یادداشت میهمان: استراتژي نظامي داعش در منطقه غرب آسيا و شمال آفريقا؛ استراتژي بازيگر سيال در فضاي منعطف | محسن عابدی / دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران

واژة استراتژي در اصل اصطلاحي نظامي است كه در مفهوم سنتي؛ به هنر و فن طرح‌ريز، تركيب و تلفيق عمليات نظامي براي رسيدن به يك هدف جنگي مشخص اطلاق مي‌شود. (سنجابي، 1380: 22) به عبارت ديگر، استراتژي، فرايند تنظيم روابط ميان اهداف رقابت‌آميز و ابزارها و منابع كمياب است و بر آن است تا براي رسيدن به اهداف با كمترين هزينه، برنامه‌اي مناسب را ارائه دهد. جهت رسيدن به اهداف و منافع مي‌توان از ابزارهاي گوناگون استفاده كرد و راه‌هاي مختلف را براي تأمين آن‌ها برگزيد. يكي از اين ابزار و شايد مهم‌ترين آن‌ها، نيروهاي مسلح و توان نظامي است. (يزدان‌فام، 1381: 379- 378) روستو استراتژي را چنين تعريف مي‌كند:

«استراتژي هنر فرماندهي ارتش‌هاست كه شامل هنر نبرد‌ها، هنر تحركات و هنر استقرار يافتن است.» (روشندل، 1370: 240)

استراتژي زميني را مي‌توان فن و هنر به‌كارگيري نيروها در جنگ زميني براي نيل به اهداف سياسي دانست. (ازغندي و روشندل، 1392: 151) گروه تروريستي- تكفيري داعش با توجه به اينكه بيشتر از نيروهاي پياده‌نظام بهره مي‌برد و دسترسي به امكانات دريايي و هوايي قابل توجهي ندارد، لذا مي‌توان آن را فقط در حوزة زميني تجزيه و تحليل نمود، به همين خاطر استراتژي نظامي رهبران و حاميان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي آن‌ها هم مي‌بايستي استراتژي‌هاي جنگ زميني صرف باشد.

گروه تروريستي- تكفيري داعش موسوم به «دولت اسلامي عراق و شام» بنا به اظهارات آمريكايي‌ها از جمله هيلاري كلينتون در سال 2006 در زمان صدارت وي بر مسند وزارت امور خارجة ايالات متحدة آمريكا با همكاري اقتصادي و مديريت ميداني عربستان صعودي تشكيل و با هدف ايجاد اهرم فشار بر دولت‌ها و تفكر مقاومت در منطقه رشد و نمو پيدا كرد. اين گروه ابتدا در عراق تشكيل شد اما فعاليت‌هاي مسلحانة خود را در حين جنبش‌هاي بيداري اسلامي منطقه، در كشور سوريه به منظور انحراف افكار عمومي از بيداري اسلامي به بهار عربي و هم راستا جلوه دادن تحولات ديگر كشورها با كشور سوريه ادامه داد. پس از گذشت حدود سه سال و بروز ناكامي‌هاي متعدد و شروع مذاكرات صلح، گروه تروريستي- تكفيري داعش با احساس ناامني در كشور سوريه و در حمايت حاميان خود و با همكاري و چراغ سبز بازماندة بعثي‌ها در ارتش  و مردم عادي عراق، پا به جغرافياي اين كشور نهاد و در يك گام استان‌هاي نينوا، صلاح‌الدين، الانبار، موصل و … را اشغال و افراد بسياري از اعم از نظاميان و غيرنظاميان را قتل عام نمود. اشغال الرمادي در عراق و پالميرا در سوريه گسترة وسيعي را در دو كشور در اختيار اين گروه قرار داد. به نحوي كه برخي از اعضاي داعش شعارهايي از قبيل «از فلوجه تا مبعوجه» را سر مي‌دادند. اعضاي اين گروه در آن زمان حدود و ثغور حكومت خود را در دو كشورشهر فلوجه عراق و شهر مبعوجة استان حماء در سوريه معرفي مي‌كردند.

افزایش حملات هوایی و زمینی به مناطق تحت کنترل داعش در سوریه و عراق، موجب تضعیف این گروه در این دو کشور شده است؛ به همین دلیل داعش بدون چشم‌پوشی از عراق و سوریه به عنوان مرکز خلافت خود به توسعه و گسترش بازوهای خود از طریق تأسیس استراتژی «بازوهای متعدد» در سایر مناطق غرب آسيا و شمال آفریقا دست زده است. داعش از سال 2013 میلادی فعالیت‌های خود را در سوریه آغاز و تا عراق گسترش داد. اما این گروه به مناطق تحت تصرف خود در سوریه و عراق بسنده نکرد و از سال 2015 حملات خود را تا شمال آفریقا توسعه داد. پیرامون نقشه جغرافیایی داعش در غرب آسيا و شمال آفریقا می‌توان گفت که این گروه در این منطقه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی به سه شکل حضور دارد:

1)    کشورهایی که داعش مناطقی از آن‌ها را تحت سیطره و کنترل خود قرار داده است.
2)    کشورهایی که داعش بدون تصرف و کنترل مناطقی در آن‌ها حضور دارد.
3)    کشورهایی که داعش در آن‌ها به عملیات تروریستی اقدام نموده است.

گروه نخست، شامل دو کشور عراق و سوریه در غرب آسيا و لیبی در شمال آفریقا است. از اواسط سال ۲۰۱۳، نخستین دسته از شبه نظامیان داعش که به مدد چندین سال نبرد در عراق کاملاً کارآزموده شده بودند از مرزهای شرقی سوریه وارد این کشور شدند. هم اکنون، عناصر داعش در سوریه در مناطقى از استان‏‌هاى رقه، دیرالزور، حسکه، حلب، ریف دمشق، حمص، حماه، ادلب، یرموک، القلمون پراکنده هستند و در برخى از این مناطق از جمله رقه و دیرالزور کنترل کامل را به ‏دست گرفته‌اند. داعش علاوه بر سوریه، شهرهای استراتژیکی متعددی را در عراق در اختیار دارد. جهش بزرگ داعش در عراق در ژوئن 2014، با تسلط بر شهر موصل و بخش بزرگی از استان‌های نینوا، صلاح‌الدین، دیالی، بابل و سامرا اتفاق افتاد.

گروه دوم، شامل کشورهای مهمی از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله مصر، تونس، الجزایر، لبنان، فلسطین و اردن می‌شود. داعش در این کشورها بدون تصرف مناطقی و از طریق سایر گروه‌های هم پیمان خود حضور دارد. در این بین، حضور و نفوذ گروه داعش در مصر از طریق گروه انصار بیت ‌المقدس صورت می گیرد.

انصار بیت‌المقدس که پس از بیعت با داعش، نام «ولایت سینا» را برای خود انتخاب کرده، فعالیت‌های خود را در مسیر توسعه نفوذ داعش در مصر پی گرفته است. در این میان، منطقه اصلی نفوذ و مرکز فعالیت داعش در مصر صحرای سینا می‌باشد. داعش در تونس منطقه خاصی تحت کنترل و سیطره خود ندارد، اما تعدادی از گروه‌های کوچک از جمله «جند الخلافه تونس» و «طلائع جند الخلافه» که به تازگی شکل گرفته‌اند. در رابطه با حضور داعش در لبنان باید گفت که این گروه به صورت منظم و سازماندهی شده در این کشور حضور ندارد. اما داعش دارای هسته‌های نهفته در لبنان است. در این میان گروه شبه نظامی «احرار السنه» در بعلبک لبنان طی بیانیه عمومی هم پیمانی خود را با گروه داعش و خلافت خودخوانده خود را نیز در لبنان اعلام کرد. همچنین افرادی در مناطق شمال لبنان بویژه در عکار و طرابلس حضور دارند. در مورد حضور داعش در فلسطین نیز باید گفت گروه‌ها و سازمان‌های کوچک وفادار به داعش از جمله «أنصار الدوله الإسلامیه» و «سریه عمر حدید» در نوار غزه حضور دارند که از گروه داعش حمایت می‌کنند؛ با این حال این گروه از نفوذ قابل توجهی در این منطقه برخوردار نیست. از دیگر کشورهای منطقه که داعش در آن حضور دارد، اردن می‌باشد. افراد و گروه‌های مختلفی در اردن از داعش حمایت می‌کنند. در سال گذشته یک گروه تروریستی مسلح اردنی تحت عنوان گردان «شهدای معان» اعلام کرد که با داعش بیعت کرده و آماده جهاد علیه ملک عبدالله دوم است.

گروه سوم، شامل کشورهایی که داعش در آن‌ها به عملیات تروریستی اقدام نموده است از جمله ترکیه، عربستان سعودی، کویت و یمن می‌باشد. ترکیه چندین سال است که گذرگاه مرزی بسیار مناسبی برای تروریست‌های خارجی جهت پیوستن به داعش محسوب می‌شود. در طی سه سال گذشته داعش در ترکیه دست به سازماندهی بزرگی زده است، آنکارا، استانبول، آدی یامان، غازی عنتاب و ساکاریا شهرهایی هستند که داعش در آن به فعالیت‌های مختلفی از جمله جذب نیرو اقدام کرده است. داعش تا به امروز حملات متعددی را علیه شیعیان عربستان سازماندهی کرده است. از جمله مناطق عربستان که همواره مورد حملات ادواری داعش قرار گرفته است می‌توان به منطقه الشرقیه، منطقه عرعر و ریاض اشاره کرد. گروه داعش همچنین، مسئولیت چندین عملیات بمب‌گذاری را در مساجد شیعیان عربستان در شرق این کشور بر عهده گرفته و از شبه نظامیان خود خواسته تا به این بمب‌گذاری‌ها ادامه دهند. داعش در کویت نیز به فعالیت تروریستی اقدام نموده است. در روز جمعه 26 ژوئن 2015 یک شخص در عملیاتی انتحاری خود را در وسط مسجد امام صادق (عليه السلام) شیعیان در منطقه الصوابر منفجر کرد که در نتیجه آن 27 نفر از نمازگران کشته شدند. به دنبال آن گروه داعش طی بیانیه‌ای مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت. به طور رسمی داعش، خلافت خود را در یمن در اوایل سال 2015 اعلام کرد. نیروهای داعش همچنین در آوریل 2015 با انتشار کلیپی، پرچم سیاه این گروه را در پایتخت یمن، صنعا به اهتزاز درآوردند. (نجات، 1395) روزنامه فرانسوی لوموند استراتژی داعش در حمله به عراق را ایجاد گسست در قوس شیعی منطقه عنوان کرده که از زمان حمله آمریکا به عراق و روی کار آمدن یک حکومت شیعه در بغداد، از تهران تا بیروت ادامه یافته است. همچنين به تضادهای استراتژی داعش با استراتژی سازمان القاعده به رهبری ایمن الظواهری اشاره کرده و می‌نویسد:

«بر خلاف القاعده که بر به کار گرفتن تمامی قوا علیه غرب و دوری از مبارزه با شیعیان تاکید می‌کند، داعش براین باور است که از زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق، ازاین پس اولویت در مبارزه با دشمنان امروز است، نه دشمنان دیروز.»

برخلاف استراتژی بین‌المللی مبارزه با غرب القاعده، استراتژی داعش مبارزه در ابعاد منطقه‌ای است: عراق، سپس سوریه، و درنهایت لبنان و اردن، حتی فلسطین. (http://hamshahrionline.ir) پيش از نطق تاريخي ابوبكر بغدادي در تيرماه 1393 در مسجد موصل، نيروهاي او سه استان از چهارده استان سوريه را تصرف كرده بودند و در پنج يا شش استان مشغول نبرد بودند. نيروهاي هوادار داعش از يك سو با ارتش سوريه و از سويي ديگر با معارضيني چون النصره (القاعدة سوريه) و ارتش آزاد سوريه (جيش الحر) مي‌جنگيدند و خودشان  هم گمان نمي‌بردند اين گونه و به سرعت دومين استان پهناور عراق (با مساحتي نزديك به 40000 كيلومتر مربع) را در اختيار بگيرند. آندري كورت كرونين در شماره آوريل 2015 دو ماهنامه فارين افيرز شوراي روابط خارجي آمريكا طي مقاله‌اي تحقيقي بدين جمع‌بندي مي‌رسد كه داعش گروهي است كه حداقل 30000 جنگنده زبده و مصمم دارد، 80000 كيلومتر مربع زمين در دو كشور عراق و سوريه را در اختيار گرفته، عضوگيري گسترده‌اي را از شرق و غرب بين زنان و مردان در دستور كار قرار داده، رسانه‌هاي ارتباطي محيرالعقولي دارد، منابع مالي مطمئني سازماندهي نموده و عمليات‌هاي نظامي بسيار پيچيده‌اي را به اجرا نهاده است. طبق برآورد و اعلام سازمان‌ةاي امنيتي آمريكا، داعش موفق شده است 15000 جنگنده را از 80 كشور دنيا سازماندهي كند. تعداد پرشماري از اعضاي داعش اهل تونس، عربستان سعودي، استراليا، روسيه، فرانسه و بريتانيا هستند. طبق گزارش F.B.I داعش در بين جوانان و نوجوانان ايالت دنور، آناپوليش و حومه شيكاگو هم هواداراني دارد. در سال 1394 داعش توانسته است از مرز تركيه با سوريه (822 كيلومتر) تا مركز الانبار در غرب عراق جمعيتي به تعداد 8-7 ميليون نفر را در مساحتي حدود 80- 70 كيلومتر مربع زير مهميز خود در آورد. اين جمعيت، معادل جمعيت جمهوري آذربايجان و دو برابر جمعيت اقليم كردستان عراق است. اكنون داعش، 35000 نيروي خود را از عرسال در شرق لبنان تا دياله در غرب عراق و از كوباني در جنوب تركيه تا الانبار در جنوب شرق اين كشور در عراق پراكنده است. (نصري، 1395)

به نظر مي‌رسد گروه تكفيري- تروريستي داعش با حمايت، حاميان غربي- عربي به همراه متحدين منطقه‌اي خود از جمله رژيم صهيونيستي اشغالگر قدس و تركيه با بهره‌گيري از عناصر چندگانه خود جهت حفظ و بقاي وجودي، استراتژي‌ خاصي را دنبال مي‌كنند كه مي‌توان نام آن را استراتژي «بازيگر سيال در فضاي منعطف» ناميد. عناصر و ابزار لازم در اين استراتژي را مي‌توان با يك مثال عيني توضيح داد. فرض كنيد مقداري آب در يك بادكنك ريخته‌ايم. حال عناصر و ابزار اين مثال را با اين استراتژي تطبيق مي‌دهيم. عناصر و ابزار مذكور شامل: نيروي انساني و تجهيزات سيال به عنوان آب، جغرافياي متغير و منعطف غرب آسيا به عنوان بادكنك، استراتژي خارجي و كمك‌هاي مالي و سياسي به اين گروه با هدف بازكننده فضاهاي جغرافيايي جديد به عنوان هواي درون بادكنك كه اين گروه را جهت نيل به اهدافش ياري مي‌كند. اما در مقابل جبهة مقاومت متشكل از كشورهاي جمهوري اسلامي ايران، عراق، سوريه، حزب الله لبنان، گروه‌هاي مقاومت فلسطيني و ديگر كشورها در برابر اين گروه صف‌آرايي كرده‌اند كه به عنوان فشار خارجي كه از بيرون ديواره بادكنك به آن فشار مي‌آورند تا آب داخل بادكنك را بخار و يا آن را از داخل بادكنك به خارج آن هدايت كنند. اما استراتژي‌هاي موفقي كه مي‌توان در اين خصوص جهت نيل به موفقيت در برابر اين گروه تكفيري- تروريستي مورد استفاده قرار داد، روش‌هايي است كه عبارتند از: 1- بخار كردن آب بادكنك؛ 2- خروج هدايت شدة آب از درون بادكنك.

در روش اول علي‌رغم اينكه آب درون بادكنك مي‌ماند اجازة جابه‌جايي به آن داده نمي‌شود و باز گذاشتن دهانةخروجي بادكنك، به مرور زمان اين آب را حرارت داده تا بخار ‌‌شود به نحوي كه حتي يك قطرة ديگر از آن هم در بادكنك نماند. سون تزو در رابطه بر بازگذاشتن راهي براي دشمن و عدم فشار بيش از حد لزوم بر او تأكيد مي‌ورزد. او مي‌گويد: «هنگامي كه دشمن را محاصره مي‌كنيد، دريچه‌اي را باز بگذاريد. دشمن نوميد را خيلي تحت فشار قرار ندهيد.» (Hart, 1967: 12) در اين روش در واقع تروريست‌ها در جغرافياي قابل تغيير و منعطف غرب آسيا مي‌مانند، اما ابتدا ويژگي انعطاف جغرافيا را به‌صورت مقطعي از بين برده، سپس با اعمال فشار نظامي بيروني به صورت احاطة كامل و نه جبهه‌اي به آن‌ها بصورت همه جانبه و نه منطقه‌اي به نحوي كه قابليت سياليت و جابه‌جايي نداشته باشند نسبت به انهدام آن‌ها اقدام مي‌شود تا جايي كه ديگر تروريستي در هيچ نقطه‌اي نماند كه البته اين امر با يك عزم جدي و عمومي امكان‌پذير است.

در روش دوم مي‌بايست ابتدا از دهانة خروجي بادكنك تا نقطة معين و از پيش تعيين شده، مسيري امن و غيرقابل نفوذ به بيرون طراحي نمود سپس دهانة باكنك را باز كرد آب را از درون آن به نقطة تعيين شده هدايت نمود. بنا به گفتة سون تزو هنگامي كه دشمن را محاصره مي‌كنيد، دريچه‌اي را باز بگذاريد، «هدف پيروزي، نابودي فيزيكي كلي دشمن نيست بلكه از بين بردن اراده مقاومت و كنترل ذهني و فيزيكي وي مي‌باشد.» (ازغندي و روشندل، 1392: 17) در اين روش «ريشه‌كن كردن داعش نيازمند همکاری نظامی – امنیتی نزدیک دولت‌ها در یک قالب محدود و هدفمند است. این همکاری باید با یک دستور کار مشخص، زمان‌بندی شده و متکی بر یک دیپلماسی چندجانبه صورت پذیرد. چنین روشی راه را بر تفسیرهای گسترده از اهداف بلندمدت و بعضا منافع ـ محور کشور‌ها می‌بندد. حضور همه کشور‌ها، اعم از کوچک و بزرگ، در مبارزه با داعش برای تقویت حس تهدید مشترک در منطقه ضروری است. این روش همچنین از بلوکیزه کردن مسائل منطقه‌ای بین قدرت‌های بزرگ منطقه (مثلا بین ایران و عربستان سعودی) جلوگیری می‌کند که خود منشأ بی‌اعتمادی برای کشورهای کوچک‌تر منطقه است. چنین روشی همچنین می‌تواند گامی اعتمادساز برای همکاری‌های بیشتر منطقه‌ای باشد.» (برزگر، 1395) در واقع جبهة مقاومت به تنهايي و يا به كمك ديگر مجامع و نهادهاي بين‌المللي مي‌بايست جغرافياي معيني را انتخاب و پس از خلع سلاح تروريست‌ها، از يك كانال امن تروريست‌هاي تكفيري را به آن مكان انتقال داده و با گذشت زمان نسبت به تغيير افكار و رفتار آن‌ها اقدام نمايند.

منابع و ماخذ:

    سنجابي، عليرضا، (1380)، «استراتژي نظامي» چاپ دوم، تهران: پاژنگ.
    يزدان‌فام، محمد، (1381)، «استراتژي نظامي آمريكا پس از حملات 11 سپتامبر»، مجلة نگاه، سال سوم، شمارة 21.
    روشندل، جليل، (1370)، «تحول در مفهوم استراتژي»، مجموعه مقالات اولين سمينار تحول مفاهيم، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي.
    ازغندي، عليرضا و جليل روشندل، (1392)، مسائل نظامي و استراتژيك معاصر، چاپ چهاردهم، تابستان، تهران: نشر سمت.
    نجات، سيدعلي، (23/1/1395)، مركز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، كد مطلب 36254، http://article.irna.ir/fa/c1_6097
    (4/4/1393)، استراتژي داعش در عراق و شام، كد مطلب 263613، http://hamshahrionline.ir/details/263613/world/views
    برزگر، كيهان، (13/04/1395)، «راه حل شكست داعش»، پژوهشكدة مطالعات استراتژيك خاورميانه، 13/4/1395، http://fa.cmess.ir/View/tabid/127/ArticleId/3035/.aspx
   نصري، قدير، (13/04/1395)، «صنعت خشونت»، پژوهشكده مطالعات استراتژيك خاورميانه، http://fa.cmess.ir/View/tabid/127/ArticleId/3036/.aspx

    Liddell Hart, B.H. (1967) ; Strategy: The Indirect Approach ; London: Faber.

————————————

توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.