نگاه مسقط به بحرانهای منطقهای و بازیگران خارجی
– گفتگو با دکتر محمدمهدی مظاهری
کارشناس ارشد مسائل عربی
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام
سیاست خارجی عمان بهعنوان کشوری مهم در همسایگی و ارتباط با چند بازیگر عمده منطقهای چون عربستان و ایران، تعریف میشود. در همین راستا برای بررسی بیشتر نگاه مسقط به بحرانهای منطقهای و بازیگران خارجی و رویکرد سیاست خارجی مسقط گفتگویی با دکتر محمدمهدی مظاهری داشتهایم:
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : اهداف و اصول سیاست خارجی عمان را با چه متغیرهایی میتوان مدنظر قرار داد؟
تا قبل از سال 1970، پادشاهی عمان دستگاهی به نام سیاست خارجی نداشت، حتی در آن زمان امکان کشور نامیدن عمان با مفهوم امروزی وجود نداشت. با روی کار آمدن سلطان قابوس بهجای پدرش در دهه 70 وضعیت این کشور بهکلی دگرگون شد. پادشاهی عمان در طی سالهای 1970 تا 1975 تصمیم گرفت تا به بازیگری فعال در منطقه خلیجفارس تبدیل شود. مسقط پس از ورود به عرصه منطقهای، با توجه به مبانی قدرت در راستای کسب بیشترین منافع به دنبال سیاست خارجی مستقل با احترام به حقوق بینالملل، عدممداخله در امور دیگران و حل مسالمتآمیز امور برآمد و سیاست «بیطرفی مثبت» را در پیش گرفت. هدف اصلی این سلطاننشین در عرصه سیاست خارجی و داخلی، تأمین ثبات و امنیت و بهبود وضع اقتصادی است که در بستر امنیت در منطقه و حل مسالمتآمیز رخدادها تأمین میشود. بدین ترتیب توجه به تأمین منافع ملی سبب شده است تا بیطرفی، واقعگرایی و تنوع در ارتباطات خارجی جزو اصول سیاست خارجی عمان قرار بگیرد.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : در سالهای گذشته رویکرد عمان به غرب، اتحادیه اروپا و آمریکا چه بوده است؟
همانطور که ذکر آن را رفت، سیاست سلطان قابوس چه در عرصه منطقهای و چه در عرصه بینالمللی مبتنی بر بیطرفی مثبت بوده است. در این راستا وی همواره به ایفای نقش بهعنوان همپیمانی مورد اعتماد برای آمریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای غربی پرداخته و روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری خود را با آنها حفظ نموده است. عمان، بهعنوان یکی از متحدان نزدیک غرب، همواره به نیروی دریایی غرب برای حفظ منافع امنیتی خود متکی بوده و در این حوزه نگاه مقامات عمان به حضور نظامی آمریکا در منطقه و نقش آن با نگاه جمهوری اسلامی ایران متفاوت است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : در چارچوب اتحادیه عرب نگاه عمان به کشورهای عربی چگونه بوده است؟
پادشاهی عمان همواره تلاش کرده تا در مسائل و اختلافات مذهبی منطقه وارد نشود و سیاست خارجی خود را بهدوراز جریان سازیهای مذهبی و سیاسی حفظ و درعینحال ارتباط خوبی با همه کشورهای جهان عرب و اسلام داشته باشد. بااینوجود موضعگیریهای اخیر اتحادیه عرب، بهعنوانمثال در تعامل با موضوع یمن و رئیسجمهوری مستعفی آن که یک موضع تجزیه خواهانه اتخاذ کردند و یا موضعگیری علیه نظام حاکم در سوریه و اصرار در لغو عضویت این کشور در اتحادیه عرب درحالیکه سوریه از بنیانگذاران اتحادیه بوده است، مواضع اتحادیه در قبال حمله ناتو به لیبی و خصومتهای شدید آن نسبت به جمهوری اسلامی ایران و موارد بسیاری ازایندست سبب شده است تا خصوصاً در دو سال اخیر، عمان تا حد زیادی از این اتحادیه فاصله گرفته و به انتقاد از آن بپردازد. هرچند مشی میانهرو و واقعگرای سلطان قابوس مانع از قطع رابطه عمان با این اتحادیه گردیده و مشاوره و رایزنی با کشورهای عضو آن پیرامون مسائل منطقه همواره در جریان بوده است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : اگر به سه قطب عمده قدرت در منطقه خاورمیانه ایران، مصر و ترکیه بنگریم نگاه عمان در سالهای کنونی به این کشورها چگونه است؟
در رابطه با ایران، عمان ازنظر تاریخی همواره روابط مثبتی با کشورمان داشته و این حسن ظن در رابطه دوطرفه همچنان ادامه دارد. پادشاهی عمان نقشی کاملاً مثبت در مسئله هستهای ایران ایفا کرد و تلاش نمود با ایفای نوعی نقش رابط بین ایران و کشورهای 1+5 ، سطح اختلافات دو طرف را کاهش داده و زمینههای توافق را فراهم کند. گذشته از این، پادشاهی عمان برخلاف عربستان و برخی کشورهای حوزه شورای همکاری خلیجفارس که مایلاند ایران جایگاه خود را در منطقه از دست دهد و تضعیف شود، مایل به چنین وضعیتی نیست و قدرتمند بودن ایران را بهنوعی ایجاد توازن و تعادل در منطقه تعبیر میکند که به نفع همه کشورهای منطقه است. چنانچه این کشور در سه دهه گذشته نقش مثبتی در جلوگیری از تهدیدهای خارجی و ایجاد تحریمهای جدید بر ضد ایران داشته و تلاش کرده است از دامنه فشارها بر ضد مردم ایران کاسته گردد.
علاوه بر این پادشاهی عمان تلاش میکند با توجه به اشتراکات اقتصادی و فرهنگی، بهنوعی رابطه خود را با جمهوری اسلامی ایران بهبود بخشد. عمان و ایران در مالکیت تنگه استراتژیک هرمز با یکدیگر مشترک هستند، بنابراین مشخص است که مسقط از کاهش تنشها میان ایران و شورای همکاری خلیجفارس استقبال خواهد کرد. تأمین تقاضای انرژی مسقط از جانب ایران نیز موضوع دیگری است که نباید مورد غفلت واقع شود. پروژه انتقال گاز با استفاده از احداث خطوط لوله زیردریایی میان ایران و عمان هماکنون در حال اجرا است. عمان که بهاندازه سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس از منابع نفت و گاز بهرهمند نیست، واردات گاز ایران را هدفی مهم، به لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی قلمداد میکند و این امر هم بر نگرش عمان نسبت به ایران تأثیرگذار است.
در رابطه با مصر، مهمترین بحث سالهای اخیر حول عضویت آن در شورای همکاری خلیجفارس و تغییر نام این شورا به اتحادیه بوده است که پادشاهی عمان رویکرد چندان مثبتی به این قضیه نداشته و همواره به آن معترض بوده است. این امر از نگاه مسقط نوعی خطر جدید برای کشورهای منطقه است؛ چراکه با توجه به جمعیت بالای مصر، ورود این کشور به شورای همکاری خلیجفارس قطعاً تأثیرهای اجتماعی و سیاسی زیادی بر امنیت اعضای شورای همکاری خلیجفارس خواهد داشت و موجب خواهد شد تا این کشورها دچار نوعی شکاف، بحران اقتصادی، بیکاری و … شوند. در رابطه با ترکیه نیز سیاست عمان مبتنی بر گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری با این کشور و بیطرفی در قبال جهتگیریهای سیاسی و مذهبی آن در منطقه بوده است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : عمان در بحرانهای مهم عراق، سوریه و یمن به دنبال چه اهدافی است؟
موقعیت استراتژیک عمان در دریای عمان و همچنین خلیجفارس، بسیار برجسته و مهم است. با توجه به این موقعیت، مسقط همواره تلاش کرده تا از هرگونه جنجال و بحران سازی در منطقه پرهیز کند. پادشاهی عمان به انقلابهای کشورهای عربی یا بیداری اسلامی نگاهی ویژهای داشته و معتقد است که انقلابها و خیزشهای اسلامی نتیجه بیتوجهی به خواستههای مردمی در درون این کشورها در طول چند دهه بوده است. بااینوجود، ضمن عدم دخالت، تلاش کرده است تا به آرا مردم و خواست مشروع آنها احترام بگذارد و نحوه مقابله با این بحرانها را بیشتر به حکومتهای قانونی آنها واگذار کند. بنابراین باوجوداینکه در بسیاری از کشورهای منطقه دگرگونیهایی ایجادشده، اما هیچگونه تغییری در سیاست پادشاهی عمان در مورد نظامهای جدید عربی ایجاد نشده است. در بحرانهای منطقهای عراق، سوریه و یمن نیز علیرغم اینکه بسیاری از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به طرز مداخلهجویانهای در این بحرانها واردشدهاند، سیاست سلطان قابوس مبتنی بر بهکارگیری ابزارهایی بوده است که موردقبول همهی طرفهای درگیر در این بحرانها باشد. درنتیجه این کشور از دخالت در آنها خودداری کرده و تنها تلاشهایی دیپلماتیک باهدف دستیابی به راهحلی مسالمتآمیز در این کشورها انجام داده است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : مهمترین وجوه اختلاف عمان با سایر کشورهای عربی شورای همکاری خلیجفارس چیست؟
پادشاهی عمان باآنکه جزو شورای همکاری خلیجفارس است، اما از زمانی که این شورا در سال 1981 میلادی شکل گرفت، همواره تلاش کرده که از هرگونه افراط و تفریط در حوزه سیاست خارجی، بهویژه در چارچوب این شورا، اجتناب کند. درواقع یکی از شروط پادشاهی عمان برای ورود به شورای همکاری خلیجفارس، حفظ بیطرفی و عدم ورود به بحرانها و مناقشات عربی- عربی و اختلافات و گروهبندیهای عربی- ایرانی بوده است. بر این مبنا، این کشور همواره تلاش کرده است تا اصل بیطرفی را در منازعات و اختلافات منطقهای حفظ و شرایط را بهگونهای فراهم کند تا ارتباطات خود را با کشورهای مختلف، بهویژه جمهوری اسلامی ایران (به خاطر ظرفیت خاص ژئوپلیتیک ایران)، گسترش دهد. بدین ترتیب، حفظ روابط مستحکم با جمهوری اسلامی ایران، عدممداخله سیاسی، نظامی و مالی در بحرانهای سوریه و یمن و نیز عدم استفاده ابزاری از ایدئولوژی در عرصه سیاست خارجی، از مهمترین تفاوتهای عمان با سایر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس است.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام : آینده رویکرد سیاست خارجی عمان چگونه است؟
سیاست دیرینه عمان همواره مبتنی بر تمایل هرچه بیشتر به حفظ میانهروی و تقویت وجهه بیطرفانه خود بوده است و نکته قابلملاحظه اینکه عمان در سالهای اخیر تلاش کرده است هویت مستقل و خاص خود را توسعه ببخشد. رویکرد تهاجمی عربستان سعودی در منطقه، اختلافات قطر با عربستان، امارات متحده عربی و بحرین بر سر اخوان المسلمین و بحثهای تبدیل شورای همکاری خلیجفارس به اتحادیه از مواردی هستند که دریکی دو سال اخیر عمان را به سمت فاصلهگیری هر چه بیشتر از شورای همکاری خلیجفارس برای حفظ بیطرفی خود تشویق کرده است و احتمالاً این رویه در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت.
بااینوجود ساختار سیاسی حاکم بر عمان، تخمین و پیشبینی آینده بلندمدت سیاست خارجی این کشور را دشوار میسازد. پنج دهه حضور سلطان قابوس در رأس حاکمیت و فقدان مسیر طبیعی گردش نخبگان، این کشور را با خلأ احتمالی جانشینی پس از قابوس مواجه خواهد کرد. مشخص نیست که جانشینان قابوس نیز به رویه تعامل واقعگرایانه و بیطرفی او معتقد خواهند بود و میتوانند در برابر فشارهای سنگین کشورهای عربی برای پیوستن به جرگه آنها تاب بیاورند یا خیر. بااینحال ازآنجاکه میانهروی، واقعگرایی و تعامل مثبت با همه کشورهای منطقه و جهان تاکنون نتایج و دستاوردهای مثبتی برای این کشور کوچک عربی به دنبال داشته است، بهاحتمالزیاد جانشینان سلطان قابوس نیز به همین رویه پایبند بوده و آن را در عرصه سیاست خارجی ادامه خواهند داد.