(فرشید فرهادی؛ پژوهشگر مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام)
جمهوری اسلامی ایران مهمترین رسالت فراملی انقلاب اسلامی خود را استکبارستیزی تعریف کرده است. ارزشها و آرمانهای منتج از این رسالت فراملی انقلاب اسلامی ایران در میان واحدهای منطقهای خاورمیانه، مقبولیت زیادی در میان عامۀ مردم پیدا کرد. به همین دلیل، دولتهای محافظهکار منطقه و قدرتهای مداخلهگر فرامنطقهای، سیاست مقابله و مهار را برای جلوگیری از سرایت آن در دستورکار خود قرار دادند. چنین شرایطی سبب شد بلافاصله انقلاب اسلامی ایران مورد تهدید و خطر تهاجم واقع شود؛ به همان سان که از فردای 1789 پادشاهیهای محافظهکار اروپایی بهرهبری مترنیخ سیاست انزوای انقلاب فرانسه را در پیش گرفتند. پیامد چنین سیاستی تحمیل هفت مرحله تهاجم نظامی گسترده از 1789 تا 1802 از سوی ائتلاف پادشاهیهای اروپایی علیه انقلاب فرانسه بود.
اگر در اروپای قرن 18، مترنیخ ابتکارعمل را برای مقابله با انقلاب فرانسه بر عهده داشت، در خاورمیانه از 1979 امریکا چنین نقشی را بر عهده گرفته است؛ چراکه از دیدگاه ایالات متحده، این کشور و متحدان منطقهای آن شدیداً در معرض تهدیدهای ناشی از انقلاب اسلامی ایران هستند که حوزۀ نفوذ امریکا را در خاورمیانه مورد چالش اساسی قرار داده است. در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران همواره در چهار دهۀ گذشته آماج تهدید از سوی جهان غرب بهرهبری امریکا و متحدان محافظهکار منطقهای این کشور بوده است. امریکا بهعنوان قدرت هژمونیک جهانی همواره در طول چهار دهۀ گذشته کوشیده است با تکیه بر توان خود در عرصههای سختافزاری و نرمافزاری، حصر ژئوپلیتیکی و ژئوکالچری و ژئواکونومیکی را بر انقلاب اسلامی ایران تحمیل کند.
شرایط ساختاری یادشده سبب شده است جمهوری اسلامی ایران زیر فشار شدید ساختاری قرار گیرد. این مهم حتی در طول چند سال گذشته ذیل عنوان کارزار فشار حداکثری به منتها علیه خود رسیده است. باید گفت مهمترین پیامد این فشار ساختاری برای جمهوری اسلامی ایران در آیندۀ نزدیک، تهدید انزوای سیاسی و اقتصادی است؛ موضوعی که به نظر میرسد در شرایط حال حاضر، بیش از هر زمانی، به واقعیت و عینیت نزدیک شده است. تحریمهای اقتصادی بیسابقه در شدیدترین و پیچیدهترین شکل خود، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را در انزوای کامل قرار داده است. در سطح منطقهای نیز روندهایی مانند عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی، ایدۀ ناتوی عربی و مطرحشدن ایدۀ حضور ناتوی غربی در خاورمیانه و شکنندهبودن ثبات سیاسی معدود متحدان منطقهای جمهوری اسلامی ایران، بیش از گذشته، تهدید انزوای سیاسی را برجسته کرده است. شرایط یادشده منتج به این مسئلۀ اساسی و ضروری شده است که راه برونرفت از این تهدید حصرمانند چیست.