سودان و مصر و اختلافاتی از جنس آب و خاک

اختلاف سودان و مصر

روابط مصر و سودان دوران پرتنشی را سپری می‌کند؛ به‌طوری که روابط دو کشور در این دوران با بدبینی و حتی رویکردهای خصمانه در قبال یکدیگر همراه است. اما با شروع تغییر زمین‌ساخت‌های ژئوپلیتیکی، هم در آفریقا و هم در خاورمیانه، دو همسایه به‌طوری فزاینده‌، خود را در بحبوحۀ موضوعات مهم می‌بینند. در این یادداشت تلاش می‌کنیم به اختلافات مصر و سودان که طی ماه‌های گذشته شدت بیشتری گرفته است، بپردازیم و به این سؤال پاسخ دهیم که اساس تنش فزایندۀ دو کشور بر سر چه مسائلی است.

واضح‌ترین مرکز اختلاف دو کشور در اطراف مثلث حلایب است. این سرزمین به‌مساحت 20هزار کیلومتر مربع در مرز مصر و سودان که مالکیت آن مورد ادعای هر دو کشور است، قرار دارد. این منطقه به‌سبب دسترسی به دریای سرخ، از نظر استراتژیک، مهم تلقی می‌شود. دو کشور سودان و مصر از زمان استقلال سودان در سال ۱۹۵۵، بر سر مناطق حلایب و شلاتین با یکدیگر اختلاف دارند. همان زمان، سودان شکایت خود را در سازمان ملل مطرح کرد و سپس در دهۀ هفتاد از شکایت خود صرف‌نظر کرد. طبق قطعنامۀ استقلال کشور، استقلال سودان با مرزهای اداری‌اش که شامل حلایب است، تحقق یافت؛ اما در سال ۱۹۵۸ عبدالناصر نیروهای مصری را وارد مثلث حلایب کرد که موجب شد سودان نیز سربازان خود را به این منطقه اعزام کرده و شکایتی علیه قاهره به شورای امنیت ارائه کند؛ اما پس از اینکه سودان موضع‌گیری خود را ابراز کرد، نیروهای مصری از منطقه عقب‌نشینی کردند و حلایب تا سال ۱۹۹۵ که نیروهای مصری مجدداً وارد این منطقه شدند و آن را به اشغال خود درآوردند، جزو خاک سودان بود. مصر در حال حاضر، کنترل منطقه را به عهده دارد و همواره از تلاش‌های سودان برای ارسال موضوع برای داوری بین‌المللی جلوگیری می‌کند.

در مارس سال جاری، خارطوم با ایجاد کمیتۀ ویژه‌ای برای تعیین مرزهای سودان، بار دیگر موضوع را بررسی کرد و تهدید کرد مصری‎های ساکن این منطقه را اخراج خواهد کرد. این موضوع خشم قاهره را برانگیخت؛ ازاین‌رو سرلشکر کمال عامر، رئیس کمیتۀ دفاع ملی و امنیت پارلمان مصر گفت: «نه مردم مصر و نه نیروهای مسلح، حتی یک سانتی‌متر از خاک مصر را رها نخواهند کرد.»

اما با وجود شعارهای تهدیدآمیز، مسئلۀ زمین در مقایسه با مسئلۀ آب که اکنون در رأس سیاست‌های منطقه است، اهمیت کمتری دارد. اتیوپی در حال ساخت سد بزرگ رنسانس خود است. این پروژۀ بزرگ زیرساختی در رود نیل اساساً نحوۀ توزیع آب رودخانه را تغییر خواهد داد. مصر و سودان به‌شدت به آب نیل برای کشاورزی و صنعت وابسته هستند و از این می‌هراسند که اتیوپی بتواند دسترسی به آب این روخانه را کاهش دهد یا به‌کلی، اجازۀ دسترسی به آن را ندهد. اما پاسخ خارطوم به این موضوع بسیار متفاوت بوده است. پس از ابراز برخی نگرانی‌های اولیه، سودان به‌طور رسمی از احداث این سد استقبال کرده و قراردادهایی هم با اتیوپی امضا کرد تا از ظرفیت جدید برق‌آبی آن بهره‌مند شود. سودان تصمیم گرفته است روابط دوستانۀ خود با اتیوپی را به امنیت آب تعمیم دهد.

مصر روش دیگری در پیش گرفته و خواستار توقف ساخت‌وساز در اتیوپی شده است. گاهی هم به جنگ تهدید کرده است. با وجود اعتراضات اتیوپی مبنی بر اینکه احداث این سد، در جریان آب، تأثیر قابل‌توجهی نخواهد گذاشت، مصر تلاش کرده است فرایند ساخت‌وساز سد جدید را هر بار به تأخیر بیندازد و حتی از بین ببرد. تلاش‌های دیپلماتیک برای رسیدگی به نگرانی‌های مصر تا حد زیادی ناموفق بوده است: ماه گذشته میدل ایست مانیتور گزارش داد چهاردهمین دور مذاکرات سه‌جانبه بین مصر، اتیوپی و سودان هم نتوانست مسائل اساسی را حل کند.

یکی دیگر از اختلافات بین دو کشور، جنگ داخلی در سودان جنوبی است. مصر در کنار رئیس‌جمهور سالوا کی‌یر مایاردیت است و بارها به مسلح‌کردن دولت وی و بمباران مواضع شورشیان متهم شده است. از طرف دیگر، خارطوم مظنون است که از طریق تهیۀ سلاح از شورشیان ریک ماچار حمایت می‌کند.

از سوی دیگر، خارطوم احتمال می‌دهد مصر و سودان جنوبی از شورشیان منطقۀ دارفور خود حمایت می‌کنند. این منطقه جایی است که سودان چندین دهه است در آن، علیه گروه‌های مختلف مبارز می‌جنگد. در ماه مه سال جاری، رئیس‌جمهور عمر البشیر ادعای عجیبی مطرح کرد: اینکه مصر تجهیزات نظامی را برای شورشیان تأمین می‌کند. مصر این ادعا را به‌سرعت رد و عبدالفتاح السیسی بیان کرد: «سیاست مصر، ثابت و بدون تغییر است و در پی ثبات در منطقه است. ما در امور دیگران دخالت نمی‌کنیم»؛ اما باز هم آن ادعا باعث تشدید تنش‌ها شد.

پیچیدگی روابط زمانی بیشتر نمایان می‌شود که بدانیم مصر و سودان گرفتار سیاست‌های خاورمیانه‌ایِ دیگر کشورها هم هستند. در سال 2017 عربستان سعودی و متحدانش روابط خود را با قطر قطع کردند و این کشور کوچک حاشیۀ خلیج فارس را به حمایت از افراط‌گرایی در منطقه متهم کردند. از جملۀ این متحدان مصر بود که از زمان به‌قدرت‌رسیدن سیسی، میلیاردها دلار بودجه از عربستان سعودی دریافت کرده بود.

در حالی که عربستان سعودی در سال‌های اخیر به‌شدت به سودان نزدیک شده است، میزبانی خارطوم از امیر قطر در سفری رسمی، آن هم زمانی که اعراب، این کشور را تحریم کرده بودند، حرف و حدیث‌های بسیاری به همراه داشت. هنگامی که شیخه موزه از اهرام باستانی در شمال سودان بازدید کرد، رسانه‌های مصر واکنش تندی نشان دادند و قطر را متهم کردند که می‌کوشد اهرام سودان را اعتبار بخشد؛ در حالی که مصر را نادیده می‌گیرد.

این حادثه، هرچند ناخوشایند است، نشان می‌دهد حساسیت هر دو کشور به هر موضوعِ بی‌ارزش، بسیار زیاد است. قطر همچنین با انجام چندین دور مذاکرات صلح در دوحه، نقش اصلی و البته تقریباً ناموفقِ میانجیگری بین دولت بشیر و گروه‌های مختلف شورشی را ایفا کرده است.

این امر سودان را در جایگاه ناخوشایندی قرار داد؛ چراکه حملۀ دیپلماتیک عربستان سعودی علیه قطر، این کشور را در میان دو متحد اصلی قرار داد و افزون بر این، بار دیگر، تضادها با همسایۀ شمالی مصر را نمایان کرد. سودان در تلاش برای حل این معضل پیشنهاد کرد سازش بین عربستان سعودی و قطر را رهبری کند؛ اگرچه هیچ‌گاه علاقه‌ای به استفاده از این پیشنهاد نشان داده نشد.

در نهایت، آثار همۀ این ملاحظات دیپلماتیک و ژئوپلیتیک در عمل نمایان می‌شود. در سال 2017، سودان گام بسیار مهمی برای ممنوعیت واردات محصولات کشاورزی و حیوانی از مصر برداشت و اکنون واردات سودان از مصر کمی بیش از 5 درصد از کل واردات سودان را تشکیل می‌دهد. در مقابل، مصر ورود خبرنگاران سودانی را به این کشور ممنوع کرده است و سودان هم، اکنون از همۀ مردان مصریِ 18 تا 50 ساله برای ورود ویزا می‌خواهد.

تاکنون تلاش‌ها برای ترمیم روابط متلاشی‌شده بی‌نتیجه بوده است. ابراهیم غندور، وزیر امور خارجۀ وقت سودان، در دیدارش از قاهره در سال 2018، با سیسی دیدار کرد. هر دو طرف این دیدار را سازنده خواندند؛ اما رسانه‌های مصری گزارش دادند که داستان پشت پرده متفاوت است و اختلافات دیپلماتیک همچنان پابرجاست. حقیقت این است که مشترکات مصر و سودان روزبه‌روز کمتر می‌شود. هم در آفریقا و هم در خاورمیانه، عوامل متفاوتی وجود دارد که بین دو کشور سدی محکم ایجاد کرده و بعید است دو کشور بتوانند به‌راحتی از این سد عبور کنند.