انسداد صلح؛ ترومای کودکان در جنگ غزه و روایت ترومائتیک برای نسل بعد

محمد نصیر زاده دانشجوی دکتری روابط بین الملل

1- مقدمه

بحران انسانی ناشی از جنگ اسرائیل در غزه، پس از 7 اکتبر 2023 ، تاثیر مخربی بر خانواده‌ها و کودکان داشته است. این جنگ منجر به تلفات جانی، آوارگی گسترده داخلی و تخریب زیرساخت‌های ضروری غیرنظامی از جمله مدارس، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها شده است. عدم وجود مکان امن در نوار غزه یک حس عمومی ترس و وحشت را در میان کل جمعیت ایجاد کرده است. در این میان کودکانی که از بلایای انسان‌ساخته مانند جنگ، جان سالم به در می‌برند، بدون آسیب ظاهر نمی‌شوند و ممکن است بهای زیادی از نظر روانی، عاطفی و/یا رفتاری بپردازند. آنچه در  جنگ غزه پس از هفتم اکتبر قابل تأمل می‌باشد آن است که در خلال جنگ پس از هفتم اکتبر در نوار غزه؛ کودکان شاهد بمباران خانه‌ها و مدارس خود بوده‌اند، آنها همچنین از دست دادن عزیزان خود را تجربه کرده‌اند و در حالی که برای زنده ماندن از زیر شبه جنگ فرار کردند؛ در میان آوارهای غزه آواره یا از خانواده‌های خود جدا شده‌اند. تخمین زده می شود که در طول جنگ غزه، حداقل 17000 کودک بدون همراه بوده و یا جدا از والدین خود هستند. در طول جنگ 2023 غزه؛ کودکان برای زنده ماندن از بمب‌ها و گلوله‌ها فرار می‌کردند؛ شاهد خیابان‌های مملو از آوار و اجساد بودند. آنها همچنین ایام طولانی مجبور بودند در هوای آزاد بخوابند و با حداقل غذا و آب  برای زنده ماندن نیاز دارند پنجه در پنجه هیولای دهشتناک مرگ بیندازند.

عوامل یاشده بالا حکایت از آن دارد که در نوار غزه کودکان دوره‌ای از شوک و اندوه گسترده را سپری می‌کنند. آنچنان که والدین متعددی در مصاحبه با پزشکان بدون مرز برآن بودند که پسرانمان از ترس غذا نمی‌خورند. آنها همیشه از ما می‌پرسد که آیا ما می‌میریم؟ امل[1] مادر چهار فرزند در غزه در این مصاحبه گفته است که: «بعضی از فرزندان من دیگر نمی‌توانند روی کارهای اساسی تمرکز کنند. آنها چیزهایی را که من به آنها گفته‌ام بلافاصله فراموش می‌کنند و نمی‌توانند چیزهایی را که به تازگی اتفاق افتاده است به خاطر بیاورند.

2- تروما و فروپاشی روانی کودکان نوار غزه در جنگ 2023

کودکان در طول تاریخ قربانیان نادیده درگیری‌های مسلحانه بوده اند. امروزه جنگ ها و خصومت‌ها در بسیاری از نقاط جهان گسترش یافته است. به گفته یونیسف  جنگ بر سلامت روان کودکان تأثیر منفی می‌گذارد و بر سازگاری، خودپنداره، تاب‌آوری و کیفیت زندگی آنها کارکردی منفی دارد. اثرات جنگ و خشونت بر سلامت روان کودکان و بزرگسالان به خوبی شناخته شده است. آثار جنگ بر کودکان  اغلب از طریق سندرم‌های روانی شدید و مزمن، از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطرا، و مشکلات رفتاری ظاهر می‌شود.

جمعیت فلسطین در معرض خشونت‌های مستمر مانند تیراندازی، بمباران و صدمات جسمی قرار دارند. در نتیجه این بحران مداوم، فلسطینی‌ها، به ویژه کودکان آنها دچار تروما شده‌اند. کودکان امروزی فلسطین چندمین نسلی هستند که تحت اشغال اسراییل زندگی می‌کنند. زندگی تحت اشغالی که با خشونت و آوارگی مشخص می‌شود. در میان جمعیت فلسطین، کودکان غزه که دیده بان حقوق بشر از آن به عنوان بزرگترین زندان روباز جهان یاد می‌کند، همواره تحت محاصره زمینی/هوایی/دریایی بوده‌اند. با شروع جنگ در نوار غزه پس از هفتم اکتبر و در پرتو پس‌زمینه‌ای از آسیب‌های انباشته و بین نسلی ناشی از دهه‌ها اشغالگری، استعمار و آپارتاید، سلامت جسمی و روانی کودکان متحمل ضربات ویران‌گر شده است. پس از جنگ 2023 به‌گفته دبیر کل سازمان ملل‌متحد نوار غزه به قبرستان کودکان تبدیل شده است. قربستانی که در آن کودکان اگر بتوانند سلامت جسمانی خود را حفظ کنند، با فروپاشی سلامت روانی و تروما مواجه هستند.  

تروما؛ تروما یک اصطلاح روانشناسی است با ریشه یونانی به معنی زخم. زخمی که اغلب آن را به‌عنوان آسیب روانی می‌شناسند. این آسیب زمانی رخ می‌دهد که فرد در یک موقعیت بسیار استرس‌زا یا ناراحت کننده قرار گیرد.  قرار گرفتن در چنین موقعیتی باعث می‌شود فرد تصور کند که هیچ امنیتی ندارد و دائما خطر در کمین او است. تروما نوعی حمله اساسی به احساس وجود داشتن و بودن است. حمله‌ای که فراتر از ظرفیت مواجهه و هضم فرد بوده و اساس وجودی و باشندگی فرد در جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تروما یا از (الف) تجربه مستقیم رویداد، (ب) مشاهده مسقیم رویدادی که برای دیگران رخ می‌دهد، ج) آگاهی از این که چنین رویدادی برای یکی از اعضای نزدیک خانواده یا دوستان اتفاق افتاده است، و (د) تجربه مواجهه مکرر یا شدید با جزئیات نامطلوب رویداد(های) تروماتیک  حاصل می‌شود.

گزارش‌های متعددی حکایت از آن دارد که پس از حمله اسرائیل به نوار غزه سلامت روانی کودکان نوار غزه نه‌تنها بدتر شده است که حتی براساس برخی از مشاهدات به‌صورت کامل فروپاشیده است. فروپاشی که با ترس، اضطراب، اختلال در غذا خوردن، شب ادراری، هوشیاری بیش از حد و مشکلات خواب و همچنین تغییرات رفتاری مانند تغییر در سبک دلبستگی به والدین، پس‌رفت و پرخاشگری ظاهر می‌شود. در نوار غزه هیچ کودکی خارج از خشونت پایان‌ناپذیر و محاصره زمینی، هوایی و دریایی که توسط دولت اسرائیل تحمیل شده است، زندگی نکرده است. آنها بارها وقایع آسیب‌زا را پیش از جنگ هفتم اکتبر تجره کرده‌اند و  یا شاهد آن بوده‌اند. این امر حتی قبل از جنگ 2023 در نوار غزه رایج بوده است. بااین وجود جنگ 2023 تاثیر ویرانگر  و ترکیبی  بر سلامت روانی اجتماعی کودکان داشته است. آنچنان که در موارد متعدد والدین خاطرنشان کرده‌اند که کودکان از امیدهای خود برای آینده دست کشیده‌اند.

از جمله تجارب آسیب زا در درگیری‌های مسلحانه شامل آسیب جسمی، نزدیک شدن به مرگ، حبس، عدم دسترسی به غذا، آب و مراقبت‌های بهداشتی، نداشتن سرپناه، جابجایی اجباری، جدایی از خانواده  است. آسیب روانی که مردم غزه با آن روبرو هستند غیرقابل بیان است. اینجا جایی است که همه در آن غمگین هستند. کودکان در نوار غزه خشونت غیرقابل تصور، نبود طولانی مدت غذای کافی، کمیابی آب و شب‌هایی که توسط صدای بی‌امان پهپادها تسخیر شده‌اند را تحمل کرده‌اند. در پرتو این عوامل آسیب روانی بر کودکان عمیق و فراتر از اندازه‌گیری است.

اطلاعات بیش از 8800 جلسه حمایت روانی از مردم غزه که توسط پزشکان بدون مرز انجام شده است در موارد متعدد دردهای جسمی که باعث ایجاد زخم های روانی شده است را نشان می‌دهد.  دردهایی که کودکان را به یاد بمبی می‌اندازد که زندگی معمولی خانواده را برای همیشه تغییر داده است. یک گزارش جدید از سازمان مردم‌نهاد مستقر در بریتانیا، آمار خیره‌کننده آسیب‌های روانی کودکان در جنگ 2023 غزه را نشان می‌دهد. داده‌های این گزارش نشان می‌دهد که 96 درصد از کودکان غزه احساس قریب‌الوقوع بودن مرگ خود را دارند. 87 درصد این کودکان ترس شدید و 49 درصد آرزوی مرگ به دلیل جنگ را دارند. گزارش‌های دیگر نیز نشان می‌دهد تقریباً نیمی از کودکان معتقد هستند که به دلیل جنگ خواهند مرد. بسیاری از کودکان علائم پرخاشگری، ترس، گوشه‌گیری و اضطراب شدید را در کنار احساس ناامیدی فراگیر نشان می‌دهند. آوارگی، از دست دادن عزیزان و بمباران بی‌امان، کودکان را از نظر روانی دچار آسیب کرده و خانواده های آنها را در شرایط وخیم قرار داده است.

3- تروما و پاسخ‌های آینده: میل به انتقام در فردای پس از جنگ

در غزه کودکان در کنار خطر مرگ و جراحت، علائم شدید آسیب‌های روانی از جمله تروما را نیز تجربه می کنند. تروما را می‌توان تجربه‌ای که از نظر عاطفی دردناک، ناراحت کننده یا تکان دهنده است و اغلب پیامدهای منفی ذهنی و جسمی طولانی مدت دارد تعریف کرد. کودکان در نوار غزه در برابر تروما؛ پاسخ‌هایی را در پیش می‌گیرند که ممکن است مدت‌ها پس از پایان جنگ نیز ادامه داشته باشد و عمیقاً بر زندگی روزمره آن‌ها تأثیر بگذارد. از جمله این‌که که کودکان ممکن است رفتار‌های خشونت‌آمیز را تقلید کنند، چرا که آن‌ها تصور می‌کنند این امر به محافظت از آنها کمک می‌کند. باتوجه به این امر بعد مهم آسیب‌های روانی کودکان در نوار غزه تاثیری است که این آسیب‌ها بر تحولات آینده خواهند گذاشت.

آسیب‌های روانی و ترومای ناشی از جنگ در نوار غزه پیامدهای روانی طولانی‌مدتی را ایجاد می‌کند. از جمله مهم‌ترین این پیامدها میل به انتقام است. در مطالعات روان‌شناسانه انتقام به‌عنوان یک واکنش احتمالی به تجربیات منفی یا آسیب‌زا و در قالب یک استراتژی مقابله‌ای توصیف می‌شود. میل فرد برای انتقام گرفتن ممکن است به عنوان تلاشی برای عدالت تصور شود، اما اساساً بر این امید استوار است که انتقام حداقل آسیب را بهبود بخشد و شاید حتی از بین ببرد. در پیوند میان آسیب تروما و میل به‌انتقام متغییر میانجی تاثیرگذار احساس قربانی شدن است. طبق گزارش وزارت بهداشت غزه، بعید است که یک کودک  در غزه سوگ  از دست دادن شخصی از نزدیکان خود در جنگ 2023 غزه را تجربه نکرده باشد. یکی از پرتکرارترین پرسش‌های کودکان نوار غزه، پس از7 اکتبر 2023 و جنگ متعاقب آن این است که آیا من نفر بعدی هستم؟. احساس قربانی شدن سبب برانگیختن فرآیندهای عاطفی و شناختی مختلفی، از جمله  احساس انتقام‌جویی و خیال‌پردازی در مورد انتقام، پذیرش بی‌عدالتی، قالب‌بندی مجدد شناختی رویداد و پیامدهای آن و با سرکوب یا انکار احساسات خود می‌شود. در میان این فرایندهای عاطفی میل به انتقام اگر با تلقین تنفر همراه باشد یکی ازگزینه‌های معقول محسوب می‌گردد.  

در تحولاتی همانند جنگ 2023  احساس قربانی شدن معمولاً در قالب تجربه بی‌عدالتی شدید، واکنش‌های مقابله‌ای در قالب میل به انتقام را برمی‌انگیزاند. این امر آسیب ناشی از آن بی‌اعتمادی متقابل را عمیق‌، تفسیرها از نیات طرف مقابل را منحرف و به برخی از گروه‌ها که در تضاد با عامل بی‌عدالتی و قربانی شدن هستند قدرت می‌دهد تا از این عامل به‌عنوان یک نیروی محرک سیاسی و اجتماعی استفاده کنند. تروما همچنین با بالا بردن ارزش زمین بر زندگی و پیوند خشونت با رستگاری تضاد‌ها را تداوم می‌بخشد.

در میان وحشت و خشونت، کودکان نوار غزه فراموش کردند زندگی و کودک بودن به چه معناست. کودکان ساکن نوار غزه دوران کودکی خود را از دست داده‌اند. آنها برای مدت طولانی با تأثیر این تحولات بر سلامت روان خود زندگی خواهند کرد. قرار گرفتن کودکان نوار غزه در معرض عوامل آسیب‌زا به‌صورت طولانی مدت و روزانه سبب شده است  که اختلال استرس پس از سانحه در مورد این کودکان قابل اطلاق نباشد عقب نشینی کنند. چرا که در پرتو تحولات طولانی مدت هیچ پس بعد از حادثه برای کودکان نوار غزه وجود ندارد و عوامل آسیب‌زا برای آنها امری تکراری و مداوم است. در پرتو این امر نکته مهمی که باید در نظر داشت الگوهای چرخه‌ای فرانسلی در مورد قرار گرفتن در معرض خشونت است. افرادی رویدادهای متنهی به آسیب تروما را تجربه کرده‌اند، هر بار که آن رویداد آسیب‌زا را به یاد می‌آورند، می‌توانند ترومای ناشی از آن را نیز بازیادآوری کرده و در نتیجه ترومای ناشی از رویداد را تا آخر عمر خود حفظ کنند. در تحلیل این امر یکی از ابعادی  که باید در نظر داشت این است که تروما فقط محدود به افرادی که آسیب را تجربه کرده‌اند نبوده، بلکه می‌توانند در قالب روایت به همه اعضای فعلی و آینده یک اجتماع منتق شود. در پرتو این امر باید در نظر داشت که حافظه جمعی تروما با حافظه فردی متفاوت است؛ زیرا حافظه جمعی فراتر از زندگی بازماندگان مستقیم رویدادها باقی می‌ماند و توسط اعضای یک اجتماع که ممکن است از وقایع آسیب‌زا  از لحاظ زمانی و مکانی دور باشند از طریق روایت بین نسلی به یاد آورده می‌شود. در این یادآوری بین نسلی یک گروه آسیب دیده به دنبال انتقام، اغلب از گروهی است که به عنوان فوری ترین عامل آسیب آنها تلقی می‌شود، هرچند افراد این گروه خود به‌صورت مستقیم این آسیب را تجربه نکرده باشند. این امر در قالب چرخه خشونت ممکن است آسیب های گذشته را دوباره شعله ور کند.  این چرخه‌های آسیب‌های جمعی، انتقام و خشونت ممکن است برای مدت قابل توجهی، گاهی برای چندین دهه یا حتی برای قرن‌ها ادامه داشته باشد. همچنان که چرخه‌های انتقام و خشونت بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها توسط دو آسیب جمعی یعنی هولوکاست و نکبه  متحرک می‌شوند. یکی از نتایج اصلی تجربه تروما، تمایل به انتقام گرفتن، اغلب انتقام خشونت آمیز، از کسانی است که معتقدم مسئول این حمله اساسی به ارگانیسم من و احساس من هستند.

در پرتو انتقال بین نسلی تروما از طریق روایت باید در نظر داشت که تجارب قربانی یا مجرم ممکن است رفتارها را در زندگی نسل‌های بعدی شکل دهد. در شرایط پس از جنگ همانند تحولات غزه پس از هفتم اکتبر، کودکان در معرض خطر بزرگ شدن با ناملایمات جمعی و در جوامع قطبی قرار دارند. در مطالعات مربوط به انتقال بین نسلی خشونت؛ انتقال بین نسلی تروما از والدینی که دوره‌هایی از خشونت را تجربه کرده‌اند به فرزندان و احتمالاً نوه‌هایشان به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است. براساس این مطالعات ترومای جمعی می‌تواند نسل‌های آینده را در بر بگیرد و میراث‌های ترومای مزمن و غم و اندوه حل‌نشده بر جای بگذارد. همچنان که در مسئله فلسطین تروما جمعی و مداوم است.

 ترومای مزمن زمانی است که حافظه فردی یا جمعی در یک حلقه آسیب‌زا گیر کرده است. در فلسطین عوامل آسیب‌زا بخشی از واقعیت است، چرا که برای مردم این سرزمین تهدید همواره وجود دارد. در نتیجه تداوم این تهدیدها هوشیاری بیش از حد برای فلسطینی‌ها می‌تواند نجات‌بخش جان باشد. تداوم عوامل ایجاد کننده تروما در فلسطین سبب ایجاد ترومای مزمن برای افرادی همانند کودکان غزه شده است. برای از بین رفتن ترومای مزمن باید واقعیت سیاسی تغییر کند تا بیماران بهبودی معنادار پیدا کنند.  نکته مهم در این رابطه آن است که موقعیت‌های آسیب‌زای کنونی، در جنگ 2023 نوار غزه احساسات مرتبط با آسیب‌های گذشته را دوباره فعال می‌کنند. اقدامات اسرائیل در نوار غزه باعث برانگیختن تحقیر، خشم و تمایل به انتقام مردم غزه در غزه پس از جنگ خواهد شد؛ چرا که خشونت علیه قربانیان بی‌گناه، به‌ویژه زنان و کودکان، خشم عظیمی را ایجاد می‌کند. یکی از بدترین پیامدهای جنگ در غزه برای اسرائیل آسیب شدیدی است که این جنگ در میان مردم غزه برجای می‌گذارد و از طریق مکانیسم خشم سبب برانگیختن حس انتقام می‌شود؛ چرا که هر بار که یکی از حملات اسرائیل منجر به قربانی شدن افراد عادی می‌شود، این حملات خود تعداد زیادی دشمنان ایجاد می‌کند که مشتاقانه طالب آن هستند که انتقام افراد کشته شده خود را بگیرند.

 انتقام را به عنوان تلاشی برای مدیریت پیامدهای منفی تجربیات آسیب‌زا توصیف می‌کنند. در زمینه مقابله و بازیابی خودپنداره و ارزش خود، به نظر می‌رسد که احساسات انتقام‌جویانه را می‌توان واکنشی مثبت نسبت به آسیب‌هایی تلقی کرد که فرد آن را تجربه کرده است. میل به انتقام تأثیر مثبتی بر فرآیندهای ذهنی ناشی از آسیب و رنج دارد. در واقع، احساسات یا خیال پردازی‌های انتقام جویانه با ایجاد رضایت، اطمینان و تجربه قدرت و کنترل، برای فردی که  تروما را تجربه کرده است  سودمند می‌باشد. قربانی که رنج مجرم را در فرایند انتقام تصور می‌کند ممکن است با بازگرداندن عدالت و قدرت حداقل در ذهنش  از تجربه پایدار بی عدالتی، درماندگی و ناتوانی رهایی یابد. در این زمینه عنصر مهمی که باید در نظر داشت عامل تحقیر است. همچنان که سربازان اسرائیلی مانع از تدفین رسیدگی به اجساد قربانیان در حیاط بیمارستانی در غزه شده و آنها را برای مدت طولانی در حیاط بیمارستان نگه داشتند. در حوادث دیگر، شاهدان عینی گزارش داده‌اند که سربازان اسرائیلی در موارد متعدد به کسانی که با استفاده از کریدور امن در حال حرکت برای تخلیه مناطق مختلف نوار غزه بودند حمله و آنها را تحقیر کرد‌ه‌اند. یکی از شاهدان عینی گفته است که یک سرباز اسرائیلی به یک فلسطینی دستور داده تا برهنه شود. در یک سلسله رویدادهای دیگر روایت‌هایی از سربازان اسرائیلی منتشر شده است که در آن زنان آواره را در راهروی امن تعیین شده مورد رفتار تحقیرآمیز داده‌اند. از جمله بنا به گزارش، به دو زن آواره دستور داده شد تا در مقابل صدها نفر از تماشاچیان لباس‌های خود را در بیاورند. علاوه بر این، در شمال نوار غزه، زنی که پنج ماهه باردار بود، حادثه‌ای را بازگو کرده است که در آن یک افسر اسرائیلی به او دستور داده است تا لباس‌هایش را در بیاورد. همچین در خلال جنگ فیلم‌های ویدئویی منتشر شده که در آن مردانی که آواره بودند توسط اسرائیل دستگیر شده بودند. سربازان اسرائیل در حالی که دست‌های این افراد را پشت سرشان بالا می‌رفت، لباس‌های آنها را درآورده بودند. سربازان اسرائیلی این افراد را در خیابان به صف و از آنها عکس و فیلم گرفته بودند. اهمیت تحقیر در چرخه ترمای منجر به انتقام در مطالعات گوناگون مورد تأکید قرار گرفته است. براساس یافته‌های این مطالعات تحولات آسیب‌زایی که منجر به تحقیر بیشتر شود؛ میل به انتقام بیشتر را تحریک می‌کند، امری که در مورد غزه شاهد آن هستیم.


[1].  Amal

*این یادداشت در راستای حمایت مرکز آینده پژوهی جهان اسلام از دانشجویان علوم سیاسی منتشر شده و مسئولیت صحت و سقم مقاله فوق به عهده نویسنده است و انتشار آن­ به معنی تأیید یا بیانگر دیدگاه مرکز نیست.