(فرشید فرهادی؛ پژوهشگر مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام)
همگنبودن کامل جوامع، آرمانی بیش نیست. تمامی نظامهای سیاسی با موضوع تنوع قومی با کموکیف مختلف روبهرو هستند. نتایج پژوهشهای مختلف نشان از آن دارند که تنها در 14 کشور جهان، اقلیتهای قومی اندکی وجود دارند. تنها 4 درصد از جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که تنها دارای یک گروه قومی هستند. باید گفت که تنوع و تکثر قومی بهخودیخود چالش نیست؛ بلکه حتی تضارب آرا و اندیشههای مختلف اقوام سرمایهای است که اگر در مسیر درست قرار گیرد، نعمات گستردهای برای یک کشور دارد.
اما مشکل آنجاست که تنوع و تکثر قومی اسباب نزاع و بیثباتی گردد. درست از همین جاست که یک کشور در لبه سقوط به پرتگاه عمیق قرار خواهد گرفت. باید گفت که تعارضات فزایندۀ قومی و نژادی بهحدّی قدرتمند بوده است که در برهههای زمانی مختلف، ساخت ژئوپلیتیکی کشورها و حتی مناطق مختلف جهان را به چالش کشیده و با تغییر و تحول روبهرو کرده است.
رقابتها و منازعات قومی بههیچوجه منحصر به کشورهای در حال توسعه و جهان سوم نیست. کشورهای توسعهیافته اروپایی نیز با این چالش روبهرو هستند: جداییطلبی باسکها در اسپانیا، نارضایتی در جنوب تیرول در ایتالیا، گرایشهای گریز از مرکز اسکاتلندیها و ولزیها و ایرلندیها در درون بریتانیا، جداییطلبی کِبِکها در کانادا، رقابت بین والونها و فلمیاییها در بلژیک و منازعات قومی پایدار در بالکان. منازعات نژادی در ایالات متحده امریکا که آخرین آنها، مرگ جورج فلوید و چالشهای گسترده پس از آن بود نیز بخشی از برهمکنشهای قومی است. اما در اکثر جوامع اروپایی و غربی از 1648 به این سو، فرایندی تحت عنوان «دولت-ملتسازی» شکل گرفته است. از آن زمان بهبعد، پادشاهیهای مطلقه اروپایی با تکیه بر این فرایند تلاش کردند با ایجاد سمبلها و نمادهای مشترک، پرچم واحد، زبان رسمی و فراگیر، خلق اساطیر و…، ساخت متکثر قلمرو خود را در ذیل کلیتی تحت عنوان «ملت» قرار دهند. این فرایند در سیر تکامل خود در عصر جدید، نقش زیادی در کاهش حجم عظیم و گسترده تعارضات و تنشهای قومی در جوامع غربی داشته است.
این فرایند در پایان استعمار، کموبیش، در سایر مناطق جهان نیز در دستورکار قرار گرفت. هرکدام از کشورهای جهان سوم که تحت این چارچوب پیشرو و فعالتر بوده است، در شرایط حاضر، نسبت به کشورهایی که از این فرایند جا مانده یا چنین فرایندی را تجربه نکردهاند، از نظر ایجاد ثبات سیاسی در جغرافیای خود، کامیابتر و موفقترند. افغانستان از جمله کشورهایی است که فرایند دولت-ملتسازی را تجربه نکرده است. این موضوع از این منظر اهمیت و ضرورت دارد که این کشور ناهمگنترین شرایط قومی را دارد. افغانستان کشوری است دارای تنوع اقوام، فرهنگها، زبانها و مذاهب. گروههای گوناگون قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی در چارچوب این سرزمین زندگی میکنند؛ تا آنجا که از سرزمین و کشور افغانستان با عناوینی چون موزه اقوام و گنجینه اقوام و موزائیک قومیتها یاد شده است. این سرزمین از لحاظ تنوع و ناهمگونی قومی، اولین کشور آسیاست و در سطح جهان، مقام سیوهفتم را داراست. با وجود این، این کشور از ابتدای استقلال و شکلگیری تاکنون با ناکارآمدی و بحران در امر ملتسازی روبهرو بوده است و همین، سبب شکلگیری دورههای طولانی جنگ و منازعات داخلی برای این کشور شده است.
- گزارش ها
- ۱۰ مهر ۱۴۰۰