جريان هاي شيعه در بحرين/دكتر سيد مرتضي كاظمي دينان

 

جريان هاي شيعه در بحرين

دكتر سيد مرتضي كاظمي دينان؛

 مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسائل خاورميانه

حدود 75 درصد جمعيت كشور بحرين شيعه هستند اما حاكميت با اقليت سني آل‌خليفه است. شيعيان بحرين با وجود آنكه به لحاظ جمعيتي ، در اكثريت قرار دارند ولي همواره از حقوق مسلم خود محرم مي شوند. آل خليفه بدليل در اقليت بودن (از نظر جمعيتي)، تحركات شيعيان را تهديدي براي نظام خود تلقي مي‌كنند و تمايل چنداني به بازي دادن آنها در عرصه حكومت و قدرت ندارند. در واقع در نظام سياسي-اجتماعي و اركان حكومتي بحرين، شيعيان در پايين‌ترين مرتبه جاي مي‌گيرند.

از جمله احزاب و جريانهاي مهم شيعه در بحرين مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد:

  • حزب الوفاق الوطني الاسلامي:

اين تشكل كه بزرگترين حزب سياسي بحرين و برجسته ترين تشكل شيعيان بحريني مي‌باشد، در سال 2001 توسط برخي از فعالان سياسي و روحانيون شيعه بحريني تاسیس شد. افرادي نظير شيخ علي سلمان، عبدالامير الجمري، عبدالوهاب حسين و حسن المشيمع از جمله پايه گذاران جمعيت الوفاق هستند.دبیر کل این جمعیت شیخ علی سلمان است. جمعيت الوفاق، علاوه بر موفقيت چشمگير در انتخابات پارلماني سال 2006 ، در انتخابات پارلماني سال ۲۰۱۰ توانست تمام ۱۸ کرسی مجلس بحرین را که به شیعیان اختصاص داده شده بود را بدست بیاورد. ( كاظمي دينان، سيد مرتضي، ايران و بازيگران سياسي غيردولتي خاورميانه ، نشر انتخاب، 1396 : 73 )  اين گروه با هدف عدم وابستگي به حكومت و يا كشورهاي ديگر، قانوني دروني را تصويب كرد كه بر مبناي آن، كليه اعضاي اين حزب كه به پارلمان بحرين راه مي يابند، مي بايست 20 درصد از حقوق دريافتي خود را به حزب اختصاص دهند. در جريان تحولات عربي، جمعيت الوفاق در اعتراض به خشونت آل خليفه عليه معترضان بحريني، انتخابات پارلماني مياندوره اي مجلس را در 24 سپتامبر 2011 تحريم كرد. در 18 فوريه 2012 نيز 18 نماينده عضو الوفاق در اعتراض به كشته شدن دو معترض بدست پليس بحرين، استعفا كردند كه بدينوسيله، پارلمان مشروعيت خود را از دست داد.

در حال حاضر حزب الوفاق، توسط وزارت دادگستری بحرین منحل اعلام شده و دفاتر آن تعطيل و اموال آن نيز مصادره شده است. اين اقدام مي تواند به تعميق شكاف بين حاكميت و اكثريت مردم بحرين و نهايتا از دست دادن ثبات و مشروعيت سياسي حکومت بحرین منجر شود.

 

·       جمعيته التوعيه:

شاخه‌اي از حزب‌الدعوه عراق است و شيخ عيسي قاسم، شيخ سليمان مدني و شيخ عبدالامير الجمري از بنيانگذاران آن بودند. در حال حاضر اين جمعيت با نظارت علماي برجسته بحرين اداره مي‌شود اما مدير فعلي آن ، شيخ باقر الحواج است. اين جمعيت بيشتر به فعاليتهاي فرهنگي مي‌پردازد.( كاظمي دينان، سيد مرتضي ، علل خيزش شيعيان حاشيه جنوبي خليج فارس ، شيعه شناسي قم ، 1388 : 200) اين جمعيت نيز از حدود يكسال اخير، از سوي دادستاني بحرين، منحل اعلام شده است!

·       مجلس اسلامي علماي بحرين :

شيعيان بحرين، به سبك مجلس اعلاي اسلامي شيعيان در عراق و لبنان، يك مجلس تحت عنوان مجلس الاسلامی العلمایی دارند که سید مجید مشعل رئیس آن است. در این تشکّل حدود هفتاد نفر از علمای شیعه حضور دارند. افرادي همچون ، شیخ باقر الحواج، شیخ علی سلمان و شیخ عادل الشعله از اعضاي شاخص آن هستند. اين مجلس، در بهمن ۱۳۹۲ ، از سوي دادگستري بحرين، منحل اعلام شد.

·       جمعيه العمل الاسلامي (جريان شيرازي ها):

 اين حزب، يكي از انشعاب هاي جبهه اسلامي براي آزادي بحرين[1] است. مرجع مذهبي اين حزب آيت الله سيد محمد شيرازي از نوادگان ميرزاي شيرازي بود كه در سال 2001 در قم فوت كرد. اين حزب در انتخابات سال 2006 پارلمان بحرين حضور پيدا كرد ولي نتوانست هيچ كرسي اي را بدست آورد. رهبر معنوي اين حزب، سيد هادي مدرسي است .رژیم آل خلیفه در سال ۲۰۱۱ و همزمان با دستگیری رهبران جمعیت عمل اسلامي ( نظيرشيخ علي المحفوظ،  شیخ جاسم الدمستانی ،سید مهدی هادی الموسوی) حکم انحلال این جمعیت اسلامی را صادر کرد. شيخ علي محفوظ به 5 سال حبس محكوم شده بود كه پس از طي اين دوران در زندان هاي آل خليفه، در ارديبهشت 1395، آزاد شد.

 

·       جنبش احرار بحرين :


اعضای این جنبش را هم شيعيان و هم سنی ها تشکیل می‌دهند و بر اساس ایدئولوژی اسلامی و شعار “نه غربی نه شرقی” و با تکیه بر استراتژی بسیج افکار عمومی و پرهیز از هرگونه‏ سازش، خواهان برقراری حکومت اسلامی در بحرین هستند.(توسلي، حسين، بررسی انقلاب بحرین با توجه به سه شاخص بیداری اسلامی، خبرگزاري فارس، 24/10/92) “حسین الشهابی” در حال حاضر یکی از رهبران برجسته این جنبش به شمار می‌آید و “جنبش احرار” در اعتراضات اخیر بحرین حضور فعالی داشته است. در 1394 نيز اين جنبش در اعتراض به وقوع فاجعه منا در عربستان، بيانيه اي انتقادي عليه حكومت عربستان سعودي صادر كرد. http://dari.irib.ir) ، 9/7/1394)

·       جبهه اسلامي براي آزادي بحرين(الجبهه الاسلاميه لتحرير البحرين):

این تشکل ریشه در مبارزات اسلامی دهه 1970 و به ‌ویژه نهاد مذهبی «صندوق الحسین» دارد. در سال 1981 نزدیک به 70 نفر از اعضای این جبهه پس از کسب آموزش‌های نظامی و تخریبی با قصد سرنگونی دولت وارد عمل شدند؛ ولی در این اقدام، ناکام ماندند و همگی به حبس محکوم شدند. از سال 1990 به بعد، این تشکل به تدريج خود را با ديگر مخالفان و جريان اصلي سياست در اين كشور وفق داد و به اهداف و اصول دموكراتيكي گرايش پيدا كرد.(بحراني،مرتضي ، جنبش هاي سياسي اجتماعي بحرين ، موسسه مطالعات انديشه سازان نور، 1381: 69-70)

·       حزب‌الله بحرين:

وجود گروهي بنام حزب الله بحرين، از جمله ادعاهاي تكراري رژيم بحرين است كه مطرح مي شود و معمولا نيز همراه با اين ادعا، وابستگي اين گروه به جمهوري اسلامي ايران مطرح مي شود.

البته در گزارش سازمان ديده‌بان حقوق بشر در سال 1997 آمده است: هيچ گروه مخالف بحريني با نام حزب‌الله شناخته نشد. اين اصطلاحي است كه صرفاً از سوي حكومت براي اشاره به طيف نيروهاي شيعه مخالف استفاده مي‌شود.”(فولر و فرانکه، شيعيان عرب، مسلمانان فراموش شده، انتشارات موسسه شيعه شناسي ، قم ، 1384: 306)

 

مهم ترين انتقادات شيعيان بحريني از حكومت عبارتست از:

  • عدم تمايل حكومت به شنيدن اعتراضات معترضان يا مذاكره با ايشان بطوريکه بارها اعتراضات شيعيان با سرکوب شديد مواجه شده است.
  • نبود امكان حضور مؤثر شيعيان در عرصه اركان حكومتي
  • دخالت هاي عربستان سعودي در امور داخلي بحرين و مشاركت با رژيم آل خليفه براي سركوب مخالفان و معترضان.
  • تبعيض نسبت به شيعيان در عرصه هايي نظير اشتغال و مسئوليتهاي اداري و …
  • تعداد زياد زندانيان سياسي شيعه

·            آزار و اذيت جوامع شيعي و افراد شيعه توسط عناصر هيات حاکمه

·            وجود دادگاههاي امنيتي ويژه عليه شيعيان

 

درباره وضعيت آتي جريان هاي شيعه بحريني و آثار و نتايج آن براي كشور بحرين نيز بايد گفت كه اقدامات سركوبگرانه رژيم آل خليفه نظير خارج کردن احزاب و جريان هاي مردمی شيعه بويژه جمعيت الوفاق از صحنه سیاسی بحرين و همچنين اصرار بر عملي كردن محاكمه و يا سلب تابعيت آيت الله شيخ عيسي قاسم،رهبر معنوي شيعيان، آنها را در شرايطي بسيار سخت به لحاظ برخورداري از آزادي هاي اوليه و همچنين شرايط اقتصادي و سياسي و اجتماعي قرار داده است. تداوم اين وضعيت مي تواند تبعاتی جدي در پی داشته باشد :

اول، احتمال تغيير جهت كلي جريان هاي شيعي از مشي دموكراتيك و بر پايي تجمعات اعتراضي به سمت اقدامات زيرزميني، مخفيانه و حتي مبارزه مسلحانه. در صورت وقوع چنين اتفاقي، رژيم بحرين و معترضان در يك دور باطل افزايش خشونت ها و درگيري ها افتاده و نظام سياسي كشور بحرين نيز مي تواند بسيار شكننده شده و كشور با  ناآرامي ها و بي ثباتي هاي جدي اي مواجه شود.

 

دوم، افزايش انتقادهاي افكار عمومي جهاني و نهادهاي بين المللي نظير ديده بان حقوق بشر و عفو بين الملل از رژيم بحرين بدليل اقدامات غير منطقي و برخوردهاي خشن با معترضان نظير سركوب شديد، بازداشت، شكنجه، صدور احكام قضايي سنگين و زندان هاي طولاني مدت، ممنوع الخروج كردن رهبران معترضان، ممانعت از ادامه اشتغال (نظير بيكار كردن تعدادي از پزشكان بحريني بدليل مداواي برخي معترضان مجروح)، تلاش براي تغيير بافت جمعيتي با هدف به حاشيه راندن اكثريت شيعه و غیره.

 

سوم، تعميق شكاف بين حاكميت و اكثريت مردم بحرين و نهايتا از دست دادن ثبات و مشروعيت سياسي. اين موضوع مي تواند ضمن ايجاد بحران مشاركت و مشروعيت، زمينه هاي توسعه سياسي و اقتصادي را در بحرين با چالشي جدي روبرو كند. به عبارت ديگر وقتي اكثريت جمعيت كشور از هيات حاكمه ناراضي باشند و اين احساس در آنها شكل بگيرد كه حكومت به مطالباتشان توجهي ندارد به سمت ديكتاتوري حركت مي كند،  و انگيزه و رغبت چنداني براي مشاركت در امور اجتماعي، سياسي و فعاليتهاي اقتصادي وجود نخواهد داشت. اين موضوع، موجبات افول شاخص هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي بحرين را فراهم خواهد كرد. (كاظمي دينان، سيد مرتضي، تعليق فعاليتهای جمعيت الوفاق بحرين و تبعات آن، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 8 تیر ماه 1395)

چهارم : بسته شدن باب گفتگوهاي ملي و انتقادي بين حكومت و معترضين، به نحوي كه يك دوره طولاني بي ثباتي و كشاكش در عرصه داخلي اين جزيره كوچك حكمفرما شود. امري كه در صورت وقوع، مي تواند تبعات جبران ناپذيري را در عرصه امنيت، سياست، اقتصاد و حتي مناسبات اجتماعي داخلي بحرين در پي داشته باشد و جايگاه اين كشور را در عرصه منطقه اي و بين المللي نيز هر چه بيشتر تنزل دهد. ( كاظمي دينان، سيد مرتضي ، پيامدهای احتمالی محاكمه رهبر شيعيان در بحرين، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، 26 بهمن ماه 1395)

 

 

 



[1] Islamic Front for liberation of Bahrain