته ها نبودند. بنابه گزارشات رسیده هدف از این حملات رهبر شباب، هاشی ایرو بود. نیرو های اتیوپیایی و یکی از اعضای واحد عملیات مخصوص آمریکا، بعد ها پاسپورتی آغشته به خون به همراه مدارکی دیگر پیدا کردند که این باور را ایجاد می کرد که شاید هاشی ایرو زخمی شده باشد. حمله دوم در 23 ژانویه رخ داد که در این حمله شیخ احمدمادوبی، یکی از رهبران ارشد اتحادیه محاکم مورد هدف قرار گرفت. مادوبی از این حمله جان سالم به در برد اما بنابه گزارشات رسیده بعد ها نظامیان اتیوپی وی را دستگیر کردند .

اعضای نیروی 88 ایالات متحده در مناطق جنوب سومالی به دنبال یافتن عناصر کلیدی القاعده به ویژه فاضل عبدالله محمد بودند. وی کسی بود که رهبر حلقه شرق آفریقا القاعده به شمار می آمد. وی از سوی برخی از اعضای اتحادیه محاکم اسلامی تحت حمایت و حفاظت قرار داشت. پلیس کنیا همسر فاضل عبدالله، حلیمه بدرالدین و سه فرزند وی را در 11 ژانویه در حالی که آنها در تلاش بودند که از سومالی به کنیا بگریزند دستگیر کرد. همسر فاضل عبدالله در زمان دستگیری یک لب تاپ، 1600 یورو و 5000 دلار وجه نقد به همراه داشت. ظاهرا وی از پاکستان به سومالی آمده، در موگادیشو با فاضل دیداری داشته است و تمامی این وقایع 10 روز پیش از فرار آنها به جنوب سومالی بوده است. فاضل استاد تغییر قیافه و مردی با هویت های متعدد است و بنابر گزارشات رسیده حتی برخی از اعضای اتحادیه محاکم را نیز فریب داده است .

پلیس کنیا بعد از دستگیری، حلیمه بدرالدین و فرزندانش را به سومالی بازگرداند، در سومالی نیروهای اتیوپی آنها را پیش از فرستادن به اتیوپی بازداشت کردند. کنیایی ها علاوه بر همسر فاضل، ده ها تن از مبارزان و حامیان احتمالی اتحادیه محاکم را به سومالی تحویل داد. افرادی که به سومالی تحویل داده شدند اهل کشور های یمن، اردن، امارات، عربستان، سوریه، سوئد، جزایر کومورو و مراکش بودند . در اواخر مِی اتیوپی حلیمه بدرالدین و سه فرزند وی را آزاد کرد. یکی از افرادی که در جنوب سومالی دستگیر و در نهایت آزاد شد یک شهروند ایالات متحده از نیوجرسی بود به نام امیر محمد مشال. وی به مامورین تحقیق گفت که وی در اردوگاه القاعده واقع در غرب موگادیشو حضور داشته است اما مبارز بودن و یا گذراندن دوره آموزشی را انکار کرد .

در اوایل ژوئن 2007، یک ناو جنگی آمریکایی به گروه کوچکی از اعضای احتمالی القاعده که در مناطق کوهستانی نزدیک ساحل واقع در قلمرو حکومت نیمه خودمختار پانتلند در شمال سومالی مخفی شده بودند حمله کرد. احتمالا در زمان حمله این ناو جنگی، نیروهای آمریکایی از زمین و هوا نیز با هماهنگی مقامات پانتلند حملاتی را به این افراد انجام داده اند. در میان شش کشته این حمله، بنابر گزارشات رسیده، یک نفر پاسپورت آمریکایی داشته است. دیگر کشته ها پاسپورت هایی از کشور های بریتانیا، سوئد، مراکش، پاکستان و یمن داشته اند. بعد از بروز این حمله هیچگونه تایید عمومی مبنی بر اینکه این افراد از اعضای القاعده و مرتبط با این شبکه بوده اند انجام نشد. گزارشات رسیده از این منطقه نشان می دهد که هواپیما های آمریکایی بعد از حمله ناو جنگی، به مدت چند روز شکار عناصر جهادی را در این منطقه ادامه دادند.

القاعده برنامه تبلیغاتی خود مبنی بر جهاد کردن در سومالی را همچنان ادامه می داد. ایمن الظواهری دراوایل سال 2007 نواری صوتی منتشر کرد که در آن از اسلام گرایان سومالی می خواست که مبارزاتی به سبک حملات انتحاری عراق را بر ضد اتیوپیایی ها انجام دهند تا زمانی که اسلام گرایان کشور خود را باز پس بگیرند . ابو یحیی الیبی یکی از رهبران برجسته القاعده در تصاویری که در ماه مارچ منتشر شد از مبارزان مسلمان خواست که ” اجازه بدهند آتشفشان در سومالی زبانه بکشد ” و جنگی در برابر ” حبشی ها و نوکران مرتد آنها ” در بگیرد . سازمان های متعدد دیگری نیز به طرفداری از جهاد در سومالی، به جنگ اینترنتی بر ضد اتیوپیایی ها و دولت فدرال انتقالی پیوستند. مشخص نیست که آیا این سازمان ها با القاعده مرتبط هستند اما این سازمان ها به وضوح در حال به خدمت گرفتن نیرو های تازه نفس و افراطی برای جنگ در سومالی هستند. یکی از این سازمان های فعال، جنبش مجاهدین جوان نام دارد که مسئولیت یک بمب گذاری انتحاری را در موگادیشو به عهده گرفت. با کپی برداری از روش حملات در عراق و نیز در سایر مناطق، شورشیان مسلمان در سومالی تصاویری منتشر کردند از مردی که در حال نماز خواندن است، ظاهرا پیش از اینکه خود را در قالب یک عملیات انتحاری منفجر کند. خبرگذاری اسوشیتد پرس این تصاویر را از شخصی مرتبط با شباب دریافت کرد .

تا سال 2007 آمریکا کاملا متقاعد شده بود که القاعده در سومالی حضور دارد. مایکل رانبرگر، سفیر آمریکا در کنیا در ماه آوریل اظهار داشت که شباب، عده ای از اعضای القاعده که مسئول حمله به سفارتخانه آمریکا در کنیا و تانزانیا هستند را پناه داده است. وی افزود، عربستان سعودی معتقد است که سومالی مبدل به منطقه آمورشی مهم برای سعودی های مرتبط با القاعده شده است. در همین حال وزارت کشور اعلام کرد که 10 تن از اعضای القاعده در سومالی باقی مانده اند که می توان گفت همین عده، لا اقل تا اندازه ای مسئول خشونت های فزاینده در موگادیشو هستند. در گزارش وزارت کشور همچنین آمده است که 6 تن از این افراد از رهبران شناخته شده اتحادیه محاکم در سومالی بوده اند، در حالی که 4 تن دیگر از اعضای بین المللی شبکه القاعده به شمار می آیند که سالها در آفریقا تجربه دارند . در اواخر ماه می رانبرگر اظهار داشت که القاعده مدت مدیدی است که از وضعیت سومالی به عنوان کشوری شکست خورده بهره می برد و از این کشور هم به عنوان یک پناهگاه امن و هم به عنوان پایگاهی برای عملیات های خود استفاده می کند .

در اوایل ژوئن، یک عملیات انتحاری نا موفق برای از میان بر داشتن نخست وزیر دولت فدرال انتقالی، علی محمد جدی روی داد، وی القاعده را مسئول این اقدام دانست. جنبش مجاهدین جوان در بیانیه ای که روی یکی از پایگاه های اینترنتی مورد استفاده القاعده و دیگر شورشیان اسلام گرا منتشر شد، مسئولیت این حادثه را به عهده گرفت. 7 سومالیایی که در بین آنها 5 محافظ نخست وزیر حضور داشتند، در این انفجار کشته شدند. جنبش مجاهدین جوان در همان بیانیه، بمب گذاری در کنار برخی از جاده ها و نیز حمله به پلیس سومالی را نیز به خود نسبت داد.

پس از بررسی داده های فراوان در خصوص تروریسم و فعالیت القاعده در این منطقه، پروژه هارمونی به این نتیجه رسید که همانطور که پیش بینی شده بود تهدید تروریسم کماکان از سومالی سرچشمه می گیرد. در این نتیجه گیری آمده است چالش های ذاتی مبارزه با تروریسم در کشوری شکست خورده با عوامل محلی معینی ترکیب شده و باعث شده است که سومالی مکانی نا مطلوب برای فعالیت تروریست ها باشد، حال خواه این فعالیت در درون این کشور باشد و خواه از این کشور به سوی مناطق دیگر باشد . با اینکه این مطلب پذیرفته شده است که فعالیت در سومالی برای هر فردی که بومی منطقه نباشد چالش های فراوانی به همراه دارد، اما پروژه هارمونی به این درک رسیده است که دستآورد های القاعده در سومالی فراتر از انتظار بوده است. حال آنکه حملات جالب توجه القاعده در کشور همسایه یعنی کنیا روی می دهد و نه در خود سومالی، این مطلب به خاطر وجود اهداف وسوسه انگیز در کنیا است که این اهداف در سومالی به مراتب کمترند. این حقیقت که عوامل القاعده تقریبا به راحتی می توانند بین سومالی و دیگر کشور های همسایه رفت و آمد کنند، این فکر را تقویت می کند که بومیان سومالی یا نمی دانند که این افراد چه کسانی هستند و یا اینکه اهمیتی برای آنها ندارد.

در نهایت، القاعده قادر است که نیرو های اندکی را از میان بومیان سومالی به خدمت بگیرد، و این تعداد برای انجام عملیات های پنهانی در محدوده شرق و شاخ آفریقا برای سازمانی همچون القاعده بسیار اندک و ناچیز است. هرچند اغراق درباره تهدید ترویست و القاعده در سومالی از سوی ایالات متحده، هیچ خدمتی به خود مبارزه با این جریان انجام نمی دهد. در این بین القاعده که خودش نیز گویی این اغراق را در خصوص فعالیت خود در سومالی باور کرده است، بسیار خوشحال می شود که ایالات متحده با گزافه گویی و مبالغه در باره موفقیت های آن ” ندای ” پیروزی های ناچیز القاعده را در جهان منتشر کند.

نتیجه گیری

فعالیت های القاعده در شرق و شاخ آفریقا بسیار بیشتر از اقدامات و عملیات های این سازمان در دیگر کشور های آفریقایی است. این مطلب می تواند نتیجه مجاورت نسبی به طرز تفکر بنیادگرای اسلامی و مراکز حمایتی القاعده، سرزمین ها و مرزهای آبی پر از خلل در سرتاسر منطقه و نفوذ اقتصاد های غیر رسمی باشد، همچنین این حقیقت که بسیاری از کشور های منطقه از یک سیر اشتباه دینی پیروی کردند، با مشکلات جدی فساد و حکومت و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی روبرو بودند و در برخی از کشور ها از جوامع مسلمان تنفر داشتند و آنها را به حاشیه می راندند.

می توان کفت به طور حتمی حلقه های القاعده تقریبا در تمام کشور های شرق و شاخ آفریقا وجود دارند و تهدید القاعده شاید در حال افزایش باشد. با گفتن این مطلب، مهم است که ارزش اسمی تمام ادعا های القاعده را نپذیریم و یا درباره تهدید القاعده اغراق کنیم. به این ترتیب سیاست ایالات متحده در این منطقه بر رویارویی با تروریسم در کوتاه مدت تمرکز دارد که این امر شاید باعث شکست خوردن رفتار مناسب و مقتضی با اسباب ریشه ای و تهدید بلند مدت تروریسم شود. به دنبال حمایت ایالات متحده در اوایل سال 2006، از ائتلاف جنگ سالاران در موگادیشو، گروه بین المللی بحران به این نتیجه رسید که اقدامات ایالات متحده در راستای مبارزه با تروریسم که در برگیرنده عوامل القاعده نیز است، باعث تسریع و گسترش اسلام گرایان جهادی می شود و بزرگترین پناهگاه بالقوه را برای القاعده در آفریقا ایجاد می کند . شکست اخیر اتحادیه محاکم اسلامی در سومالی برنامه های جهادی ها را از هم بگسلد، اما در این منطقه از دنیا ثبات سیاسی یکروزه و بی دوام است و دشمنان تندرو آمریکا چشم به آینده دوخته اند. اکنون زمان آن است که به دنبال حل بلند مدت اسباب ریشه ای این افراط گرایی باشیم به جای اینکه از پیروزی های کوتاه مدت تاکتیکی آنها آزرده شویم .