مسائل مصر پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ | گفتگو با دکتر عبدالامیر نبوی / عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و کارشناس در امور مصر

پیرو حضور آقای دکتر نبوی در موسسه آینده پژوهی جهان اسلام و جلسه سخنرانی ایشان پیرامون مسائل مصر پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴، گفتگویی اختصاصی با ایشان داشته ایم که در زیر می آید:

۱.روابط دولت آقای سیسی با آمریکا چگونه خواهد بود؟ آینده روابط ایران و مصر را چگونه ارزیابی میکنید؟

روابط دولت سیسی با دولت آمریکا قطعا نزدیک خواهد بود. گفته شده که روابط مخدوش شده اما به نظر می¬آید اتحاد استراتژیک، ارتباطات و آموزش¬های نظامی به قوت خود باقی است. قرارداد کمپ دیوید دست نخورده باقی مانده البته کشورهای محافظه¬کار عربی و در راس آن عربستان نسبت به عملکرد دولت اوباما در منطقه خاورمیانه ناراضی هستند و برخی از گروه¬های عربی هم معتقدند آمریکا در پشت این ناآرامی¬ها قرار دارد برای اینکه معادلات حاضر را به نفع خود تغییر دهد. بنابراین دولت¬های عربی جهت برقراری موازنه به روسیه هم نزدیک شده¬اند. اما این اقدامات به معنی بر هم خوردن رابطه با آمریکا نیست. هنوز مهمان خانه پانصد نفره ارتش مصر در پایتخت آمریکا فعال است و آموزش نظامی افسران مصر توسط آمریکاییان ادامه دارد. رابطه بین نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ادامه دارد. هماهنگی بین دستگاه امنیتی مصر با تحولات لیبی سودان و حماس و مسائل مذاکرات صلح کاملا برقرار است. بنابراین رابطه با آمریکا مخدوش نخواهد شد و روسیه جایگزین آمریکا نخواهد شد. هرچند که بهبود روابطی با روسیه آغاز شده ولی روابط با آمریکا ادامه خواهد داشت و قرارداد کمپ دیوید نیز تغییری نمی¬کند.

دولت فعلی مصر، با ارسال دعوت برای مقامات ایرانی جهت حضور در مراسم سوگند، اولین پیام دوستانه خود را برای دولت ایران ارسال کرد. پاسخ ایران هم بسیار هوشمندانه و روشن بود. یکی از مدیران عالی رتبه وزارت امور خارجه یعنی آقای عبداللهیان در مراسم حضور یافت. هوشمند به این معنی که که ایران نشان داد به برقراری ارتباط تمایل دارد اما به موقع و سر وقت خودش چرا که سه دهه قطع رابطه را نمی¬توان یک شبه نادیده گرفت بخصوص که پرونده روابط خارجی مصر و ایران در اختیار ارتش بوده و نه سیاست خارجی مصر. که اگر چنین نبود شاید روابط ایران و مصر زودتر به نتیجه می¬رسید. ولی باید به خاطر داشت مصر خود را در میان کشورهای عربی تعریف کرده و روابطش با ایران را نیز در چاچوب روابط دنیای عرب با ایران قرار داده لذا بهبود روابط با مصر نمی¬تواند مستقل با روابط ایران با دنیای عرب باشد. در ماه¬های اخیر اقداماتی هم از سوی ایران و هم از طرف کشورهای عربی برای بهبود روابط صورت گرفته و اگر هم روابط عادی شود که انتظارش هم می¬رود، کند خواهد بود، در چارچوب روابط کلی با دنیای عرب است همانگونه که نوع رابطه قاهره و تهران نیز بر همین اساس است. سیسی جدیدا اعلام کرده ما مایل به برقراری ارتباط با تهران هستیم البته با توجه به تعامل ایران با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس.

۲.در خاورمیانه و جهان اسلام به طور کلی، در حال نسبت¬یابی بین سه موضوع هستیم یعنی هویت، امنیت و توسعه. به نظر می¬رسد اخوان نتوانسته رابطه منطقی بین این سه مفهوم برقرار کند، شما واکنش دولت جدید به این سه مفهوم را چگونه ارزیابی می¬کنید؟ دیگر اینکه برای رسیدن به یک دموکراسی پایدار در مرحله گذار سیاسی، می¬بایست توسعه اقتدارگرا داشت. در دوران مبارک یا پرویز مشرف در پاکستان، شاهد موجی از دموکراسی سپس هرج و مرج سپس استبداد و دوباره دموکراسی هستیم. آیا دولت ژنرال¬ها در مصر چنین خط سیری را طی خواهد کرد؟ دیگر اینکه اسلامیست¬ها به غیر از اخوان ظاهرا بازی دوگانه¬ای را در پیش گرفته¬اند. هم از محمد مرسی حمایت کرده¬اند و هم در ائتلاف حاضر شده¬اند و همینطور دانشگاه الازهر نیز چنین رویه¬ای را در پیش گرفته است. این بازی دوگانه را چگونه تفسیر می¬کنید؟

مشخص نیست دولت سیسی بتواند بین هویت، امنیت و توسعه ارتباط منطقی برقرار کند. شعارهای دولت سیسی استفاده از احساسات ملی و مذهبی است و هم متهم کردن اخوانیان به متهم کردن ارتباط با آمریکا. اتهام ارتباط با آمریکا به هر دو گروه یعنی دولت موقت و اخوانیان زده می¬شد. سیسی مدعی است که با اسلامگرایان مشکلی ندارد. با آنان در ائتلاف بوده و حمایت الازهر را نیز داراست. تنها مشکل او اخوانیان هستند. هواداران سیسی سعی دارند از او یک ناصر دیگر تصویر کنند هر چند که او بیشتر کاریکاتور ناصر است چرا که شرایط دنیا تغییر کرده. در پاسخ  به این پرسش که سیسی می¬تواند بین این سه مفهوم ارتباط منطقی برقرار کند، باز به ساختار اداری و تاریخی و دولتی و حکومتی مصر که خود را بر افراد تحمیل می¬کند اشاره دارم. اتفاقی که به علت این ساختار بیمار و قدرتمند در زمان سادات، مبارک امکان پذیر نشد. بعد از انقلاب، دولت موقت عثمان شرف، کمال الجنزوری، عدلی منصور، مرسی، حازم ببلاوی نیز در این امر ناکام بودند. این سیستم ناکارامد رشوه گیر و کاغذباز جدا از مسائل ایدئولوژیک مانع از موفقیت دولت می¬شود و به راستی مشخص نیست سیسی با این وضعیت چه خواهد کرد. ارتش در این میان سود می¬برد. اگر این فساد از بین برود و همه چیز شفاف شود، دیگر ۴۰ درصد فعالیت¬های اقتصادی را در دست نخواهد داشت. دولت مصلح اقتدارگرا مشخص نیست که در مصر ایجاد شود یا نه. اسلامگرایان همه در صحنه سیاسی مصر بازی کردند. ولی سلفی ها خیانت کردند. آنها در ۳۰ ژوئن به جنبش تمرد و ارتش پیوستند یعنی همان شبی که سیسی بیانیه ارتش را قرائت کرد پشت سرش رهبر حزب النور و محمد البرادعی و شیخ الازهر نیز حضور داشتند. اخوان هم از طریق ائتلاف با ارتش به قدرت رسید. بخشی از ناآرامی های شبه جزیره سینا جهت ایجاد باتلاقی برای ارتش بود.

بر خلاف آنچه به نظر می آید‏، الازهر در امور خود مستقل است. آنها خود را حافظ ایمانیات مسلمانان سنی جهان می دانند، خودش را یک مادر می داند. الازهر منافع خود را پیگیری می کند و در بعضی جاها منافعش با منافع با حکومت ها گره می خورد و سعی دارد از طریق چانه زنی از طریق مذاکرات پشت پرده از طریق کوتاه آمدن یا فشار آوردن مسائل خود را حل کنند. الازهر بیشتر یک نهاد مذهبی است که خودش را یک نهاد فراملی می داند. شاید بتوان گفت الازهر رقیب خود را ایدئولوژی عربستان می داند از این جهت که خودش را یک جریان فراملی می داند شبیه اخوان است هرچند با یکدیگر رقابت دارند.

۳.مصر جدید چه نقشی در تحولات منطقه ای و مناسبات قدرت در بین کشورهای ایران و ترکیه و عربستان دارد؟ آیا دولت سیسی دنباله رو دولت حسنی مبارک هست؟

یکی از مشکلات اساسی مصر جدا شدن از نقش تاریخی خود است. در دوره مبارک مصر نه جایگاه سادت رو داشت و نه جایگاه دوران ناصر. در دوران ناصر‏‏، مصر پیشتاز یک سیاست مستقل بود که با حکومت های غربی مخالفت می کرد و حکومت های محافظه کار را نیز قبول نداشت. سادات هم قهرمان جنگ ۱۹۷۳ با اسرائیل و پیشتاز مذاکرات صلح بود. انتظار می رفت مبارک نیز کاری کند ولی او محافظه کار بود.

با محافظه کاری مبارک، جایگاه مصر در منطقه افول پیدا کرد. در اواخر حکومت مبارک، مصر نقش میانجی میان اسرائیل و حماس را بازی کرد و غیر از آن هیچ فعالیت دیگری نداشت. دستگاه سیاست خارجی مصر غیر فعال است. اکنون هم اگر دولتی بخواهد موفق کار کند باید این دستگاه را به کار اندازد. در حال حاضر ایران و ترکیه و عربستان و قطر دست بالا دارند و نمی¬خواهند مصر به جایگاه سابق بازگردد. بنابراین ائتلاف مصر عربستان در خطر است. عربستان به مصر نه به عنوان یک شریک هم سطح بلکه به عنوان یک شریک تابع نگاه می کند. کمک های عربستان برای وامدار کردن سیسی بود بنابراین اگر مصر به جایگاه قبل بازگردد اولین کشوری که با آن مشکل پیدا خواهد کرد عربستان است.

۴.چگونه است که سیسی که از پدر و مادری اخوانی متولد شده به دشمن سرسخت اخوانیان تبدیل شده؟ دین مصریان شافعی است و الازهر نیز یک مرکز فراملی است. این مسئله چگونه با پهنه حنفی و وهابی جهان سنی ارتباط برقرار خواهد کرد؟

اخوان ایدئولوژیک بود ولی اخوان امروز اخوان نود سال پیش نیست. یکی از رهبران تاریخی اخوان سید قطب است که در سال ۱۹۸۱ عمر تلمیسانی یادآوری کرد سید قطب نماینده تفکر خودش بود نه تفکر اخوانیان. کسانی که طرفدار نظرات سید قطب بودند انشعاب یافتند و شاخه الجهاد را پایه گذاری کردند و برخی به الجماعه الاسلامیه پیوستند. عده ای به شکری مصطفی روی آوردند و گروه التکفیر و الهجره را تاسیس کردند. عده ای روانه افغانستان و پاکستان شدند. اخوان طی این چند سال تحولات عمده ای را تجربه کرد. حتی اساسنامه آن در سال ۲۰۰۷ تغییر کرد و کلا از نو نوشته شد. و اکنون در دوران سومین اساسنامه اخوان هستیم. اکنون با اخوانی روبرو هستیم که به دنبال کسب قدرت افزایش و حفظ آن است.

از آنجایی که مشکل مصر امنیت است بنابراین وجود یک دموکراسی مبتنی بر نظامی گری ناگزیر می نماید. برای مصریان معشیت و امنیت از همه چیز مهمتر است و اگر اینها فراهم شود نیاز به دموکراسی احساس خواهد شد.

۵.با توجه به تحولات اخیر و تجربه های جدید مصریان، روابط دولت سیسی با رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟

مردم مصر از اسرائیل دل خوشی ندارند و لی این به آن معنا نیست که کمپ دیوید بر هم بخورد یا جنگی در بگیرد. چرا که اقتصاد مصر تحمل جنگ ندارد. بحران جدی مصر در حال حاضر بحران نان است. مصر به واسطه قرارداد کمپ دیوید سالانه یک میلیارد تا دو میلیارد دلار از آمریکا کمک اقتصادی دریافت می کند که یک و نیم میلیارد آن مستقیما به ارتش اختصاص پیدا می کند. بقیه این پول هم صرف کشاورزی می شود.

۶.آیا مصر توانایی این را دارد که زیرساخت های اقتصادی خود را همانند الگویی مشابه ترکیه ترمیم کند؟ رقابت منطقه ای بین ایران و عربستان و ترکیه در آینده مصر تاثیرگذار خواهد بود؟

به نظر می رسد مصر نمی تواند تجربه ترکیه را تکرار کند. ترکیه یک طبقه متوسط قوی دارد که حزب توسعه عدالت از این طبقه برخواست که عقاید نقشبندیه دارند. مصر طبقه متوسط قوی ندارد. ۴۰درصد مردم مصر کمتر از دو دلار در روز درآمد دارند. طبقه ثروتمند اندک اند و بیشتر قبطی هستند. طبقه قدرتمند دیگر ارتش است که نهاد اقتصادی هم هست. پس طبقه متوسط قوی نیست که بتواند موجد دموکراسی شود. مشکل مصر کسب درآمد نیست بلکه نحوه توزیع آن است. یک نفر در مصر ۱۰۰۰ دلار درآمد دارد و دیگری تنها ۱ دلار. در چنین کشوری حرف اول را معشیت و امنیت می زد و فرصتی برای دموکراسی و دست یابی به آن نمی ماند.

روابط مصر با عربستان در آینده احتمالا دچار بحران خواهد شد ولی عربستان دستگاه روابط خارجی پیشرفته ای دارد و از اتحاد استوار شاهزادگان آن نباید غافل شد.

۷.چرا مرسی‏، با توجه به اینکه می دانست باید از ژنرال ها دوری کند ولی سیسی را به عنوان وزیر دفاع خود انتخاب کرد؟

سیسی رئیس سازمان اطلاعات مصر بود. مرسی به سمت بازسازی ارتش رفت. او ژنرال محمد طنطاوی و سامی عنان را برکنار کرد. رده دوم ارتش را بها داد که نماینده این رده سیسی بود. طنطاوی، عنان و مبارک در بلوک شرق آموزش دیده بودند. در سال ۲۰۰۰ مبارک ساختار ارتش را تغییر داد و افسران برای آموزش به آمریکا فرستاده شدند، از جمله سیسی. مرسی نسل جدید را برکشید بدون اینکه با کودتایی روبرو شود. نسل جدید ارتش مصر از این تحول حمایت کرد. چون می دانست طنطاوی و عدنان تمایلی به بازنشستگی ندارند. مرسی در پی اخوانی کردن نسل جدید ارتش بود ولی وفاداری ارتش به خود ساختارش بود و نه مرسی.