اندیشه فضایل اخلاقی غزالی و افراط‌گرایان اسلامی، معصومه طالبی، پژوهشگر موسسه آینده‌پژوهی جهان اسلام

اندیشه فضایل اخلاقی غزالی و افراط‌گرایان اسلامی، معصومه طالبی، پژوهشگر موسسه آینده‌پژوهی جهان اسلام

فضایل اخلاقی در جوامع اسلامی ماحصل رعایت اصول و فضیلت‌های اخلاقی از طرف مردم و حاکمان آن جامعه است. در انديشه ابو حامد محمد غزالي، نقش دين در كمك به شناخت این فضايل، اساسی است. چراکه فضیلت اخلاقی در نظر غزالی با آنچه دین به آن امر می‌کند یکسان است.  از دیدگاه وی فضايل اصلي نفس آدمي عبارت‌اند از: حكمت، شجاعت، عفت و عدالت. مجموع این فضائل سعادت دنیوی و اخروی را توأمان مدنظر دارد. نظریه اخلاق غزالی نظریه‌ای است که بر فضیلت یا ارزش‌های اخلاقی و معنوی تأکید عمده دارد. در اینجا ضمن اشاره کوتاهی به این فضائل اخلاقی به مطابقت آن‌ها با عملکرد گروه‌های افراط‌گرای اسلامی خواهیم پرداخت.

چهار فضیلت اخلاقی غزالی هرکدام دارای خصوصیاتی هستند که توجه به آن‌ها راهگشای شناخت اندیشه غزالی درزمینه کسب فضیلت اخلاقی دینی خواهد بود که به‌طور مختصر به آن‌ها اشاره می‌شود؛ 1- حکمت از دیدگاه غزالی دربردارنده توانایی تمیز حق و باطل و تشخیص صدق و کذب است. 2- مجاهدت با امیال نفسانی به‌مثابه شجاعت و 3- خویشتن‌داری از شهوات نادرست به معنی عفت در اندیشه غزالی است. 4- عدالت در اخلاق نیز در تفکر او مفهومی روان‌شناختی دارد و زمانی که در نفس آدمی محقق شد می‌توان شاهد برقراری عدالت در معاملات و حتی عدالت در عرصه سیاست شد(غزالی،2004: 68). به‌گونه‌ای که در فضیلت عدالت، سودگرایی و منفعت‌جویی نه‌تنها مرکز توجه نیست بلکه مبنای عمل، عدالت اخلاقی قرار می‌گیرد.

در مورد فضیلت حکمت که غزالی آن را در حکمت عملی قرار می‌دهد طبیعی است که توانایی تشخیص حق و باطل فضیلتی است که اگر زمامدار جامعه اسلامی فاقد آن باشد می‌تواند زمینه‌های فساد، نفاق، فتنه و حتی افراط‌گرایی در جهت تخریب دین را نیز فراهم آورد. همان‌طور که افراط‌گرایی را در جهان کنونی اسلام توسط گروه‌هایی چون داعش که داعیه‌دار برقراری حکومت اسلامی بدون فضیلت حکمت هستند را شاهد هستیم. این گروه‌های بنیادگرا و تروریستی بدون علم به اخلاق دینی و بدون دارا بودن فضیلت اخلاقی، مدعی برقراری حکومت اسلامی هستند. این در حالی است که حکومت بدون حکمت، اندیشه و پراکندگی آنان در مناطقی از جهان اسلام نتایجی را به بار آورده که کمترین آن تخریب وجهه‌ی اسلام در جهان بوده است.

فضیلت دیگر شجاعت است. غزالی از شجاعت به معنای مبارزه با امیال گوناگون نفسانی تعبیر می‌کند. امیالی که مبارزه با آن‌ها به شکل فردی مانع بروز و ظهور آن‌ها در جامعه می‌شود به‌گونه‌ای که در عرصه اجتماعی خواست، خشم و تمایلات فردی نمی‌تواند شکل‌دهنده به پدیده‌های اجتماعی ازجمله شکل‌گیری پدیده‌ای چون تروریسم باشد. البته در عمل و درکنش افراط‌گرایانی چون داعش این اتفاق افتاده است. به‌گونه‌ای که افراط‌گرایان دینی در جهان اسلام، به مبارزه برخاسته‌اند تا به هر شکلی که می‌توانند به امیال نفسانی خود ازجمله خشونت، میل به قدرت و ثروت در قالب تروریسم، جامه عمل بپوشانند. آن‌ها همچنین از عفت در رفتار و کنترل شهوات خود نیز ابا دارند و در کمال شگفتی با چنین اقداماتی در جهت تحقق حکومت اسلامی می‌کوشند. فضیلت چهارمی که غزالی از آن صحبت می‌کند، عدالت در اخلاق است. در عدالت اخلاقی غزالی مبنا سود و زیان فرد یا جامعه نیست بلکه اصل اساسی وجدان بیدار فرد و جامعه است که بالاتر از منفعت‌جویی قرار می‌گیرد. بنابراین افراط‌گرایان اسلامی با عدم پایبندی به عدالت اخلاقی موردنظر غزالی ثابت نموده‌اند که فضایل اخلاقی در جامعه مورد ترسیم آنان هیچ جایگاهی ندارد.

با بسط این نظریه فضیلت اخلاقی در عرصه عمل گروه‌های افراط‌گرای اسلامی که داعیه‌دار حکومت اسلامی هستند، به نظر می‌رسد آنچه در اخلاق این افراط‌گرایان حاکم است انعکاسی از فضیلت‌های موردنظر غزالی نمی‌باشد. این در حالی است که با رعایت فضایل اخلاقی در جامعه و توسط زمامداران می‌توانیم هم شاهد حکومت‌داری اسلامی بافضیلت باشیم و هم شاهد جامعه‌ای بافضیلت که غزالی آن را  مسیر رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی می‌داند. طبیعی است که رعایت این اصول اخلاقی پذیرفته‌شده که قرن‌ها موردتوجه فیلسوفان و اندیشمندان یونانی، ایرانی و مسلمان بوده است می‌تواند راهبر جامعه به سمت سعادت باشد.

 

منابع

غزالی، ابوحامد محمد(2004)، احیاء علوم الدین، چاپ اول، بیروت: دار و مکتب الهلال.