مهمترین اهداف و راهبردهای کنونی قدرت نرم ج. آذربایجان/ برهان حشمتی

 

مهمترین اهداف و راهبردهای کنونی قدرت نرم ج. آذربایجان

برهان حشمتی

كارشناس مسائل ج. آذربایجان

 

مهمترین اهداف و راهبردهای کنونی قدرت نرم ج. آذربایجان 

با آنکه مقامات و رسانه های باکو بطور دائم و پیوسته تکرار می کنند که در بکارگیری قدرت نرم، بر تقویت و مدرن سازی اقتصاد جمهوری آذربایجان در مقابل ارمنستان و محروم نگه داشتن ارمنستان از طرح های چندملیتی و منطقه ای خطوط انتقال نفت و گاز و طرح های ترانزیتی و اتصالات حمل و نقلی تاکید دارند، اما  یکی دیگر از مهمترین جنبه های توجه باکو به قدرت نرم، بهره گیری از تجربه یهود ، صهیونیسم و ارامنه در زمینه تظلم و خونخواهی با مطرح کردن ادعای «نسل کشی» بوده است. باکو با الگو قرار دادن ارامنه و یهود و صهیونیسم در اقامه موضوع «نسل کشی» و طرح مطالبات فرهنگی و سیاسی و حتی اقتصادی حول محور «نسل کشی»،  برای جمهوری آذربایجان نیز مفهوم «نسل کشی » را بومی سازی کرده است و در تقویم رسمی این کشور دستکم دو روز را به عنوان روز «نسل کشی آذری ها» گنجانده است و سعی می کند که راهی را که ارامنه و صهیونیسم در پیگیری مطالباتشان حول محور «نسل کشی» پیموده اند، با طرح و برنامه های بومی بپیماید.  در تقویم رسمی جمهوری آذربایجان ، روز 31 مارس به عنوان «روز نسل کشی آذربایجانی ها» از  31 مارس 1998 گنجانده شده و همه ساله بخش وسیعی از تبلیغات دولتی را به خود اختصاص می دهد.  یک سال پیش از آن نیز در 25 فوریه 1997 ، حیدر علی اف، رییس جمهوری وقت جمهوری آذربایجان فرمانی تحت نام «اعلام دقیقه سکوت به یاد قربانیان نسل کشی خوجالی» را امضاء کرده بود و همه ساله در 26 فوریه ، رییس جمهوری آذربایجان درباره «نسل کشی خوجالی» پیام صادر می کند.

  یکی دیگر از ابزارهای مهم دولت جمهوری آذربایجان در بکارگیری قدرت نرم، ایجاد شبکه ای از سازمان های «دیاسپورا» و «لابی» در کشورهای مختلف بوده است که در این زمینه نیز باکو باز هم سازمان های لابی ارمنی و یهودی را الگوی خود قرار داده است.  باکو ابتدا با تشکیل «کمیته دولتی امور آذربایجانی های خارج از کشور» ، مرکزیتی دولتی را  برای سازمان دهی امور دیاسپورا و سازمان های لابی خود در دنیا تشکیل داد. اما، به علت اینکه نام این کمیته بخصوص برای ایران ایجاد حساسیت می کرد و اهداف آن را  بخصوص در زمینه حرکت های زیرزمینی گروهک های قومیت گرا و تجزیه طلب ضدایرانی برملا می کرد و اعتراضات پیدا و پنهانی را از طرف ایران به دنبال داشت، نام این کمیته را  به «کمیته دولتی امور دیاسپورا» تغییر داد. این کمیته هدایتگری و سازمان دهی ده ها گروه و انجمن و سازمان و نشریه و روزنامه و سایت اینترنتی و شبکه های اینترنتی و سایر ابزارهای تبلیغی را در کشورهای مختلف دنیا به عهده دارد که تحت پوشش «همبستگی آذری ها» تشکیل شده و مشغول فعالیتند و محور و الهام بخش اصلی فعالیت آنها، نظریه «همبستگی آذربایجانی های دنیا» است.

یکی دیگر از ابزارهای مهم باکو برای بهره گیری از قدرت نرم، بهره گیری از تجربه حامیان صهیونیستی ، غربی و روسی خود در زمینه بکارگیری ابزار رسانه است. نظام سیاسی جمهوری آذربایجان برغم اینکه ماهیتی واپسگرا و شبه سلطنتی دارد، در بکارگیری ابزارهای نوین، مدرن عمل می کند. یکی از نخستین شبکه های تلویزیونی خصوصی که در جمهوری آذربایجان در اوایل اعلام موجودیت به عنوان یک کشور مستقل راه اندازی شد، شبکه «آ.ان.اس.» بود که شکل دهی به هسته اولیه آن را  «بی بی سی» انگلیس به عهده گرفته بود و فرم و ساختار برنامه سازی و فعالیت خبری آن برغم تمامی نواقص و  ویژگی های بومی آذربایجانی، تقلیدی از ماهیت و شکل فعالیت «بی بی سی» داشت که نهایتا در جریان مقابله ترکیه با وابستگان جریان فتح الله گولن در جمهوری آذربایجان، این شبکه نیز تعطیل شد. اما،  باکو دارای شبکه های تلویزیونی مشابه متعددی است که در زمینه های مختلف راه اندازی شده اند. «شبکه مدنیت» یا فرهنگ  برای تبلیغ و ترویج پیشینه فرهنگی و تاریخی ساخته شده توسط ایدئولوگ های باکو که تحت هدایت فکری متفکرین صهیونیست قرار دارند، «شبکه اجتماعی» با الگوگیری از تجربه کشورهای اروپایی و به عنوان اجرای یکی از پیش شرط های عضویت در شورای اروپا، «شبکه ورزش» برای قهرمان پروری در زمینه ورزش، « گروه شبکه های تلویزیونی آ.ار.ب.» که دارای شبکه های خبری، تفریحی و کودک و … است و نیز چندین شبکه تلویزیونی دیگر به نام های «اسپیس»، «لیدر» ، «آ.ت.و.» که آشکارا به تبلیغ یهود و صهیونیسم در جمهوری آذربایجان می پردازد ، به همراه شبکه دولتی قدیمی «آذ.تی.وی.» در این کشور فعالند و عملا حوزه پخش تلویزیونی و رادیویی را به انحصار کامل دولت درآورده اند و در فقدان هرگونه رقیب داخلی، فضای تبلیغاتی را برای رقبای خارجی نیز کاملا تنگ کرده و به حد صفر رسانده اند. 

در کنار تمامی این رویکردها، باکو طی سال های گذشته ، عرصه مطبوعاتی سنتی و چاپی را نیز کاملا به انحصار دولت درآورده است. در میان دو روزنامه مخالف باقی مانده در باکو یعنی «ینی مساوات» و «آزادلیق» ، ریاست جمهوری آذربایجان با لطایف الحیل توانست روزنامه «ینی مساوات» را بدون اینکه سردبیر و هیات تحریریه آن تغییر کند، به لحاظ محتوایی از آن خود کند و با نصب مدال دولتی به سینه رئوف عارف اوغلو، سردبیر این روزنامه توسط شخص الهام علی اف و سایر ترفندهای شعبه اجتماعی سیاسی ریاست جمهوری آذربایجان به ریاست علی حسن اف، دستیار ارشد رییس جمهوری این کشور، عملا  «ینی مساوات» به جرگه روزنامه های مبلغ دولت پیوست و روزنامه «آزادلیق» نیز پس از آغاز سرکوب گروه ها و جریان های دارای ارتباط خارج از مدار حاکمیت با  سازمان فتح الله گولن  و با دستگیری فائق امیرلی، مسئول مالی این روزنامه به تعطیلی کشانده شد و فقط پایگاه اینترنتی آن (که آن نیز در داخل جمهوری آذربایجان مسدود شده است) مشغول فعالیت است.  در کنار این اقدامات، پایگاه های اینترنتی معدودی که از اروپا و آمریکا  تحت عناوین «میدان تی وی» و «آزادلیق رادیوسو» و… نیز فعالند، در داخل جمهوری آذربایجان با حکم دادگاه مسدود شده اند!

در چنین فضایی، مقامات و رییس جمهوری و رسانه های باکو بطور دائم این ترجیع بند را تکرار می کنند که «جمهوری آذربایجان، به کشور رهبر و پیشرو در منطقه قفقاز تبدیل شده است». مقامات باکو در بکارگیری قدرت رسانه ای برای جا انداختن این ادعای خود از واقعیاتی نظیر بالا بودن رقم درآمدها  و حجم بودجه و مبالغ خریدهای نظامی و تسلیحاتی و سایر شاخص های مادی این کشور که خواه ناخواه بخاطر درآمدهای نفتی اش، از گرجستان و ارمنستان بالاتر است، استفاده می کنند. 

در کنار این قدرت تبلیغاتی، باکو دستگاه دیپلماسی بسیار فعالی را به کار گرفته و توانسته است در جمع اضداد برای خود قدرت مانور فراهم کند. به عنوان مثال، طی ماه های گذشته باکو توانسته است به محلی برای ملاقات های مقامات نظامی روسیه با آمریکا و ناتو تبدیل شود. همچنین باکو در حالی که خدمات فوق العاده امنیتی و اطلاعاتی به رژیم صهیونیستی علیه ایران می دهد و با خرید دستکم پنج میلیارد دلار تسلیحات از رژیم صهیونیستی ، جمهوری آذربایجان را به انبار تسلیحاتی این رژیم در مجاورت ایران تبدیل کند، با بهره گیری ماهرانه از قدرت دیپلماسی  توانسته است ایران را نیز به سکوت بکشاند و با مانورهای دیپلماتیک و مذاکرات طولانی و رفت و آمدهای سیاسی به تهران و وعده سرمایه گذاری نیم میلیاردی در خط آهن رشت آستارا برای تکمیل طرح ترانزیتی بین المللی شمال جنوب، مناسبات با ایران را نیز در مجرایی که خود می خواهد قرار داده است. البته، توانایی بهره گیری از تحولات بین المللی نیز از دیگر عوامل مهم در استفاده باکو از “قدرت نرم” است. باکو در سال هایی که مهمترین موضوع بین المللی و جهانی، تحریم ایران و تهدید آمریکا به حمله نظامی علیه ایران بود، با بکارگیری ترفندهایی توانست از همان فضا به نفع خود استفاده کند و پس از آن نیز با چرخش متناسب با شرایط ناشی از امضای «برجام» ، توانست فضای مناسب برای خود را در ایران و منطقه فراهم کند و اکنون نیز که دولت دونالد ترامپ در آمریکا، ساز دیگری درخصوص «برجام» کوک می کند، باکو نیز تحرکات خود با چرخش و نرمش های متناسب با آن هماهنگ می کند. به این معنا، هماهنگی با قدرت فائقه جهانی و نرمش و کنار آمدن با قدرت سنتی حاکم بر منطقه قفقاز یعنی روسیه  و درهم آمیختگی با جریان صهیونیسم و رژیم صهیونیستی نیز از عناصر مهم «قدرت نرم» جمهوری آذربایجان است.

در این فضا، یکی دیگر از عناصر «قدرت نرم» باکو در عرصه بین المللی، میزبانی برای برنامه ها و نشست های مهم بین المللی و جهانی است. باکو  باز هم با هدایت فکری مشاوران صهیونیست خود با الگوبرداری از «مجمع جهانی داووس» که ماهیت اقتصادی سیاسی دارد، نشستی را تحت عنوان « مجمع جهانی باکو» طراحی کرده است که برغم اینکه تقلیدی کاریکاتورگونه از «مجمع جهانی داووس» است، به هرحال محلی برای گردهم آمدن سران برخی از دولت ها و کهنه سیاستمداران متنفذ در کشورهای مختلف و خط دهندگان به جریانات جهانی است. تلاش برای میزبانی برخی از نشست های بین المللی سازمان ملل، سازمان همکاری های اسلامی، یونسکو و آیسسکو و نیز میزبانی مسابقات ورزشی بین المللی از جمله برگزاری نخستین بازی های اروپایی، میزبانی چهارمین دوره مسابقات همبستگی اسلامی و طراحی جام بین المللی کشتی حیدرعلی اف و میزبانی مسابقه موسیقی «یوروویژن 2012» و طراحی «جشنواره موسیقی قبله» که تاکنون به جشنواره سه جانبه جمهوری آذربایجان-آمریکا-اسراییل تبدیل شده و نیز میزبانی جشنواره های موسیقی جاز و «جشنواره موسیقی ژارا»، ویژه خوانندگان روسیه و …. نیز از راهبردهای  مهم باکو در بکارگیری قدرت نرم است.

 

 

 

** مسئولیت صحت و سقم مطالب موجود در یادداشت ها، مقالات و مصاحبه های منتشر شده در سایت به عهده نویسنده بوده و انتشار آنها الزاما به معنی تایید مطلب یا بیانگر دیدگاه های موسسه نمی باشد.