پس از درگذشت ملک عبدالله، دوره سلطنت «سلمان بن عبدالعزیز» آغاز شد. در این بین هر چند سلمان بن عبدالعزیز در بیانیه ای اعلام کرده که ادامه دهنده راه ملک عبدالله خواهد بود، اما نوع نگرش فکری، فرهنگی و سیاسی پادشاه جدید عربستان و تاثیر آن بر تغییرات توسط سلمان بن عبدالعزیز، مد نظر بسیاری است. در همین راستا برای بررسی بیشتر این امر گفتگویی با دکتر نبی اله ابراهیمی داشته ایم:
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نگرش فکری، فرهنگی و سیاسی پادشاه جدید عربستان چگونه است؟
از لحاظ سیاسی و داخلی سلمان بسیار محافظه کار است. چون وی جناح لیبرال را حذف کرده است، از یک طرف احتمال اینکه ما به سمت اصلاحات سیاسی در عربستان برویم وجود نداشته و غیر ممکن است. از طرف دیگر ما شاهد افزایش نفوذ سلفیان علمی در ساختار فرهنگی -اجتماعی عربستان خواهیم بود. یعنی آنها به صحنه قدرت و وزارت خانه هایی مانند امربه معروف و نهی از منکر باز خواهند گشت. مسئله سوم حقوق زنان و مواردی از این دست است که یک چیزی شبیه به دوران فهد را شاهد هستیم، یعنی اصلاحات بسیار تدریجی و محافظه کارانه صورت خواهد گرفت و نوع نگرش از لحاظ داخلی و نسبت به حقوق و آزادی های سیاسی و اجتماعی مانند دوران عبدالله نیست.
از لحاظ بین المللی به نظر می رسد، سیاست خارجی ملک عبدالله دنبال خواهد شد، زیرا سیاست خارجی در عربستان سعودی زیاد بر روی شخصیت پادشاه متمرکز نیست چون سیاست خارجی آن ها به این شکل است که تصمیم گیری به صورت جمعی و مشورتی صورت می گیرد. از لحاظ اقتصادی نیز به نحوی سلمان همچنان بر سلطان نفت بودن عربستان تاکید دارد و عنصر تعیین کننده بودن آن در بحث ثبات و قیمت نفت در بازار باشد. از لحاظ داخلی نگاه و نگرش ملک عبدالله را ندارد محافظه کار تر به مسائل می نگرد و سعی می کند با نمادگرایی و با مسائل تروریست و مسائلی از این شکل، مخالفان را در عربستان سعودی نیز قلع و قمع کند.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: تاثیرات داخلی انتخاب سلطان سلمان چیست؟
سلمان بن عبدالعزیز که به عنوان هفتمین پادشاه عربستان سعودی انتخاب شده است، در سال 2005 (که ملک عبدالله پادشاه شد) سلمان را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد. ولیعهدی وی از چند جهت اهمیت داشت: اینکه ریاض را از شهر کوچک یک میلیون نفری به شهر مدرن هفت میلیونی تبدیل کرد. وی در دورانی که امیر منطقه ریاض محسوب می شد. از نظر خصوصیات شخصی و فردی سلمان از محافظه کارترین خاندان آل سعود است، وی در میان سدیری ها بهترین رابطه را با وهابی ها هم دارد. از طریق پسرش با اصحاب رسانه و روزنامه الشرق الاوسط و العربیه نیز ارتباط بسیار نزدیکی دارد و مورد حمایت آن ها است، یعنی بازوی قدرت نرم عربستان طی سال ها در دست سلمان بن عبدالعزیز بوده است.
یکی از مسائلی که انتقال قدرت در عربستان را مسالمت آمیز کرد، شخصیت مورد احترام سلمان در بین کل شاهزاده ها بوده است. از لحاظ سیاست و قدرت نیز، تقریبا شخصیتی شبیه به ملک الفهد دارد. از یک جهت که خصوصیات فردی و شخصیتی ملک الفهد را ندارد و بسیار محافظه کار تر و به قیود و مسائل اخلاقی جامعه عربستان پایبند تر است.
نحوه انتخاب شدن سلمان به شورای بیعتی که ملک عبدالله در سال 2006 تاسیس کرد، بر می گردد و طبق وصیت نامه موسس عربستان سعودی قدرت باید به فرزندان و فرزندان فرزندان عبدالعزیز برسد. سلمان به عنوان ولیعهد انتخاب می شود و در راس کار قرار می گیرد اما بازی ای که شروع می شود، جریان قبایل، لیبرال ها و جریان آل عبدلله است. یعنی از سال 2012 به این سو، شاهد تغییرات گسترده ملک عبدالله در خاندان آل سعود هستیم . وی پسرش را معاون وزیر خارجه، پسر دیگرخود مشعل بن عبدالعزیز را رئیس منطقه ریاض می کند و همه این ها در راس قدرت قرار می گیرند. چهره اصلی متعب بن عبدالعزیز است که همه احتمال می دادند که به عنوان ولی ولیعهد انتخاب شود. متعب رئیس گارد ملی و رئیس دیوان الملکی می شود . بسیاری معتقد بودند اگر حدود دو سال دیگر ملک عبدلله زنده می ماند، احتمالا متعب اکنون به جای محمد بن نایب معرفی می گردید. اما مرگ ملک عبدلله باعث انتقال قدرت از جریان آل عبدالله، قبایل و لیبرال ها به جریان و بلوک رقیب یعنی وهابی ها، چهره های محافظه کار و سدیری ها شد. انتقال قدرتی که سال ها در دست لیبرال ها، قبایل، تکنوکرات ها و جریان آل عبدلله بود، اکنون به سمت جریان سدیری ها، محافظه کارها و مذهبی ها- وهابی ها منتقل شده است. این تغییری از لحاظ آرایش قدرت در عربستان صورت گرفته است. اما تا زنده بودن سلمان بن عبدالعزیز همچنان ثبات و استمرار در عربستان سعودی طبق روال گذشته و طبق میراث عبدالله ادامه خواهد داشت. ولی اینکه در آینده با آمدن یک چهره امنیتی و ضدایرانی چه خواهد شد اهمیت دارد فعلا عربستان مسیر انتقال قدرت به صورت مسالمت آمیز را پشت سر گذرانده است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: تاثیر انتخاب سلمان در تحولات منطقه مانند سوریه، بحرین، یمن و … چیست؟
از لحاظ مشکل بیماری سلمان ممکن است فقط سه روز در هفته توانایی کار کردن داشته باشد. اما مسئله اصلی وزرات خارجی، دستگاه امنیتی و وزارت دفاع عربستان است و باید دید در این مناطق چه نقشی را ایفا می کنند؟ مثلا پرونده یمن احتمالا به دست مقرن داده خواهد شد، و باید دید پرونده ایران آیا در وزارت خارجه عربستان باقی خواهد ماند یا خیر؟ با این حال در موضوعات منطقه ای همان نگاه ملک عبدالله دنبال خواهد شد و احتمال اینکه جریان های سنی در عراق، سوریه و کشورهای دیگر را تقویت شوند، وجود دارد. یعنی در عربستان سعودی از لحاظ سیاست خارجی همان نگاه ملک عبدالله دنبال می شود و تلاش میشود عربستان از یک بازیگر متوسط به یک بازیگر قوی منطقه ای تبدیل کنند. این رهیافت ادامه خواهد داشت و همچنین مشکلات منطقه ای یعنی یمن، ایران، عراق و سوریه همچنان باپرجا خواهد بود. این مسئله همچنین به نوع بازیگری ایران و اینکه عربستان آیا آمادگی دارند که با ایران در پرونده یمن یا در سوریه و یا در عراق همکاری کنند هم مربوط است. اما آنچه پرواضح است استمرار سیاست های دوران ملک عبدالله است.
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام: نوع نگاه اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و چین به دوران سلطان سلمان چگونه است؟
سلمان مورد حمایت تمامی اتحادیه اروپا، آمریکا و روسیه و … است. زیرا در دوران ولیعهدی یعنی زمانی که قبلا وزیر دفاع و امیر منطقه ریاض بود، به راحتی با تاچر در انگلستان دیدار می کرد و آمریکایی ها نیز به شدت از چهره سلمان حمایت می کنند. آنها آگاهند که وی در بین افراد موجود عربستان، از محافطه کارترین و با اعتماد ترین فرد مورد حمایت آن ها است. در نتیجه سلمان چهره بین المللی مخفی ندارد. البته می توان گفت سلمان چهره ای است که نگاهش بیشتر از آنکه به سمت شرق یا چین و روسیه باشد به سمت غرب به ویژه انگلستان است. به این معنی که انگلستان از نظر اولویت علاقه سلمان، در درجه نخست قرار دارد و بعد آمریکا، فرانسه و آلمان قرار دارند همچنین برای کشورهای مذکور سلمان شخصیت مورد اعتماد است.