آینده افغانستان

آینده افغانستان

موسسه آینده پژوهی جهان اسلام

افغانستان کشوری در همسایگی شرق ایران است که به لحاظ امنیتی برای ایران جایگاه اساسی دارد. افغانستان سرزمینی محصور در خشکی و یکی از فقیرترین کشورهای جهان است اما موقعیت ژئوپلیتیکی آن باعث شده است نه تنها برای همسایگانش( ایران، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان)  بلکه برای قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای حائز اهمیت حیاتی باشد. این کشور در میانه ی آسیای جنوبی که تشنه ی انرژی و آسیای مرکزی پر انرژی واقع شده که می تواند قطب اتصال شرق و غرب به شمال و جنوب باشد. کشور افغانستان سال های طولانی در جنگ با بیگانگان و داخلی درگیر بوده است. بیش از دو میلیون افغانی به ایران مهاجرت کرده­اند. اکثر این افراد به صورت غیر قانونی به ایران وارد شدند. افغانستان از قبایل و مذاهب گوناگون تشکیل شده است. در چنین شرایطی هرآینه می ­توان انتظار جنگ مذهبی و قومیتی را میان افغان ها به نظاره نشست. از سوی دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی نیز در افغانستان مداخله دارند.  

پاکستان، ایران و عربستان بازیگران منطقه ای هستند که سرنوشت افغانستان برایشان دارای اهمیت فراوان است و از سوی دیگر آمریکا به عنوان بازیگر بین المللی  نقش های بسیار زیادی در تحولات افغانستان ایفا نموده و به آینده ی آن توجه ویژه ای دارد. پاکستان، به دنبال آن است تا از نفوذ یک دولت مقتدر در افغانستان جلوگیری کند. دولت مقتدر در افغانستان به معنای بی اعتنایی به خط دیورند بوده و  مطالبه گری نسبت به وضعیت پشتون های پاکستان خواهد داشت. همچنین در همین سال ها که دولت افغانستان توان کامل برای برقراری نظم را ندارد هندوستان در اقتصاد افغانستان جایگاه یافته است؛ به طوری که بر اساس داده های سازمان تجارت جهانی بیش از 42 درصدکالاهای صادراتی افغانستان به هند بوده و بخش عمده ای از مایحتاج خود را  نیز از این کشور وارد می کند. پاکستان به دنبال دولتی است که نسبت به خط دیورند پایبند بوده و محل نفوذ هندوستان دشمن اصلی پاکستان نباشد. در واقع پاکستان افغانستان ضعیف را مطالبه می کند تا در مناطق وزیرستان و پشتون نشین خود چالشی را احساس نکند. از سوی دیگر عربستان نیز از طالبان، به عنوان یک گروه سلفی استقبال کرد. عربستان اساسا با نفوذ ایران در افغانستان  و پاکستان مخالف است به ویژه که فارس زبانان و شیعیان زیادی در این کشور ساکن هستند و از سوی دیگر این کشورها را محملی برای اعمال نفوذ در ایران و افغانستان را دروازه ی ورود به هندوستان می داند و نسبت به این کشور نه تنها به دلایل جغرافیایی و تمدنی بلکه به دلیل گسترش وهابیت و سلفی گری حساس است. عربستان تلاش کرده است از فرقه ی دیوبندی که سه گانه ای از سلفی- حنفی و تصوف هستند و در آن جا حاکم هستند بهره برداری نماید. لذا معتقد است که اگر بتواند در افغانستان حضور داشته باشد می تواند حمایت از بمب گذاری های دیوبندی ها را از عربستان به افغانستان منتقل نماید.

مذاکرات صلح طالبان با آمریکا نشان داد که آمریکا نسبت به توانایی لیبرال های افغانی نا امید شده است. مردم نیز از لیبرال های افغانی حمایت نمی کنند نرخ مشارکت در افغانستان خبر از بی علاقگی مردم به سیاست مداران می دهد. از سوی دیگر آمریکا به درستی درک کرده است که نمی تواند بدون مشارکت طالبان به افغانستان امنیت را بازگرداند و خواهان مشارکت طالبان در قدرت است. خروج آمریکایی ها با توجه به روحیه سلفی گری و غیر دموکراتیک طالبان به همراه محبوبیت آنان به ویژه در جنوب  و سپس مرکز افغانستان که مرکز پشتون ها بوده  باعث می شود که طالبان یا از طریق تغییر در قانون اساسی یا از طریق سلاح و نیروهای مسلح قدرت را به دست بگیرند. طبیعتا مناطق جنوب که محل استقرار قوم پشتون به عنوان زادگاه طالبان است کانون طالبان خواهد بود. مناطق شمال اما همچنان در اختیار لیبرال ها و اسلام گرایان باقی خواهد ماند. طالبان توانایی لازم برای تسلط به تمامی افعانستان ندارد. مخالفان طالبان در افغانستان به لحاظ دموکراتیک و همچنین اقدامات مسلحانه در برابر طالبان مقاومت خواهند کرد. در مناطق شمالی افغانستان که با ایران، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان همسایه است.

طالبان کار بسیار دشواری دارد. این مناطق فارس، تاجیک، ازبک و ترکمن بوده و با طالبان هیچ سنخیت قومی و مذهبی ندارد. از سوی دیگر تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و روسیه از گسترش اسلام گرایی افراطی در کنار مرزهای خود نگران بوده و به مقابله غیر مستقیم با طالبان می­ پردازند. ایران نیز تمایلی به شکل گیری دولتی سلفی در همسایگی خود نیست. تجربه دهه نود میلادی نشان داده است که ایران به دنبال حاکمیت طالبان با اسلحه نیست در نتیجه علیه طالبان اقدام خواهد کرد. خاصه آن که دولت اسلامی عراق و شام(داعش) باعث شد تا ایران دارای لشگری منسجم از شیعیان افغانستان تحت نام فاطمیون باشد که بتواند درافغانستان در برابر طالبان، داعش وآمریکا دست به اقدام بزند. در نتیجه می­ توان گفت دستیابی طالبان به تمامی افغانستان به صورت مسلحانه بسیار دشوار و به صورت دموکراتیک نیز با چالش روبرو خواهد شد. خاصه آن که طالبان اساسا به فرایندهای دموکراتیک پایبند نیست. در جنوب اما طالبان با حمایت پاکستان و عربستان می ­تواند شکل بگیرد.

 برخی از تحلیل گران از احتمال شکل گیری کشور پشتونستان گفته اند که این موضوع نیز دور از ذهن است زیرا پاکستان بر روی طالبان افغانستان نفوذ کامل دارد ثانیا پشتون های پاکستان در ساختار پاکستان هضم شده و امروز مطالبه شان خودمختاری و برخی استقلال است و تقریبا هیچ کدام به دنبال ادغام با افغانستان نیستند. از سوی دیگر آمریکا نیز خواهان تجزیه پاکستان نیست. خروج آمریکا از افغانستان زمینه قدرت گیری طالبان شده و دولت ناکارآمد افغانستان نیز امکان مقابله با آن را ندارد. در عمل افغانستان احتمال تجربه تجزیه را دارد.