بحرانهای زیست محیطی و راهکار دیپلماسی زیست محیطی | دكتر ابراهيم آقامحمدي / استاد روابط بين المل و كارشناس مسائل منطقه

در یکی دو سال اخیر بحثی در ایران به صورت جدی مورد توجه و پیگیری قرار گرفته است که آیا ما می توانیم از عنصر دیپلماسی برای مباحث زیست محیطی یا محیط زیست استفاده کنیم و اینکه چقدر می توانیم از دیپلماسی برای بهبود وضعیت محیط زیستی کشور استفاده کنیم. دغدغه های محیط زیستی دیگر مثل گذشته فراموش شده نیست چرا که این مسایل فرامزی هستند و نمی شود تصور کرد که صرفاً یک دولت و یا کشور فقط با توجه به محدوده حاکمیت ملی خود و سرزمین خود مسایل جدید بین المللی همچنین مثل محیط زیست را حل کند و نیازمند همکاری بین المللی و تعاملات بین المللی است. اما اینکه این تعاملات چگونه صورت بگیرد و چه ساز و کاری دارد مسئله بسیار جدی است. اینکه آیا ما می توانیم به خودی خود به تولید دیپلماسی محیط زیست اقدام کنیم و یا اینکه ساز و کار خودش را دارد؟ اینکه کدام یک از نهادها مثل وزارت امور خارجه سازمان و سایر دستگاه هایی که مرتبط با این مسئله می توانند در این امر تاثیر گذار باشند؟

آنچه که بیشتر مد نظر است بحث تدوین یک دستور کار بین المللی است که مجموعه ای از عوامل با تمرکز بر روی محیط زیست را شامل می شود.آیا ما می توانیم معضلات منطقه ای خودمان را در حوزه مباحث زیست محیطی با این دستور کار مرتفع کنیم؟ اینها سئوالاتی است که این بحث می تواند پاسخ گوی آنها باشد. بنابراين این بحث در سه حوزه تقسیم بندی شده است :

1- جایگاه محیط زیست در سلسله مراتب مسائل بین المللی کجاست؟

مباحثی چون بحث های امنیت بین المللی در رأس مسائل بین الملل قرار دارد که شورای امنیت نیز آنرا مد نظر قرار می دهد. در این سلسله مراتب آیا می توان محیط زیست را هم تعریف کرد. فرآیند پایان قرن بیستم و بیست ویکم به این سمت حرکت می کند که مباحث زیست محیط در سطح بین الملل اولویت پیدا کنند. همکاری هایی که در سطح بین المللی در قرن بیستم رخ داده مانند همکاری بین کانادا و ایالات متحده و … چقدر موفقیت آمیز بوده است. آیا میتواند الگوهای همکاری های منطقه ای را فراهم کند یا خیر؟

محیط زیست در سطح بین الملل از 3 دهه پایانی قرن بیستم بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اینکه مسئله ای بتواند بعنوان موضوعات اصلی سیاست جهانی قرار بگیرد بسیار است. زمانی سلاح کشتار جمعی زمانی بحث تروریست امنیت بین المللی و ملی گرایی دغدغه های اصلی بود به مرور بحثهای حقوق بشر، حقوق انسانی و بحث توسعه پایدار و مسایل محیط زیست هم به بحث های اساسی اضافه شد و حالت بین المللی پیدا کرد.

شاید بتوان سه دلیل برای آن در نظر گرفت یکی اینکه مسایل محیط زیست مرز گذر است و محدود به مرز کشوری نمی تواند باشد از مرزها عبور می کند مثل آلاینده هایی که به مرور از طریق جریانهای باد به کشورهای دیگر هم سرایت پیدا می کند. دوم گسترس تعاملات دولت هاست. شاید در گذشته تعاملات بین المللی دولتها برای حل مسائل جهانی این حد گسترش پیدا نکرده بود و نیازمند همکاری بین المللی نبود. نکته دیگر تنوع موضوعات زیست محیطی است موضوعات زیست محیطی خیلی گسترده است و به خاطر همین است که موافقت نامه ها و مذاکرات بین المللی که در این حوزه صورت گرفته شاید فراتر از 150 موافقت نامه در سطح بین الملل باشد. از موافقت نامه نجات نهنگ ها در آمریکای شمالی و بحث ریز گردها گرفته تا سوراخ شدن لایه ازون و بحث یخچالها و مباحث دیگر.

فیتس موریس یکی از اندیشمندان معتقد است که سه دیدگاه مختلف را می توان در مورد بحث های محیط زیست و ارتباط آنها با حقوق انسانی و حقوق بشر مطرح کرد. یک دیدگاه معتقد است که بدون محیط زیست مفهوم حقوق بشر هم جایگاهی ندارد یا زیر سئوال است و مبنا و بحث اصلی حقوق بشر همان بحث های محیط زیست است. اما عده ای دیگر حقی به عنوان حقوق محیط زیست  را هنوز به رسمیت نشناخته اند و جایگاهی را برای آن قائل نیستند. یک عده هم تحلیل بینابین دارند و معتقدند که ما بحثهای حقوق محیط زیست را می توانیم از حقوق دیگر مثلاً حق بر سلامت، حق بر زندگی و حتی حق دسترسی به اطلاعات در سطح بین المللی و زندگی اجتماعی استخراج کنیم که مجموع آنها می تواند مباحث حقوق محیط زیست را مطرح کند.

دهه های 1970 و 1980 است که در سطح روابط بین الملل بحث محیط زیست توسعه پیدا کرد و باعث شد که جنبش های سبز به عنوان کمپین هایی در سطح بین الملل شکل بگیرد. این حرکت ها از این بابت مهم است که باید مسائله ای را بقبولاند و در صدر موضوعات قرار داد. لزوماً این طور نیست که به خودی خود یک مسئله دغدغه جهانی، منطقه ای و یا حتی ملی شود. سپس سازمان های غیر دولتی محیط زیستی شکل گرفت که نقش اساسی در حوزه بحث های محیط زیست جهانی داشته اند و کم کم دولتها و سازمانهای بین المللی مثل سازمان ملل متحد و سایر نهادهای تخصصی وارد این مباحث و موضوعات شدند. به مرور زمان مفهومی به نام توسعه پایدار در سطح بین الملل شکل گرفت که مقدمات کنفرانس های بین المللی را فراهم کرد. در سال  1992 ملل متحد اقداماتی را در زمینه محیط زیست و توسعه فراهم کرد و چالشهای فراروی جهان در حوزه بحثهای محیط زیست شکل گرفت. در این حوزه یک مسئله که مطرح است حاکمیت کشورهاست و اینکه جایگاه حاکمیت کشورها کجاست. چون به هر حال طبق منشور ملل متحد اصل بر برابری حاکمیت و اصل بر عدم مداخله در امور داخلی کشورهاست. در حالی که مسائل زیست محیطی مرز و حاکمیت نمی شناسد چون عنصر طبیعی هستند ما نمیتوانیم بگوییم ریز گردها تا این محدوده حاکمیت باید فعالیت کنید  و یا تا اینجا حق دارید بیایید. همچنین رابطه بین حوزه های بین الملل و حوزه های خصوصی و رابطه بین دانش و قدرت و ارزش مطرح می شود. مثلا بحث هایی در مورد اخلاق و محیط زیست صورت گرفته که همان ارزشهاست و اینکه منافع کشورها در کجای این معادله قرار دارد.

2- دیپلماسی محیط زیست در مسائل بین المللی چه جایگاهی دارد؟

ابتدا بحث محیط زیست و بعد پیوند آن با دیپلماسی مطرح است. به نظر می رسد در ایران در برنامه کلی بر دیپلماسی محیط زیستی تاکید شده است و سند زیست محیطی که ابلاغ شد یکی از بندهای آن بحث دیپلماسی است. موافقت نامه های و کنوانسیون ها و اقداماتی که در این زمینه صورت گرفته اینها چقدر ضمانت اجرا دارد. تمام کنوانسیون ها و موافقت نامه ها را نباید در یک سطح در نظر بگیریم. برخی لازم الاجرا هستند و یکسری مثل موافقت نامه آنکارا بیشتر جنبه نمادین دارند.

3- بحث اصلی ما موضوع ایران است و موضوع محیط زیستی ایران و تاکید بر دغدغه اصلی محیط زیست که بحث ریزگردهاست. در این زمینه اقداماتی صورت گرفته آیا این اقدامات کافی است یا خیر؟

معمولا مسائل مختلف منطقه ای بر یکدیگر تاثیر گذار هستند و اولویت بندی و سلسله مراتب مسائل را تحت شعاع قرار میدهد. به عنوان مثال یکی از مسائل سیاسی و اقتصادی سطح منطقه ای وضعیت عراق است آیا ما می توانیم در شرایط فعلی انتظار یک رفتار دیپلماتیک در راستای محیط زیست را داشته باشیم یا خیر؟ چون این کشور در شرایط فعلی در بحران امنیتی به سر می برد و مهمترین دغدغه این کشور این است که به نوعی خلاء امنیتی را حل کند مانند. اینکه به فردی که نیازمند آب است برای زنده ماندن ولی شما پیشنهاد می دهید که آب معدنی کدام کوه را می خواهید؟ دغدغه چیز دیگری است و اولویت اصلی متفاوت است.

همکاری های چند جانبه و دو جانبه برای مسئله ریز گردها و کشورهایی که مرتبط هستند ما صرفا این چند کشور را نمی توانیم در نظر داشته باشیم چون نگاه راهبردی باید داشته باشیم و مسئله ریزگردها کوتاه مدت نیست و نخواهد بود حل آن مسائل آینده هم خواهد داشت.یک دهه پیش یا بیشتر از آن خیلی از اندیشمندان بحث بحران آب در خاور میانه را مطرح کردند ولی شاید در آن زمان توجه زیادی به آن نشد ولی زمانی متوجه شدیم که شاید تلاشهای زیادی باید صورت گیرد که وضعیت به همان حالت سابق برگردد. در اين ميان از بين کشورهایی که تاثیر گذار هستند ایران این دغدغه را دارد ترکیه تاثیر گذار هست ولی این دغدغه را ندارد. در عراق این دغدغه هست ولی توان آن در شرایط فعلی را ندارد .سوریه که وضعیت مشابه عراق را دارد و عربستان هم این دغدغه را دارد ولی تمایلی به همکاری ندارد مخصوصاً در شرایطی که مدیریت و رهبری این دیپلماسی با ایران باشد بخاطر رقابت منطقه ای با ایران. اردن و یمن هم هستند.

در شرایط فعلی موانعی هم در حوزه دیپلماسی محیط زیستی وجود دارد موانعی که در سطح منطقه وجود دارد مثل اشغال عراق قطع نامه 598 که بین ایران و عراق بعد از جنگ منعقد شد و وضعیت را هنوز به سامان نکرده است یا اختلافات آبی که بین این کشورها وجود دارد. باید توسعه روابط دیپلماتیک شکل بگیرد و نگرانی و دغدغه های امنیتی در سطح بین الملل کاهش پیدا کند تا به سمت شکل گیری چنین توافقاتی برویم.

از مجموع این اقدامات صورت گرفته در حوزه دیپلماسی محیط زیستی می توان خوش بین بود. به نوعی فرآیندی که در سطح مذاکرات بین المللی و همکاری های بین المللی صورت می گیرد به سمت حل این مسئله پیش میرود اما اینکه چقدر موفق خواهد بود مربوط به اقدامات کشورها است و همه اینها بر روی بستری شکل گرفته بستری که این کشورها در شرایط فعلی حضور دارند ما باید به وضعیت کشورها در شرایط فعلی هم نگاهی داشته باشیم عراق ترکیه سوریه ایران عربستان آیا می توانیم به سمت شکل گیری یک دستور کار یا شکل گیری ترتیبات محیط زیستی منطقه ای پیش رویم راه حل نهایی و بلند مدت هم همین است.

با ویژگی هایی که گفته شد محیط زیست مرز گذر است و نیاز به همکاری های بین المللی دارد حالا آیا میتوان با راه کارهای داخلی و ملی به این هدف دست پیدا کرد؟ آیا راهکارهای دیگری وجود دارد یا خیر؟

ایده مد نظر این است که به سمت دستور کار در این حوزه حرکت شود چون به هر حال سالهاست عراق تثبیت نشده زمانی جنگ با ایران زمانی آمریکا و اشغال و شرایط فعلی که هنوز با معضل امنیتی مواجه است. خواهی نخواهی درشرایط فعلی اگر موافقت نامه ای هم با کشورها منعقد کند در اجرا نمیتوانیم زیاد خوش بین باشیم چون محدودیتهای ساختاری امنیتی و وضعیت منطقه ای وجود دارد.

مناسب است که به سمت گسترش همکاری ها در سایر حوزه های موضوعی پیش رفت تا دیپلماسی و همکاری بین کشورها افزایش یابد تا در بستر آنها می تواند دستور کار زیست محیطی شکل بگیرد.

————————————

توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.