بالکان بخشی از قاره اروپاست که به بالکان شرقی و بالکان غربی قابل تقسیم است. برخی از این کشورها عضو اتحادیه اروپا، برخی عضو ناتو و برخی هم در آستانه پیوستن به ناتو یا در آستانه پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. از گذشته بالکان منطقه ای دچار آشوب و جنگ داخلی و تضادهای مختلف بوده است. در سالهای گذشته هم بسیاری با توجه به ساختار ساختار قومی و.. به مستعد بودن بالکان برای محوریت کانون بحران نسبت به دیگر مناطق جهانی اشاره کرده اند. گفتگوی زیر با دکتر عليبمان اقبالي زارچ به کانونها و مراکز بحران خیز بالكان توجه کرده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: اهمتی ژئوپلتیکی بالکان چیست ؟
قبل از پرداختن به تشریح و برشمردن کانونهای بحران در منطقه بالکان بد نیست به چند مؤلفه در ارتباط با اهمیت بالکان اشاره شود. از زمان امپراتوری روم تا کنون بالکان به عنوان سیلوی غلات اروپا و جهان، منطقهای حاصلخیز و بهرهمند از منابع طبیعی و خدادادی بسیار و قرار گرفتن در شاهراه ارتباطی اروپا به آسیا همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ بوده است. لذا حداقل از اوایل قرن بیستم تا کنون این تئوری و فرضیه در عرصه سیاسی مطرح بوده است که تسلط بر این منطقه تسلط نسبی بر همهی دنیا را به همراه خواهد داشت. شاید همین فرضیه سبب شروع دو جنگ جهانی در قرن بیستم از این منطقه گردید. در اواخر قرن بیستم نیز که اروپا خود را از بار سنگین کمونیسم و دیکتاتوری تمرکزگرای سوسیالیستی رها میکرد، گرفتار بحرانی در همین منطقه شد که نتوانست این بحران را مدیریت کند و جهت رسیدگی و پایان این بحران از قدرتهای بیرونی همچون آمریکا و ناتو کمک گرفت. در عین حال ویژگی دیگر این منطقه تنوع ملیتی، قومی، نژادی و دینی میباشد. در این منطقه هم گروههای مسیحی و زیرمجموعههای آن –پروتستان، ارتودوکس و کاتولیک- و هم گروههای مسلمان از جمله گروههای اهل سنت و گروههای علوی و متشیع و به عبارتی ادیان توحیدی نیز حضور دارند. لذا مؤلفههای نژادی، اعتقادی، ملی و اقتصادی سبب اهمیت مضاعف منطقه بالکان در معادلات منطقهای و بینالمللی میباشد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: چند دسته بحران و کانونهای بحران در منطقه بالکان وجود دارد؟
این منطقه در چند زمینه دارای ظرفیت بالقوه میباشد. به عبارتی میتوان گفت که بحرانهای نهفته یا آتشهای زیر خاکستری در این منطقه وجود دارد که هر زمان ممکن است آتشفشان این بحرانها فوران کرده، لرزه کوچک و حتی زلزله بزرگ ایجاد نماید. از آن جمله میتوان به بحرانهای مرتبط با یوگوسلاوی سابق، درگیری های سابق بین صربها، مسلمانان، کرواتها و بوسنیاکها اشاره کرد. همچنین میتوان منازعه دیرینه بین رومانی و مجارستان را ذکر نمود. مجارها نسبت به اقلیتی که عمدتاً در ترانسیلوانیای رومانی ساکنند ادعاهایی دارند. مجارهای ساکن رومانی نیز رؤیای استقلال و خودمختاری را دنبال میکنند. در صربستان موضوعاتی را میتوان ذکر کرد. در شرق رومانی مسأله مولداوی قابل اشاره است که در مولداوی نهضتی برای اتحاد با رومانی وجود دارد. نزدیک به چهل درصد جمعیت مولداوی روس تبار هستند که در منطقه دنیستر و ترنس دنیستر ساکن بوده و مسأله ساز میباشد. مورد دیگر اوکراین است که بخشی از معادلات سیاسی آن در ارتباط با روسیه مشاهده گردید و در عین حال اقلیتی قابل توجه رومانیایی ساکن اوکراین هستند که ادعاهایی دارند. همچنین قضیهی آلبانی و کوزوو قابل ذکر است. موضوع دیگر بحث سیاسی و حزبی مقدونیه با یونان و همچنین بحث داخلی مقدونیه در ارتباط با اقلیت آلبانیایی تبار است که گفته میشود به چهل درصد جمعیت این کشور رسیده است. لذا به اندازه کافی کانونهای بحران و بحرانهای خفته شده در این منطقه وجود دارد که با توجه به شرایط و ویژگیها و روند تحولات منطقهای و بین المللی از طرف نیروهای افراطی ملی گرای بومی و عناصر خارجی در مقاطع مورد نیاز مورد بهره برداری قرار میگیرد.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با در نظر گرفتن نسبت این بحرانها با جهان اسلام و اقلیتهای مسلمان ساکن این منطقه، در شرایط کنونی اقلیتهای مسلمان چه جایگاهی در منطقه بالکان دارند؟
یک ویژگی مسلمانان در بالکان به عنوان بخشی از اروپا بومی بودن آنها در این منطقه میباشد و مانند مسلمانان غرب قاره نیست که اقلیت های مهاجر میباشند.یعنی در فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی بررسی آمار و ترکیب اقلیتهای مسلمان حاکی از آن است که عمدتاً از سایر کشورها، آفریقا، آسیا به اروپا مهاجرت کردهاند در حالیکه در بالکان مسلمانان عمدتاً بومی منطقه به حساب میآیند و سابقه حضور آنان طبق اقوال مختلف حداقل به قرون پانزده یا ده و یازده میلادی میرسد. این ویژگی بسیار مهم مسلمانان در این منطقه به شمار میرود. لذا به عنوان افرادی که از بیرون ساکن این منطقه شده و داعیه اضافی دارند مطرح نیستند. بحث دیگر در ارتباط با مسلمانان ترکیب متعادل و متوازن آنان میباشد. هم شامل گروههای اهل سنت و هم شامل گروههای علوی و متشیع میباشند. موضوع مهمتر آن است که حرکت، رفتار و روحیه اجتماعی و زندگی مسلمانان در این منطقه همواره مسالمت آمیز و بر مبنای صلح و دوستی و مودت بوده است. به عبارتی از حدود قرون وسطی به بعد با توجه به تعدد و تنوع بحرانهای این منطقه هرگز حرکت تهاجمی، خیزشی یا ضرب و شتمی از طرف مسلمانان علیه سایر گروهها شروع نشده و در حالی که عکس آن مصداق داشته است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: با توجه به شکافهای اجتماعی و بحرانهای موجود، چشم انداز بحرانها در بالکان به چه عواملی بستگی دارد؟
در این زمینه مجموعهای از فاکتورهای بیرونی و درونی دخیل میباشند. فاکتورهای بیرونی بحث منازعهی قدرتهای بزرگ خصوصاً روسیه و آمریکا در این منطقه قابل توجه است. این منطقه همواره به عنوان منطقه منازعه نفوذی و سنتی حضور روسها مطرح بوده است. اکنون تا حدودی این حضور با توجه به تحولات شکل گرفته در بالکان پس از فروپاشی کمونیسم کم رنگ شده است. توسعهی ناتو به شرق اروپا به شدت نگرانی روسها را سبب گردیده است. این فاکتور بیرونی به حساب میآید. فاکتور درونی در مرحله اول بیشتر مربوط به بحث اقتصادی میباشد. بحث فقر، بیکاری، فساد و گروههای مافیایی و سازمان یافته جنایتکار و قاچاق انسان منطقه را به شدت زجر میدهد. پدیدهای هم که در سالهای اخیر، بعد از بحران خاورمیانه و موضوع سوریه مقداری موجب آزار این منطقه گردیده بحث مهاجرینی است که از سوریه از طریق ترکیه و … به سمت اروپا در حرکت است. باین متغیرها بر چشم انداز بحرانهای موجود در بالکان تاثیر دارد.
————————————
توجه : مسئولیت صحت و سقم مقالات، یادداشت ها و مصاحبه های منتشر شده به عهده نویسنده بوده و صرف انتشار به معنی تائید آن نمیباشد.