در حقیقت جریان اصلی حزبی و سیاسی پشتون ها با تشکیل پاکستان موافق نبودند.
پشتون ها بخش مهمی از سرزمین و جمعیت پاکستان را تشکیل داده و در قبل وبعد از استقلال ژاکستان نقشی فراخور خود در تحولات این کشور داشته اند. برای بررسی بیشتر جریان ها و گروه های مختلف پشتونی در پاکستان و نقش آنها در این کشور گفتگویی با جناب ملازهی داشته ایم:
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر به گذشته نقش نفوذ جریان ها و گروه های مختلف پشتونی در پاکستان نگاه کنیم، این نقش و نفوذ و وضعیت جریان ها چگونه بوده است؟
پشتون ها زمانی که مبارزات استقلال طلبانه ادامه و استقلال پاکستان رخ داد حزب اصلی پشتون ها با حزب کنگره کار می کرد و مخالف تاسیس پاکستان بود. یعنی در حقیقت جریان اصلی حزبی و سیاسی پشتون ها با تشکیل پاکستان موافق نبودند. اما بعد اعلام استقلال با جریانی که انگلیسی ها به وجود آوردند و رفراندومی را در منطقه پشتونستان و منطقه بلوچستان انجام دادند ( از دید ناسیونالیست های قومی، پشتون و بلوچ تقلب به حساب می آمد چرا که در یک طرف میز قرآن را به عنوان کتاب مقدس گذاشتند و در طرف دیگر کتاب مقدس هندوها را گذاشتند و به مردم نگفتند که شما به چه چیزی رای می دهید و رای مردم به قرآن رای به پاکستان بود) در همان زمان پشتون ها در پاکستان در دو جبهه قرار گرفتند. یکی جبهه ناسیونالیستی و قومی که به دنبال استقلال بودند که همان جریان حزب عوامی ملی بود که در حال حاضر هم جریانی قدرتمند است و اهداف خاص خود را دارد و به دنبال پشتونستان بزرگ است. اما در کنار این جریان دیگری در پشتون ها به وجود آمد که با دولت مرکزی همکاری کرد. در حال حاضر با توجه به این که تعدادی از آن ها در سطح بسیار بالایی در ارتش پاکستان قرار دارند و حمایت دولت مرکزی از آن ها پشتون های هواخواه استقلال پاکستان در موضع مسلط قرار گرفتند. در شرایط کنونی نیز همین وضعیت وجود دارد، به اضافه این که یک جریان اسلام گرای رادیکالی در بین جریان پشتون شکل گرفته است که همان تحریک طالبان است. این رویکرد در حال حاضر نه تنها به دنبال این است که مناطق پشتون نشین را از انحصار دولت مرکزی در آورد، بلکه هدف آن ها این است که کل کشور پاکستان را اسلامی کرده و قدرت را همان طور که می خواهند تقسیم کنند. لذا اکنون جریان پشتونی سومی در پاکستان وجود دارد که به دنبال این است که قدرت را در پاکستان اسلامی کند و دیگر به دنبال تجزیه پاکستان نیست، به این دلیل که آن ها دیدگاهی خلافت گرا دارند. آن ها به دنبال این هستند که پاکستان تبدیل به یک امارت اسلامی شده و در نهایت خلافت اسلامی در دنیای اسلامی در کشورها با برداشتن مرزها به وجود آید. بنابراین تاثیرگذاری جریان پشتون در حال حاضر باید در سه جبهه دیده شود. جبهه ای که در ارتباط با دولت مرکزی است، جبهه ای که در ارتباط نیمه بندی با جریان ناسیونالیستی دارد و به دنبال اهداف خاص خود بوده اما به دنبال مبارزه مسلحانه با دولت مرکزی نیست و از طریق سیاسی می خواهند به هدف خود برسند. جریان سوم هم جریان اسلام گرا یا تحریک طالبان هستند که به دنبال سرنگونی حاکمیت (از دید خود، سکولار) و آوردن حکومت اسلامی تمام عیار است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اگر به گستره سه جریان پشتون نگاه کنیم، رابطه جریان های عمده با جریان های عمده پاکستانی چگونه است؟
جریانات پشتون در حقیقت، احزاب سیاسی قدرتمندی هم دارند. یعنی جمعیت علمای اسلام مولانا فضل الرحمن و جمعیت علمای اسلام شاخه مولانا سمیع الحق هم پشتون است و در حقیقت تنوع دیدگاه ها را در جریان پشتون می بینیم، احزاب اسلامی میانه رو هم سعی می کنند که از طریق سیاسی با احزاب متحد شوند. چنانچه با بوتو متحد بودند و در بخش های دیگر میانه رو با حزب آقای نواز شریف هم کار می کنند. یعنی جریان های سیاسی میانه رو تلاش می کنند ضمن یک موقعیت پشتونی، از نگاه اسلامی حرکت می کنند و با جمعیت های اسلام گرا همکاری می کنند. اما در کل جریان پشتونی موضع هماهنگ کاملی را در ارتباط با دولت مرکزی ندارد. یعنی بخش هایی از آن با دولت مرکزی متحد هست و بخش هایی از آن خارج از دولت مرکزی قرار می گیرند. به اضافه این که در حال حاضر جریان آقای عمران خان یا حزب انصاف هم هر چند حزب پاکستانی به حساب می آید، اما قسمت های اصلی این حزب و قدرت هایی آن به لحاظ ایالتی با منطقه خیبرپختونخواه متحد هستند. بنابراین باید جریان پشتون را به عنوان دومین قومیت در پاکستان دانست که این دوم بودن، دومین قدرت نیز را در ارتش و در احزاب سیاسی دارد و بعد از آن سندی ها و بلوچ ها قرار می گیرند. یعنی حقیقت این است که جریانی از پشتون ها که دولت مرکزی را پذیرفته است و با آن همکاری می کند، قدرت دوم بعد از قومیت پنجابی است و از همین زاویه باید دید که این قدرت تا چه اندازه با پاکستان همکاری می کند و در چه جاهایی منافعش در تضاد با دولت مرکزی قرار می گیرد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: آینده نقش و نفوذ جریان های پشتونی در پاکستان به چه عواملی وابسته است؟
پاکستان در حال حاضر چهار قومیت موثر دارد که چهار ایالت را در اختیار دارند. پنجابی ها که بیش از 50 درصد پاکستان در آن جا متمرکز است. قومیت سندی ایالت سند را در اختیار دارد. قومیت بلوچ ایالت بلوچستان را در اختیار دارد و قومیت پشتون ایالت سرحد و مناطق قبایلی را در اختیار دارد که هفت قبیله هستند که به آن ها قبایل آزاد می گویند. این چهار قومیت در حقیقت مدعی اصلی قدرت بوده و با هم سازش و همکاری چندانی ندارند. هر کدام دیدگاه خاص خود را دارند. پاکستان با مسائل دیگر چون قومیت مهاجرین است (که از هند آمده در حال حاضر در کراچی و حیدرآباد متمرکز هستند و خواهان این هستند که این دو منطقه از ایالت سند جدا شود و ایالت مستقلی را تشکیل دهند.) روبرو است. بنابراین پاکستان کشوری با وحدت ملی نیست. در حال حاضر نگاه تجزیه طلبانه در حداقل در سه ایالت های پاکستان وجود دارد. در ایالت پختون خواه و یکی در ایالت بلوچستان که در حال حاضر جنگ مسلحانه ای در ایالت بلوچستان وجود دارد و در سند هم این تمایل وجود دارد. لذا تنها گروه قومی که خواهان وحدت ارضی و ملی پاکستان پنجابی ها هستند. به این دلیل که اکثریت جمعیت را دارند و قدرت را در اختیار دارند. پاکستان کشوری است که به لحاظ وحدت ملی کشوری نیست که بتوان گفت با یک انسجام درونی کامل رو به رو است. بنابراین احتمال این که در آینده تحت تاثیر شرایط منطقه ای و بین المللی تحت تجزیه قرار گیرد، وجود دارد و پشتونستان و بلوچستان (بر روی نقشه آمریکایی ها به عنوان کشورهای مستقلی وجود دارند) شکل گیرند.