نگاه سیاست خارجی كنيا به جهان اسلام (بخش نخست)
گفتگو با مبارك هنيه/پژوهشگر كنيايی/موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام
کنیا کشوری است در شرق آفریقا. پایتخت آن نایروبی است و پس از ماداگاسکار، چهل و هفتمین کشور وسیع دنیاست. همسایگان آن شامل کشورهای تانزانیا در جنوب، اوگاندا در غرب، سودان در شمال غربی، اتیوپی در شمال، سومالی در شمال شرقی میباشند و اقیانوس هند نیز در شرق آن واقع گردیده است. مومباسا، کیسومو و ناکورو شهرهای مهم آن محسوب میگردند. کشور کنیا به هشت استان تقسیم گردیده که هرکدام توسط یک استاندار اداره میشود. زبانهای رسمی آنان سواحلی و انگلیسی است. امور سیاسی کنیا در چارچوب نظام سیاسی ریاستی قرار دارد که رئیسجمهور هم رهبر کشور و هم رهبر دولت است. در این راستا برای بررسی سیاست خارجی این کشور در جهان اسلام گفتگویی با مبارك هنيه پژوهشگر كنيايی داشتهایم:
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: سیاست خارجی كنيا از ابتدای استقلال چگونه بوده است؟
بعد از استقلال کنیا سیاست خارجی کنیا در چارچوب دو قطب مهمی که در آن زمان در جهان حاکم بود یعنی دو کمپ بزرگ شرق و غرب تقسیم شده بود. میتوانیم بگوییم که کنیا بهطور غیررسمی در قطب کشورهای غربی قرار گرفت. البته عضو جنبش غیرمتعهدها بود. البته همانطور که میدانید بعضی از کشورهای عضو جنبش غیر متعهدها در کمپ غربی هستند و برخی دیگر در کمپ شرقی هستند.
البته کنیا با کشورهای شرقی و غربی مثلاً با شوروی هم روابط دیپلماتیک داشت. همچنین با کشور چین که یک کشور کمونیستی بود و همچنین با امریکا و انگلیس و … نیز روابط داشت. البته چون وابستگی کنیا بیشتر به انگلیس بود، حتی سیستم امنیتی کنیا بیشتر گرایش به انگلیسیها داشت. نکته قابلتوجه این است که بعد از استقلال، انگلیسیها پایگاه نظامی در کنیا داشتند و هنوز دارند. این پایگاه نظامی که در مناطق کویری قرار دارد، از آن برای آموزش نیروهای انگلیسی که به مناطق کویری جهان اعزام میشوند، استفاده میکند. در دهه هشتاد، آمریکاییها هم در کنیا یک پایگاه نیروی دریایی ایجاد کردند که در مناطق ساحلی کنیا یعنی در اقیانوس هند فعالیت میکنند.
درمجموع سیاست خارجی کنیا بیشتر به سمت کشورهای غربی رفته است. در سال 1976 کنیا به رژیم صهیونیستی کمک بسیار مهمیکرد. در آن زمان در فرودگاه انتبه در اوگاندا یک هواپیمای حامل صهیونیستها توسط فلسطینیها ربوده شد و رژیم صهیونیست یک هواپیمای جنگی ارسال کرده بود که باید در یکی از فرودگاههای آفریقایی سوختگیری میکرد. این هواپیما در فرودگاه نایروبی سوختگیری کرد. این عملیات که معروف به انتبه بود تقریباً با موفقیت تمام شد. این نشان میدهد که کنیا در سیاست خارجی خود حتی در آن زمان باوجوداینکه کشورهای خارجی در همبستگی با ملت فلسطین با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کرده بودند، این کشور روابط تنگاتنگ امنیتی از زمان 76 میلادی با رژیم صهیونیستی داشت.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: سیاست خارجی كنيا در دهههای گذشته چگونه بوده است؟
این رویکرد سیاست خارجه کنیا تا دهه نود و بعد از فروپاشی شوروی ادامه داشت. در آن زمان رویکرد سیاست خارجی امریکا تا حدودی نسبت به برخی کشورهای جهان سوم خصوصاً در آفریقا تغییراتی پیدا کرد. امریکا مدعی پرچم دموکراسی بود، بهطوریکه امریکا حتی کسانی را هم که با وی همپیمان بودند را وادار میکرد که نظام پلورالیزم بهاصطلاح دموکراسی را در کشورشان پیاده کنند. کنیا جزء این کشورها بود. چنانچه آقای اسمیت همستون ازجمله سفرای امریکا در کنیا فشار زیادی به دولت کنیا آورد که نظام پلورالیزم را در این کشور پیاده کند. بعدازآن بود که تا حدودی رویکرد سیاست خارجی کنیا تغییراتی پیدا کرد و مثلاً در همان دوره روابط با کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران بهتر شد و همچنین در زمان ریاست جمهوری دانیل آراپ موی شروع به پایهگذاری سیاست به نگاه به شرق کرد. البته چون کنیا هنوز روابط تنگاتنگی با کشورهایی بهخصوص انگلیس داشت، به خاطر نفوذ زیاد انگلیس این سیاست خیلی محکم نشد.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: اصولاً رویکردهای ایدئولوژیکی و مذهبی دولت كنيا از آغاز استقلال تابهحال چگونه بوده است؟
رئیسجمهور اول کنیا جاما کنیاتا ازلحاظ ایدئولوژیک رویکرد سرمایهداری نسبت به سیاست خارجی داشت برخلاف رئیسجمهور تانزانیا نیرره که سوسیالیست بود. به همین دلیل این دو کشور اختلافات زیادی باهم داشتند، که حتی منجر به شکست اتحادیه شرق آفریقا در سال 1977 شد. این موضوع اشاره بارزی بر رویکرد سرمایهداری رئیسجمهور کنیا بود که وی نتوانست اتحادیه شرقی آفریقا را (که چندین سال قبل تأسیسشده بود) را حفظ کند و این اتحادیه اقتصادی نتوانست دوام پیدا کند.
ازلحاظ مذهبی کنیا یک کشور سکولار لائیک است و حتی رئیسجمهور اول کنیا جاما کنیاتا فردی سکولار بود و اصلاً مذهبی نبود. گرچه رسماً مسیحی بود حتی به کلیسا نمیرفت. بهطوریکه میگویند که اولین باری که وارد کلیسا شد روز مراسم دفنش بود. ایشان یک منتقد مسیحیت بوده است. گرچه خصومتی نشان نمیداد. وی میگفت مسیحیان به کنیا آمدند و به ما گفتند چشمان خود را ببندید و دعا و نماز بخوانید و زمانی که ما چشمان خود را باز کردیم دیدیم که زمین ما را گرفتند. وی یکی از منتقدان سرسخت مسیحیت بود، هرچند خیلی علنی نمیکرد. بنابراین سیاست خارجی کنیا رویکرد خیلی مذهبی نداشت و بیشتر ایدئولوژیک بود تا مذهبی.
همچنین در رویکرد مذهبی سفارت واتیکان در کنیا قرار دارد. همچنان در دو سال اخیر رهبر کاتولیک جهان فرانسیس از کنیا دیدار کرده است و این نشانگر نفوذ کاتولیکها در کنیا است. همچنین رئیسجمهور فعلی کنیا رسماً کاتولیک است. حتی پاپهای سابق هم از کنیا دیدار کردهاند. بنابراین میتوانیم بگوییم که نفوذ کاتولیکها در کنیا نسبت به سایر مذاهب دینی بیشتر است. البته کاتولیکها غیر از فعالیتهای مستقیم مذهبی، فعالیتهای دیگر ازجمله فعالیتهای اجتماعی، فعالیت در بیمارستانها، مدارس بزرگ و دانشگاهها را نیز دارند.
البته چون اغلب مردم کنیا مسیحی بودند، طبیعتاً با کشورهای مسیحی روابط داشت. مثلاً کنیا از قدیم با واتیکان روابط داشت. البته کنیا با کشورهای اسلامی هم روابط داشت. مثلاً از قدیم با کشوری مثل مصر روابط صمیمی داشت و با عربستان روابط دیپلماتیک داشت و حتی قبل از انقلاب اسلامی نیز با رژیم سابق هم روابط دیپلماسی داشت البته به خاطر اختلاف بر سر برخی مسائل این روابط در زمانی قطع شده بود. بهطورکلی کنیا با کشورهای جهان اسلام روابط داشت، مثلاً برخلاف کشورهایی مثل تانزانیا که رویکردش بیشتر مذهبی است. در حال حاضر هم با جمهوری اسلامی هم روابط دیپلماتیک دارد.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: رویکردهای فرهنگی دولت كنيا از آغاز استقلال تابهحال چگونه بوده است؟
رویکرد سیاست خارجی کنیا بیشتر ایدئولوژیک بوده است تا مذهبی. همچنین ازلحاظ فرهنگی سیاست کنیا روی مسائل فرهنگی تکیه نمیکند و دولت همروی مسائل فرهنگی زیاد سرمایهگذاری نمیکند. چون ازلحاظ ایدئولوژیک تقریباً لیبرال دموکراسی تبدیل به مسائل فرهنگی شده است و اهمیت داده نمیشود. در حال حاضر میبینیم که بیشتر فرهنگ غربی در بین جوانان حاکم شده است. در بین برخلاف خیلی کشورهای آفریقایی حتی در روز ملی برخی از کشورهای آفریقای خصوصاً کشورهای غرب آفریقا لباسهای محلی دارند.اما کنیا لباس ملی ندارد؛ بلکه دیپلماتهای کنیا مثل دیپلماتهای غربی لباس میپوشند. کنیا رویکردی برای نشان دادن فرهنگ خود ندارد.
رویکرد فرهنگی کنیا در سیاست خارجی بیشتر جنبهی تجاری دارد. مثلاً تبلیغ کنیا بیشتر لباسهای سنتی قبیلهای چون ماسایی است که بیشتر جنبه جذب توریست دارد تا توریستها از قبیلههای کنیا دیدار کنند. بنابراین این موضوع یک نوع منبع ارز برای این کشور محسوب میشود. در کنیا دفترهای فرهنگی کشورهای متعددی از ژاپن تا ایتالیا، چین، فرانسه و امریکا که از قدیم در آنجا فعالیت میکردند. فعالیت میکنند. جمهوری اسلامی ایران هم در آنجا رایزن فرهنگی دارد. این نشان میدهد سیاست خارجی کنیا در مسائل فرهنگی کاملاً آزاد است و همه کشورها میتوانند در کنیا آزادانه فعالیتهای فرهنگی داشته باشند. در سیاست خارجی کنیا مرسوم نیست که وابسته فرهنگی در کشورهای دیگر داشته باشد و اگر هست بهصورت مستقل نیست و جزء یکی از وظایف محسوب میشود.
موسسه آیندهپژوهی جهان اسلام: نگاه کنونی كنيا به قدرتهای عمده بینالمللی چيست؟
بعد از برکناری موی در سال 2012 این رویکرد نگاه به شرق کنیا در زمان ریاست جمهوری موی کیباکی و همچنین در زمان رئیسجمهوری فعلی جومو کنیاتا تقویت شد. علت این رویکرد این است که چین در این زمان توانسته است به یک قدرت اقتصادی و جهانی تبدیل گردد و درآمد زیادی کسب کند. بهطوریکه پروژههای کلان زیربنایی در کشورهای آفریقایی پیاده کند. کنیا شریک بزرگ چین هم ازلحاظ تجاری و هم ازلحاظ مشارکت در ساخت پروژههای مختلف است. چینیها در کنیا پروژههای کلانی ازجمله پروژهها ساخت اتوبانهای بزرگ، ساخت خط راهآهن جدید معروف به SGR از بندر مومپاسو است. به خاطر این پروژهها نفوذ چین بسیار قدرتمند شده است. در رویکرد سیاست خارجه کنیا نگاه به شرق است. اما هنوز کشورهای غربی روابط محکمی با کنیا دارند. خصوصاً در زمان ریاست جمهوری اوباما که (پدرش زادهی وی کنیا بود.) روابط کنیا با امریکا کماکان ادامه داشته است. البته در حال حاضر با آمدن ترامپ شاهد خواهیم بود که این رویکرد سیاست نگاه به شرق تقویت میشود. البته روابط کنیا با بعضی کشورهایی مثل انگلیس و رژیم صهیونیستی قوی است.