بحران سوریه: رقابت های جهانی و منطقه‌ای/دکتر سید یحیی صفوی

بسمه تعالی

بحران سوریه: رقابت های جهانی و منطقه‌ای*

 دکتر سید یحیی صفوی

من سه مطلب را خیلی کوتاه به‌عنوان نظر تخصصی خودم بیان می‌کنم. مطلب اول این است که منطقه غرب آسیا در مرحله گذار ژئوپلیتیکی به سر می‌برد. منطقه ما در غرب آسیا حداقل تا دو دهه دیگر محل رقابت قدرت‌های بزرگ مثل امریکا، روسیه و اتحادیه اروپا خواهد بود و به نظر من در آینده نزدیک چین و هند هم در این منطقه حضور پیدا خواهند کرد و به رقابت با امریکا خواهند پرداخت. این رقابت چین و هند را به‌طور خاص در پاکستان، افغانستان، حتی ایران، و آسیای میانه جدی می‌بینم.

مطلب دوم در رابطه با موضوع نشست (بررسی بحران سوریه:آخرین تحولات میدانی و سیاسی) است. ازنظر من سوریه و عراق محل رقابت‌های ژئواستراتژیکی امریکا و روسیه بوده است و خواهد بود. می‌دانید که عراق و سوریه تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی و روسیه بودند. عراق در 1932 به استقلال رسید و نظام پادشاهی بر آن حاکم شد. 1958 کودتای ژنرال عبدالکریم قاسم نظام پادشاهی را به جمهوری تبدیل کرد. حسن البکر و صدام حسین هم 1968 کودتا کردند.  ساختار ارتش عراق و سوریه، روسی است. تمام تجهیزات از تانک‌ها T-54، T-62، T-72 گرفته تا هواپیماها و ناوگان دریایی هر دو کشور روسی است. ایران هم قبل از انقلاب تحت تسلط آمریکایی‌ها بود. آمریکایی‌ها تقریباً از 1971 که انگلیس از خلیج‌فارس خارج شد،  استراتژی دو ستونی نیکسون، یعنی ایران به‌عنوان قدرت منطقه‌ای و امنیت منطقه خلیج‌فارس و عربستان به‌عنوان قدرت اقتصادی را اتخاذ کردند. آمریکایی‌ها سال 2003 بر عراق مسلط شدند و آن را از دست روس‌ها بیرون کشیدند. فقط کشوری به نام سوریه باقی‌مانده بود. سوریه و عراق همچنین محل رقابت ژئوپلیتیکی، ژئواستراتژیکی  و ژئواکونومیکی قدرت‌های منطقه‌ای مثل ایران، ترکیه و عربستان هم هستند. یعنی دو رقابت در این کشورها داریم: یک رقابت جهانی و یک رقابت منطقه‌ای.

ازنظر من اهداف ژئواستراتژیکی امریکا در این منطقه عبارت است از:

 اول: تسلط بر مناطق تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه فعلی.

 دوم: حفظ بقا و امنیت رژیم صهیونیستی.

 سوم: تضعیف دولت‌های محور مقاومت به‌طور خاص سوریه.

چهارم: تضعیف قدرت حزب‌الله لبنان و زمینه‌سازی برای برخورد با آن.

پنجم: اگر بتواند تقسیم کشورهای سوریه و عراق جزو اهداف آمریکایی‌ها است.

 ششم: تضعیف قدرت نفوذ ایران در عراق و سوریه و عدم اتصال محور استراتژیک ایران- عراق- سوریه- مدیترانه. این یک محور استراتژیک است.

هفتم: جلوگیری از برتری وزن ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران. وزن ایران بالا آمده است، ائتلاف ایران، روسیه، وحزب‌الله لبنان در سوریه پیروز شد. ائتلاف آمریکایی‌ها-ترک‌ها- اردن- صهیونیست‌ها در عراق بعد از 83 ماه با شکست مواجه شد. البته ترکیه تا سال 2016 جزو این ائتلاف بود، از 2016 از آن ائتلاف خارج شده است.

ایران و روسیه اجازه ندادند دولت سوریه شکست بخورد. یعنی آنچه آمریکایی‌ها، سعودی‌ها، صهیونیست‌ها و حتی اردنی‌ها می‌خواستند. پس معلوم است که این ائتلاف برنده شده است. بنابراین وزن ژئوپلیتیکی ایران نسبت به عربستان سعودی و ترکیه بالا رفت. نفوذ ایران در عراق بالا رفت. داعشی‌ها تا نزدیک بغداد هم آمدند اما ایران نگذاشت که نه عراق و نه سوریه سقوط کند.

مطلب آخر هم اینکه به نظرم سوریه برای بازسازی مسیری طولانی دارد. بازسازی چندین سال طول خواهد کشید و حداقل به 300 تا 400 میلیارد دلار احتیاج دارد. ممکن است در شمال و شرق فرات، همین قسمت که آمریکایی‌ها هستند و ترک‌ها هم آمدند، یک دولت خودمختار کردی مثل آنچه می‌خواستند در عراق تشکیل دهند و شکست خورد، شکل بگیرد. آقای دکتر خامه یار به‌خوبی به معاهده 1916 سایکس-پیکو اشاره کردند. در آن معاهده تشکیل دولت مستقل کردی و ارمنی مطرح است که بعداً به هم خورد.کردها جمعیتی حدود 30 میلیون هستند؛ 15-17 میلیون نفر از آنان در ترکیه، 6 تا 7 میلیون در عراق، بعد در ایران و سوریه هستند. اگر یک دولت کردی بخواهد شکل بگیرد، چهار دولت ایران، ترکیه، سوریه و عراق مخالف هستند. دولت کردی شکل نمی‌گیرد مگر اینکه آن‌ها به مدیترانه راه پیدا کنند. ترک‌ها آمدند عفرین را گرفتند که اگر در شرق فرات یک دولت خودمختار شکل گرفت، راه به مدیترانه نداشته باشد. ترک‌ها غیر از اهداف و منافع دیگری که در رابطه با حلب و مذاکرات سوچی دارند، به‌شدت نگران مناطق کردنشین خود هستند. البته توسعه روابط سیاسی و اقتصادی ایران با ترکیه می‌تواند در حل مسائل منطقه تأثیرگذار باشد، ایران و ترکیه ظرفیت 30میلیارد دلار تبادلات اقتصادی دارند.

ما به‌طورجدی خواستار استقلال و تمامیت ارضی سوریه هستیم.تصور من این است که درست است که ما هزینه کردیم اما ایران و روسیه برنده این صحنه هستند؛ روس‌ها قرارداد 49 ساله با سوریه بستند هم پایگاه نظامی گرفته‌اند و هم امتیاز اقتصاد و هم سیاسی. 

نکته آخر را بگویم. حزب‌الله لبنان یک سازمان چریکی و یک نهضت بود. با این جنگ سوریه به یک ارتش تبدیل شد، ارتش قدرتمندی در کنار ارتش لبنان در مقابل تهدید صهیونیست‌ها و در دفاع از مردم و سرزمین لبنان است. درست است که جنگ سوریه 83 ماه طول کشیده است و تعدادی هم شهید دادند اما حزب‌الله کنار گوش رژیم صهیونیستی، تبدیل به یک ارتش کارآزموده شد. سپاه پاسداران پیش از جنگ 8 ساله، یک سازمان نظامی نبود اما جنگ که شد، سپاه پاسداران ما یک ارتش قدرتمند شد. اکنون حزب‌الله نیز یک ارتش قدرتمند بغل گوش رژیم صهیونیستی است. هم‌اکنون یک ارتش متحد اسلامی در سوریه به وجود آمده است.

در پایان، ما امیدوار هستیم که مردم سوریه و عراق، سرنوشت خود را به دست بگیرند و محور مقاومت قوی‌تر در مقابل رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستادگی کند.

 

 

*این مطلب متن سخنرانی دکتر سید یحیی صفوی در نشست تخصصی “بررسی بحران سوریه، آخرین تحولات میدانی  و سیاسی” است که روز دوشنبه 23 بهمن ماه 1396 در موسسه آینده پژوهی جهان اسلام برگزار شد.