شهرام پیرانی، کارشناس روابط بین الملل
با تسلط مجدد طالبان بر افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، نظم سیاسی- ژئوپلیتیکی منطقه آسیای جنوبی دستخوش تحولات عمیقی شد. یکی از پرسش های کلیدی در این زمینه، سنخ آینده روابط طالبان با قدرت های منطقه ای همچون هندوستان است؛ کشوری که در دو دهه گذشته روابط نزدیکی با دولت های پیشین افغانستان داشت و میلیاردها دلار صرف بازسازی این کشورجنگ زده نمود.
پس از روی کار آمدن طالبان، هند سفارت خود در کابل را تعطیل نمود و اقدام به بازگشت دیپلماتهای خود نمود، بااینحال در ژوئن ۲۰۲۲ ،کمتر از یک سال پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان، دهلی نو هیئتی دیپلماتیک را به کابل اعزام کرد که نشانه ای ازتمایل هند برای برقراری تعاملی محدود و در عین حال هدفمند با طالبان بود. این اقدام حاکی از تمایل هندوستان برای حفظ درجاتی از نفوذ در افغانستان بدون به رسمیت شناختن رسمی دولت طالبان است.
رویکرد هند در افغانستان را میبایست در چارچوب ارزشهای مندرج در جنبش عدم تعهد که هندوستان یکی از مبتکران و بانیان این جنبش بوده است، و نیز روابط تاریخی این کشور با افغانستان مورد ارزیابی قرار داد. این رویکرد بهویژه پس از بهقدرترسیدن” حزب ملیگرای هند” به رهبری “نارندرا مودی” بیشتر مورد توجه مقامات عالیرتبه هندی قرار گرفته است. از زمان روی کار آمدن مودی، سیاست هند در قبال افغانستان عمدتاً به یک بازی سیاسی با تمرکز بر نیل به اهداف کوتاهمدت تبدیل شده است.
“مایکل کوگلمن”، رئیس انستیتوی آسیای جنوبی در مرکز”تئودور ویلسون” در واشنگتن درباره رویکرد هند نسبت به طالبان گفت: ” رویکرد دهلینو نسبت به طالبان رویکردی عملگرایانه است و مبتنی بر این دیدگاه است که منزوی نمودن طالبان مانع دستیابی هند به اهداف خود در افغانستان است.”
هندیها در برنامههای بلندمدت و استراتژیک خود، آسیای جنوبی را در صدر اولویتهای استراتژیک خود قرار دادهاند و باتوجهبه اینکه افغانستان نیز در این ناحیه واقع شده است و درعینحال به منزله شاهراه ارتباطی هند با آسیای مرکزی است، نگاه ویژهای به این کشور دارند.
یکی از مهمترین دغدغههای هند، احتمال تبدیل افغانستان به پناهگاه گروههایی همچون لشکر طیبه و جیش محمد است که سابقه فعالیت بر علیه هند بهویژه در کشمیر را دارند. در واقع وجود برخی گروههای افراطی در افغانستان در همسایگی هند به منزله یک خطر جدی برای این کشورمی باشد. از این رو افزایش ثبات سیاسی در افغانستان یک ضرورت استراتژیک برای هندیها به شمار میآید و به نظر آنها همکاری هند و افغانستان باعث میگردد که خطر تهدیدات امنیتی بر علیه هند به حداقل ممکن برسد.
بنا به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، هند در راستای مقابله بانفوذ چین و پاکستان در افغانستان در پی گسترش روابط اقتصادی – سیاسی خود با طالبان است. پاکستان نفوذ تاریخی و راهبردی در افغانستان دارد و از حامیان سنتی طالبان به شمار میآید. با افزایش تنشها میان طالبان و پاکستان، رهبران هند در پی استفاده ابزاری از طالبان برای مقابله با پاکستان افتادهاند. بهرغم برخی تنشها که در روابط طالبان و پاکستان در سالهای اخیر رخداده است، هند همچنان نگرانیهای فراوانی دررابطهبا گسترش روابط اسلامآباد – کابل دارد و در پی آن است که با استفاده از ابزارهای دیپلماسی نرم، کمکهای بشردوستانه و تعاملات غیررسمی، در برابر آن موازنه ایجاد کند. از سوی دیگر دهلینو نگران افزایش نفوذ چین و حتی ایران در افغانستان است.
از طرف دیگر باتوجهبه پیشرفت روزافزون هند در عرصه صنعت و تجارت، نیاز این کشور به انرژی و مواد خام و درعینحال یافتن بازارهای جدید برای فروش کالاها بیشازپیش افزایش مییابد. نیاز هند به منابع انرژی و بازارهای آسیای مرکزی باعث شده تا دولتمردان هندی از سالها پیش به دنبال گسترش نفوذ خود در آسیای مرکزی بوده است، اما به دلیل مخالفت پاکستان با عبور محمولههای هندی از خاک این کشور، با موانع جدی در تحقق این امر مواجه است. برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که افغانستان نقشی کلیدی در اتصال هند به آسیای مرکزی دارد.
” دی سوزا” که بهعنوان رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی” مانترایا” در هند انجاموظیفه میکند، در این باره میگوید: ” هند ممکن است در پی آن باشد که از طریق گسترش روابط خود با طالبان، راه را برای گسترش مراودات تجاری خود با کشورهای آسیای مرکزی از طریق بندر چابهار ایران و خاک افغانستان هموار سازد و از این طریق عمق راهبردی پاکستان را که باعث افزایش نفوذ اسلامآباد در افغانستان میگردید، از بین ببرد.”در واقع افغانستان به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خود میتواند نقشی اساسی در تأمین منافع امنیتی – اقتصادی هند در آسیای مرکزی ایفا کند.
قبل از بهقدرترسیدن مجدد طالبان در افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، هندوستان در بیش از ۵۰۰ پروژه زیربنایی افغانستان مشارکتی فعال داشت. در این دوران هند در پروژه هایی همچون ساخت و تجهیز بندر سلما، ساخت ساختمان پارلمان افغانستان، آموزش و بهداشت سرمایه گذاری های فراوانی نموده بود. همان گونه که ذکر گردید،پس از تسلط طالبان، هند سفارت خود در کابل رابست و روابط رسمی میان دهلی نو و کابل قطع شد. هندی ها در پی آن هستند تا در صورت ابراز آمادگی طالبان، مجددا نقشی پررنگ در پروژه های اقتصادی افغانستان داشته باشند. این پروژه ها می تواند به عنوان بستری برای تعامل محدود اما سازنده میان دوطرف باشد.
هندیها بهخوبی به این امر واقف هستند که تقویت روابط هند و طالبان باعث میشود که سایر بازیگران منطقهای همچون پاکستان و چین تلاشهای لازم برای تضعیف جایگاه هند را انجام دهند. این وضعیت میتواند باعث تقویت گروههای تندرو و عدم تقارن در سیاست خارجی هند گردد. طالبان نیز از این وضعیت در جهت ارتقای جایگاه بینالمللی خود استفاده خواهد نمود.
از سوی دیگر، گسترش روابط هند با طالبان میتواند خطر افزایش تهدیدات امنیتی برای هند را با خود به همراه داشته باشد. یکی از این خطرات، تقویت گروه” تحریک طالبان پاکستان” است که در حال حاضر یکی از تهدیدات امنیتی جدی برای امنیت پاکستان و منطقه است. در صورت افزایش توان نظامی و تشکیلاتی، تحریک طالبان پاکستان میتواند با گسترش دامنه خشونت و بیثباتی در منطقه، الهامبخش گروههای افراطی در داخل هند گردد و امنیت هند را با چالشهای جدی مواجه سازد.
افزون بر آن، بنا بر گزارشهای متعدد، پس از بهقدرترسیدن مجدد طالبان، شمار زیادی از گروههای افراطی هندی به افغانستان آمده و در تلاش هستند تا با الگوبرداری از طالبان، سازمانهای خود را تقویت نمایند؛ امری که در صورت تحقق، امنیت هند را با خطرات جدی مواجه میسازد. این موارد هیچگاه از دیدگاه رهبران هندی دور نمانده است.
در مجموع وبا توجه به موارد ذکر شده، چشمانداز روابط هند و طالبان مبتنی بر نوعی واقعگرایی محتاطانه است. بهاحتمال فراوان، دهلینو سیاست” ارتباط بدون شناسایی رسمی” را در قبال طالبان در پیش خواهد گرفت تا بتواند منافع امنیتی – اقتصادی خود در افغانستان را حفظ نموده و از گسترش نفوذ بازیگران رقیب به ضرر خود جلوگیری کند. این رویکرد درعینحال که باعث پرهیز از ارتباط رسمی دوطرفه میشود، امکان تأثیرگذاری محدود و سازنده را فراهم میکند.
*مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز آینده پژوهی جهان اسلام نمی باشد.